زمان ذکاوت دیپلماتیک فراررسیده است
لزوم حفظ قدرت نرم ایران در سوریه
دیپلماسی ایرانی: تلاش های گسترده ای در سطح منطقه و بین المللی برای حل بحران پیچیده سوریه در حال انجام است. گرچه گروه های تندرو سلفی وابسته به القاعده با تداوم خشونت گسترده در تلاش اند که از هرگونه گشایش احتمالی و مذاکره میان دولت و مخالفین جلوگیری کنند و در همین راستا نیز در تازه ترین اقدام، در یک عملیات بمب گذاری در نزدیک یکی از مراکز امنیتی دمشق و نزدیکی سفارت خانه روسیه موجب قتل عام نیروهای نظامی و افراد عادی شدند. با این وجود، متحدان سوریه در هفته های اخیر به یافتن راه حل مسالمت آمیز و حل بحران از طریق گفتگو امیدوار شدند به طوری که در عرصه جهانی روسیه به عنوان یگانه متحد نزدیک دمشق با فراخوانی معاذ خطیب رهبر شورای ملی مخالفین و از جبهه اخوانی ها و نمایندگان دولت سوریه برای کاستن از تنش ها و احیای مذاکرات ژنو 2 عزم جدی خود را برای نقش آفرینی موثر در بحران سوریه نشان داده است.
نماینده روسیه در سازمان ملل متحد نیز پس از انفجارهای دمشق خواهان محکومیت جهانی این اقدام و اعلام آن به عنوان جنایت جنگی از طرف شورای امنیت سازمان ملل متحد شده است. ولی آمریکا با رفتار دوگانه خود در قبال این اقدام تروریستی پاسخ روشنی به روسیه نداده است. سکوت در قبال اقدامات تروریستی به نوعی گویای این امر اساسی است که از نظر دولتمردان آمریکا و در قاموس لغت آنان دو نوع تروریست وجود دارد. طالبان در افغانستان به عنوان تروریست بد یاد می شوند و از تمام امکانات موجود برای ریشه کنی آن ها باید استفاد کرد ولی گروه های القاعده و نیز سلفی های تندرو وابسته به عربستان قطر در سوریه به عنوان تروریست های خوب باید تجهیز و حمایت شوند چرا که تداوم هرج و مرج در سوریه و خارج شدن نظام آن از جبهه مقاومت می تواند به نفع اسراییل، شریک استراتژیک غرب باشد.
در این مسیر گرچه آمریکا برای فریب افکار عمومی جبهه النصره که گرایش سلفی دارد در لیست گروه های تروریست از سوی وزارت امور خارجه اعلام می کند ولی با چراغ سبز نشان دادن به موساد، سازماندهی گروه های تکفیری را به این سازمان جاسوسی واگذار می کند. لذا گرچه اسراییل به ظاهر موضع سکوت را در قبال تحولات اتخاذ کرده ولی در عمل با پشتیابانی اطلاعاتی و نظامی از گروه های تروریستی و نیز سازماندهی آنان در داخل نقش اصلی را برای ضربه زدن به منافع ملت سوریه بر عهده دارد.
بی تردید سازمان جاسوسی اسراییل در منطقه به ویژه در سوریه پس از تحولات منطقه به ویژه در مصر و تونس... در تلاش است که از شکل گیری هرگونه ترتیبات جدید به محوریت ایران در منطقه خاورمیانه جلوگیری نماید. از این رو با ایجاد آشوب گسترده در سوریه و نابودی زیرساخت های اقتصادی و نظامی آن و حتی کشاندن جنگ به دیگر کشورهای منطقه از جمله لبنان ترکیه و حتی عراق می خواهد موازنه نظامی قوا را به نفع تلایو تغییر دهد. از آن جا که مصر به عنوان کشور ژئوپلتیک محور در منطقه همچنان درگیر جنگ قدرت داخلی میان نیروهای اسلامگرا و غیر اسلامگرا است. آینده سیاسی و نقش آفرینی آن در تحولات منطقه همچنان با ابهاماتی روبرو است.
خشم و نفرت مردم مصر از رژیم صهیونیستی به رغم امضای قرارداد صلح همچنان پایدار است. امکان رادیکالیزه شدن اوضاع داخلی مصر در آینده بعید نیست. در هر صورت رهایی مصر از مشکلات داخلی و بهبود وضعیت اقتصادی آن می تواند در شکل گیری سیاست های مستقل اثرگذار باشد. در چنین شرایطی غرب و اسراییل حیات سیاسی خویش را برای اعمال نفوذ در تداوم خشونت ها در سوریه و درگیر کردن کشورهای منطقه یافتند. ایجاد جنگ فرقه ای و قومی تحت عنوان شیعی و سنی از اهداف اصلی آمریکا و اسراییل در منطقه است و در این مسیر محور عربی ضد سوری هم (عربستان و قطر) درست در تکمیل پازل قدرت غرب و اسراییل در منطقه گام بر می دارند. عربستان به عنوان مامن گروه های تروریستی همچنان از ستیزجویان نظام سوریه حمایت مالی و تسلیحاتی می کند. قطر نیز قدرت رسانه ای خود را در اختیار معارضین آشتی ناپذیر نظام سوریه قرار داه است.
در چنین شرایطی امکان تفاهم میان طرفین منازعه در سطح داخلی و خارجی در کوتاه مدت دشوارتر به نظر می رسد.
