مصر از انسجام ملی تا شکاف های مردمی

گره بحران در گرو توافق سیاسی است

۲۴ مرداد ۱۳۹۲ | ۱۴:۴۹ کد : ۱۹۱۹۷۱۳ آمریکا نگاه ایرانی خاورمیانه
دکتر محمد جواد حق شناس، تحلیلگر مسائل بین الملل در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی به بررسی دلایل شکست اخوان در مصر و راهکارهای پیش رو در راستای پایان دادن به بحران در این کشور پرداخته است
گره بحران  در گرو توافق سیاسی است

دیپلماسی ایرانی: دامنه دار شدن بحران در مصر مولود مفروضاتی شده که در این مجال به پاره ای از انها اشاره می کنم. بحران سیاسی در مصر همچنان ادامه دارد. پس از تحولاتی که از ماه ژوئن در این کشور  شکل گرفت که در ادبیات سیاسی مردم مصر از آن به عنوان کودتای نظامی مردمی یاد می شود، فضای دوگانه ای در این کشور و در رابطه با قدرت هایی که مباحث مصر را دنبال می کنند به وجود امد. در حال حاضر به طور مشخص شاهد حضور سه جریان اصلی هستیم که در خارج از مصر پیگیر مسائل این کشور بوده  و تلاش می کنند بن بست سیاسی به وجود آمده را با کمترین هزینه حل و فصل کنند.:

  1. امریکا که حضوری پررنگ دارد
  2.  - اروپا که  نماینده آن  خانم کاترین اشتون بود که چندی پیش راهی مصر شد. همچنین اکنون با شکل گرفتن روابط دوجانبه نمایندگانی از کشورهای آلمان ، فرانسه و انگلستان با توسل به راهکارهای دیپلماتیک تلاش های خود برای به ثمر رساندن میانجیگری در مصر را ادامه می دهند.
  3. - محور عربی که در این کشور فعالیت دارد.

در حوزه امریکایی در خصوص تحولات مصر با دو دیدگاه مواجه هستیم که اختلاف جدی میان این دو دیدگاه وجود دارد . اختلافی که تا به امروز به خوبی به نمایش در آمده است.

  1. دیدگاه دولت که عمدتا توسط کاخ سفید و وزارت خارجه امریکا پیگیری می شود . بر اساس اخبار منتشر شده  ویلیام برنز معاون وزیر خارجه امریکا ، هفته جاری در مصر بوده و حتی به زندان قاهره رفته و با رهبر حزب عدالت و توسعه مصر (که حزبی است که توسط اخوان المسلیمن در چارچوب شکل سیاسی و پس از بهار عربی متولد شده) دیدار داشته و در این دیدارها تلاش کرده تا با اخوانی ها به نقطه مشترکی دست پیدا کند.
  2. دیدگاهی که مورد تایید کنگره و عمدتا سنای امریکا است  و با اعزام دو سناتور مشهور جان مک کین و لیندسی گراهام به مصر شاهد فعال شدن بیشتر آن بودیم. نگاه آنها نسبت به آنچه که در 30 ژوئن رخ داد کاملا با وزارت خارجه و کاخ سفید متفاوت است. این جریان اتفاقات رخ داده در این تاریخ در مصر را به کودتا تعبیر می کنند و بر همین اساس به نوعی خواستار بازگشت و مشارکت اخوانی ها به فضای سیاسی جدید در قدرت هستند. حتی شاهد هستیم که این دو سناتور با رهبران جریان های سیاسی و حتی اخوانی ها وارد گفتگو شدند.

البته  این سردرگمی در موضع گیری در قبال تحولات مصر در  دیدگاه اروپایی ها نیز خود را نشان داده است.در جریان تحولات داخلی مصر  نظامی ها بر اساس یک خواسته  مردمی حکومت قانونی محمد مرسی  ر ا سرنگون کردند. به تبع این اتفاق در حال حاضر با  دو جریان دو پاره از نظر سیاسی در مصر روبه رو هستیم  که هیچ کدام حاضر نیستند صحنه را به نفع دیگری خالی کنند. این وضعیت  مولود بحران نگران کننده ای شده  که فضای سیاسی مصر را در وهله اول و در مرحله بعد کلیت جهان عرب را تحت تاثیر خود قرار می دهد.

