همه پاشنه آشیل های حزب عدالت و توسعه
اردوغان تا کجا پیش خواهد رفت؟
دیپلماسی ایرانی: رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه و رهبر حزب عدالت و توسعه، به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری ترکیه وارد میدان رقابت ها شده و به دنبال آن است تا در آگوست ماه سال جاری میلادی، به عنوان رئیس جمهوری به کاخ چانکایا برود که برخلاف روسای جمهوری پیشین ترکیه، صرفا جایگاه فرمایشاتی و پروتکلی نداشته باشد. او می خواهد اختیارات رئیس جمهوری را افزایش دهد و ترکیه را از نظام پارلمانی به سوی نظام ریاستی سوق دهد. اردوغان، مداوم از ترکیه نوین حرف می زند و «پروژه 2023» را به عنوان یک نقطه آغاز برای تبدیل ترکیه به یکی از قدرت های جهان، در دست اجرا دارد.
اردوغان و یاران او می خواهند در سال 2023 و در یکصدمین سالگرد تأسیس جمهوری ترکیه، این کشور در اغلب حوزه ها در میان پنج یا ده کشور برتر جهان باشد. حال باید دید، اردوغان و حزب عدالت و توسعه برای رسیدن به این هدف، با کدام چالش ها و پاشنه آشیل های مهم روبرو هستند.
یک تاریخچه کوتاه و حکایت پیراهن درآوردن اردوغان و یاران او
با وجود آن که اغلب سیاست مداران اسلام گرای محافظه کار ترکیه از زیر شنل پروفسور نجم الدین اربکان، دانشمند علم مکانیک بیرون آمدند، اما بالاخره روزی فرارسید که رجب طیب اردوغان که در دوران خود به عنوان یکی از جوانان خوش آتیه تشکیلات حزب رفاه اسلامی به شمار می آمد و در شاخه جوانان این حزب، حتی بر صحنه تئاتر نیز رفته بود، تریبون به دست گرفته و در مورد اندیشه های اربکان و منش سیاسی او گفت: «ما آن پیراهن را از تن خود بیرون آوردیم». بعدها برخی از شاگردان اربکان که در مقابل اظهارات جسورانه اردوغان، تا حد زیادی خلع سلاح شده و عملا شاهد کم رونق شدن محافل حزبی خود و افزایش محبوبیت اردوغان بودند، تنها به بیان این متلک سیاسی اکتفا کردند:«کسی که امروز پیراهن خود را در می آورد، فردا بی خیال شلوار نیز خواهد شد». اما این جمله چیزی را به ضرر فوتبالیست آماتور محله قاسم پاشا و لیدر بلند قامت حزب عدالت توسعه تغییر نداد. همان یک جمله، دربرگیرنده این واقعیت موجز است که حزب عدالت و توسعه (AKP) در سرآغاز قرن یست و یکم، در ترکیه مسیری را در پیش گرفت که قطعا با مسیر اسلام گرایان دوران اربکان و دهه های 1970 تا کودتای مدرن سال 1997 متفاوت است. بیان همه تفاوت ها و مرزهای آشکار بین حزب عدالت و توسعه و اخلاف آن و تحلیل دلایل شکست یا تعطیل شدن این احزاب، در این مجال کوتاه نمی گنجد. با این حال به صورت موجز، به ظهور احزاب اسلامی ترکیه معاصر نگاه می اندازیم تا بتوانیم شرایط کنونی و معادلات پیش روی اردوغان و یاران او را تا حد ممکن تحلیل کنیم.
