نهمین یادداشت از سلسله یادداشت‌های سرکیس نعوم

سه اتفاقی که در خاورمیانه رخ خواهد داد

۱۷ شهریور ۱۳۹۰ | ۱۶:۰۷ کد : ۱۶۰۹۴ اخبار اصلی
برخی در خاورمیانه تلاش می کنند که نمونه چین را برای کشورهایشان پیاده کنند، چنین سیاستی در چین جواب داد ولی دلیل نمی شود در خاورمیانه نیز جواب دهد.
سه اتفاقی که در خاورمیانه رخ خواهد داد

دیپلماسی ایرانی: سرکیس نعوم، روزنامه‌نگار و متفکر مشهور لبنانی سلسله مقالاتی را در روزنامه لبنانی النهار منتشر کرد که با توجه به تحولات فعلی منطقه به ویژه انقلاب‌های عربی افقی تازه پیش‌روی بسیاری از تحلیلگران به خصوص ناظران مسائل خاورمیانه قرار می‌دهد. این یادداشت‌ها در حقیقت ماحصل سفر نعوم به ایالات متحده و دیدارش با مقام‌های مختلف امریکایی و متفکران و استراتژیست‌های آن کشور است. نعوم عمده این یادداشت‌ها را به صورت گفت‌وگو و موجز بدون ذکر نام مصاحبه‌شدگان و فقط با اشاره به پست و جایگاه آنها در 63 قسمت تهیه و منتشر کرد. تعدادی از این یادداشت‌ها که عمدتا از شماره 50 به بعد بود در نوبت‌های مختلف در دیپلماسی ایرانی منتشر شد. دیپلماسی ایرانی در مکاتبه‌ای با سرکیس نعوم متن اصلی یادداشت‌ها را تهید کرد.

دیپلماسی ایرانی با توجه به اهمیت و جذابیت این مطالب هر پنجشنبه یک مورد را در اختیار مخاطبان قرار خواهد داد.

نعوم خود در مقدمه‌ای که برای دیپلماسی ایرانی نوشته، درباره این یادداشت‌ها می‌نویسد: «من ستون‌نویس ثابت النهار هستم. النهار را می‌شناسید، یکی از قدیمی‌ترین روزنامه‌های لبنانی و عربی است. این روزنامه را می‌توان به جرات یکی از پرتیراژترین و پرمخاطب‌ترین رسانه‌های کاغذی لبنان دانست. اگر چه با برخی افکار دوستانم در روزنامه النهار موافق نیستم ولی همگی تلاش می‌کنیم که دموکراسی را رعایت کرده و بدون تحمیل اندیشه‌هایمان به یکدیگر در کنار هم برای النهار یادداشت بنویسیم و تلاش کنیم روزنامه وزینی را تحویل خوانندگان دهیم. بی‌شک در ایجاد چنین فضایی غسان التوینی، رئیس و مدیرمسئول روزنامه النهار که لطف و محبت بسیاری به تک‌تک روزنامه‌نگاران و خبرنگاران النهار دارد، نقشی مهم ایفا کرده است. من هر سال یک یا دو بار چند هفته‌ای را در لبنان نیستم. چندین سال است که به ایالات متحده می‌روم و در این کشور و سازمان‌ها و ارگان‌های مختلف آن می‌گردم. به واشنگتن می‌روم و در اداره‌های دولتی آن سرک می‌کشم و به نیویورک که مرکز بسیاری از اندیشکده‌ها و پژوهشکده‌های امریکایی است می‌روم و ضمن این که سری هم به سازمان ملل می‌زنم و با نمایندگان کشورهای جهان در این سازمان به گپ و گفت می‌نشینم، با بسیاری از مقامات سابق، مشاوران فعلی، بسیاری از استراتژیست‌ها، متفکران و صاحب‌نظران بحث و تبادل نظر می‌کنم. دیگر رویه‌ام شده، وقتی به لبنان باز می‌گردم نتیجه این گپ و گفت‌ها را در قالب یادداشت در روزنامه النهار منتشر می‌کنم. اهمیت این یادداشت‌ها در این است که تلاش کرده‌ام تمامی مناقشه‌ها و بحث‌‌هایی که با مقامات مختلف امریکایی و غیرامریکایی درباره تحولات مختلف دنیا داشته‌ام را به رشته تحریر در آورم. به خصوص و به طور خالص مسائل مرتبط با خاورمیانه، جهان اسلام، جهان عرب و لبنان. البته امسال من سفر 10 روزه‌ای هم به سیدنی استرالیا داشتم که طی آن جایزه جهانی "جبران خلیل جبران" که یکی از مهمترین جوایز حائز اهمیت برای لبنانی‌ها است و نزدیک 30 ساله است به روزنامه‌نگاران و پژوهشگران برتر لبنانی استرالیایی، لبنانی امریکایی و عرب داده می‌شود، دریافت کردم. امید است این یادداشت‌ها مورد توجه خوانندگان محترم قرار بگیرد.»

