المانیتور: امریکا در فکر صلح با ایران باشد
به گزارش خبرگزاری فارس، «سید حسین موسویان»، استادیار دانشگاه پرینستون که پیش از این یکی از اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای ایران بود و نویسنده کتاب بحران هسته ای ایران: شرح وقایع است که در سال 2012 توسط موسسه کارنگی منتشر شد و «شهیر شهیدثالث»، تحلیل گر سیاسی و روزنامه نگار آزاد که درباره مسائل داخلی و سیاست خارجی ایران مقالاتی را منتشر می کند در مطلبی با عنوان «تهدیدات نظامی آمریکا علیه ایران کارساز نیست» در پایگاه خبری-تحلیلی «المانیتور» می نویسند: اظهارات مقامات آمریکایی در تهدید ایران به حمله نظامی اگر نتیجه عکس نداشته باشند، بی اثر هستند. «جو بایدن»، معاون رئیس جمهوری آمریکا روز سوم مارس در نشست سالانه «آیپک» ایران را تهدید به مداخله نظامی و اعلام کرد: «ما واقعا قصد چنین کاری را داریم. و بگذارید تکرار کنم: ما قصد چنین کاری را داریم». رویکرد بایدن در راستای پیام «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل به همین کنفرانس بود که می گفت تنها تهدید نظامی معتبر می تواند ایران را از پیشروی در برنامه هسته ایش بازدارد.
تهدید نظامی ایران تنها منجر به وخیم تر شدن بن بست می شود
اوباما در جریان سفر ماه مارس خود به سرزمین های اشغالی به خبرنگاران گفت: «آمریکا به مشورت نزدیک با اسرائیل درباره گام های بعدی ادامه می دهد. و من تکرار می کنم که همه گزینه ها روی میز هستند.» و در تازه ترین تحول، کمیته روابط خارجی سنای آمریکا رای به تصویب قطعنامه 65 داده و تایید کرد که در صورت وارد شدن اسرائیل به جنگ علیه ایران، آمریکا نیز دست به این کار خواهد زد. ایران در جریان مذاکرات ماه آوریل در آلماتی پیشنهاد گروه 1+5 را رد کرد. ایرانیها اعلام کردند که تعهد آنها به عمل به درخواست قدرت های جهانی برای شفافیت حداکثری و اطمینان از عدم در اختیار داشتن توان تولید تسلیحات هسته ای باید با احترام به حقوق اساسی ایران برای غنی سازی اورانیوم بر اساس ان پی تی و کاهش تحریم ها همراه باشد. این درخواست منطقی نباید با تهدیدهای مداوم اقدام نظامی علیه ایران همراه باشد. در حالی که گفت وگوها در حال وارد شدن به مسیر منطقی هستند، تهدید مداوم ایران به حملات نظامی تنها منجر به انحراف روند کنونی و وخیم تر شدن بن بست می شود.
تهدیدات نظامی در ترغیب ایرانی ها به توقف برنامه صلح آمیز هسته ایشان بی تاثیر است
دو تئوری می تواند تهدیدات افزایش یافته اخیر آمریکا علیه ایران را توضیح دهد. اول اینکه برخی معتقدند تهدیدات منجر به دست کشیدن ایران از موضع اصولیش در دفاع از حقوق مشروعش برای استفاده از فناوری هسته ای می شود که البته باید به این نکته توجه کرد که این راهبرد هرگز کارایی نداشته و در آینده نیز نخواهد داشت. یکی از دلایل این مسئله این است که طیف گسترده ای از نخبگان ایران که قدرت را در دست دارند، معتقدند که هرگونه مصالحه از جمله تعلیق غنی سازی اورانیوم تحت اجبار، تهدید و ارعاب راه را برای اجبار و درخواست های آمریکا برای عقب نشینی بیشتر باز می کند. آنها می گویند که هرگونه نرمش این پیام را به آمریکا می دهد که بکارگیری زور کارایی داشته و بدین ترتیب واشنگتن دیگر مسائل حقوق بشری و ادعاهای مربوط به حمایت ایران از تروریسم را به منظور سرکوب با تهدید و فشار بیشتر برای ساقط کردن نظام سیاسی کشور مطرح خواهد کرد. علاوه بر این، تهدیدات نظامی در ترغیب ایرانیها به توقف برنامه صلح آمیز هسته ایشان بی تاثیر است زیرا کارشناسان نظامی در ایران معتقدند که آمریکا نمی تواند عملیات نظامی درازمدتی را علیه این کشور اجرا کند. در میان دلایل متعددی که این کارشناسان به آن اشاره می کنند می توان به این مسئله اشاره کرد که جنگ نامنظم در خلیج فارس که محل عبور محموله های نفتی است به شدت خطرناک بوده و جریان نفت تقریبا متوقف خواهد شد که این مسئله منجر به بالا رفتن شدید قیمت نفت شده و ارتش آمریکا را تحت فشار اقتصادی داخل این کشور و جامعه بین الملل وادار به عقب نشینی می کند.