عملکرد اخوان در فضای سیاسی دو سال گذشته مصر متناسب با سابقه و حضوری که بیش از 7 دهه در عرصه سیاسی مصر داشت نبوده و شاید بتوان رویکرد آنها را  فرصت طلبانه و به دور از هوشمندی سیاسی که انتظار می رفت، دانست. در جریان جنبش بزرگی که در مصر رخ داد هیچ گاه اخوانی ها پیشتاز نبوده  و بیشتر نقش تماشاگر داشته  و در لحظات  پایانی به این جنبش پیوستند. پس از پیروزی انقلاب مرمی در مصر علیه حسنی مبارک نیز اخوان المسلمین اعلام کرد که قصد شرکت در انتخابات ریاست جمهوری را ندارد.  اما با گذشت زمان بخشی از جریان اخوان با نگاهی فرصت طلبانه سعی کرد با استفاده از  فضای به وجود آمده  در یک اقدام نارس و شاید با عدم احتساب فضای اجتماعی- فرهنگی و به ویژه شکاف های دینی ،مذهبی و سیاسی که در مصر وجود دارد وارد صحنه انتخابات شود. در نتیجه این حضور در فضای شکننده ای که با مشارکت اندکی بالاتر از 50 درصد مردم در انتخابات همراه بود اخوان توانست  با رایی حدود 51 درصد کرسی ریاست جمهوری را در اختیار بگیرد.. این در حالی بود که خیرات الشاطر نامزد نخست مدنظر اخوان برا ی احراز این پست رد صلاحیت شده و محمد مرسی نامزد دوم توانست بر این کرسی تکیه بزند . این دولتمرد نتوانست انتظارات جامعه مصر ،  نظام بین الملل و حتی خود اخوان را براورده کند بنابراین در طول این مدت شاهد حضور یک رئیس جمهور متزلزل و فاقد راهبرد مناسب برای اداره کشوری مهم همچون مصر بودیم.

با این اوصاف مرسی با در اختیار داشتن آرای حداقلی از حداکثر موجود در مصر سکان کشوری را بر عهده گرفت  که باید به عنوان نخستین  رئیس جمهور غیرنظامی  آن پس از نزدیک به  5 دهه حکومت نظامی ها،  وارد عرصه عمل می شد . وی در این فضا  موظف بود بحران  های اقتصادی، مدیریتی و مشروعیت را که از مشکلات اصلی مصر بود نیز به حداقل برساند. علاوه بر این  محمد مرسی به عنوان یک اخوانی باید  انتظارات هم حزبی های خود را نیز برآورده کرده  و میان این دو خواسته و انتظار یک روند مبتنی بر عقلانیت و خردگرایی به وجود می آورد . می توان گفت که متاسفانه محمد مرسی در این روند نتوانست نظر مثبت افکار عمومی 75 درصدی را که به او رای نداده بودند ،جلب کند.  وی پرشتاب به سمت ایدئولوژی اخوانی که هم حزب های وی از او انتظار داشتند حرکت کرد.

طبیعتا  جامعه چند وجهی مصر به ویژه طبقه ای که در شهرهای بزرگ زندگی می کنند و اقتصاد ،  فرهنگ و سیاست آنها که در طول این سال ها مبتنی بر پذیرش چند فرهنگی بوده و اقتصاد آن نیز مبتنی بر اقتصاد توریسم تعریف شده بود ( مهم ترین منبع درآمد مصر نیز همین است) نتوانست دیدگاه های اخوانی مرسی که با دیدگاه های سلفیون  و حزب النور  که توسط وهابی های متمایل به عربستان حمایت می شد را تحمل کند.

