لزوم توجه 100 درصدی اوباما به مذاکرات هسته ای
چگونه از ایران بله را بگیریم
دیپلماسی ایرانی: رابرت اینهورن تحلیلگر کنونی در موسسه بروکینگز، از آوریل 2009 تا می 2013، به عنوان مشاور ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور منع اشاعه و کنترل سلاح؛ فعال بود. در این دوره او به دولت اوباما در سیاستگذاری ها در مورد ایران کمک می کرد و در روند مذاکرات گروه 1+5 با ایران نیز حضور داشت. اینهورن بر این باور است آمریکا باید از فرصت های ناشی از نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایران، هر چند اندک، بهره ببرد. وی همچنین به آمریکا و ایران توصیه می کند برای دستیابی به توافق باید نخست در رویکرد خود تجدید نظر کنند. آنچه در زیر می خوانید متن ترجمه شده یادداشت وی از فارن پالیسی است.
هنوز نمی دانیم آیا انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور ایران، چشم انداز توافق هسته ای با تهران را بهبود خواهد بخشید یا خیر. اما در صورتی که ایالات متحده و شرکایش بخواهند از هر فرصتی که به دنبال انتخابات ریاست جمهوری در ایران پدید آمده استفاده کنند، باید رویکرد خود را مورد بررسی مجدد قرار داده و آن را تنظیم کنند.
دلایلی برای پیش بینی تغییر شرایط به سوی وضعیت بهتر وجود دارد. مهمترین نشانه ترغیب کننده ناشی از انتخابات ایران – جدا از پیروزی روحانی که غافلگیر کننده بود – به تصویر کشیدن نارضایتی عومی از استراتژی مقاومتی در سیاست خارجی بود. هرچند برخی از نامزدهای ریاست جمهوری رویکرد غیر مصالحه ای در مذاکرات هسته ای را به چالش کشیدند، سعید جلیلی، عضو ارشد مذاکرات هسته ای – و نامزد انتخابات ریاست جمهوری – از این استراتژی دفاع کرد. در مقابل اظهارات وی، علی اکبر ولایتی، وزیر امور خارجه سابق و مشارو مقام معظم رهبری نیز از این سیاست انتقاد کرد. او گفت: زمانی که سه قدم بر می داریم و از طرف مقابل می خواهیم صد قدم بردارد، مشخص است که خواستار پیشرفت در مذاکرات نیستیم. ولایتی همچنین نتیجه گیری کرد مذاکرات هسته ای کنونی بدون شک مشکلاتی دارد ، چرا که در غیر این صورت نباید در شرایط حال حاضر به سر می بردیم.
این انتقاد از دو جهت اهمیت دارد. نخست، ولایتی و دیگر منتقدان شیوه کنونی در مذاکرات بر این باورند که مردم به دنبال این استراتژی تحت فشار تحریم ها قرار گرفته اند و به همین دلیل باید برای تقویت وجهه بین المللی رویکرد مصالحه جویانه تری در گفت و گو های هسته ای پیش گرفته شود. دوم، این نگاه برخی مقامات در حلقه دورنی حاکمیت است اما در عین حال با این دیدگاه که تحریم ها ناشی از سوء مدیریت احمدی نژاد بوده و رئیس جمهور آینده می تواند آنها تعدیل کند در تضاد است. همچنین جمهوری اسلامی تاکید دارد که تحریم ها به خود کفایی ایران و کاهش وابستگی به نفت منتهی شده است.
تا کنون هدف اصلی ایران از مذاکرات هسته ای، کاهش حمایت بین المللی از تحریم ها و خرید زمان برای پیشبرد برنامه های هسته ای بوده است. مقامات تهران امیدوار بودند جامعه بین المللی پیش از اینکه تحریم ها اقتصاد ایران را در هم بکوبد، تمایل برای اعمال فشار های اقتصادی را از دست بدهند. اما در دوره انتخابات ریاست جمهوری، برخی بدبینی ها در مورد چنین نگرشی، ایجاد شد و این نظریه قوت گرفت که باید در مساله هسته ای به نوعی توافق دست یافت. به بیان دیگر به نظر می رسد که تحریم ها، محاسبه های جمهوری اسلامی را تغییر داده اند.
البته، در جمهوری اسلامی، اختیار تصمیم گیری در مساله هسته ای بر عهده مقام معظم رهبری است و ایشان تا کنون مخالف مصالحه با غرب بوده اند. اما در عین حال نباید نقش روحانی را نادیده گرفت. او به یکی از بازیگران صحنه مذاکرات هسته ای ایران تبدیل خواهد شد و به مراتب نقش پررنگ تری از احمدی نژاد خواهد داشت. نه به این دلیل که تجربه مذاکره هسته ای را در کارنامه خود دارد، بلکه به این دلیل که بخشی از ساختار حاکمیت در ایران به شمار می رود و از سوی دیگر تمایل حاکمیت به خروج از بن بست هسته ای افزایش یافته است.
