از نظم فیصلی تا نظم پس از عبدالله
شاهزاده هایی که منادی اصلاحات هستند؟
دیپلماسی ایرانی: انتصاب شاهزاده محمد بن نایف به عنوان وزیر کشور به جای "احمد بن عبدالعزیز آل سعود" برادر نانتی نایف از سوی ملک عبدالله، طنین تغییرات گسترده و جایگزینی نسل سوم شاهزاده گان به جای نسل دوم را به صدا درآورد. این طلیعه درحالی صورت می پذیرد که اختلاف میان شاهزاده گان نسل سوم روز به روز بیشتر می شود. شاهزاده محمد، یکی از مهمترین شخصیت های امنیتی و سیاسی کشور به شمار می آید. او نقشی فعال در مبارزه با تروریسم درعربستان داشته است.برای شناخت بهتر این شاهزاده و اشنایی با فرد شماره یک امنیتی عربستان ییوگرافی مختصری از او ضروری است.
شاهزاده محمد بن نایف، متولد 1957، جزو ده فرزند وزیر کشورسابق یعنی نایف است. او در ایالات متحده ، مدرک فوق لیسانس علوم سیاسی خود را در سال 1981 اخذ کرده ودورههای آموزشی بعدی او در مسائل امنیتی با اف، بی ، آی، بین سالهای 1985 تا 88 بوده است .وی با واحدهای ضد تروریستی پلیس اسکتاتلنددر لندن(1992-94)، آموزش دیده است. در1994، او به طور منظم کارش را با پدر خود یعنی نایف وزیر کشور در ریاض شروع کرد.محمد، به عنوان دستیار وزیر کشور در امور امنیتی در 1999 منصوب شد که به طور اداری فرد شماره دو وزارتخانه در 2004 با رتبه وزیری بود.شاهزاده، وزارت کشور را احیاء به طوری احیاء کرد که امروزه به عنوان و کارآمدترین وزارتخانه شناخته میشود.او تا قبل از موج ترور در پادشاهی بین سالهای 2003 تا 2005 شهرت چندانی نداشت .محمد در مرکز جبهه ضد تروریستی عربستان سعودی فعال بود.این جبهه موفقیت آمیز، شایستگی، شهرت، و وجهه او را ارتقاء بخشید، ولی همین جبهه او را به عنوان هدف اصلی اسلامگرایان نظامی قرار داد، که سعی کردند چهار مرتبه او را ترور کنند.یکی از نخستین ماموریتهای او، بهبود همکاری امنیتی بین یمن و عربستان سعودی بوده است.
با وجود این، و با این انتصاب ،قسمت اعظم اختلافات آینده در میان نخبگان سیاسی عربستان بدون شک به مسئله جانشینی مربوط است. البته روند انتقال قدرت ازنسل دوم به نسل سوم خانواده سلطنتی ،احتمال بی ثباتی درخاندن آل سعود را دارد، ولی به طور مشخص این بی ثباتی به تغییرات عمده ای منتج نخواهد شد.درحالی که انتقال قدرت از نسل دوم به سوم شاهزادهها، مشکل ساز است، این تغییر نسلی آزمایشی برای مکانیسمهای همگرایی نخبگان خواهد بود.عبدالله به خوبی از این چالشها آگاه است، لذا اقدامات مهمی را در راستای هدایت چارچوب نهادی روندهای جانشینی انجام داده است. ملک عبدالله، با تاسی از نظم فیصلی بسترهای انتقال آرام قدرت از شاهزاده های نسل دوم به سوم را مهیا کرده که در این میان مناصب کلیدی در آینده ای نزدیک به فرزندان نایف، سلطان، عبدالله و سلمان واگذار خواهد شد.
شاهزاده های نسل سوم:
متعب پسر محبوب عبدالله، رئیس گارد ملی عربستان و مورد حمایت قبائل است." محمد بن نایف بن عبدالعزیز" وزیر کشور تازه منصوب ، مورد حمایت جریان های دینی- وهابی است.وی بدلیل مبارزه جدی با گروه های جهادی القاعده در عربستان ستون فقرات امنیت داخلی عربستان به شمار آمده و همزمان میراث مرد شماره یک امنیت عربستان یعنی نایف است.محمد بدلیل وابستگی پدر خود به جریان های وهابی و دینی در عربستان همواره از حمایت وعاظ و آل شیخ در عربستان برخوردار بوده است.پسران سلمان- ولیعهد- نیز از سوی جریان های تکنوکرات و تجار عربستانی حمایت می شوند.و فرزندان سلطان – ولیعهد متوفی- نیز بدلیل سوء استفاده از قدرت سیاسی پدر خویش و فساد گسترده اقتصادی در عربستان از سوی افکار عمومی، بخش های مذهبی و حتی شیوخ سعودی زیاد مد نظر نیستند.