ظهور جریانات اسلامی در ترکیه
پس از تاسیس نخستین نظام جمهوری خاورمیانه در ترکیه به دست مصطفی کمال پاشا، او در سخنرانی های خود به طور مداوم از اسلام و ارزش های آن سخن می گفت و در یکی از نطق های تاریخی اش، ترک ها، کردها، اعراب و دیگر گروه های قومی ترکیه را «عناصر اسلامیه» خواند. اما در ظرف مدتی کوتاه، نظام جمهوری را به سمتی پیش برد که کلاس های قرآن به مخفیگاه ها و غارها رفت، اذان به زبان ترکی سر داده شد و چند انسان شناس ترکیه به منظور اندازه گیری جمجمه و ثبت ویژگی های جسمی ترک های ناب و اصیل، به تحقیق پرداختند و شعارهای عجیب «یک ترک با تمام دنیا برابر است» و «چه خوشبخت است آن که می گوید من ترک هستم»، زینت بخش میادین اصلی همه شهرهای ترکیه شد و آتاترک - به موازات اقدامات رضاخان پهلوی در ایران - در مسیر غربی نمودن کشور خود قدم برداشت. در این هیاهوی ملی گرایی و ترویج لاییسم بود، که نظام تک حزبی از سوی آتاترک، عصمت اینونو و دیگران به عنوان تنها راه نجات ترکیه مطرح شد و بعدها نیز پس از کنارنهادن قانون نظام تک حزبی، معمولا راه برای ظهور احزاب لاییک و چپ هموارتر بود و جدی ترین جریان سیاسی اسلامی ترکیه توسط اربکان به وجود امد.
حزب نظام ملی (MNP) در سال 1970 توسط نجم الدین اربکان تاسیس شد و فقط یک سال بر سر کار ماند و به دستور دادگاه تعطیل شد. حزب سلامت ملی (MSP) در سال 1972 توسط اربکان و با نشان و لوگوی کلید تاسیس شد و عمر آن تا سال 1981 یعنی تا چند ماه پس از کودتای نظامی کنعان اَورَن طول کشید. اربکان و شاگردان او در سال 1983 حزب رفاه را تاسیس کردند و این حزب بعدها توانست کابینه تشکیل دهد و در سال 1997 ازهم پاشیده شد و البته یک سال پیش از آن، رجایی کوتان از شاگردان ارادتمند اربکان، به سفارش استاد خود که تعطیلی حزب را پیش بینی کرده بود، حزب فضیلت را همراه با عبدالله گل و دیگران تاسیس کرد. در کنگره نخست این حزب در سال 2000 میلادی، بین دو جناح سنتی و نو محافظه کار حزب تنش درگرفت. کوتان به عنوان رهبر محافظه کاران در کنگره 633 رای به دست آورد و عبدالله گل به عنوان رهبر جریان نومحافظه کار، که انتقاداتی علیه اربکان و شاگردان او داشتند، توانست 533 رای به دست بیاورد. اگر چه این رای گیری در ظاهر منجر به شکست گل شد. اما میزان آرای بالای او موجب آن شد تا گل، اردوغان، به لنت آرنچ و دیگر یاران نزدیک آن ها، حزب جدیدی به نام حزب عدالت و توسعه را تاسیس کنند.
در سال 2001 حزب سعادت، توسط پروفسور مصطفی کمال آک تاسیس شد و هنوز هم به عنوان یکی از احزاب حافظ اندیشه های اربکان دارای حدود 2 دردصد از آرای مردم ترکیه است و با آن که حزب اتحاد بزرگ (BBP) و حزب حرکت ملی (MHP) نیز از ارزش های اسلام یدفاع می کنند، اما هنوز هم قدرتمندترین حزب محافظه کار و اسلام گرا، حزب عدالت و توسعه است.
اردوغان به خوبی این واقعیت را دریافت که در صورتی می تواند یک جریان اسلامی را به شکل موفقیت آمیز اداره کند که مانند عدنان مندرس نخست وزیر اعدام شده سال 1960 با ناتو سرشاخ نشود و مانند استاد خود اربکان نیز شعارهای اسلامی منطقه ای و جهانی مطرح نکند و از یاد نبرد که دوستی با آمریکا، اروپا و اسراییل، در افق تحولات سیاسی و اقتصادی ترکیه، نه عواملی تاثیرگذار بلکه حیاتی و تعیین کننده اند و از این گذشته، ائتلاف با جریانات ملی گرا، حمایت از طبقه متوسط و محافظه کار و سامان دهی مناسب سرویس اطلاعاتی میت و نیروهای مسلح، دیسیپلین حزبی، کادرسازی دانشگاهی و حزبی در خارج و داخل، توجه به اقتصاد و انرژی و معادلاتی از این دست تا چه اندازه اهمیت دارد.
