از برنامه اتمی چه می‌خواهیم؟

دستاورد لوزان؛ هسته‌ای ماندن بدون هزینه اضافی

۰۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ | ۱۵:۲۱ کد : ۱۹۴۶۶۱۴ پرونده هسته ای نگاه ایرانی گام به گام تا توافق جامع
حسین ملائک، سفیر سابق ایران در چین و تحلیلگر مسائل سیاست خارجی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: آن چیزی که 6 کشور بزرگ جهان از توانایی تکنولوژیک ایران در تصور خود دارند و برای ایران می‌پسندند همان مواردی است که در آن 3 صفحه فکت شیت آمده است.
دستاورد لوزان؛ هسته‌ای ماندن بدون هزینه اضافی

حسین ملائک، سفیر سابق ایران در چین و تحلیلگر مسائل سیاست خارجی

دیپلماسی ایرانی: حتما در خود احساس غرور داریم که دیپلمات های ایرانی در مقابل دیپلمات های 6 کشور بزرگ جهان می توانند با اعتماد به نفس بنشینند و چندین شبانه روز از برنامه ای متفاوت از تمایلات آنها دفاع کنند. نقش شخص جناب آقای دکتر ظریف در سازماندهی چنین برنامه ای هم از نظر تبلیغاتی در مواجهه با رسانه ها و هم سازماندهی سیاسی مذاکرات غیرقابل کتمان است؛ و شادی های خیابانی مردمی که دل در گرو نتیجه این مذاکرات گذاشته اند همه بخش های زیبای این فعالیتی است که تقریبا حدود یک دهه تمام شئونات کشور را تحت تاثیر خود قرار داده است.

اما اینکه وزیرخارجه آمریکا با آن همه مشغولیت های متعدد در مدیریت سیاسی جهان از حضور در اجلاس های اروپایی و پیگیری موضوع اوکراین تا مواجهه با رقابت های نتانیاهو در خاورمیانه و در صحنه سیاسی آمریکا، مجبور است تقریبا معادل وزیر خارجه ایران که انصافا موضوعات کمتری را غیر از مدیریت مذاکرات اتمی در سیاست خارجی به عهده گرفته است وقت بگذارد حتما از موضوع بسیار بسیار مهمی صحبت می کنیم و آن اینکه ایران بطور اصولی چقدر می تواند توانمند باشد و یا چه توانایی هایی باید داشته باشد و در چه مسیری می تواند از آن سود ببرد؟ و یا در یک جمله ایران باید توسط چه کسانی اداره شود؟ آیا مسئولان کشوری بنام ایران علاقمندند که طبق قوانین متعارف بین المللی با جهان سخن بگویند و یا برنامه اختصاصی خود را داشته و در تعامل سیاسی با جهان نیستند.

پس از انتشار متن بیانیه وزرای خارجه ایران و 1+5 در سوئیس، نظرات موافق و مخالف نه چندان عمیقی از سر دلسوزی توسط کارشناسان و سیاستمداران مطرح گردید. اما تبیین مواضع آمریکا توسط آقای اوباما و تاکید بر مرحله ای بودن لغو تحریم ها و متعاقبا مواضع عالیترین مقامات ایرانی مبنی بر لزوم لغو تحریم ها بصورت یک مرحله ای و واکنش منفی و سریع سخنگوی کاخ سفید و وزرای خارجه انگلیس و فرانسه بار دیگر ابهام در سرنوشت و نتایج این مذاکرات را افزایش داد؛ و این تنها آقای اوباما بود که در اجلاس آمریکا تلاش کرد موضوع را آرام نموده و بگوید که در سه ماه آینده کار بسیار دشواری در پیش رو وجود دارد. اما متعاقبا کنگره آمریکا با تصویب لایحه الزام دولت به تصویب توافق با ایران بطور اساسی نتایج آنچه قرار است در ادامه مذاکرات بدست آید را در محاق سرگشتگی برد. البته باید انتظار داشت که مواضع تند توسط دو طرف در طول ماه های آینده و تا نتیجه نهایی هر از گاهی مطرح گردد اما سئوال اساسی و مهم این است که آیا روند بطور کلی به طرف حل این معضل بزرگ شکل گرفته است و یا ما به طرف پیچیده شدن بیشتر این بحران پیش می رویم؟

از این پس مذاکره کنندگان ایرانی با تیم آمریکایی روبرو هستند که می گویند ایران باید امتیازات بیشتری واگذار کند تا آنها بتوانند دو سه نفر از اعضای کنگره را به طرف خودشان جلب کنند و الا کنگره آن را تصویب نخواهد کرد. به عبارت دیگر آنها در نهایت از ایران می خواهند آنچه نتانیاهو از ایران می خواهد را بخاطر «متفاوت» بودن آقای اوباما که آن را تنها شانس ایران معرفی می نمایند به ایشان بدهیم. البته احتمالا این تندروی آمریکایی ها با مخالفت اعضای 1+5 و احتمال از هم گسیختگی روبرو می شود که البته شرایط جدیدی بوجود خواهد آورد اگرچه مشکل ایران را حل نخواهد کرد. 