فرزندان فهد نیز به درجه دو قدرت در سطح معاونین وزارتخانه ها و استانداران و بخش های تجاری هدایت شده اند. به طور نمونه، شاهزاده محمد پسر بزرگتر فهد، هنوز حاکم استان شرقی است. آل فیصل نیز، هنوز از منظر سیاسی در ریاض مهماند.بدلیل شایستگی و مهارتهای سیاسی آنها، برادران مناصب مهمی را در اختیار دارند.شاهزاده خالد بن فیصل در می 2007 حاکم مکه تعیین شد که یکی از پستهای سیاسی مهم در عربستان است.برادر او یعنی شاهزاده کاریزماتیک سعود الفیصل، وزیر امور خارجه است.شاهزاده ترکی بن فیصل که ناگهان مقام خود را در واشنگتن در دسامبر 2006 از دست داد. درمیان شاهزادهگان نسل آینده پسران عبدالله، سلطان و نایف و سلمان بهترین شرایط را برای پادشاهی دراختیار دارند.همه آنها برای دههها، توسط پدرانشان تربیت شدهاند.هم اکنون، آنها دارای منزلت والایی در پایگاههای قدرت مربوطه پدرانشان دارندکه ممکن است به عنوان ابزاری برای جهش به کسب مقام عالیرتبه در آل سعود عمل کند.به علاوه، همه آنها شخصیتهای موجه و شناختهشدهای در عموم کشور شدهاند.به عنوان نمونه، اغلب آژانسهای خبری عربستانی به صورت هفتگی در مورد متعب بن عبدالله ، خالد بن سلطان، و محمد بن نایف که نشستهای مختلفی را با نمایندهگیهای خارجی در داخل و خارج برگزار میکنند، گزارش تهیه میکنند.پس سه ضلع مثلت قدرت اینده در عربستان شامل، متعب بن عبدالله ، خالد بن سلطان، و محمد بن نایف است که هر یک نماینده یک بخش عمده از جامعه عربستان اند. ایا شاهزاده ها، در صورت مرگ فرزندان ابن سعود و کنار رفتن نسل دوم، حاضرند مکانیسم ها و نظم های پیشین قدرت را رعایت کنند؟
نظم فیصلی: موازنه نیروها
دوران زمامداری فیصل همانطور که جوزف کاستینر و جوشا تیتلبام، "نظم فیصلی"، می نامند،برپایه ظرافت موازنه نیروهای رقیب در جامعه عربستان بود. آگاهی مناسب از نیاز حاد برای تنظیم امر جانشینی، فیصل را متقاعد به رعایت استاندارد های مورد نیاز پادشاهی میکرد. "نظم فیصلی"، اصول کلی جانشینی را ایجاد کرد:نخست، قدرت باید به دست فرزندان این سعود بیافتد، به این معنا که تمامی شاخه های دیگر، به جز عبدالعزیز، یعنی فرزندان اخرین پادشاه، از چرخه جانشینی به طرز مؤثری خارج می شوند.دوم، قدرت باید به صورت افقی اعطاء شود: پادشاه باید از میان فرزندان درقید حیات موسس پادشاهی انتخاب گردد..سوم، مسن ترین، و قابل ترین شخص باید پادشاه باشد، که در عمل به این معناست که؛ برخی برادران بزرگتر را می توان دور زد.و در نهایت، قدرت باید میان زیرشاخه های مختلف وابسته به عبدالعزیز متعادل شود، یعنی راهبردی که از نفوذ بیش از اندازه شاخه سدیری جلوگیری شود.به علاوه، پادشاه نباید بدون رضایت خانواده سلطنتی حاکم شود.اگر چه این اصول فیصل را به ایجاد بنیادی برای چرخه جانشینی خود تنطیمی کمک کرد.ولی نظم او تا به امروز مورد توجه واقع شده است. جانشینان بعدی، از فیصل تا خالد و سپس فهد، به هیچ تلاطمی در خانواده سلطنتی دامن نزدند.این مسئله بازتاب دهنده این است که پسران ابن سعود بر اصول نانوشته کلی که روند جانشینی را هدایت کند، متفق القولند.
نظم عبدالله: شورای بیعت
قانون شورای بیعت با حکم سلطنتی ملک عبدالله در 20 اکتبر 2006 به تصویب رسید، یعنی ایجاد بخش جدیدی بنام شورای بیعت(عربی.هیئة البیعة)را تصریح میکند.این شورا به طور انحصاری متشکل از وارثان مذکر ملک ابن سعود هستند. امتیاز شواری مذکر این این است که مسیر هموار انتقال قدرت را مطمئن میسازد. اعضای آن شامل 15 پسران در قید حیات ابن سعود ونیز 19 نفر از نوههای او میشوند. عبدالله ، برادرش شاهزاده مشعل را به عنوان رئیس شورای بیعت معرفی کرد و خالد التویجری، دستیار شخصی باسابقه خود را نیز به عنوان دبیر کل آن منصوب نمود. در همین راستا، مقدمه قانون شورای بیعت و خود شورای مذکور، گامهای حیاتی را برای جلوگیری از منازعات جانشینی و واگرایی نخبگان به عنوان سومین وراثان نسل پاشاهی بر داشته است. ظهور تدریجی سلسلههای فرعی متعدد درون خاندان آل سعود ممکن است همکاری و هماهنگی میان شاهزاهگان را در آینده با مشکل مواجه کند.همانطور که خانوده سلطنتی گسترش مییابد به همان اندازه هم واگرایی برای دهههای پبیش رو؛ افزایش خواهد یافت.شاهزادهگان نسل سوم، متعددتر و غیر همگنتر هستند و احتمالا به سختی بتوانند اتحاد پدرانشان را حفظ کنند. به نظر می رسد نظم فیصلی و نظم عبدالله برای حفظ قدرت و کنترل سیاسی با مشکلات عدیده ای مواجه اند.
به عبارتی، عربستان پس از عبدالله و سلمان، پرتنش و واگرا است. البته عکس چنین عملی پایبندی نسل سوم پادشاهی به مکانیسم های انتقال قدرت سیاسی از راه نظم فیصلی و نظم عبدالله است. بدون لحاظ کردن چنی نظمی، اختلافات میان نسل سوم( متعب، محمد وخالد)، عمیق تر خواهد شد. اختلافی که آرایش قدرت در عربستان را تحت تاثیر قرار خواهد داد. البته جریان طرفداران پادشاهی مشروطه- جریان طلال- که به شاهزاده های آزاد مشهورند، بدیلی جدی برای تکاپوی قدرت در عربستان پس از عبدالله و سلمان به شمار می روند./ 16
نظر شما :