اعراب مجبورند با ایران هستهای کنار بیایند
دیپلماسی ایرانی: این فقط نفوذ ایران نیست که بر نگرانیهای جامعه عربی افزوده است. نفوذی که در پی تحولات منطقهای و انقلابهای عربی به وجود آمده و به اعتقاد رهبران عرب این فرصت را ایجاد کرده که ایران بیشترین استفاده را برده و بر تحرکات منطقهای خود بیش از پیش بیفزاید. برنامه هستهای ایران و دستاوردهای بسیاری که ایران در این زمینه به دست آورده در حالی که هیچ کدام از کشورهای عربی یک رآکتور ساده تحقیقاتی ندارند باعث افزایش قدرت استراتژیک ایران شده و این مسئله نیز بر نگرانی اعراب افزوده است.
روزنامه الیوم در یادداشتی به پرونده هستهای ایران پرداخته و نوشته است: ایران تنها کشور خاورمیانه است که توانسته به تکنولوژی هستهای دست یابد. تکنولوژیای که تلاش برای رسیدن آن از سال 1974 در ایران آغاز شد ولی در انقلاب 1979 جمهوری اسلامی ایران متوقف شد و در دهه نود و آغاز هزار سوم تلاشهای تازهای برای دستیابی به آن آغاز شد که در نهایت نیز به رغم فشارهای مکرر غرب ایران را به این تکنولوژی هستهای رساند. پیش از این تنها کشور عربی که به سمت تکنولوژی هستهای حرکت کرده بود و در ساخت آن به پیشرفتهایی رسیده بود ولی در نهایت ناکام ماند، عراق بود که در سال 1984 در بحبوحه جنگ ایران و عراق توسط اسرائیل مورد حمله قرار گرفت و هر چه به دست آورده بود را از دست داد. از آن موقع تا کنون بر خلاف ایران کشورهای عربی هیچ کدام جرات حرکت برای رسیدن به تکنولوژی هستهای را نداشتهاند. ایران برای ساخت رآکتور هستهای بوشهر که در سالهای 1986 و 1987 مورد هجوم جنگندههای عراقی قرار گرفت تا کنون میلیونها دلار خرج کرده است. از مهمترین این کارها تغییر تکنولوژی مورد استفاده در این تاسیسات از تکنولوژی آلمانی و فرانسوی به تکنولوژی به روز شده روسی بود که هزینههای بسیاری را روی دست ایران گذاشت.
نویسنده این یادداشت در ادامه مینویسد: ایران واقعا به تکنولوژی هستهای نیاز دارد. پس از پایان جنگ ایران و عراق و آغاز مرحله سازندگی در ایران، ایرانیها نیاز مبرمی برای برخورداری از تکنولوژی هستهای احساس کردند چرا که میگفتند نمیتوانند به اندازه کافی نفت استخراج کنند تا نیازهای انرژیشان را تامین کنند. به ویژه این که نیاز ایران به انرژی روز به روز افزایش مییافت و صنایع در حال ساخت ایران نیز هر لحظه نیاز بیشتری به انرژی داشتند. البته این هدف به سادگی هم تامین نشده است. به رغم کارشکنیهای غرب و معذوریتهایی که برخی کشورها نظیر آرژانتین در تامین انرژی مورد نیاز ایران از خود نشان میدادند ایران از پای ننشست و تلاشهای تازهای را برای رسیدن به تکنولوژی هستهای آغاز کرد. ایران برای رسیدن به این هدف به کشورهای شرقی اروپا که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نیازمند شدیدی به دلارهای کشورهای نفتخیز داشتند روی آورد و از آنها برای ساخت تاسیسات هستهایاش کمکهای بسیاری گرفت. اگر چه آنها هم که تمایل شدیدی برای نزدیکی به امریکا و پیوستن به ناتو داشتند ایران را بسیار تحت فشار قرار میدادند.
