رئیس جمهور آمریکا به منطقه می آید

اعتدال گرایی، استراتژی جدید اوباما در خاورمیانه

۲۴ بهمن ۱۳۹۱ | ۱۴:۳۲ کد : ۱۹۱۲۶۹۰ نگاه ایرانی
یادداشتی از محمدعلی سبحانی، سفیر سابق ایران در لبنان و اردن برای دیپلماسی ایرانی.
اعتدال گرایی، استراتژی جدید اوباما در خاورمیانه

دیپلماسی ایرانی: طی مدت اخیر چند اتفاق تاثیرگذار در عرصه خاورمیانه رخ داده است که نشان دهنده رویکرد و اقبالی به اعتدال گرایی و دوری از افراط گرایی است. اول انتخابات امریکا و پیروزی مجدد باراک اوباما و باقی ماندن او در سمت ریاست جمهوری امریکا بود. پیروزی او در انتخابات نشان داد که مردم امریکا نیز با سیاست های نسبتا معتدل اوباما در این شرایط تمایل بیشتری دارند. البته بعضی ها معتقدند که حتی تیم جدید آقای اوباما و تغییرات این تیم منجر به نوعی اعتدال گرایی بیشتر خواهد شد. این یک اتفاق خاص است که مورد توجه کشورها و نیروهای منطقه قرار گرفته است.

اتفاق دومی که رخ داده، انتخابات اسرائیل است. در انتخابات اسرائیل هم هرچند که آقای نتانیاهو روی کار آمده، اما با توجه به ترکیب کنست، پارلمان رژیم صهیونیستی، تصور بر این است که سیاست های اسرائیلی ها نیز باید نسبت به گذشته از افراط گرایی کمتری برخوردار باشد. البته دولتی که آقای نتانیاهو در راس آن باشد، نهایتا افراط گرا خواهد بود، لکن ترکیبی که او مجبور است در کنست در نظر بگیرد رفتارهای او را تعدیل خواهد کرد. بنابراین احتمالا تغییراتی هر چند اندک در دیدگاه ها و روش های رژیم صهیونیستی ایجاد شود.

موضوع سوم، تلاش فلسطینی ها برای وحدت است. فلسطینی ها به دنبال انتخابات 2006 و پیروزی حماس در انتخابات و تشکیل دولتی که گرایش به حماس داشت، دچار اختلاف شدند. رقبای حماس نتیجه انتخابات را در آن مقطح نپذیرفتند و این مسئله باعث اختلافاتی شد. بعد از تحولات جهان عرب، با تلاش گسترده و تا حدود زیادی موثر برای وحدت فلسطینی ها با محوریت مصری ها و قطری ها مواجه هستیم. این تلاش ها که با هدف نزدیک شدن دو گروه فلسطینی فتح و حماس انجام می شود منجر به توافقات مهمی شده است و هر روز اخبار جدیدی از توافقات فتح و حماس در موضوعات جدید منتشر می شود. قطعا در صورت وحدت دو گروه اصلی فلسطینی، شاهد وضعیت جدیدی در رویکردهای آنها خواهیم بود.

چهارمین رویکردی که با آن مواجه هستیم، وضعیتی است که برای انقلاب های عربی پیش آمده است. این انقلاب ها با چالش تروریسم مواجه شدند. خصوصا بحرانی که در دو سال گذشته در سوریه شکل گرفته بیش از گذشته برای امریکایی ها نگران کننده شده است. چرا که نیروهای افراطی و تروریستی و نیروهای مسلح غیر قابل پیش بینی و غیر قابل کنترل، در سوریه نقش قابل توجهی پیدا کرده اند. افزایش نقش این نیروها نگرانی هایی در این زمینه ایجاد کرده است.

بدیهی است که مردم در کشورهای عربی خواهان تغییر و تحول در عرصه سیاسی هستند و این تغییر و تحول در تعدادی از کشورها رخ داده است. روش امریکایی ها هم این بوده که با مردم همراهی کنند و روی موج دموکراسی خواهی ملت های عرب سوار شوند.