مسیر پیش رو و پاشنه آشیل های بزرگ
اردوغان به احتمال قریب به یقین در آگوست ماه سال جاری به عنوان رئیس جمهور به کاخ چانکایا می رود. او و حزب عدالت و توسعه سر پرسودایی برای قدرت گرفتن در خاورمیانه و جهان دارند و در این مسیر از حمایت گسترده مردمی نیز برخوردارند. اما به راستی مهم ترین موانع و پاشنه آشیل های ترکیه در مقطع پیش رو کدام اند؟ بدون شک تعدد این موانع بسیار است و در یک مجال کوتاه، می توان صرفا به تعدادی از مهم ترین این مسائل اشاره کرد و به موازات آن، نباید از یاد برد که آینده شناسی سیاسی و حزبی، مقوله پیچیده ای است که همه ابعاد آن قابل پیش بینی نیست و می توان گفت اگر رویداد غیرمنتظره خاصی روی ندهد، حزب عدالت و توسعه در دوره های پیش روی خود با این موانع روبرو است:
الف) حزب عدالت و توسعه در حوزه کادرسازی، کارنامه درخشانی دارد و در حال حاضر، دارای ده ها چهره سیاسی توانمند در حد وزیر، معاون نخست وزیر و بروکرات های رده بالای حکومتی است. با این حال هنوز هم مشخص نیست که رفتن اردوغان به چانکایا با آن رفتار خاص و فصاحت و بلاغت مثال زدنی تا چه اندازه خلا ایجاد می کند و نخست وزیر بعدی حزب عدالت و توسعه، چگونه عمل خواهد کرد. به عبارتی دیگر و به طور خلاصه باید گفت، یکی از مهم ترین پاشنه آشیل ها این است که اردوغان در حزب عدالت و توسعه همه چیز را به شخص خود گره زده است.
ب) حزب عدالت و توسعه در انتخابات شهرداری ها در مارس سال جاری و در شرایطی که چند وزیر کابینه به خاطر اتهام فساد مالی برکنار شده بودند و یاران اردوغان در دشوارترین شرایط ممکن قرار داشتند، با کسب حدود 44 درصد از آرای مردم ترکیه نشان داد که همچنان در مسیر رو به رشد قرار دارد. اهمیت این موضوع را زمانی می توانیم درک کنیم که حزب جمهوری خلق به عنوان مهم ترین حزب مخالف در این انتخابات حدود 26 درصد از آرای مردم را به دست آورد و تندترین جریان ملی گرا یعنی حزب حرکت ملی 18 درصد، دو حزب وابسته به پ.ک.ک جمعا 7 درصد، حزب سعادت یا همان شاگردان اربکان کمتر از 3 درصد از آرای مردم را کسب کردند. پیش بینی ها نشان می دهد که اردوغان و به عبارتی حزب عدالت و توسعه در انتخابات پیش رو 50 تا 52 درصد از آرای مردم را به دست می آورند. با این حال این حزب با چالش بزرگی به نام دموکراسی 50 دردصدی روبرو شده است. اختلافات حزب عدالت و توسعه و حزب جمهوری خلق و دیگر احزاب، در حوزه ایدئولوژی و منش سیاسی کاملا روشن است. اما زمانی می توان این اختلافات را به درستی درک کرد که هواداران این دو حزب را با هم مقایسه کنیم. آن دسته از شهروندانی که به حزب جمهوری خلق رای می دهند، غالبا لاییسم، عدم راه دادن دین و شرع به حوزه های حقوقی و اجرایی و تقدیس کمالیسم را برتر از هر ارزش دیگری می دانند و در مقابل، میلیون ها تن از هواداران حزب عدالت و توسعه، دین دار، محجب و مخالف سبک زندگی غربی هستند. وقتی که دولت اردوغان، مصرف مشروبات الکلی در اماکن باز و عمومی و فروش آن در ساعات شب و توزیع در کلوپ های شبانه را ممنوع کرد، حزب جمهوری خلق، بزرگ ترین راهپیمایی علیه دولت اردوغان را در سال 2013 و تحت عنوان رویدادهای پارک گزی استانبول رهبری کرد و چندین بار همجنسگرایان، چپ ها و دیگران را به خیابان کشاند. این آتش فعلا زیر خاکستر مانده است. اما امکان سربرآوردن دوباره آن وجود دارد و این معادله زمانی پیچیده می شود که به خاطر داشته باشیم پلیس های ترکیه از خشن ترین نیروهای پلیس جهان هستند و سرکوب خشونت آمیز مخالفین توسط آنان در اتحادیه اروپا به ضرر اردوغان تمام می شود.
