سیویکمین بخش از سلسله یادداشتهای جدید سرکیس نعوم:
اسرائیل بشار را تهدیدی برای خود میداند
دیپلماسی ایرانی: برای ششمین سال است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم را که در پی دیدارش با مقام های فعلی و سابق امریکایی نوشته است، منتشر می کند. امسال نیز بر اساس همان رویه دیپلماسی ایرانی تلاش دارد این یادداشت ها را ترجمه و منتشر کند. با این تفاوت که از لحاظ زمانی تلاش می شود نزدیک تر به زمان انتشار آن در روزنامه مرجع یعنی روزنامه النهار باشد و کاربردی ترین آنها در این جا انتخاب و منتشر شود. اهمیت این یادداشت ها در این است که به روز هستند و مطابق با تحولات جاری در منطقه تهیه شده اند و در آنها نکاتی مشاهده می شود که برای خوانندگان می تواند جذاب باشند. در این جا قسمت سی و یکم آن را می خوانید: مسئول کهنه کار در سازمان یهودی های امریکا که از مدت ها پیش مسئول دفاع رسمی از مصالح اسرائیل در داخل امریکا است، درباره عواقب مخالفت عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهوری مصر به ایجاد پایگاه دریایی در غزه که اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه در حال مذاکره بر سر آن با دولت نتانیاهو است، گفت: «نخستین هزینه اش این خواهد بود که غزه به طور کامل تحت کنترل حماس، وابسته به اخوان المسلمین در خواهد آمد. هزینه دومش به روابط قوی حماس با ترکیه بر می گردد که مدت ها است در جریان است و همچنان ادامه دارد و رسمیت یافته است. مرکزی در استانبول وجود دارد که این رابطه را مدیریت می کند. سیسی می گوید که آنها (حماسی ها) خطر تروریسمی مثل "داعش" و "بیت المقدس" در سینا هستند. برای همین نباید اجازه داد که به طور کامل تحت کنترل ترک ها در آید. البته فراموش نکنیم که مشکل دیگری نیز وجود دارد، مشکلی که بین ترکیه و اسرائیل بر سر کشتی مرمره به وجود آمده است. دولت های دو طرف توانسته اند بر سر بسیاری از مشکلات موجود میان یکدیگر به توافق برسند. ترکیه دعواهای قضایی خود علیه اسرائیل را پس گرفت. اما ترکیه می خواهد که اسرائیل به خانواده های ترکی که به دست اسرائیلی ها کشته شدند غرامت بپردازد. مشکل سوم گازی است که ترکیه به دنبال صادارت آن است. برای صادرات گاز باید لوله هایی از اراضی سوریه عبور کند تا به ترکیه برسد، که غیرممکن است مگر این که این لوله ها از قبرس بگذرند. آن هم غیر ممکن است برای این که دشمنی میان قبرس غیر ترک با ترکیه همچنان ادامه دارد. فقط خدا می داند قرار است این مشکل چه وقت حل شود.»
پرسیدم نظرت درباره تفاهم اسرائیلی – روسی که تا حالا اسمی به این اتفاق داده نشده است، چیست؟ جواب داد: «به معنای واقعی کلمه توافقی نیست، حتی تفاهمی هم نیست. اما البته روابط اسرائیل و روسیه خیلی خوب است. روابط نتانیاهو با پوتین هم خوب است. جنگنده های روسی ای که در سوریه برای حمایت از اسد فعالیت می کنند بارها حریم هوایی اسرائیل را نقض کرده اند. اسرائیل اجازه داده که این نقض انجام شود و هیچ تحرکی علیه آن انجام نداده است. البته اسرائیل اهدافی را در سوریه بمباران کرده و سوریه نیز موشک هایی را از خاک خود در تلافی شلیک کرده است به این امید که شاید اسرائیل واکنشی نشان دهد و با جنگنده های روسی در حریم هوایی سوریه برخوردی شود.»