اوباما بعد از گزینش مجدد در انتخابات ریاست جمهوری به دنبال آن است که برنامه چهار سال آینده خود را ترسیم کند. این که او سفرهای دور دوم ریاست جمهوری خود را از خاورمیانه شروع می کند نشان دهنده این است که تحولات خاورمیانه برای امریکا بسیار مهم بوده و این تحولات به اولین مسئله جهان در سال 2012 تبدیل شد. طی این تحولات چندین دولت بسیار مهم و باثبات سقوط کردند و این مسئله تبعات مهمی را در منطقه بر جای گذاشته است. در این میان سوریه و بحرین هم چنان درگیر بحران هستند و با چالش های بسیار جدی مواجه هستند.

به نظر می رسد باراک اوباما دور جدیدی از تلاش ها را بر مبنای فاکتورهای سه گانه ای که ذکر شد، شروع کرده اند تا فضایی را برای امکان تجدید ساختار روند صلح و همکاری فلسطینی ـ اسرائیلی ایجاد کنند. چون هم فلسطینی ها در حال طی روند وحدت هستند؛ عاملی که فقدان آن مانع از پیشرفت مذاکرات پیشین بود. در مذاکرات پیشین وقتی آقای محمود عباس مذاکره می کرد، این گفت و گو مورد حمایت حماس نبود. این عدم حمایت حماس از مذاکره، نشان می داد که این مذاکرات از نظر بین المللی ارزش و اعتباری نداشت. اما امروز اگر می بینیم که بحث دولت غیر عضو در سازمان ملل به نتیجه رسید و به عنوان یک دستاورد عام فلسطینی مطرح می شود، نتیجه اجماع داخلی فلسطینی ها در داخل و حمایت کشورهای دیگر بود.

در مورد دستیابی به صلح نیز باید همین روند طی شود. یعنی اگر قرار است کسی از فلسطینیان وارد روند صلح شود و برای این هدف گفت و گو کند، طبیعتا باید پشتوانه داخلی داشته باشد. گفت و گو برای یک موضوع ملی، نیازمند عزم ملی است. امروزه با توافقاتی که میان گروه های فلسطینی ایجاد شده، این عزم ملی مورد توجه امریکایی ها قرار گرفته و آن ها تصور می کنند که این اجماع داخلی می تواند مذاکرات را به پیش ببرد. همین مسئله باعث شده در میان مقامات رژیم صهیونیستی نیز امید کوچکی ایجاد شود. این که دولت افراطی اسرائیل زیر فشار اعتدال گرایان قرار گرفته، امریکا را تشویق می کند که شانس خود را بار دیگر برای فعال سازی روند صلح امتحان کنند. طبیعتا در این موضوع اصلی ترین مشکل و مانع بر سر راه امریکایی ها، چالشی است که با اسرائیلی ها بر سر موضوع شهرک سازی و نوع مذاکره و میزان انعطاف و احترامی است که آن ها حاضر هستند نسبت به نیازهای اولیه گفت و گو قائل شوند.

به نظر می رسد امریکایی ها در مورد انقلاب های عربی احساس می کنند که بایستی توجه بیشتری به این چالش نشان دهند و راهی را پیدا کنند تا این چالش ها کاهش پیدا کند و شرایط به یک وضعیت تسهیل کننده تری برسد. به این معنا که ببینند آیا می توانند راهی پیدا کنند که نقش تروریسم را در این تحولات جدید کاهش دهند؟ یا هم زمان بتوانند هم با تروریسم مبارزه کنند و هم همچنان روی موج دموکراسی خواهی سوار باشند و متهم به عدم همکاری با مردم نشوند؟ به نظر می رسد یکی از اهداف دیگر سفر اوباما این است که شرایط در منطقه را بسنجد و ببیند که آیا می توان هم زمان با تروریسم جنگید و از مردم حمایت کرد؟

البته ژست امریکایی ها این است که وقتی دولت های جدید بر سر کار می آیند، نگاه جهانی خود را نسبت به مسائل مختلف با سفر به مناطق مختلف بیان می کنند. امروز خاورمیانه در برد نگاه جهانی بیش از مناطق دیگر مورد توجه است و باید منتظر تبیین سیاست اوباما در دور دوم در مورد خاورمیانه بود./12

کلید واژه ها: اوباما خاورمیانه مذاكرات صلح خاورميانه محمدعلي سبحاني


نظر شما :