5+1 به کدام سو میرود؟
جعفر قناد باشی*
آرمان: علی اکبر صالحی، وزیر خارجه و علی باقری، معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان، در سفرهای خارجی اواخر هفته گذشته خود، یکی بعد از دیگری، از ضرورت تماس هرچه سریع تر کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران سخن گفته و خواستار اجرای تعهداتش درخصوص اعلام نتایج رایزنی های او با اعضای 1+5 شده اند. همه اینها درحالی است که تصور بسیاری از تحلیلگران آن بود که اشتون به زودی، نتایج رایزنی هایش را با اعضای 1+5 اعلام خواهد کرد و در نتیجه، زمینه برای برگزاری مذاکرات آلماتی3 فراهم خواهد شد. مذاکراتی که به گفته آنان و همچنین بنابه تصریح دوطرف مذاکره در آلماتی2 (16 و 17 فروردین سال جاری)، در مسیر واقعی اش قرار گرفته و از این لحاظ به بحث و بررسی جزئیات نیز منجر شده است. اما تاخیر اشتون در تحقق تعهدش برای تماس با طرف ایرانی، این ظن را تقویت کرد که شاید خوشبینی های ایجاد شده درخصوص نتایج آلماتی2 بی مورد بوده و دولت های 1+5، همچنان بر مواضع پیش از مذاکرات مفصل و طولانی آلماتی تاکید می کنند. حال آن که دیدگاه های تازه تری نیز در این باره مطرح شده و علل تاخیر اشتون در تماس تلفنی با جلیلی، به عواملی همانند انتظار غرب برای تغییر موضع طرف ایرانی و همچنین روند و ماهیت تازه ترین مراحل گفت وگوهای طرفین، نسبت داده شده است. براساس این دیدگاه، عوامل اصلی تاخیر اشتون، در دشواری تصمیمی نهفته است که دولت های 1+5 باید اتخاذ کنند؛ تصمیماتی که برخلاف خواست آمریکا، انگلیس و مراکز صهیونیستی باید ناگزیر به دادن امتیازاتی قابل توجه به ایران منجر شود؛ زیرا که طرف های مقابل ایران، از یک سو هیچ دستاویز قانونی و منطقی برای نادیده گرفتن حق غنی سازی اورانیوم در ایران ندارند و از سوی دیگر بحران های عمیق اقتصادی در اروپا، این اجازه را به آنها نمی دهد تا بر مواضع یکسویه چند سال گذشته شان درخصوص اعمال فشارهای اقتصادی به مردم کشورمان ادامه دهند. بنابراین دولت های متبوع یا به عبارتی موکلان اشتون، اینک برسر گرفتن یا نگرفتن تصمیمی راهبردی برای دادن امتیازات قابل ملاحظه به ایران دچار اختلافاتی جدی شده اند؛ اختلافاتی که نشانه روشن آن، اقدام اوباما در تمدید چندباره معافیت معاملات نفتی تعدادی از کشورهای کلیدی با ایران است تا شاید دامنه این اختلافات کاهش پیدا کند، البته هم آمریکا، هم انگلیس و هم رژیم صهیونیستی مترصد فرارسیدن فرصت هایی هستند که سال های سال از جمله رویاهای دست نیافتنی آنها بوده است و از دیدگاه آنها، هرگونه تصمیم راهبردی درخصوص فعالیت های هسته ای ایران، باید بعد از فرارسیدن آن فرصت رویایی اتخاذ شود. این فرصت دست نیافتنی، زمانی است که موقعیت منطقه ای و داخلی نظام سیاسی در ایران از لحاظ چانه زنی و ظهور قدرتمند در مذاکرات هسته ای، توانایی لازم را دارد، لذا آنها ترجیح می دهند که اعلام نتایج تصمیمات 1+5 از سوی اشتون به چنین زمانی موکول شود بخصوص که اگر به موضوعات گفت وگوهای آلماتی2 نگاهی دوباره بیندازیم علل نگرانی های مشترک واشنگتن، لندن و تل آویو آشکارتر می شود. آنگونه که سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران گفته است: «دو محور اساسی در این گفت وگوها، شناسایی حق غنی سازی و خاتمه دادن به رفتارهایی است که نشانه دشمنی با ملت ایران بود.
*کارشناس مسائل خاورمیانه
نظر شما :