محمدجواد ظریف در نشست دیپلماسی ایرانی:
بزرگترین خیانت به مردم این است که بگویند شکست خوردهاید
محمدجواد ظریف*
دیپلماسی ایرانی: حضور ۷۳ درصدی مردم در انتخابات موجب توازن در متن برجام شد و طرف مقابل فهیمد نمی تواند اراده اش را به ایران تحمیل کند. از این رو توافق هسته ای با 1+5 یک فرصت بود که به یمن حضور مردم در انتخابات به وجود آمد. این صحبت های من شعار نیست. هدف از تحریم را هیچ کسی فشار اقتصادی بیان نمی کند، بلکه هدف آن تغییر سیاست است تا به مردم فشار بیاورند و از حاکمیت جدا کنند و مردم نیز حاکمیت را راضی کنند که به خواسته وضع کنندگان تحریم گردن نهند. به همین دلیل بیشتر تحریم ها در نهایت به جنگ و یا تغییر رژیم منجر شده است. حضور مردم در انتخابات نشان داد که تحریم ها در ایران اثر ندارد و این موجب شد که طرف مقابل از اینکه بتواند اراده اش را بر ایران تحمیل کند، ناامید شده و به مذاکرات روی آورد. بنابراین هدف تحریم ها جدا کردن حاکمیت از مردم است اما مردم با حضور در انتخابات نشان دادند که تحریم ها اثر ندارد و نشان دادند که می خواهند با دولت خود از طریق صندوق رای تعامل کنند.
ما و طرف مقابل هر کدام در این مذاکرات داده هایی داشتیم. داده های طرف مقابل موفقیت نسبی در پروژه امنیتی سازی ایران بود که تبلور آن در 6 قطعنامه شورای امنیت علیه ایران تحت فصل هفتم ابتدا با ماده 40 و بعد با ماده 41 بود و از طرفی دیگر داده های ما نیز این بود که توان علمی و فنی خود را ذخیره کردیم و مجموعه این عوامل باعث شد به یک توافق متوازن دست یابیم. متن نهایی، متن متوازنی است؛ این طور نیست که تمام خواسته های خود را به طرف مقابل تحمیل کرده باشیم، چنین چیزی توافق نیست، اسمش سند تسلیم است. از سوی دیگر طرف مقابل هم نه توانست و نه می تواند این کار را انجام دهد. در داخل این متن حتی از نظر تناظر اقدامات زمانی که صورت می گیرد، توازن وجود دارد. حتی این قطعنامه مختومه شدنش را در خودش پیش بینی کرده است. 6 قطعنامه شورای امنیت بدون یک دقیقه اجرا و برای اولین بار لغو شد و برای نخستین بار بود که موضوعی با عنوان قطعنامه موضوع مذاکره شد. اگر این ها را فرامتن نگاه کنیم با هر متنی، توازن ایجاد می کند، ضمن آنکه داخل متن هم توازن قابل توجهی وجود دارد.
از طرفی قطعنامه شورای امنیت بعد از ۱۰ سال مختومه می شود. قطعنامه جدید ممنوعیت ندارد، بلکه محدودیت دارد. یعنی در گذشته کشورها مجاز نبودند که با ایران معامله و در برنامه هسته ای ما مشارکت کنند، اما در قطعنامه جدید حتی کشورها برای مشارکت در فعالیت هسته ای ایران تشویق هم شده اند.
