مقصری که میخواهد نقش میانجی را ایفا کند
نقش عربستان در شکست تفاهم راهبردی در منطقه
نویسنده: نصرت الله تاجیک، سفیر سابق ایران در اردن و تحلیلگر مسایل بین الملل
دیپلماسی ایرانی: در خاورمیانه و خلیج فارس دو، سه کشور بیشتر نیستند که ظرفیت تاثیرگذاری بر مسائل منطقه و بعضا" جهانی را از طریق سیاست خارجی شان دارند. اما به دلیل برخورد اصطکاکی کشورها و همگن نبودن سیاست ها و روش ها نمی توانند نقش فعال و تاثیرگذاری بازی کنند و بیشتر مواقع انفعالی عمل می کنند. متاسفانه به دلیل تعاملات ناصحیح کشورها با یکدیگر در منطقه و مشکوک بودن به سیاست ها، اهداف و روش های همدیگر، بیشتر تحرکات منطقه ای تخریبی اند. اگر بین این کشورها بتوان تفاهم راهبردی برای نیل به نقطه تنش صفر ایجاد کرد هر یک می توانند با اتخاذ راهبرد تنش زدائی به خطوط قرمز و منافع طرف های ذی نفع احترام گذاشته و به کسب منافع ملی و رفاه و امنیت در کشورهای خود بپردازند.
در چنین بستری ظرف چهار سال گذشته عربستان در مخالفت با سیاست خاورمیانه ای ایران و ترس از تاثیرات طوفان بیداری عربی و آگاهی مردم مسلمان این کشور به حقوق انسانی خود و به چالش کشیدن حکومت و سیاست در این کشور درصدد سرنگونی بشار اسد برآمد تا سیاست خاورمیانه ایران را زمینگیر کند. با بروز و آشکار شدن برخی تحرکات عربستان، مسئولان سعودی یا فهمیده اند که راهشان اشتباه است و یا آنها را بعد از انفجار پاریس که در موضع انفعالی قرار گرفته متوجه کرده اند که راهشان در حمایت از گروه های تندروی اسلامگرا قابل تحمل نیست. البته مسئولین غربی هم در رسیدن عربستان به این نقطه بی تقصیر نیستند.
اما مسئولین سیاست خارجی نباید مواضع نرم دولتمردان سعودی در یکی دو هفته اخیر نسبت به ایران نظیر مذاکره سرپایی دو وزیر خارجه در حاشیه یک اجلاس و ملاقات دادن به سفیر ایران در عربستان یا تعیین سفیر در ایران را بیش از حد بها بدهند، بلکه باید دلایل چنین اقداماتی را در محاسبات خود برای تنظیم مناسبات دو کشور و چگونگی معادلات منطقه ای جدید وارد کنند. منطقه در شرایط خوبی نیست و اگر کشورها به فکر یکدیگر نباشند کسی به فکر آنها نیست. برای غرب کشته شدن 250 هزار نفر از مردم سوریه مهم نیست اما اگر نیمی از یک هزارم این جمعیت در فرانسه کشته شود به رگ غیرتش بر می خورد؛ شرایط سیاسی- اجتماعی منطقه رو به وخامت است. کشورهای منطقه به طور مبرمی نیاز به تفاهم استراتژیک دارند که از پذیرفتن دسته جمعی اصولی برای تحقق امنیت اجتماعی حاصل می شود. دستیابی به این اصول خود مقاله ای دیگر می طلبد، اما امنیت اجتماعی هر کشور یا منطقه صرفا" از طریق نظامی تامین نمی شود.
همانگونه که امنیت اجتماعی سطحی از امنیت است که باید از توجه به 1- ظرفیت های عرصه اجتماعی یا سپهر عمومی، 2- ساختارهای سیاست و حکومت و 3- روابط اجتماعی در هر کشور به دست آید، امنیت منطقه ای نیز حاصل عناصر سه گانه: 1- ظرفیت سازی برای عرصه تعاملات و نحوه توازن قدرت در منطقه، 2- ساختار منطقه از منظر تاریخی و سیاسی و 3- روابط کشورهای منطقه با یکدیگر است. یکی از وظایف اصلی سیاست خارجی برای تامین حداکثری رفاه و امنیت مردم کشف ظرفیت های تعاملات منطقه ای است که ناشی از تعاملات دو به دو یا دسته جمعی کشورها با یکدیگر است. با ساختار تاریخی و سیاسی منطقه خیلی نمی توان بازی و آن را دستکاری کرد. ما محکوم به همسایگی یکدیگر هستیم، اما می توان با سیاست تنش زدایی و یا حرکت به سمت تنش صفر از ایجاد گره در روابط بین کشورها جلوگیری کرد. هدف از تنش زدایی، فراهم کردن شرایط مذاکره به منظور کنار گذاشتن علل دشمنی در روابط کشورها و تبدیل آن به مناسبات غیرخصمانه و در نهایت دوستانه است. یکی از اشتباهات عربستان در رابطه اش با ایران ظرف چهار سال گذشته تبدیل اختلافات در تبیین تحولات منطقه ای به تضاد و تخاصم است. البته ایران هم در بعضی جهات و تا حدی می توانست بهتر بازی و رفتار کند.
اما محور سوم به نحوه، سطح، دلایل و انگیزه های روابط کشورهای منطقه مربوط می شود. در این زمینه دست اندرکاران سیاست خارجی باید به ظرفیت کشورهای منطقه صرفا" به عنوان همسایه توجه داشته باشند و نه بیشتر. نگاهی به زمینه های زیر شاید به خوبی نشان دهد که شکل گیری تفاهم راهبردی برای جلوگیری از تشدید تخاصمات در صورتی که در سعودی ها بر همان پاشنه بخواهد بچرخد به چه میزان مشکل است:
-
اشکال اصلی سیاست کنونی عربستان نه اختلاف با ایران در سیاست خارجی که امری طبیعی است، بلکه تبدیل این اختلاف به تضاد و مقابله و راه انداختن جنگ نیابتی در سوریه و عراق است.
-
شکست سیاست ها و سرمایه گذاری عربستان در کمک و پشتیبانی از گروه های تندرو و مخصوصا" داعش، حکومت سعودی را به اتخاذ روش های جدید واداشته است.
-
عربستان نمی تواند از زیر بار مسئولیت های ناشی از انفجارهای فرانسه توسط داعش شانه خالی کند و انفعال در سیاست خارجی عربستان به دنبال ماجرای پاریس حاصل شده است.
-
عربستان به دلیل اینکه در مدت چهار سال گذشته نقش تخریبی در سوریه بازی کرده است و یکی از عناصر مهم و اصلی در به وجود آوردن چنین بحرانی در سوریه و منطقه بوده است، هم باید هزینه اشتباه خود را بدهد و هم نمی تواند ادعا کند که نقش میانجی را در این بین بازی کند.
نظر شما :