پرسیدم: نگرش اسرائیل نسبت به تحولات اوضاع سوریه چیست؟ جواب داد: «اسرائیل بر این اعتقاد است که بقای اسد خطری برای آن است، همچنین توانایی مجدد وی برای کنترل بر کل سوریه را نیز خطری برای خود می بیند، برای این که در این صورت کل سوریه یا بخشی از آن به پایگاه ایران تبدیل خواهد شد. اسرائیل این مساله را خطری بزرگ برای خود می بیند به ویژه که لبنان مدت ها است به پایگاه ایران تبدیل شده است. اسرائیل همچنان ایران را خطری برای خود می بیند، به ویژه حزب الله که توسط ایران تاسیس شده است و همچنان از آن حمایت می کند و به آن خط مشی می دهد و ده ها هزار موشک در لبنان و سوریه در اختیار دارد. حزب الله به قدرت منطقه ای مهمی تبدیل شده که ارتشی کاملا حرفه ای دارد. البته با ادامه جنگ در سوریه راحت نیست اما این وضعیت را بهتر از پیروزی اسد بر کل سوری ها می داند. اسرائیل در این جنگ توانست از آرامش حاکم بر جبهه اش با سوریه (جولان) محفاظت کند با وجود این که ایران و حزب الله در مناطق مختلف آن هستند و اسرائیل نیز به عناصر جبهه النصره در جولان و دیگر گروه های معتدل و مردم آن منطقه کمک می کند. اسرائیل تا کنون اجازه نداده است که این منطقه به خطری علیه آن تبدیل شود. اما در لبنان نوعی بازدارندگی متبادل (بازدارندگی متوازن) بین اسرائیل و حزب الله وجود دارد. حزب الله اسرائیل را به جنگ هسته ای (با حمله به کارخانه های آمونیاک در حیفا) در صورتی که اسرائیل بخواهد به لبنان حمله کند، تهدید می کند. اسرائیل نیز حزب الله را به جنگی فراگیر تهدید می کند که هیچ چیز در لبنان باقی نمی گذارد و حزب می تواند آن را هدف بگیرد یا هدف قرار دادنش را تسهیل کند. چنین جنگی می تواند کشته های بسیاری از هر دو طرف بر جای بگذارد. البته این خطر همچنان به قوت خود باقی است اما بازدارندگی متبادل تا الآن مانع از وقوع آن شده است.»
بعد در ادامه افزد: «درباره آینده سوریه باید بگویم همچنان غامض است، مذاکرات ادامه خواهد یافت و شاید چند سالی زمان ببرد. به احتمال قوی آن چه در آخر می بینیم تجزیه واقعی سوریه است. اسد حاکم سوریه مفید که روس ها از آن محافظت کردند، باقی خواهد ماند، در حالی که باید این را هم درک کنیم که ایران به همراه متحدانش اجازه ندادند تابستان گذشته حکومت سوریه فروبپاشد.»
بعد صحبت به تجزیه سوریه رسید. سپس درباره لبنان پرسید و احتمال وقوع جنگ در آن که جواب دادم: «لبنان تا زمانی که راه حلی برای مشکل سوریه پیدا نشود، مستقر نخواهد شد. وضعیتش الآن در مقایسه با محیط پیرامونی اش مستقر است. البته این استقرار در سایه اختلافات مردمی متزلزل است، همچنین پناهندگان فلسطینی و آوارگان سوری در خاکش هستند که بیش از پیش می توانند این بی ثباتی را تشدید کنند.»
نظر داد: «حزب الله می تواند با ارتشش کار را تمام کند. اما آیا سنی ها می توانند ارتش یا گروه شبه نظامی تشکیل دهند؟» جواب دادم: «شاید حزب الله برتری نظامی داشته باشد اما نمی خواهد خود را درگیر جنگ با آنها کند و بلندپروازی هایش را تهدید کند. همان طور که سنی ها می توانند کار را یک سره کنند اگر بخواهند حزب الله را با عملیات نظامی یا نظامی انتحاری و غیر انتحاری تحت فشار بگذارند.»
ادامه دارد...
ترجمه: سید علی موسوی خلخالی
نظر شما :