نکته دیگر آنکه در بند 9 قطعنامه ممنوعیت موشکی ایران تبدیل به محدودیت آن هم در مدت مشخص شده است و ظرف ۱۰ سال پرونده در شورای امنیت مختومه می شود و همین موضوع از دستور کار حذف خواهد شد. توجه داشته باشید که از روز پایان مذاکرات برخورد دنیا با ایران در موضوع هسته ای بر اساس متن برجام و قطعنامه تغییر کرد. دیگر آنکه قطعنامه های قبلی علیه کشورمان ممنوعیت داشت و کشورها مجاز نبودند با ایران معامله کنند و یا در برنامه هسته ای ایران حضور داشته باشند اما الان کشورها تشویق شده اند در برنامه هسته ای ایران حضور داشته باشند. قطعنامه در مقدمه می گوید روز جمع بندی برجام، چون قطعنامه به اجرای کامل اشاره می کند، پرونده ایران در این مقطع عادی می شود. یعنی از همان روز اول فعالیت هسته ای ایران دیگر تهدید علیه صلح و امنیت جهانی نیست و بعد از اجرای توافق نیز کل پرونده هسته ای از شورای امنیت خارج می شود. یک زمانی شورای حکام وضعیت ایران را یک وضعیت استثنایی، فوری و ضروری اعلام کرده بود. در سپتامبر ۲۰۰۳ که من سفیر ایران در سازمان ملل بودم، وضعیت ایران به عنوان یک وضعیت فوری و ضروری مطرح شد، اما در قطعنامه اخیر، شورای امنیت تصمیم می گیرد از روزی که توافق منعقد شد، یعنی ۱۴ جولای یک تغییر اساسی در برخورد با موضوع هسته ای ایران انجام دهد و دیگر فعالیت هسته ای ایران را تهدید علیه صلح و امنیت جهانی نداند.
با قطعنامه 1696 ایران داخل فصل هفت شد؛ این قطعنامه با قطعنامه 1737 که بعد از آن صادر شد تفاوت جدی دارد، 1696 مشابه قطعنامه 598 است و پس از آن قطعنامه های 1737 و 1929 صادر شد که پشت بند آن تحریم ها علیه ایران بود. در قطعنامه 1929 می گوید به ابعاد اشاعه ای برنامه هسته ای و تاثیرات آن بر صلح و امنیت بین المللی اشاره می کند اما در قطعنامه 2231 تصمیم می گیرد از روزی که توافق شد در 14 جولای تغییر اساسی در برخورد جامعه بین الملل با ایران ایجاد شود. در واقع از روز اول برجام، برنامه هسته ای ایران تهدید علیه صلح نیست و زمانی هم کل موضوع از شورای امنیت خارج می شود. در قطعنامه ۱۹۲9 ممنوعیت ساخت هر گونه موشک بالستیک در ذیل فصل هفت منشور سازمان ملل آمده بود و هر گونه فعالیت موشکی که قابلیت حمل کلاهک هسته ای را داشته باشد، ممنوع بود و کشورها نیز موظف بودند هر اقدامی در حوزه اقتدار حاکمیتی شان برای جلوگیری از این اقدام ایران انجام دهند. این ممنوعیت موشکی در قطعنامه هفتم به محدودیت هشت ساله تبدیل شده و ایران به مدت هشت سال در طراحی موشک هایی که قابلیت حمل کلاهک هسته ای را دارند، محدود شده است و از سوی دیگر این خواسته نیز غیرالزام آور است. نقض برجام تبعات دارد و نه نقض قطعنامه، در برجام نیز هیچ نوع محدودیت موشکی و هسته ای برای ایران نیامده است، بر این اساس توان موشکی ایران بدون محدودیت ادامه خواهد یافت. محدودیت موشکی در برجام نیست و ما همواره اعلام کردیم توان دفاعی ما بدون محدودیت ادامه خواهد داشت و تلاش برای مبارزه با تروریسم و افراطی گری در منطقه ادامه دارد و بارها به صراحت اعلام کردیم که اگر ایران در منطقه مردانه ایستادگی نمی کرد خیلی از پایتخت ها در اختیار داعش قرار داشت.
