اوباما چه کند تا دوباره رئیس جمور شود؟
اگر واژه با کفایت را از صحبتهای اوباما حذف کنیم آن گاه در مییابیم که جمهوریخواهان چه تلاش بیشائبهای برای بیکفایت نشان دادن اوباما در تامین امنیت کشور به کار بستهاند. اما در سایه فشار نسبی که اوباما سر مسائل مختلف از جمله رکود شدید اقتصادی مواجه است، احتمال این که وی مجددا برای بار دوم به عنوان رئیس جمهوری امریکا انتخاب شود، بسیار بالا است.
اگر مخالفان اوباما زمان را از دست ندهند میتوانیم سناریوی جدید انتخابات پیش روی امریکا را در ذهن خود ترسیم کنیم: نامزد جمهوریخواهان در صورتی که سر زمان خودش وارد میدان رقابتهای انتخاباتی شود میتواند قطعا بر اوباما پیروز شود خصوصا این که آخرین نظرسنجیها حاکی از آن است که محبوبیت او نزد امریکاییها به شدت کاهش یافته است. آیا به مصلحت اوباما است که همان طور که سال گذشته گفت از قدرت کنار رود تا ثابت کند رئیس جمهوری باکفایت در یک دوره ریاست جمهوری بوده است؟ در چنین حالتی رهبری حزب دموکرات از هم فرو خواهد پاشید و حزب دموکرات دچار دو دستگی خواهد شد به ویژه این که اقتصاد کشور نیز در یک بحران بیسابقهای به سر میبرد و جنگهای امریکا نیز به رغم وعدههای اوباما هیچ کدام پایان نیافته است. رئیس جمهوری اوباما نیز تنها برای یک دوره خواهد بود و این بدان معنا است که او نیز به جمع روسای جمهور شکست خورده در احقاق شعارها، آرزوها و رویاها تبدیل خواهد شد.
رئیس جمهوری مانند اوباما که فقط برای یک دوره رئیس جمهور شده باشد کم وجود دارد و آن کسانی هم که بودند عموما افرادی هستند که در تحقق وعدههایشان شکستهای سنگین خوردهاند یا متهم به تزویر و بیاخلاق شدهاند. اما با این حال همین دسته کوچک هم تاثیرات عمیقی بر سیاست داخلی و خارجی امریکا گذاشتهاند. به گونهای که تاثیرات آنها برای سالهای طولانی و متمادی در سیاستهای ایالات متحده مشهود بوده است.
با تمام این احوال اگر اوباما برای سال 2012 رئیس جمهور شود یا حتی از قدرت کنارهگیری کند باز هم کسانی در تاریخ هستند که از او دفاع کنند. ما خوب میدانیم چگونه برخی از مورخان به دفاع از او خواهند پرداخت و دست کم خواهند گفت که او در بخش بهداشت دستاوردهای بزرگی به دست آورد. همچنین خواهند گفت که حذف محدودیتهای اقتصادی او باعث شد تا شبح کسادی از بازار کار و اقتصاد امریکا دور شود و حقیقت این است که حداقل اسامه بن لادن، رهبر القاعده نیز در زمان ریاست جمهوری او کشته شد. یا حتی خواهند گفت که سقوط معمر قذافی در لیبی نیز از دستاوردهای مثبت دوران ریاست جمهوری او است. این را هم نمیتوان مخفی کرد که وی برای اجرای بهتر قوانین در برخی از آنها تجدید نظر کرد و برخی پیروزهای نظامی نیز به دست آورد و قطعا میتوان گفت که دستاوردهای بیشتری در زمانهای طولانی پیش رو نیز به دست خواهد آورد. بنابر این دقیقا در همین جا است که اوباما باید برخیزد و به حمایت از آنچه به دست آورده است، بشتابد، او نیاز مبرم دارد که از سرمایههای سیاسیاش حمایت کامل کند. در عین حال این را هم نباید فراموش کند که فرصت کافی برای انجام اصلاحات سیاستهای تنشزای گذشته خود نیز ندارد و تنها از طریق دستاوردهایی که تا کنون به دست آورده است که میتواند همچنان کرسی ریاست جمهوری امریکا را برای خود حفظ کند و برای یک دوره دیگر نیز به عنوان رئیس جمهوری امریکا انتخاب شود.
از انتخابات 2010 تا کنون اوباما همواره سیاستهای دفاعی در برابر دشمنان خود اتخاذ کرده است. تداوم این سیاست میتواند هر چه تا کنون به دست آورده را نقش بر آب کند. رئیسجمهور اوباما باید این را درک کند که دعوتهای مکررش برای کاهش بودجه اصلاحاتش در بخش بهداشت را مورد تهدید قرار نخواهد داد. آغاز مناقشههای جدید نیز نه تنها کمکی به حال او نخواهد کرد بلکه باعث خواهد شد هم زمان را از دست دهد و هم دچار فرسایش سیاسی شود که برنده آن تنها رقبای او خواهند بود. اوباما باید جرات کند و شرایط مناقشه را خود تعیین و مناقشات و رقابتهای سیاسی پیش رو را با ابتکار خود مدیریت و کنترل کند. در عین حال باید به شجاعت تمام چشمان خود را باز نگه دارد و از دستاوردهایی که در سالهای 2009 و 2010 به دست آورده حمایت قاطع و کامل کند و به فکر این نباشد که تا سال 2012 چه دستاوردهایی به دست خواهد آورد. اگر اوباما بخواهد به هیچ کدام از این شرایط اعتنا نکند رئیس جمهوری شکست خورده خواهد بود که شکست در تمامی جبههها را تجربه خواهد کرد و نه تنها فقط یک دوره در قدرت خواهد ماند بلکه او را رئیس جمهوری شکست خورده برای یک دوره ریاست جمهوری توصیف خواهند کرد.
منبع: السفیر
نظر شما :