سی امین بخش از سلسله یادداشتهای جدید سرکیس نعوم:
کنگره هم مثل کاخ سفید تمایلی به جنگ با ایران ندارد
دیپلماسی ایرانی: برای پنجمین سال است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم را که در پی دیدارش با مقام های فعلی و سابق امریکایی نوشته است، منتشر می کند. امسال نیز بر اساس همان رویه دیپلماسی ایرانی تلاش دارد این یادداشت های را ترجمه و منتشر کند. با این تفاوت که از لحاظ زمانی تلاش می شود نزدیک تر به زمان انتشار آن در روزنامه مرجع یعنی روزنامه النهار باشد و کاربردی ترین آنها در این جا انتخاب و منتشر شود. اهمیت این یادداشت ها در این است که به روز هستند و مطابق با تحولات جاری در منطقه تهیه شده اند و در آنها نکاتی مشاهده می شوند که برای خوانندگان می تواند جذاب باشند. در ادامه بخش سی ام این یادداشت ها می آید:
در دیدارم با یکی از مقام های مسئول در کاخ سفید که از نزدیک موضوع ایران را با جزئیات دنبال می کند و از همه چیز پرونده ایران اعم از پیچیدگی ها و سختی های آن خبر دارد، گفتم: «ایران همیشه گفته است توافق موقت را نمی پذیرد بلکه دنبال توافق نهایی است. رهبر انقلاب و ولی فقیه جمهوری اسلامی ایران، آیت الله سید علی خامنه ای و رئیس جمهوری ایران، حسن روحانی هر دو می خواهند توافق به دست آید. شاید اختلاف دیدگاهی در درون حاکمیت ایران و مراکز قدرت در این زمینه وجود داشته باشد و بعضی ها مخالف توافق با امریکا باشند، اما در آخر تصمیم نهایی را آیت الله خامنه ای می گیرد. شاید هم در ایران نوعی تقسیم کار در این زمینه وجود داشته باشد.»
جواب داد: «ما هم همین دیدگاه را داریم. ما می خواهیم توافق نهایی خطر "هسته ای" ایران علیه کل منطقه به ویژه دو هم پیمان اصلی مان، یکی اسرائیل و دیگری اعراب به ویژه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در راس آنها عربستان سعودی را متوقف کند. برای همین آنها هم به امریکا چه برای حمایت از آنها چه برای سلاح و حمایت سیاسی نیاز دارند. حتی اگر آنها گفت وگو با ایران را رد کنند.»
نظر دادم: «قبل از توافق عربستانی ها از گفت وگو با ایران اجتناب می کردند برای این که از این نگران بودند که ایرانی ها بتوانند به واسطه آن موقعیت خود را در مذاکره با امریکا تقویت کنند در آن صورت موضع رویارویی آنها با ایران شکست می خورد. اگر مذاکرات هم به نتیجه نمی رسید نیز باز آنها متحمل شکست می شدند. اما بعد از توافق عربستان دیگر هیچ چیزی که بتواند در آن سنگ اندازی کند و چالش به وجود آورد، ندارد، آن گاه مجبور است با ایران گفت وگو کند اما به شرطی که از امریکا، متحد خود تضمین های لازم را بگیرد. امارات متحده عربی نیز توافق را رد می کند. اما خوب می داند رسیدن به توافق می تواند اقتصاد آن را که بنای اساسی آن محسوب می شود، تقویت کند. از طریق این توافق امارات می تواند به مرکز اصلی مبادلات تجاری ایران با دنیای خارج تبدیل شود.»
نظر داد: «موضع نخست وزیر اسرائیل نسبت به مذاکرات با ایران و توافق با آن اشتباه است. او تلاش می کند سیاست و مواضع خود را بر امریکا و کاخ سفید از طریق کنگره تحمیل کند و حتی کنگره را علیه کاخ سفید بشوراند. او طوری صحبت می کند انگار که رهبر یا فرمانده اسرائیل و یهودی های دنیا نیست. در حالی که این طور نیست. طرز صحبت کردن او به ویژه در کنگره قانع کننده و راضی کننده نبود. شیوه استفاده او از بسیاری از اعضای کنگره نیز مناسب نیست. او مثلا گفت که ایران بر چهار کشور سوریه و عراق و لبنان و یمن تسلط کامل دارد. این صحیح نیست. دقیقا همان طوری که خودت هم گفتی. در مورد سوریه ایران بخش کوچکی از این کشور که نماینده خانواده اسد و علوی ها هستند را در اختیار دارد. در مورد عراق نیز تنها بخش شیعه نشین را در اختیار دارد. در لبنان هم تنها حزب الله و شیعیان و بعضی از مسیحی ها در اختیار ایران هستند. در مورد یمن که به سمت آشوب و جنگ داخلی رفته همه مواضع و طرح های متناقضی دارند. برگه ایران در آن جا فقط حوثی ها است. تازه در عراق هم همه گوش به فرمان ایران نیستند، البته ایران تلاش می کند مانع از حمله گروه های شبه نظامی عراقی با هویت ایرانی به ما در عراق شود.»