در ادامه این یادداشت نویسنده به بحث نیروگاه بوشهر به طور اخص میپردازد و مینویسد: نیروگاه هستهای بوشهر در حال حاضر به مرحله بهرهبرداری رسیده است. این نیروگاه که در کرانه غربی خلیج فارس واقع شده در نزدیکی کشورهای عربی که از جنوب شرق تا غرب خلیج فارس را احاطه کردهاند، قرار دارد. اولین مسئله این است که کشورهای عربی از وجود این تاسیسات در نزدیکی محیط پیرامونی خود به شدت نگرانند. حادثه چرنوبیل، اتفاق اخیر نیروگاه هستهای ژاپن موسوم به فوکویاما یا نیروگاه هستهای ثری مایل آیلند در ایالات متحده که این دو مورد آخری از جدیدترین تکنولوژی روز هستهای دنیا بهره میبرند، باعث شده تا این نگرانی نزد کشورهای عرب پیرامون خلیج فارس و دریای عمان به وجود آید که در صورت بروز هر حادثهای حتی حادثه طبیعی، ممکن است چه مخاطراتی در کمین کشورهای این حوزه باشد به ویژه این که ایران بر روی خط زلزله قرار دارد و تا کنون چندین تجربههای تلخ حوادث طبیعی زلزله را داشته است.
نویسنده در ادامه تلاش میکند که با سیاهنمایی بر سر تاسیسات هستهای ایران، امکانات و تخصص متخصصان ارزشمند هستهای کشورمان را زیر سئوال ببرد و مدعی میشود: در سالهای اخیر اخبار زیادی شنیدهایم مبنی بر این که فلان دانشمند هستهای ایران گریخته یا ترور شده یا به کشوری دیگر پناهنده شده است. حقیقت این است که ایران مطابق با استاندارهای غربی از پیشرفت چندانی در بحث تکنولوژی هستهای برخوردار نیست. بسیاری از دانشمندان هستهای ایران که در بهترین دانشگاههای امریکا نظیر ماساچوست یا ماریتیام در نیویورک درس خواندهاند پس از انقلاب به ویژه به دلیل فشارهای سیاسی و نظامی که جنگ عراق علیه ایران به وجود آورد، مجبور شدند از ایران مهاجرت کنند یا اگر هم ماندند توان به روز رسانی معلومات خود را نداشتند. این مسئله باعث شده تا مقامات ایرانی به دانشمندان هستهای که متمایل به امریکاییها باشند چندان اعتماد نکنند و از سویی با کمبود نیروی کافی در پروژههای هستهای خود مواجه شوند. این مسئله باعث شده تا به نگرانی کشورهای عربی بر تاسیسات هستهای ایران باز هم بیفزاید.
وی سپس مدعی میشود که ایران در بحث تامین امنیت نیروگاههای هستهایاش هم ناتوان است چرا که اکثر نیروی هوایی ایران را جنگندههای امریکایی تشکیل میدهند که عموما در زمان شاه خریداری شدهاند و اکنون به دلایل عدم تامین قطعات از سوی امریکاییها فرسوده به حساب میآیند. وی در این باره مینویسد: بیشتر جنگندههای ایران را هواپیماهای فانتوم (اف-4)، تام کات (اف-14) و اف-5 تشکیل میدهند و عموم رادارهای ایران نیز از نوع ای دبلیو جی 9 امریکایی است. جنگندههای روسیای که در اختیار ایران هستند نیز به پیشرفتگی و مدرنی جنگندههای امریکایی نیست. ایران خود نیز نتوانسته در تکنولوژی ساخت جنگنده بومی آن طور که تبلیغ میکند پیشرفتی داشته باشد.
نویسنده این یادداشت در نهایت مطلب خود را این گونه به پایان میرساند: ایران کار راهاندازی نیروگاه هستهای خود به ویژه بوشهر را آغاز کرده است. این نیروگاه ظرف یکی دو ماه آینده به طور رسمی فعالیت خود را آغاز خواهد کرد. ایران برای این که بتواند بر فعالیت رآکتورهای هستهایاش اشراف کامل داشته باشد مجبور خواهد شد که با کشورهای عربی شورای همکاری خلیج فارس ارتباطات تازهای برقرار کند. کشورهای عرب این حوزه نیز برای این که از سلامت نیروگاههای هستهای ایران که مطمئن شوند و از این عمل انجام شده اطمینان کامل حاصل کنند مجبورند که با ایرانیها در تماس دائم باشند، این خود باعث ایجاد همکاریهای تازهای میان ایران و جامعه عربی خلیج فارس برقرار خواهد کرد که بیشک منافع استراتژیک دو جانبهای به وجود خواهد آورد. در چنین فضایی آیا بهتر نیست که از حجم تنشها در روابط دو طرف کاسته شود تا جامعه عربی کمترین امتیاز را بدهد و بیشترین بهره را ببرد؟
نظر شما :