وزیر دفاع آمریکا نیز مخالف حمله واشنگتن به ایران است
اینکه تهران از نظر نظامی قادر به چنین کاری هست یا نه مسئله اصلی نیست. مسئله اصلی این است که در اذهان ایرانیها این کشور توانایی قطع تولید نفت در منطقه را با حمله به تانکرهای نفتی، خطوط لوله نفت، پالایشگاه ها و تاسیسات تولید آن را دارد. با توجه به این ذهنیت، زبان تهدید سلاحی موثر نیست. تئوری دوم که از تهدیدهای فزاینده علیه ایران حمایت می کند این است که آمریکا در اصل بر اظهاراتش پایبند است و قصد حمله به ایران را در صورت برآورده نشدن انتظارات آمریکا از مذاکرات کنونی دارد. اگر این تئوری باقی بماند، راهبرد تعیین شده برای حل مسئله هسته ای خدشه دار می شود. روز 13 سپتامبر 2012، سندی با عنوان ارزیابی منافع و هزینه های اقدام نظامی علیه ایران پس از تایید بیش از 30 تن از کارشناسان ارشد امنیتی آمریکا در بخش دولتی، نظامی و دیپلماتیک منتشر شد. در میان افراد معروفی که این سند را تایید کرده اند می توان به «چاک هیگل»، وزیر دفاع جدید آمریکا اشاره کرد. این گزارش نتیجه گیری می کند که حمله یکجانبه اسرائیل منجر به تعویق برنامه هسته ای ایران به مدت دو سال و حمله آمریکا منجر به تعویق چهارساله آن خواهد شد. هیچ حمله ای نمی تواند دانش بومی هسته ای که ایرانیها بدست آورده اند را از بین ببرد. اگر به ایران حمله شود، این کشور از ان پی تی خارج شده و احتمالا دست به نظامی کردن برنامه هسته ایش می زند و این شکست هدف سیاست های زورگویانه آمریکا خواهد بود. اما مهمتر از همه اینکه، حمله به تاسیسات هسته ای ایران بی شک منجر به جنگی همه جانبه خواهد شد حتی اگر آمریکا قصد ورود به آن را نداشته باشد. ایران با شدت تمام به چنین حمله ای واکنش نشان می دهد.
آمریکا نباید توانایی های ایران را دستکم بگیرد
رویکرد آمریکا از افزایش تهدیدها علیه ایران کارایی نخواهد داشت. اگر دولت آمریکا واقعا خواستار راه حلی دیپلماتیک است، این زبان مانعی مهم در دستیابی به راه حل محسوب می شود. علاوه بر این، اگر آمریکا قصد حمله به ایران را دارد نباید توانایی های ایران را دستکم بگیرد. دستکم گرفتن یکی از عوامل اصلی بسیاری از جنگ های طولانی آمریکا در کشورهایی چون ویتنام و افغانستان بود. در عین حال، تبعات چنین جنگی برای آمریکا حتی بیشتر از کل جنگ های انجام شده در افغانستان و عراق خواهد بود.
زمان تعامل واقعی واشنگتن با ایران فرا رسیده است
روز 17 آوریل، «پروژه ایران» گزارش سوم خود را با عنوان گزینه های راهبردی درباره ایران: ایجاد تعادل میان فشار و دیپلماسی منتشر کرد. مقامات سابق امنیت ملی، افسران نظامی و کارشناسانی که دهه ها تجربه درباره خاورمیانه دارند در نوشتن گزارشی متعادل درباره گزینه های راهبردی برای برخورد با ایران مشارکت کردند. آنها در این گزارش گفتند که زمان تعامل واقعی واشنگتن با ایران فرا رسیده است. نویسندگان و حامیان این گزارش ارزیابی کردند که 90 درصد از انرژی که آمریکا درباره مسئله هسته ای صرف می کند، به تحریم ها و نه دیپلماسی اختصاص یافته است. آنها از واشنگتن خواستند تعادل ایجاد کرده و فراتر از برنامه هسته ای با ایران وارد تعامل شده و درباره مسائل مختلفی که منافع مشترک دو کشور را در بر می گیرد مانند افغانستان، عراق و سوریه به بحث بپردازد. واقعیت این است که آمریکا هرگز تلاش نکرده است تا تعامل راهبردی واقعی با ایران داشته باشد.
ایرانی ها نامزدی رئیس جمهوری میانه رو و وفادار به رهبر را انتخاب می کنند
ایرانی ها در ژوئن 2013 رئیس جمهور جدید را انتخاب می کنند و به احتمال زیاد نامزدی میانه رو را برمی گزینند که به رهبر عالی انقلاب وفادار بوده و خواستار روابط حسنه با آمریکا باشد. واشنگتن باید راهبرد شکست خورده 34 ساله خود مبنی بر بکارگیری زور را کنار گذاشته و دستور کار جدیدی را برای صلح با ایران تدوین کند. نشان دادن حسن نیت از طریق اقدامات سازنده و معنادار رویکردی درست برای دستیابی به راه حلی صلح آمیز و جلوگیری از جنگی خانمان سوز خواهد بود. دادگاه عالی اروپا پس از دو سال و نیم کار حقوقی به اتحادیه اروپا دستور برداشتن تحریم ها علیه یک بانک ایرانی را داد. اوباما به عنوان اولین گام به سوی کنترل تنش ها و حرکت به سوی راه حلی دیپلماتیک می تواند از اجرای حکم دادگاه اروپایی جلوگیری نکند. این گزینه ای ساده، حقوقی و سریع برای نشان دادن خیرخواهی آمریکا خواهد بود و به ایران فرصت برداشتن گام های اعتمادساز دیگری را خواهد داد.
نظر شما :