آن زمانی که قطعنامه 1929 تصویب شد و آن همه خطر علیه کشور ایجاد کرد این صحبت ها مطرح نبود و حالا برخی دوستان در داخل کشور فریاد وااسلاما سر می دهند؟ از سخنان آقای عراقچی این طور برمی آید که دل پری دارد که گفت روی این توافق می ایستم و این را حق ایشان می دانم. اگرچه هیچ موشکی توسط کشور برای کلاهک هسته ای طراحی نشده است و بین برجام و قطعنامه اختلافی که وجود دارد این است که نفی مفاد برجام تبعات دارد اما قطعنامه تبعاتی ندارد. قطعنامه 1929 از بدترین قطعنامه های شورای امنیت است این نظر من است که من تمام عمر خود را در این کار گذاشتم و کاری به غیر از این موضوعات بلد نیستم، در عوض قطعنامه 2231 در نوع خود عجیب ترین قطعنامه شورای امنیت خواهد بود. بعد از صدور این قطعنامه، شرایط کشور از نظر حقوقی زیر و رو شده است و خود هیات آمریکایی اعتراف کرده است که ما نمی دانیم این قطعنامه چه معجونی بود و چگونه به این شکل درآمد. توافق هسته ای یک دستاورد بزرگ برای ملت ایران است و بزرگترین خیانت است که به مردم بگویند شما شکست خورده اید.
دولت معتقد است مهم ترین تضمین اجرای برجام در هم تنیدن مسایل اقتصادی با کشورها است که باعث می شود هیچ کشوری زیر برجام نزند و به تعهدات خود عمل کند. با این طرح نوعی روابط سیاسی، فرهنگی، اقتصادی حتی در زمینه مبارزه با تروریسم ایجاد خواهد شد که برای کسی که بهانه جویی برای برهم زدن برجام داشته باشد به صرفه نباشد و در دولت و سطح وزارتخانه ها این طراحی صورت گرفته است. بنابراین مهمترین تضمین اجرای برجام در هم تنیدن روابط اقتصادی با دیگر کشورهاست. باید بتوانیم روابط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را در سطح منطقه و جهان به نوعی تنظیم کنیم که برای کسی صرف نداشته باشد زیر قطعنامه بزند.
علاوه بر قدرت اقتصادی، قدرت معنایی نیز یکی از مولفه های قدرت محسوب می شود و ما هزینه دادیم و فشار تحمل کردیم تا قدرت معنایی مان را افزایش دهیم و اینکه بگوییم انرژی هسته ای چند کیلووات برایمان درآمده است، نباید قدرت معنایی را فراموش کنیم. آن چه هزینه کردیم هزینه سانتریفیوژ نبود بلکه به دنیا گفتیم که شما نمی توانید حرفی را به ما تحمیل کنید، این هزینه اقتدار ملی است. امروز معادله قدرت چند وجهی شده و قدرت اقتصادی، نظامی و سیاسی دیگر مبنای قدرت نیست، بنابراین قدرت معنایی ما باعث شد تا با تحمل فشار به این دستاورد برسیم و ممکن است در این موضوع بسیاری از افراد هزینه و فایده کنند که آیا مذاکره کنندگان خوب عمل کردند یا نه اما این که بگوییم دستاورد مذاکرات کیلوواتی چند درآمده است، عامل قدرت که همان ایستادگی بود را فراموش کرده ایم.
وقتی به تاریخ روابط بین الملل می نگریم باید ببینیم که چند بحران بین المللی بدون جنگ حل شده است؟ این توافق ثابت کرد که پارادایم حذف یا محروم کردن، ناکارآمد است. بازی با حاصل جمع صفر، مبنای پارادایم حذف است و این بازی به جنگ می انجامد و اگر می خواستیم مبنای برخورد خود را به حاصل جمع صفر برسانیم، حتماً این مساله به جنگ می انجامید. گفتگوی تمدن ها که به جامعه جهانی ارائه شد نیز برای این بود که بازی برد – باخت را کنار بگذاریم که این بازی برای هیچ کس منفعت ندارد و حتی برای بزرگترین قدرت جهان به 11 سپتامبر ختم شد. در این توافق و در این معادله ای که صورت گرفت، همه طرف ها و کشورها که دنبال صلح بودند، پیروز شدند و جنگ طلبان و آنها که به دنبال جنگ و درگیری بودند، شکست خوردند.
* متن کامل سخنرانی وزیر امور خارجه در نشست دیپلماسی ایرانی برای بررسی توافق هسته ای وین؛ 18 مردادماه، سالن آمفی تئاتر روزنامه اطلاعات
نظر شما :