رقابت ها و رفاقت های ایران و پاکستان

۱۹ شهریور ۱۳۹۰ | ۰۰:۲۰ کد : ۱۶۰۹۹ اخبار اصلی
پیرمحمد ملازهی،‌کارشناس مسائل پاکستان در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی به روابط ایران و پاکستان می پردازد و معتقد است فارغ از مشکلاتی که وجود دارد دو کشور به دنبال گسترش روابط دوجانبه هستند.
رقابت ها و رفاقت های ایران و پاکستان
دیپلماسی ایرانی: سفر وزیر امور خارجه کشورمان در رأس هیئتی متشکل از کارشناسانی از حوزه‌های سیاسی و اقتصادی،‌به منظور شرکت در هجدهمین اجلاس کمیسیون مشترک می تواند در توسعه روابط ایران و پاکستان به طور جدی موثر باشد.
ایران و پاکستان دو کشور مسلمان هستند و طبعا از دیدگاههای اسلامی در سیاست های خود برخوردار هستند. مردم پاکستان به طور سنتی نسبت به ایران دید مثبتی دارند. متقابلا مردم ایران نیز نسبت به پاکستان دید مثبتی دارند. ایران اولین کشوری بود که بعد از این که در سال 1947 پاکستان به استقلال خود دست یافت،‌این کشور را به رسمیت شناخت. از آن زمان مناسبات ایران و پاکستان حائز اهمیت بوده است.

بنابراین ایران و پاکستان صرفنظر از این که چه کسی در پاکستان بر سر کار باشد به دلایل زیادی همواره نیاز دارند که مناسبات دوستانه خود را حفظ کنند. یعنی چه زمانی که در پاکستان، نظامیان قدرت را در دست داشته اند و چه در حال حاضر که احزاب در مصدر کار هستند،‌ایران و پاکستان به دلیل همسایگی و دارا بودن مرزهای طولانی به یکدیگر نیاز داشته اند. هرچند این مرزهای طولانی و غیر قابل کنترل آسیب هایی را نیز به وجود آورده است و گاه مسائل مرزی در رابطه دو کشور مشکلاتی ایجاد کرده است. ایران تصور می کند که پاکستان در مورد ناامنی هایی که در مرزهای دو کشور ایجاد می شود به صورت قاطع عمل نمی کنند. از سوی دیگر پاکستان نیز فکر می کنند ایران قاطع عمل نمی کند.
در کنار این، مسئله ترانزیت مواد مخدر است که از افغانستان صورت می گیرد و برای هر دو کشور ایران و پاکستان مسائل و مشکلاتی را به دنبال داشته است. این مسئله خود به خود در مسائل امنیتی نیز تاثیر منفی گذاشته است. البته اگر سه کشور ایران و پاکستان و افغانستان با یکدیگر همکاری کنند می توانند آسیب های آن را تا حد زیادی کاهش دهند.

مناسبات تجاری میان دو کشور نیز وجود دارد که هر دو کشور تلاش می کنند بخشی از نیازهای یکدیگر را بر طرف کنند. پاکستان دارای قابلیت های اقتصادی است و مواد غذایی تولید می کند که ایران می تواند کمبودهای  خود در این زمینه را از این طریق جبران کند. برای پاکستان سوخت مسئله و نیاز اصلی است و از این رو خط لوله مشهور به صلح که قرار بود از ایران به هند از طریق پاکستان کشیده شود مورد توجه پاکستان بود. در حال حاضر با توجه به این که هند از این قرارداد کنار کشیده است انجام این پرو‍ژه بین ایران و پاکستان به صورت جدی مطرح است. یعنی اگر ایران بتواند نیازهای سوختی پاکستان را در آینده برطرف کند به توسعه روابط بسیار کمک خواهد کرد.

همه این مسائل نشان می دهد که دو کشور در شرایطی هستند که همواره مناسبات دوستانه ای با هم داشته باشند. البته بدیهی است که گه گاه در اثر برخی سیاست ها مشکلاتی در روابط دو جانبه ایجاد می شود. به عنوان مثال گفته می شود که بین ایران و پاکستان در افغانستان رقابتی در پشت پرده وجود دارد و هر دو کشور تلاش می کنند حوزه نفوذ خود را گسترش دهند. از سوی دیگر مناسبات  دوستانه ای که پاکستان با برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس دارد می تواند موجب بروز مشکلاتی در روابط ایران و پاکستان شود؛ خصوصا این که روابط ایران و کشورهای عربی مدتی است به سردی گراییده است. این مسئله به وی‍ژه بعد از بحث هایی که اخیرا مطرح شده در مورد این که نیروهای پاکستانی در بحرین در سرکوب معترضین به کمک دولت بحرین رفته اند،‌به بروز مسائلی کمک کرده است. با این وجود این مشکلات در کلیت روابط دو کشور تاثیر تعیین کننده ای ندارد و آنچه مهم است منافع مشترک دو کشور اسلامی همسایه است. به عبارت دیگر، ‌مصلحت دو کشور این نیست که اگر یکی از دو کشور مناسباتش با عربستان دچار تنش شد کشور ثالث نیز تحت تاثیر قرار گیرد. حداقل از نظر پاکستان این گونه نیست که اجازه دهند روابطشان با عربستان بر رابطه آنها با ایران تاثیر بگذارد. آنها هم می خواهند رابطه خود با ایران را حفظ کنند و هم مناسبات نزدیک خود با عربستان را تداوم دهند.