در حالی که ایران سرگرم بررسی رویکرد خود است، دولت اوباما نیز باید اقدامی مشابه انجام دهد.
این یک واقعیت است که کاخ سفید ترجیح می دهد تا روی کار آمدن دولت جدید و مشاهده رویکرد آن در مذاکرات، برای هر اقدامی دست نگه دارد. برخی مقامات آمریکایی به اوباما توصیه خواهند کرد که بدون اطمینان داشتن از رویکرد جمهوری اسلامی، تغییری در سیاست ها ایجاد نکند. این احتیاط به خرج دادن با توجه به سابقه تاریخی ایران قابل درک است. اما باید توجه داشت که منتظر ماندن برای اقدام طرف مقابل با توجه به دشواری هایی که در داخل در انتظار روحانی است، نمی تواند سیاست صحیحی باشد.
اما در هر رویکرد تاکتیکی که ایالات متحده و شرکایش دنبال کنند – روی میز گذاشتن پیشنهاد های جدید یا منتظر ماندن برای دریافت پیشنهاد های ایران یا هر ایده جدیدی دیگری- باید به تغییر های مورد نیاز برای تقویت چشم انداز از سرگیری مذاکرات، توجه خاصی داشته باشند.
برای سال ها گروه 1+5 ، (آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین، روسیه و آلمان) ، توافق بر سر بسته ای از اقدامات اعتمادساز را ترجیح داده اند. اما این اقدامات برای نگران کننده ترین بخش های برنامه های هسته ای ایران – غنی سازی اورانیوم و تاسیسات فوردو – طراحی شده اند و بنابراین برای راهکاری جامع زمان می خرند. اما ایرانیان بی علاقگی خود را به این رویکرد نشان داده و تاکید دارند مقابل اقداماتی که غرب در انتظار آن است، نخست باید تحریم ها تعدیل شوند.
برخی ناظران در جامعه بین المللی بر این باورند که اکنون زمان عبور از بسته اقدامات اعتمادساز و ارایه یک بسته پیشنهادی جامع فرارسیده است. بسته ای که در آن به طور مشخص فعالیت های هسته ای قابل پذیرش در ایران شرح داده شده باشد. حامیان این نظریه می گویند، ایران نمی تواند بدون چشم اندازی مشخص از خواسته های جامعه بین المللی با آن موافقت کند. دیدگاه دیگر نیز این است که تمرکز بر غنی سازی 20 درصدی و سایت فوردو دیگر بی فایده است، چرا که ایران به نصب سانتریفوژهای جدید در نطنز ادامه می دهد و پیشرفت های قابل ملاحظه ای نیز در پروژه راکتور آب سنگین اراک داشته است.
مخالفان پیشنهاد های جامع نیز می گویند به این ترتیب آمریکا و متحدانش به نوعی با برنامه های غنی سازی در ایران کنار می آیند و این در حالی است که مشخص نیست سرانجام اعمال برحی محدودیت ها در برنامه هسته ای ایران چه می شود. به این ترتیب ایران بدون اقدامات اعتماد ساز به آخر خط می رسد و این در حالی است که فرصت ها برای آزمودن نیت ایران از دست می رود و همچنین ایجاد ائتلاف بین المللی برای اعمال تحرمی های جدید علیه جمهوری اسلامی نیز دشوار تر خواهد شد.
شاید این امکان وجود داشته باشد که اقدامات اعتمادساز با رویکرد جامع ترکیب شود. دو طرف می توانند روی نقشه راهی کار کنند که شامل اصول یک توافق جامع و مرحله بندی شده است. این نقشه راه می تواند با یک یا چند اقدام اعتمادساز آغاز شود و مرحله ای به آن اضافه شود که در آن همه طرف ها به قطعنامه های شورای امنیت و آژانس بین المللی انرژی اتمی، عمل می کنند. پس از اینکه توافق در خصوص این نقشه راه صورت گرفت، طرفین می توانند در مورد جزئیات بسته اقدامات اعتمادساز مذاکره کنند. بسته ای که می تواند الکویی به روز شده و مرحله ای از پیشنهاد های مذاکرات آلماتی باشد. در حالی که اقدامات اعتمادساز با دوره زمانی محدود به قوت خود باقی است، دو طرف مذاکرات در خصوص جزئیات دیگر را ادامه می دهند. این رویکرد به ایجاد اعتماد دوجانبه کمک می کند و در عین حال جدیت طرف های مذاکره برای توافق نهایی را در بوته آزمون قرار می دهد.