جیم- سال 2015 میلادی برای ترکیه، یک ایستگاه تعیین کننده و حیاتی است و لابی ارامنه در آمریکا تمام تلا ش خود را به کار گرفته تا در یکصدمین سالگرد رویدادهای 1915 میلادی، ترکیه را در جهان تحت فشار قرار دهد. اگر چه اردوغان نشان داده که عذرخواهی از ارامنه برای ترکیه دشوار نیست اما هنوز معلوم نیست که این مساله تا چه اندازه بر روابط دیپلماتیک ترکیه و معادلات داخلی این کشور اثر می گذارد.
دال- مذاکرات صلح بین ترکیه و پ.ک.ک به مقطعی رسیده که بسیاری از تحلیل گران ترکیه بر این باورند بازگشت به دوران خشونت ناممکن است. با این حال نهادهای اقماری پ.ک.ک در داخل ترکیه خواهان ایجاد خودگردانی و ارتقای اختیارات نهادهای محلی هستند و ملی گرایان نیز با تجزیه طلبانه دانستن این مطالبات، دولت را تحت فشار قرار می دهند و مشخص نیست این مساله به کجا ختم خواهد شد. از این گذشته، ترکیه با مسائل کردهای سوریه و عراق نیز مرتبط شده و چالش های کُردی، بخشی از مشکلات تیم اردوغان در مقاطع پیش رو است.
ه- موضوع تامین منابع انرژی و انتقال نفت و از آسیای میانه و عراق به بازارهای جهانی از اهداف استراتژیک ترکیه است. ترکیه در حال حاضر با وجود اعتراضات بغداد و واشنگتن، قرار داد نفتی 50 ساله با اربیل امضا کرده و برای انتقال گاز آذربایجان نیز خیزهای بلندی برداشته است اما این پروژه ریسک های بلقوه ای دارد و در منطقه دریای سفید و منابع نفت و گاز قبرس نیز، امکان رویارویی ترکیه و اسراییل دور از ذهن نیست.
و- ژنرال های ترکیه در دوران اقتدار اردوغان سیاه ترین روزهای خود را سپری کردند و بیش از دویست تن از آنان سر از زندان درآوردند و قدرت سیاسی از دست نظامیان درآمد. اما روابط و شبکه های پنهانی نظامیان، امنیتی ها و ارتباط آنان با سختار موازی فتح الله گولن، شبکه ای نیست که بتوان اهمیت حملات احتمالی آن را نادیده گرفت.
ح- عضویت کامل ترکیه در اتحادیه اروپا هنوز هم در هاله ای از ابهام قرار دارد و مشخص نیست که ایا اردوغان و یاران او در مقاطع پیش رو در برابر انتظارات اتحادیه اروپا و انتقادات سران اتحادیه، تغییری در شیوه های سیاسی خود اعمل خواهند کرد یا خیر. اما آن چه که مشخص است این است که توسعه اقتصادی ترکیه در گرو دوستی کامل با اروپایی ها است.
ط- اردوغان تمایل دارد در هر دو جبهه شرق و غرب، در حوزه دیپلماسی و سیاسی، بازی کند. اما شواهد نشان می دهد که خیلی وقت ها در این مسیر چالش هایی به وجود می آید که راه بر بلندپوازی های اردوغان می گیرد. روابط ترکیه با جهان عرب، رویکرد این کشور به مساله فلسطین، اخوان المسلمین و مسائلی ازاین دست در کنار حفظ دوستی استراتژیک با بلوک غرب گاهی تریه را دچار دردسرهایی می کند که همه ابعاد آن قابل پیش بینی نیست.
ی- سیاست خارجی ترکیه در حوزه منطقه ای، ارتباط مستقیمی با معادلات ایران، عراق و سوریه دارد. شرایط جدید عراق، جبهه گیری آشکار آنکارا علیه مالکی، مواضع خاص ترکیه در مساله سوریه و سرمایه گذاری بسیار جدی اردوغان بر روی ائتلاف مخالفین سوریه و در کنار همه این مسائل، استقرار نسب حضور گروه های افراطی نظیر داعش و النصره در سوریه و عراق، در آینده مسائلی را رقم می زند که می تواند ترکیه را با چالش های جدی روبرو کند.
نظر شما :