به هرحال بنظر می رسد نتایج بیش از 9 ماه بحث و جلسات متوالی و طولانی مدت بعضا تا صبح در شهرهای مختلف و خوش آب و هوای جهان و با ظرفیت تیمی که دولت یازدهم توانسته بسیج کند، کم و بیش عبارت است از آن چیزی که به اصطلاح در فکت شیت (Fact Sheet) آمریکایی ها آمده است. یعنی آن چیزی که 6 کشور بزرگ جهان از توانایی تکنولوژیک ایران در تصور خود دارند و برای ایران می پسندند همان مواردی است که در آن 3 صفحه آمده است. تا قبل از این اطلاع رسانی از طرف آمریکایی ها، طرف ایرانی تقریبا همه موضوعات را بصورت سری برای تیم مذاکره کننده گذاشته بود و کسی اطلاعی از موضوعات مورد بحث نداشت. به هر صورت نحوه تنظیم توافق نامه نهایی اگرچه بسیار مهم است اما به اندازه مشخص شدن نوع و نحوه انعطاف طرف ایرانی اهمیت ندارد. به عبارت دیگر اینکه تحریم ها یکباره برداشته شود یا مرحله مرحله ای اینقدر اهمیت ندارد که ما پذیرفته باشیم مواد غنی شده خود را به 300 کیلو تقلیل دهیم و یا بعد از آن همه مخارج هنگفت برای ساخت فردو قبول کنیم که تبدیل شود به مرکز تحقیق و توسعه حالا برای 10 سال یا 20 سال. 

دیگر آنکه در تفاهمنامه هایی که قرار است به سرعت علنی شود اتخاذ مواضع علنی مغایر با واقعیت برای «آبروداری» ممکن است برای مردم عادی و بی خبر قدری تاثیر داشته باشد اما برای عناصر ذی دخل اصلا موضوعیت ندارد. خصوصا برای آمریکایی ها که دو رقیب پرقدرت یکدیگر را کاملا کنترل می نمایند این موضوع که آنها برای حفظ مسائل داخلی خود این فکت شیت را انتشار داده اند نمی تواند درست باشد. این رفتار صرفا در جوامعی که حاکمیت ها امکان کنترل طرح موضوعات در رسانه ها را دارند آن هم تا حدی ممکن است. در جامعه ما نیز عملا بعد از هر تصمیم دولت، مردم نه ظرفیت قانونی و نه علاقه ای برای به چالش کشاندن آن دارند. 

حزب دموکرات و دولت فعلی آمریکا در حال فروش این سیاست به جامعه آن کشور است که محدودسازی فعالیت اتمی ایران از طریق دیپلماسی با ابزار تحریم، پروژه ای مقرون به صرفه تر از آلترناتیو پیشنهادی اسرائیل و طرفداران جمهوری خواه آن است. این هزینه و فایده محور بحث های آمریکایی هاست و قابل مخفی نگهداشتن و یا انحراف افکار عمومی در آنجا متصور نیست. البته دیپلماسی ایران امیدوار است که جنگ طلبان در آمریکا در انتخابات آینده موفق نشوند.

اما موضوع انرژی هسته ای از زاویه اجرای یک پروژه نیز قابل بررسی است. این پروژه مستثنی از سایر پروژه های تعریف شده در کشور نیست. تمامی پروژه های کشور توسط یک گروه، جناح و یا حتی یک فرد مسئول در زمان مدیرت خود که فکر می کرد کار اساسی را بنیان می گذارد تعریف شده است. اما چرا این مقدار پروژه ناتمام در کشور داریم؟ اطلاعات زیر توسط مسئولین بیان و برخی نیز در گزارش بودجه سال 94 نیز درج شده است: تعداد پروژه های عمرانی نیمه تمام ملی و استانی کشور بالغ بر 77 هزار پروژه است که از این تعداد حدود 7650 پروژه ملی و بقیه پروژه های استانی تعریف می شوند. این حجم پروژه های عمرانی نیمه تمام علاوه بر پروژه هایی است که توسط شرکت های دولتی اجرا می شود که آمار و اطلاعات شفاف و روشنی از آن پروژه ها در بودجه های سنواتی و سایر گزارش های نظارتی به چشم نمی خورد. به عنوان مثال معاون مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی در اوایل دی ماه سال 93 درباره طرح های نیمه تمام این صنعت گفته است که 67 طرح پتروشیمی با ظرفیت 55 تا 60 میلیون تن در این حوزه زخمی شده و به عبارتی نیمه تمام هستند. به نقل از معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی از مجموع طرح های نیمه تمام عمرانی تعداد 2906 طرح با پیشرفت فیزیکی بالای 80 درصد در کشور وجود دارد که از این تعداد فقط به بهره برداری رساندن 246 طرح در دستور کار قانون بودجه سال 1393 کل کشور قرار داده شده است و حدود 400 طرح نیز در بودجه سال 94 منظور شده است.

