فاصله غرب از پرونده هستهای برای تمرکز بر حقوق بشر
در حالی که کشمکش آژانس با ایران بر سر پرونده هستهایاش با انتشار آخرین گزارش آژانس و اتهاماتی که در آن علیه ایران وارد شده، مرحله تازهای را تجربه میکند، انتشار یادداشت شش سفیر سابق اروپایی در تهران که در میان آنها نام سفرای سابق کشورهای بریتانیا و فرانسه، دو کشوری که درگیر پرونده هستهای ایران هستند نیز به چشم میخورد، در مطبوعات اروپایی رویکرد تازهای را نسبت به پرونده هستهای ایران ایجاد کرده است. آیا واقعا باید انتشار این یادداشت را جدی گرفت یا این که اتفاق تازهای در پرونده هستهای ایران رخ نداده و نمیتوان به این یادداشت چندان اهمیت داد؟ دیپلماسی ایرانی این موضوع را با صادق ربانی، قائم مقام سابق سازمان انرژی اتمی ایران و تحلیلگر مسائل هستهای در میان گذاشته که در زیر میخوانید:
اخیرا شش سفیر سابق اروپایی در ایران با انتشار یادداشتی در مطبوعات اروپایی از برنامه هستهای ایران و غنیسازی اورانیوم در ایران حمایت کردهاند. ارزیابی شما از این نامه چیست؟
من در صحت این نامه شک دارم. ولی اگر صحت این نامه درست باشد، باید بگویم که غنیسازی حق مسلم ایران است. آن چه حق کشورها نیست انحراف به سمت سلاحهای هستهای است و تا الان هم مدرک معتبری دال بر این که ایران قصد دارد از اورانیوم غنی شده برای سلاح هستهای استفاده کند وجود نداشته است. از این رو ممکن است غربیها در جنبه خوشبینانه قضیه، این حق را برای ایران به رسمیت شناخته باشند ولی از طرفی هم ممکن است بخواهند روی مسائل دیگری چون حقوق بشر متمرکز شوند. از سویی دعوای میان آژانس و ایران به نتیجه روشنی هم نرسیده است. ایران میگوید که فعالیتهای هستهایاش صلحآمیز است ولی غربیها و آژانس میگویند که این فعالیتها مشکوک است. حتی در همین مسئله هم آنها به یقین نرسیدهاند تنها گفتهاند که ایران باید مسئله هستهایاش را حل کند در حالی که دلیل محکمی برای این که نشان دهد ایران وارد فاز نظامی شده است، ارائه نکردهاند. ایران هم کار خودش را پیش برده است و نسبت به رفتارهای غرب بیاعتنا بوده است.
آیا میتوانیم بگوییم انتشار این یادداشت به نوعی عقبنشینی غرب در برابر برنامه هستهای ایران است؟
بله، شاید بتوان چنین چیزی گفت. دلیل آن هم میتواند این باشد که چون آنها موضع محکمی در برابر ایران نداشتند، عقب نشستهاند تا زمانی که موضع محکمتری به دست بیاورند و سپس دوباره پیش بیایند و علیه ایران وارد عمل شوند. به هر حال ایران تا کنون کار خودش را پیش برده و نشانهای نیز که دال بر نظامی شدن فعالیت هستهای ایران باشد، دیده نشده است. البته آنها دلایلی میآوردند مبنی بر این که فعالیتهای هستهای ایران فقط به کار کلاهکهای هستهای میآید ولی هیچ گاه نتوانستند مستقیما مستندات محکمی در این زمینه ارائه دهند.
آیا به گمان شما اگر مذاکرات تازهای در راه باشد، انتشار این یادداشت بتواند تاثیری بر روند این مذاکرات بگذارد؟
قطعا تاثیر خواهد گذاشت. بدین معنا که آنها تا کنون با ادعاهایی که میکردند نتوانستند کاری از پیش ببرند و هیچ موضع روشن و قاطعی نیز در برابر پرونده هستهای ایران نداشتند. حالا احتمالا در بعد هستهای شاید مطمئن شدهاند که ایران کار خلافی انجام نداده یا کار مهمی که حساسیتبرانگیز باشد انجام نداده است و اگر انحرافی در برنامه هستهای ایران مشاهده کردند، میتوانند وارد فازهای بعدی بشوند.
مطبوعات اسرائیلی بر سر انتشار این یادداشت انتقاد کردهاند. آیا گمان میکنید تقابلی میان اسرائیل و غرب بر سر این موضوع به وجود بیاید؟
من حدس میزنم که نرمش بیشتر از سوی امریکا است. امریکای دوران اوباما همانند امریکای دوران بوش به آن شدت علیه ایران موضعگیری نکرده است. امریکاییها ابا دارند از این که وارد دعوای جدیدی در منطقه شوند و شاید هم شرایط منطقه آنها را به این نتیجه رسانده که شرایط مناسبی برای ادامه آن اتهامها وجود ندارد.
ولی ما میشنویم که امریکاییها میگویند که میخواهند تحریمهای تازهای علیه ایران اعمال کنند؟
تحریمها قبلا هم بوده است. آنها احتمالا میخواهند این بار از مسئله هستهای کمی فاصله بگیرند و بر روی مسائل حقوق بشری متمرکز شوند. میتواند این مسئله به تحولات عربی نیز مرتبط باشد. بسیاری از غربیها حتی برخی روشنفکران ایرانی این مباحث را مطرح کردهاند که غرب بحث دموکراسیخواهی و حقوق بشر را فراموش کرده و فقط بر روی بحث هستهای ایران متمرکز شده است. البته یک احتمال دیگر نیز وجود دارد و آن این که آنها دریافتهاند که راههای دیگری نیز برای جلوگیری از پیشروی پرونده هستهای ایران وجود دارد. راههایی مثل استاکسنت یا تکنولوژی برخورد الکترونیکی که ممکن است دریافته باشند چنین راههای برای آنها باز است و احساس کردهاند که بهتر است به جای آن که با جنگ ساخت وارد عمل شوند با جنگ نرم وارد عمل شوند.
کشورهای عربی در راس آنها عربستان سعودی مواضع بسیار تندی را در برابر پرونده هستهای ایران پیش گرفتهاند و فشارهای شدیدی را به غرب برای افزایش فشارها به ایران وارد میآْورند. با انتشار این یادداشت گمان میکنید که مواضع آنها چه سمت و سویی به خود بگیرد؟
به احتمال قوی عربستان به فشارها و ایرانستیزیهای خود ادامه خواهد داد. کشورهای عربی از این که ایران درگیر تنش نشده و به نوعی ناآرامیها در خاورمیانه را دور زده است، ناخرسندند. آنها میبینند که کشورهای عربی همگی به مشکلات سنگین مشروعیت حکومتی بر خوردهاند ولی ایران هیچ گزندی بر آن وارد نشده و به اصطلاح از جایگاه خود تکان نخورده است. برای همین آنها از وضعیت جاری در منطقه به ویژه جایگاه فعلی ایران راضی نیستند. ولی از سویی میبینم که غربیها میخواهند مسائل حقوق بشری را مطرح کنند.
آیا میتوان گفت غربیها همان نظریه چماق و هویج را دنبال میکنند؟
این جا در واقع چون فشارهای قبلی را موثر ندیدند به هر حال به نوعی عقبنشینی کردهاند چون پیشرفتی در آن زمینه برایشان حاصل نشده است.
نظر شما :