البته همچنان غنی سازی اورانیوم، دشوار ترین موضوع خواهد بود. ایران از غرب می خواهد حق غنی سازی اورانیوم را به رسمیت بشناسد. تهران امیدوار است از این طریق توجیهی قابل قبول برای برخی مصالحه های هسته ای در اختیار داشته باشد.
ایالات متحده برای خودداری از پذیرش این حق برای ایران، دلایل خود را دارد. پیمان منع اشاعه هسته ای حق دنبال کردن انرژی صلح آمیز هسته ای را برای اعضای خود محفوظ می دارد، اما در مورد اینکه این حق شامل غنی سازی که می تواند کاربرد دوگانه نظامی و غیر نظامی داشته باشد، سکوت کرده است. برخی در آمریکا ادعا می کنند تا زمانی که ایران اهداف هسته ای صلح آمیز خود را به اثبات نرسانده باشد، نمی تواند از حق غنی سازی بهره مند شود. از سوی دیگر مخالفان غنی سازی در ایران به قطعنامه های شورای امنیت اشاره می کنند که از جمهوری اسلامی خواسته تمامی فعالیت های مربوط به غنی سازی اورانیوم را متوقف کند.
ایران و گروه 1+5، در مذاکرات خود نباید بیش از حد روی حقوق تمرکز کنند، بلکه باید به راه های توجه کرد که از طریق آن صلح آمیز بودن اهداف هسته ای ایران به اثبات می رسد. از سوی دیگر هرگونه توافق بر سر غنی سازی نیز باید مشروط به اطمینان یافتن از این نکته باشد که امکان گام نهادن سریع ایران در روند غنی سازی برای فعالیت های نظامی وجود ندارد. بخشی از این تضمین به محدود کردن سطح غنی سازی اورانیوم در ایران و افزایش نظارت ها بستگی دارد.
پاسخ به این پرسش که آیا می توان حق غنی سازی داخلی برای ایران در نظر گرفت یا خیر به توافق های مقدماتی با تهران بستگی دارد. این تعامل برای هیچ یک از طرفین آسان نخواهد بود. برای مثال آمریکا و متحدانش باید هر آنچه را که تا کنون از آن پرهیز داشتند ، انجام دهند. به این معنی که توضیح دهند در چه شرایطی غنی سازی در ایران قابل پذیرش خواهد بود. ایرانیان نیز باید به سهم خود درک کنند که آمریکا و شرکایش با غنی سازی بدون محدودیت در تهران موافقت نمی کنند، مگر اینکه عدم نظامی شدن این برنامه ها تضمین شود.
در دوران آمادگی برای از سرگیری مذاکرات ،دولت اوباما باید با کنگره همکاری نزدیکی داشته باشد. تیم رئیس جمهور باید در مورد نوع تحریم های جدید ،تعلیق برخی تصمیم ها، و اینکه چگونه می توان به تهران نشان داد آمریکا آماده لغو تحریم ها - در مقابل همکاری ایران - است، به درک مشترکی برسد. این نکته اهمیت دارد که از آمریکا یک صدای واحد در ایران به گوش برسد.
آمریکا باید این پیغام را برای ایران ارسال کند که آماده لغو تحریم هاست اما در صورتی که تهران اقداماتی را که جامعه بین المللی از آن می خواهد، انجام دهد. در این صورت تحریم ها مرحله به مرحله و در مقابل گام هایی که تهران در جهت تعدیل نگرانی های بین المللی بر می دارد، تعدیل می شوند. اما در صورتی که ایران به رویارویی با جامعه بین المللی ادامه دهد، تحریم ها نیز تشدید خواهند شد.
همچنین آمریکا باید به ایران بگوید مساله هسته ای را جدا از سایر موضوعات پیگیری می کند و حل این مساله به معنی توافق با ایران در دیگر چالش ها نیست.
احتمالا بیشترین تلاش ها برای از سرگیری مذاکرات با ایران در پاییز انجام خواهد شد. در این مدت برنامه های هسته ای ایران به رغم هشدار های اوباما در مورد بسته شدن پنجره دیپلماسی، ادامه خواهد داشت. ما نمی دانیم که دولت جدید ایران سرانجام گشایشی به سوی توافق با جامعه بین المللی ایجاد می کند یا خیر. اما حتی در صورتی که چشم انداز توافق محدود باشد نیز ایالات متحده باید هر اقدامی که می تواند را در هفته ها و ماه های آینده انجام دهد تا از تمامی فرصت ها استفاده کند. چرا که در آینده دیگر شانس های زیادی وجود نخواهد داشت.
تحریریه دیپلماسی ایرانی / 10
انتشار اولیه: جمعه 21 تیر 1392/ باز انتشار: دوشنبه 24 تیر 1392
نظر شما :