در حالی که فشارهای سیاسی و اقتصادی غرب و برخی از کشورها برای تسلیم نظام سوریه به رغم جنگ دو ساله ویرانگر منتج به نتیجه مشخصی نشده، بروز اختلافات جدید میان مخالفین نظام سوریه و چرخش متحدین آنان از مواضع اولیه خود فرصت تازه ای را برای عرصه دیپلماسی خلق کرده است. به طوری که خروج معاذ خطیب از جبهه خشونت گرا و پذیرش اصل گفتگو با نمایندگان دولت سوریه و نیز نشست نبیل العربی ریس اتحادیه عرب با دولتمردان کاخ کرملین نشان می دهد که اراده جمعی به رغم برخی از سیاست های دوگانه غرب برای پایان دادن به بحران سوریه در حال شکل گیری است. فاصله گرفتن گروه های اعتدالی معارض سوری از طیف سلفی خشونت گرا و پذیرش اصل مذاکره راهکاری است که از سوی روسیه و ایران حمایت می شود.
در این راستا ایران نیز برای اثبات پاک دستی خود در تحولات سوریه ضمن گفتگوی مستقیم با برخی از معارضین سوری و حمایت از انجام اصلاحات ساختاری و برگزاری انتخابات سراسری با مشارکت طیف های مختلف سیاسی را گزینه مطمئن برای برون رفت از وضعیت موجود سوریه می بینند. این درحالی است که ترکیه نیز با تغییر موضع آشکار و حمایت آن ها از انجام گفتگو میان بشار اسد و نماینده مخالفین نشان داده که این کشور نیز با فاصله گرفتن از آرمانگرایی در سیاست خارجی خود نسبت به تحولات سوریه و واقعیت های تحولات و خطرات احتمالی مداخله ناتو در سوریه پی برده است. چرا که معضل جدایی طلبی کردها همچنان امنیت ترکیه را در سایه تحولات سوریه تهدید می کند و هرگونه فروپاشی سامانه سیاسی سوریه و تجزیه احتمالی آن می تواند شرایط دشواری را برای ترکیه در منطقه رقم بزند. از این رو ترکیه نیز با برخی از سیاست های منطقه در ایران از جمله سوریه در حمایت از مذاکره به عنوان راه حل نهایی هم داستان شده است. این رخداد می تواند بر تنگناهای سیاسی ریاض در منطقه افزایش دهد. چرا که آشکار شدن ماهیت گروه های تروریستی سلفی در داخل سوریه و افزایش مخالفت های جهانی با این اقدامات، ثابت خواهد کرد که گروه های سلفی به دنبال جنگ فرقه ای و تجزیه سوریه هستند و از طرف عربستان ماموریت دارند به هر طریق ممکن امکان آشتی ملی را در داخل سوریه سد کنند.
به نظر می رسد که با گسترش شکاف میان حامیان مخالفین سوری و بن بست گزینه نظامی، فضای مناسبی برای برای حل بحران از طریق مذاکره فراهم شده است. گرچه گروه های سلفی همچنان اصرار دارند از طریق بمب گذاری و کشتار نظامیان و مردم، دولت سوری را به اقدام متقابل و بهره برداری رسانه ای در قبال پاسخ دولت وادار سازند.
در بررس تحولات آتی سوریه به ویژه نقش ایران برای پایان دادن به بحران می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
نکته اول این که بالاخره پس از گذشت بیش از دو سال از جنگ خونین در سوریه، کشورهای عربی و ترکیه ایران را به عنوان جزئی از راه حل بحران پذیرفته اند. در این مسیر رایزنی های بیشتر میان طرفین از یک سو و تلاش برای نقش آفرینی مصر در این بحران منطقه ای می تواند ضمن کاستن از اختلافات، شرایط جدیدی را برای حل منطقه ای بحران و راه حل سوری ـ سوری فراهم سازد. انجام مذاکرات و احیای کمیته چهار جانبه (ایران ـ عربستان ـ ترکیه ـ مصر) مسله کلیدی است. مواضع مصر در بحران سوریه مبتنی بر عدم مداخله خارجی و انجام گفتگو میان دولت و مخالفین از طرف ایران نیز قابل درک است. با توجه به نزدیکی معاذ خطیب به قاهره می توان از فرصت پیش آمده برای کشاندن این گروه اثرگذار به پای مذاکره استفاده کرد.
نکته دیگر این که در موضوع سوریه، ایران اسلامی به ناحق از طریق رسانه های غربی و صهیونیستی به دلیل حمایت از مردم سوریه و تاکید بر عدم مداخله خارجی با اتهامات مختلفی رو به رو بوده و متاسفانه برخی از اظهار نظرهای افراد غیر مسوول در حوزه سیاست خارجی فضا را برای تشدید حملات رسانه ای غرب علیه ایران در منطقه فراهم می سازد. در حالی که اقناع سازی دولت های عربی برای پذیرش راه حل مسالمت آمیز و گسترش رایزنی های دیپلماتیک با قدرت های خارجی از سوی دستگاه دیپلماسی و مسوولین نظام پیگیری می شود. هرگونه ناپختگی در اظهار نظر ها در مورد وضعیت سوریه، ضمن تقلیل توان قدرت نرم ایران، دستگاه دیپلماسی ایران را نیز سرگرم اتهام زدایی خواهد نمود.
نکته آخر این که حل بحران سوریه علاوه بر تلاش های قدرت های منطقه ای در گرو توافق قدرت های بزرگ یعنی روسیه و آمریکا است و این دو کشور نیز با لحاظ منافع ملی خویش هم چنان به بازی پیچیده خود ادامه می دهند. البته نشانه هایی از توافق احتمالی میان مسکو و واشنگتن با توجه به نشست های اخیر و توافق بر سر ادامه مذاکرات با سندیت ژنو2 مشاهده می شود./12
نظر شما :