این وضعیت موقعیت مرسی را به شدت متزلزل کرد و حتی موج تحولات به سمتی رفت  که شاهد مخالفت های عمومی توسط جریان های سکولار و میانه رو مصری ها با حضور چهره های شاخصی همچون عمر موسی و البرادعی بودیم .  این طیف با طراحی حرکت نمادین مخالفت با اخوان به دنیا فهماند که  بخش عمده ای از مردم مصر که در برابر حسنی مبارک ایستاده  و در میدان التحریر ماندند تا مبارک از صحنه خارج شود اینبار هم می ایستند  تا مرسی را از صحنه سیاست خارج کنند.

در مقابل  اخوان نیز سکوت نکرده و شاهد تقسیم بندی جدی میان مخالفان و موافقان مرسی  در شهر قاهره   و میدان رابعه العدویه در مقابل میدان تحریر بودیم.  در این میان شاهد حضور مجدد ارتش هستیم که این بار در مقام  حمایت از مخالفین مرسی وارد صحنه شد.

حقیقت این است  که السیسی وزیر دفاع مصر یکی از چهره های ملی گراست که  با سابقه حضور در در ارتش و با پشتوانه بخش قابل توجهی از مردم مصر برای کنترل اخوان وارد صحنه شده و بعید است با شرایطی که وجود دارد قصد اجازه بازگشت مرسی به قدرت را یدهد. در مقابل اخوانی هایی نیز حضور دارند که پس از چندین دهه فعالیت سیاسی توانسته بودند به قدرت بازگشته و در حال حاضر به هیچ وجه حاضر نیستند در برابر نظامیان و اکثریت سکولار کوتاه بیایند.

در این میان رویکرد امریکا در قبال تحولات مصر مورد اعتراض شدید فرماندهان نظامی قرار گرفته و وزیر دفاع دولت موقت مصر در مصاحبه ای علیه امریکایی ها موضع گیری کرده و با  اعلام  این نکته  که  امریکا به مردم مصر پشت کرده به نوعی حمایت های امریکا از اخوانی ها را زیر سوال برد. به نظر می رسد امریکا هم به حکومت موقت مصر فشار می آورد و با توجه به میزان کمک سالیانه ای که در اختیار ارتش این کشور  قرار می دهد که  حدود 1.5 میلیارد دلار امریکایی است تلاش دارد از این ابزار به عنوان یک نقطه تاثیرگذار استفاده کرده و با کمک سایر قدرت های منطقه ای که عمدتا متشکل از عربستان، کویت و امارات و در مرحله بعد قطر است به توازنی دست پیدا کنند که شاهد بازگشت آرامش به مصر باشیم و زمینه  برای روی کارامدن دولتی که طرفین درگیر در ان به سهم خود از قدرت برسند فراهم شود. البته این خواسته ای است که تا به امروز هیچ کدام از طرفین با اصرار بر موضع گیری های پیشین خود  حاضر به پذیرش ان  نشدند.

در حال حاضر با توجه به وعده  ارتش مبنی بر برگزاری انتخابات تا پایان سال جاری ،  احتمال دستیابی طرفین به نوعی مصالحه سیاسی ممکن است. . این روند بر اساس طرحی است که برخی از نیروهای میانه با توجه به برداشتی که از قانون اساسی داشتند، ارائه دادند که بر این اساس مرسی از ریاست جمهوری استعفا داده و نخست وزیر وی سرپرستی را عهده دار شود و در مرحله اول انتخابات مجلس و سپس ریاست جمهوری برگزار شود. بر اساس این روند  اخوانی ها نیز به نوعی  به بازگشت خود به قدرت مطمن خواهند شد. بر اساس این طرح  رهبران دولت موقت از بحث محاکمه اخوانی ها دست کشیده و به راهکاری میانه دست خواهند یافت.

باید منتظر  ماند و دید که  آیا طرفین حاضرند تا با بازگشت به  میانه راه ، مسیری را که توسط انتخابات مردمی و متعادل و رقابتی سالم که نتیجه آن تقسیم قدرت توسط صندوق های رای خواهد بود ،  طی کنند یا خیر؟ /14

انتشار اولیه: یکشنبه 20 مرداد 1392/ باز انتشار: پنجشنبه 24 مرداد 1392

کلید واژه ها: مصر امریکا محمد مرسی دکتر محمد جواد حق شناس


نظر شما :