نظر دادم: «به اعتقاد من شیعیان عراق قبل از آن که کشورشان فروبپاشد و مورد ستم قرار بگیرند چندان ایران را دوست نداشتند. اما وقتی که صدام حسین آن قلع و قمع وحشتناک را کرد آنها را ناامید کرد به ویژه که جامعه جهانی و اعراب و امریکا نیز دست بسته گوشه ای نشسند و کاری نکردند این مساله سبب شد تا آنها به ایران پناه ببرند. ایران دیگر عمق استراتژیک آنها شد. آنها یک روز هم دیگر از این عمق دست نمی کشند به خصوص بعد از این که درگیری ها در منطقه رنگ و بوی مذهبی به خود گرفته است. همان طور که همه می دانند ایران کارهای بسیاری در عراق کرد. گروه های داوطلب مردمی ایجاد کرد و آنها را مسلح ساخت و از آنها حمایت مالی کرد. با این وجود هم نمی توان گفت که این گروه ها به دستور ایران عمل می کنند، در عین حال این را هم نمی توان گفت که اوامر ایران را رد می کنند. شاید اختلاف نظر در دیدگاه هایشان به وجود آید. اما در آخر تصمیم نهایی را ایران می گیرد. به موضوع اسرائیل برگردیم، یکی از دوستان صاحب نفوذ امریکایی که قبلا در یکی از مراکز رسمی کار می کرد در گفت وگویی که با هم داشتیم به من گفت که درگیری اسرائیل با فلسطین جایگاه مهمی در امریکا دارد، نظر تو چیست؟»
گفت: «وقتی نتانیاهو گروه های فلسطینی را متهم به دریافت پول از ایران می کرد خودش به همان شیوه از امریکایی ها پول می گرفت. سازمان ایپک مگر چه می کند؟ غیر از این است که از مصالح اسرائیل در امریکا دفاع می کند و به موجب تبصره قانونی از امریکایی ها پول می گیرد و به اسرائیل به خصوص در جریان انتخابات می دهد؟ آیا واقعا این جمعیت خیریه است؟ یا این که گروهی است که وظیفه اش دفاع از مصالح اسرائیل است؟ اجازه قانونی اش دقیقا بر همین موضوع تاکید دارد. به هر حال نتانیاهو و غیره خوب می دانند که اعضای کنگره علی رغم علاقه شان به اسرائیل هر گونه درگیری نظامی در هر منازعه ای را رد می کنند. مثال روشن آن مخالفت کاخ سفید و کنگره از درگیر شدن مستقیم نظامی در موضوعات سوریه یا داعش در سوریه و عراق است. آنها این مساله را هم خوب می دانند که امریکا حاضر نیست متحدش اسرائیل آن را به حمله نظامی یک جانبه به ایران بکشاند. نتانیاهو خوب می داند که نمی تواند چنین حمله ای را با موفقیت انجام دهد مگر این که امریکا حاضر به دخالت شود. آیا امریکا حاضر می شود ماجراجویی کند و وارد چنین جنگی شود؟ حتی اگر اسرائیل حمله کرد و حزب الله و ایران واکنش نشان دادند، امریکا حاضر به دخالت خواهد شد؟ به هر حال مواضع رئیس جمهور اوباما روشن است. هر اقدامی از سوی کنگره علیه ایران را وتو یا رد خواهد کرد و انجام نخواهد داد.»
نظر دادم: «بعضی ها در رسانه ها اوباما را اردک (Lame Duck) توصیف می کنند. اکثر اعضای کنگره در سنا و مجلس نمایندگان مخالف او هستند. آیا ممکن است اتفاق پیش بینی نشده و ناگهانی ای بیفتد؟ آیا ممکن است او قبل از پایان دوران ریاست جمهوری اش از سمتش کناره گیری کند؟»
جواب داد: «امریکا مستقیم با ایران مذاکره می کند. همچنین به نمایندگی از اعضای 1+5 به استثنای روسیه و چین نیز طرف مذاکره با ایران است. فرانسه در ابتدا مواضع تندی داشت اما بعد از بسیاری از مواضعش کوتاه آمد و اکنون دیگر مثل سابق تندروی ندارد. بحث فقط بر پرونده هسته ای ایران است.»
نظر دادم: «ایران در سابق اصرار کرد که مذاکرات شامل هیچ چیز جز هسته ای نباید باشد. وقتی که نظرش را عوض کرد امریکا اصرار کرد که مذاکرات باید فقط بر سر برنامه هسته ای اش باشد. اکنون مذاکرات مستقیمی میان دو طرف بر سر مسائل منطقه ای وجود دارد. به نظر من باید بعد از توافق هسته ای مذاکرات مستقیمی میان ایران و امریکا بر سر مسائل منطقه ای آغاز شود.»
بعد پرسیدم: «بگذار قبل از این که دیدارمان پایان یابد بپرسم امریکا در یمن بعد از این آشوبی که در آن افتاده است، چه می کند؟»
جواب داد: «امریکا به یمن و منطقه برای واکنش به کارهای حوثی ها سرباز نمی فرستد. اگر عربستان می خواهد با آنها برخورد کند خودش تنهایی برخورد کند. روابط ما با عربستان خوب است. و انتظار می رود خوب بماند و از این هم بهتر شود. در ایران ملت یا نسل جدید با امریکا دشمن نیستند. شاید ایران هم شاهد اصلاحاتی شود.»
ادامه دارد...
ترجمه: سید علی موسوی خلخالی
نظر شما :