پشت پرده حمایت های پاریس از مخالفان بشار چیست؟
سوریه، ابزار احیای قدرت فرانسوی ها در منطقه
دیپلماسی ایرانی : فرانسه در فاصله میان دو جنگ جهانی پس از معاهده سایس پیکو که میان انگلیس و فرانسه منعقد شد و به دنبال تجزیه امپراطوری عثمانی قیمومت سوریه و لبنان را به عهده گرفت و از همان زمان نفوذی بر آن منطقه بدست آورد. به ویژه فرانسه در لبنان به عنوان حامی سنتی مسیحیان لبنان شناخته شد. پس از جنگ جهانی دوم که لبنان حاکمیت خود را بدست آورد، فرانسه به دلیل سابقه ای که در این کشور داشت همچنان سعی داشت تا نفوذ خود را به ویژه در میان مسیحیان لبنان حفظ کند.
اتفاقاتی که در طول این سال ها در منطقه رخ داد سبب شد تا نفوذ فرانسه کمتر شده و مسیحیان در لبنان نیز از اکثریت به اقلیت کاهش پیدا کردند و در نتیجه نفوذ سابق خود را از دست دادند. سوریه نیز به دلیل کودتاهای نظامی پی در پی، حکومت هایی که برسر کار آمدند با توجه به شرایط جنگ سرد بیشتر متمایل به بلوک شرق و شوروی بودند.
از این منظر فرانسه تنها امیدش به مسیحیان لبنان بود به دلیل آنکه بر اثر جنگ های داخلی لبنان و نقشی که سوریه در لبنان بازی می کرد، بحث هایی بر سر سوریه بزرگ مطرح شده بود، بدین صورت که سوریه مایل است تا در آینده لبنان را به خاک خود ملحق کند و در نتیجه حق حاکمیتی را بر خاک لبنان قائل است. تمامی این مسائل سبب شد تا اندازه ای تنش میان سوریه و فرانسه به وجود آید.
فرانسه در دوران بشار اسد و به ویژه در همان اوایل که نیکولا سارکوزی در فرانسه در سال ۲۰۰۸ به قدرت رسید، تلاش کرد تا روابط خود را با سوریه نزدیک تر کند، از جمله مسافرت هایی صورت گرفت که سارکوزی به سوریه رفت و بشار اسد نیز مهمان ویژه روز استقلال فرانسه بود. همچنین هیات های کارشناسی فرانسه راهی سوریه شدند تا اصلاحات اداری در سوریه انجام دهند، بنابراین فرانسه مدتی تلاش می کرد تا دوستی و نظر مثبت سوریه را به خود جذب کند تا از این طریق سعی کند تا با تاثیرگذاری بر رفتار سوریه، این کشور را از ایران و حزب الله لبنان اندکی دور کند. همانطور که می دانید در لبنان نیز با اصطکاکی که میان دو جبهه ۱۴ و ۸ مارس اتفاق افتاد، جبهه ۱۴ مارس طرفدار سعد حریری و حزب الکتائب بودند که فرانسه از آنها حمایت می کرد در برابر آن نیروهای شیعه و بخشی از مسیحیان قرار داشتند که میشل عون نماینده آنها بود.
پس از رخدادهای اخیردر منطقه که به آن نام بهار عربی داده شد و سوریه نیز به نوعی در این تحولات ظاهر شد، با توجه به اینکه فرانسه این سابقه را در لیبی داشت و در حمله نظامی به این کشور پیشقدم شده بود، در مورد سوریه نیز سعی کرد تا همان مواضع را در سوریه تکرار کند. از جمله اینکه باید در جهت سرنگونی دولت بشار اسد مداخله نظامی صورت گیرد که این مداخله می تواند تحت عنوان مداخله بشردوستانه همانند مدل لیبی برای حمایت از غیر نظامیان باشد که البته به قطعنامه شورای امنیت نیاز داشت. بر همین اساس چنین طرحی دو بار در شورای امنیت مطرح شد اما با وتوی چین و روسیه از طریق شورای امنیت کاری به پیش برده نشد. پس از آن هم نمایندگانی از سوی سازمان ملل انتخاب شدند که کوفی عنان و لخضر براهیمی بودند که هنوز هم به راه حلی برای بحران سوریه دست پیدا نکردند. کما اینکه جنگ داخلی هم در این کشور در جریان است.
در پایان باید به طور خلاصه گفت فرانسه به دنبال این است تا بشار اسد از ریاست جمهوری سوریه کنار رود تا از این طریق برای حل این بحران به راه حلی دست پیدا کنند. همجنین به دلیل آنکه فرانسه در منطقه منافع ویژه ای دارد احساس می کند که باید در این مورد تا اندازه ای جلوتر از سایر کشورهای اروپایی قدم بردارد.
نظر شما :