با توجه به سابقه و تاریخ شروع پروژه های نیمه تمام که حتی تعداد زیادی از آنها 20 ساله شده اند کل مبلغ هزینه شده قبل از برنامه پنجم، در سال 89 و برنامه پنجم برای پروژه های عمرانی نیمه تمام اعم از ملی و استانی و متفرقه به قیمت سال های هزینه حدود 1960 تریلیون ریال (196 هزار میلیارد تومان) برآورد می شود و اگر نرخ های تورم رسمی اعلامی توسط بانک مرکزی را به مبالغ هزینه شده سنواتی در سال های مورد اشاره اعمال کنیم جمع مبلغ سرمایه راکد و بلااستفاده پروژه های نیمه تمام (فقط ملی و استانی) به قیمت های امروز برابر 3890 تریلیون ریال (389 هزار میلیارد تومان) برآورد می شود و با اعمال نرخ دلار منظور شده در بودجه سال 93 کل کشور مبلغ سرمایه گذاری انجام گرفته در پروژه های عمرانی نیمه تمام بالغ بر 147 میلیارد دلار ذکر شده است که بیش از 984 تریلیون ریال (4/98 هزار میلیارد تومان) و بالغ بر 37 میلیارد دلار آن در سال های قبل از سال 1390 هزینه شده است.

آقای لاریجانی رئیس مجلس می گوید: آن قدر در کشور کلنگ زده شده و هم اکنون نیمه تمام است که تکمیل همه آنها عمر نوح می خواهد. بسیاری از این پروژه ها در یک استراتژی یکپارچه صنعتی قادر به پاسخگویی به سه سئوال اصلی اولیه طرح یک پروژه نمی باشند. چه می خواهیم؟ چرا می خواهیم؟ به چه قیمتی می خواهیم؟ به همین دلیل وقتی مواجه می شویم با فرودگاههای بی کار و هزینه بر در شهرستانها که بدون ارزیابی صحیح ساخته شده اند و کسی پاسخگوی اتلاف پول مردم نیست و یا شهرک های صنعتی بلااستفاده که صرفا یک نماینده مجلس و وزیری که از سئوال صحن مجلس می ترسید را راضی می کند یا صنایع مشابه که مجبورند یا به ملک فروشی روی آورند و یا منحل شوند باید از خود پرسید چه کسی چه برنامه ای داشت؟ چه کسی مسئول است؟ هنوز در عسلویه از قطر عقب هستیم و...

البته پروژه اتمی حتما با تمامی این موارد و هزینه های درگیر در آن چه از نظر حفظ هویت و غرور ملی، چه از نظر ارزش امنیتی و صنعتی و یا زیاده خواهی کشورهای صنعتی که ماهیت کثیف آنها را برای ملت ایران روشن می کرد با سایر پروژه ها به ظاهر فرق دارد. مسیر رسیدن این پروژه به وضعیت فعلی قابل مطالعه است که آیا این پروژه بعد از جلسات متمادی کارشناسان و سیاستمداران و پاسخگویی به سه سوالی که در بالا طرح کردیم آغاز شده بود و در هر دوره از موانع به سئوالات فوق پاسخ داده می شد یا خیر؟  

به هرحال هزینه این پروژه چه از نظر فرصت ها و چه منابع برای ملت ایران بسیار زیاد بوده است. نتیجه این مذاکرات نشان می دهد که با هدف داشتن علم و فن آوری برای ساختن صنعت و توسعه اقتصادی الزاما نباید هزینه زیادی کرد. قطعنامه هایی می توانست با تدبیر و عقلانیت بر کشور ما تحمیل نشود و البته مواضع تند در قبال کشورهای دیگر که مصرف داخلی برای عده ای کم اطلاع داشت اما در واقعیت بیرونی جز بدتر کردن اوضاع تاثیری نداشت؛ تولید ناخالص را پائین آورد بیکاری را بیشتر کرد، مردم را در تنگنای مشکلات بیشتر معیشتی و اجتماعی قرار داد، فاصله ما را از کشورهای در حال رشد جهان بویژه کشورهای همسایه رقیب بیشتر ساخت و چشم انداز بیست ساله را غبارآلود کرد.

انتشار اولیه: شنبه 29 فروردین 1394 / انتشار مجدد: سه شنبه 1 اردیبهشت 1394

کلید واژه ها: حسین ملائک بیانیه لوزان برنامه هسته ای ایران


نظر شما :