بخش‌‌های اول، دوم، سوم، چهارم، پنجم، ششم، هفتم و هشتماین یادداشت‌ها هفته‌های گذشته منتشر شد و اکنون نهمین بخش از این سلسله مقالات تقدیمتان می‌شود:

در ادامه صحبت‌های با مقام امریکایی سابق که خود در سال‌های آخر حکومت السنوسی و تاسیس لیبی جدید یا لیبی معر قذافی در این کشور بود و همچنان درگیر پرونده لیبی در امریکا است و یکی از مشاوران کاخ سفید درباره لیبی محسوب می‌شود، درباره آخرین تحولات لیبی پرسیدم، گفت: «قبایل جنوب به قذافی بسیار وفادارند. دلیل آن هم روشن است در زمان پادشاهی توجهی به آنها نمی‌شد. آنها همه تلاش‌های خود را برای ساخت و ساز و بهبودی وضعیت کشور در بنغازی و طرابلس متمرکز کردند و توجهی به مردم جنوب نکردند. اما قذافی بر عکس به آنها خیلی توجه کرد. برای همین هم می‌بینی بچه‌های کم سن و سال قبایل این منطقه در حال حاضر به کمک قذافی در این منطقه آمده‌اند. همه آنها می‌گویند قذافی به ما خیلی خدمت کرد. به نظر من قذافی در نهایت در سرت و مناطق اطراف آن پناه می‌گیرد و با کمک قبایل جنوب جنگ طولانی‌ای را با انقلابیون در پیش خواهد گرفت.»

سپس از او درباره مسائل خاورمیانه و مشکلات آن پرسیدم، گفت: «هنوز خاورمیانه وقت دارد. اولا هنوز پروسه صلج فلسطین با اسرائیل به جایی نرسیده است. قطعا انتظار نمی‌رفت که امریکا بر سر شهرک‌سازی یهودی‌ها در نشست شورای امنیت سازمان ملل از حق وتو استفاده کند. این مسئله باعث شد تا محمود عباس، رئیس حکومت خودگردان فلسطینی موضع دیگری بگیرد و جایگاه دیگری برای خود دست و پا کند تا این که سرخوردگی خود را از وتوی امریکا نشان دهد. این موضع همچنان تکرار می‌شود. او در حال حاضر به دنبال به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطینی است. تا کنون کشورهای بسیاری آن را به رسمیت شناخته‌اند. او می‌خواهد به زودی این مساله را به شورای امنیت سازمان ملل بیاورد و کشور مستقل فلسطینی را رسما در آنجا اعلام کند.»

به او گفتم: «سیاست اسرائیل بر اساس بهبود زندگی فلسطینیان و اقتصاد آنها است. ولی چندان اهمیتی لااقل تا کنون به پروسه صلح نشان نداده است. اسرائیل ترجیح می‌دهد فلسطینی بر روی سرزمین‌های غیر فلسطینی تشکیل شود.»

پاسخ داد: «شاید به زودی یک منطقه آزاد اقتصادی که شامل اسرائیل، قسمتی از کرانه باختری و اردن باشد، تشکیل شود. اما به نظر من حل مشکل غزه یا آزاد ساختن آن بسیار سخت است. من هیچ راه حلی برای حل مشکلات آن پیش رو نمی‌بینم. این درست است که در آن جا 60 درصد اردنی‌های فلسطینی‌تبار ساکنند و صلاحیت‌هایی دارند. این هم صحیح است که اصلاحات به درد آنها می‌خورد. اما در شرق، اردنی‌ها آن اصلاحات را رد می‌کنند چرا که به معنای تسلط فلسطینی‌ها بر اردن است و این بدان معنا است که رویای اریل شارون که اردن همان کشور فلسطینی است، تحقق یابد.»

او در ادامه افزود: «به نظرم سه اتفاق در منطقه رخ می‌دهد. اول، کشورهای خاورمیانه اصلاحات سیاسی، اقتصادی و خدماتی را آغاز می‌کنند. این اتفاق در مغرب رخ داده و نتایج مهمی از آن حاصل شده است. ثانیا، غرق ساختن مردم کشورهای نفت‌خیز و ثروتمند در عایدات نفتی و بهبود وضعیتشان. به خصوص عربستان، کویت و امارات متحده عربی است. سوم تطبیق نمونه چین برای جایی مثل سوریه است. یعنی تلاش برای استفاده از سیاست مشت آهنین و ضربه زدن به هر گونه پیشرفت سلبی به محض ظهور آن بلکه حتی له کردن آن و ایجاد محدودیت برای رسیدن به هر گونه پیشرفت در وضعیت سیاسی. چنین حرکتی در چین تا کنون موفق بوده است. اما مشخص نیست که در کشوری مثل سوریه هم جواب دهد.»   

 


نظر شما :