از زمان ضیاء الحق روابط نزدیکی بین پاکستان و عربستان سعودی به وجود آمده است و حتی بخشی از نیروهای نظامی پاکستان در عربستان سعودی حضور داشته اند و در آنجا مشغول بوده اند. همچنین از زمانی که اتحاد شوروی افغانستان را اشغال کرد و مسئله جهاد به وجود آمد مناسبات عربستان سعودی و پاکستان عمق بیشتری پیدا کرد. به کمک پول عربستان و دیگر کشورهای شیخ نشین عربی هزاران مدرسه مذهبی در پاکستان به وجود آمد که برای جهاد در افغانستان علیه نیروهای شوروی جهادگر تربیت می کردند. از آن زمان به نظر می رسد مناسبات پاکستان و عربستان سعودی به مناسبات خاصی تبدیل شده است. بخشی از نیروی کارگری پاکستان در عربستان مشغول به کار هستند که دولت پاکستان از این طریق ارز خارجی جدی را به دست می آورد. بنابراین پاکستان بین روابط با ایران و روابط با کشورهای عربی به خصوص عربستان تمایز قائل می شد. و از این زاویه نمی توان گفت که این مناسبات بر روابط ایران و پاکستان تاثیر می گذارد.
علاوه بر این،‌هر چند به وجود آمدن سردی هایی در روابط آمریکا و پاکستان در نزدیکی پاکستان به ایران بی تاثیر نیست ولی باید توجه داشت که مناسبات آمریکا و پاکستان مناسبات استراتژیک است و این گونه نیست که پاکستان بتواند بدون حمایت آمریکا وضعیت خود را به شکل کنونی حفظ کند. چرا که پاکستان به لحاظ امنیتی آسیب پذیری های زیادی دارد. در حال حاضر گروه طالبان محلی و سازمان القاعده مناطق قبایلی را به تصرف خود در آورده اند و تحولاتی که در کراچی جریان دارد و مدتهاست جنگ شدیدی بین دو قوم پشتون و قوم مهاجر در کراچی وجود دارد. این ها به لحاظ امنیتی ایجاب می کند که پاکستان با آمریکا کنار بیاید. هرچند اختلاف نظرهایی وجود دارد که آن اختلاف نظرها بیشتر در مورد سازمان القاعده است. آمریکا فکر می کند که رهبران القاعده و طالبان افغانستان در مناطق قبایلی پاکستان هستند و پاکستان در زمینه دستگیری آنها کوتاهی می کند ولی پاکستان مدعی است که اگر هم در آن مناطق حضور دارند، ‌پاکستان از حضور آنها بی اطلاع است چرا که این مناطق تحت سلطه کامل پاکستان نیست و آنجا مناطق عشایری و قبیله است که هرکسی می تواند در آنجا پناه بگیرد.

البته این استدلال پاکستان بعد از کشته شدن بن لادن در منطقه ای نظامی در پاکستان به شدت زیر سوال رفته است و به خصوص ارتش و نیروهای امنیتی پاکستان به شدت از سوی آمریکا تحت فشار قرار دارند که رهبران طالبان و القاعده را دستگیر و به آمریکا تحویل دهند و یا این که وضعیت را به گونه ای پیش ببرند که طالبان و القاعده نتوانند در افغانستان مشکلاتی برای دولت این کشور یا نیروهای خارجی مستقر در افغانستان ایجاد کنند.

این اختلاف نظر بین آمریکا و پاکستان وجود دارد. به این دلیل آمریکا 80 میلیون دلار کمک به ارتش پاکستان را معلق کرده است. با این وجود اگر با یک نگاه کلی تر به این روابط نگاه کنیم در می یابیم که پاکستان به آمریکا نیاز دارد و آمریکا نیز به پاکستان نیاز دارد که بتواند به صورت آبرومندانه از افغانستان خارج شود. علاوه بر این برخی محاسبات کلان تری در شبه قاره هند وجود دارد که به نوعی روابط هند و پاکستان را تحت تاثیر قرار می دهد. مناسبات پاکستان و چین نیز از دید آمریکاییها در درازمدت می تواند برای منافع آمریکا زیان بار باشد. با این حال نیاز دو جانبه دو کشور به همدیگر آن قدر زیاد هست که نتوان تصور کرد که روابط دو کشور آنقدر دچار مشکل شود که کشور ثالثی بتواند از آن به نفع خود بهره برداری کند.

به نظر می رسد پاکستانی ها مهارت سیاسی خوبی در این زمینه دارند. ممکن است در مذاکره با ایران یا هر کشور دیگر به گونه ای برخورد کنند که نشان دهد با آمریکا مشکل اساسی دارند ولی در نهایت محاسبات استرات‍ژیک خود را دارند و به نظر نمی رسد در این زمینه امیدی باشد که مناسبات پاکستان با آمریکا را به سود ایران تغییر داد.

 با این وجود،‌شاخص اصلی و کلی که مناسبات دو کشور را تعیین می کند تمایل دو کشور به گسترش روابط دو جانبه در زمینه های سیاسی، اقتصادی و تجاری است و به نظر می رسد این سفر می تواند به گسترش این روابط کمک کند.



( ۱ )

نظر شما :