شرایط مناسب اوباما برای ماندن در کاخ سفید
دیپلماسی ایرانی: در تاریخ چهارم آوریل سال 2011، برابر با پانزدهم فروردین 1390 باراک اوباما، رئیس جمهور امریکا اعلام کرد که برای انتخابات سال 2012 ریاست جمهوری امریکا نامزد خواهد شد. در حقیقت با اعلام رسمی نامزدی اوباما انتخابات دور آینده ریاست قوه مجریه در امریکا کلید خورد.
هرچند که زمان نسبتا طولانی تا برگزاری انتخابات یعنی تا ششم نوامبر سال 2012 در پیش است، اما تجزیه و تحلیل افق انتخابات امریکا از هم اکنون آغاز شده است. افق انتخابات ریاست جمهوری آینده امریکا چگونه قابل تجزیه و تحلیل است؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که این انتخابات، انتخاباتی سرنوشت ساز از نظر سیاستهای داخلی و خارجی امریکا است و لذا توجه مردم امریکا و تحلیلگران جهان به آن معطوف خواهد شد اما با ارزیابی اولیه و شرایط امروز، وضعیت اوباما در مقایسه با دیگر کاندیداهای احتمالی برای دسترسی مجدد به کاخ سفید بهتر است و او در وضعیت مناسبتری قرار دارد.
دلایل چنین گزاره ای را باید در عرف انتخابات ریاست جمهوری امریکا، در مقایسه شخصیت نامزدهای موجود و شخصیت اوباما و هم چنین در سیاستهای جاری دولت اوباما و سایرین جست و جو کرد.
عرف مبارزات انتخاباتی
در تاریخ انتخابات ریاست جمهوری امریکا، معمولا کسانی که کاندیدای ریاست جمهوری هستند و در مسند قدرت قرار دارند، نسبت به بقیه امکانات بیشتری برای ارائه نظرات و جلب آرا در اختیار دارند، هرچند که در مواردی مانند ریاست جمهوری بوش پدر و ریاست جمهوری کارتر بعد از حادثه گروگانگیری در سفارت امریکا در تهران، این دو رئیس جمهور در دهههای اخیر موفق نشدند مجددا به قدرت برسند. اما معمولا روسای جمهور امریکا برای بار دوم امکان انتخاب شدن بیشتری نسبت به رقبای تازه کار وارد شده به انتخابات دارند.
در همین راستا باید اضافه کرد که معمولا حزب حاکم، مجددا شخص رئیس جمهور را به عنوان کاندید حزب معرفی خواهد کرد و این یک سنت انتخاباتی است. لذا اوباما مبارزه درون حزبی در پیش نخواهد داشت و در کنوانسیون حزب دموکرات که قرار است در سوم تا ششم سپتامبر 2012 در چارلوت در کارولینای شمالی برگزار شود، علی الاصول و بر اساس سنت حزبی، اوباما به راحتی از طرف حزب معرفی خواهد شد.
در حالی که رقیب او در حزب جمهوری خواه برای دسترسی به نامزدی حزب جمهوری خواه باید تلاشهای گسترده و دامنه داری انجام دهد و از سدها و معبرهای درون حزبی از جمله پیروزی بر سایر نامزدهای جمهوری خواه گذر کند.
در کنار نکاتی که ذکر شد باید اشاره کرد که اوباما از نظر زمانی، موقعیت نسبتا مناسبی را برای اعلام کاندیداتوری مجدد خود انتخاب کرده و با این کار فرصت و زمان کافی در اختیار خواهد داشت تا از این به بعد در کنار اجرای سیاستهای مختلف، بار انتخاباتی سفرها و حرکتهای خود و دولتش را افزایش دهد و با نگاهی به مبارزات انتخاباتی برای دسترسی مجدد به کاخ سفید، برنامههای خود را دنبال کند.
مجموعه عناصری که ذکر شد، اوباما را به لحاظ عرف و سنت مبارزات انتخاباتی امریکا در وضعیت بهتری قرار می دهد. اما این تنها ویژگی و شاخصه برجسته آن نیست، بلکه از نظر شخصیتی نیز، وضعیت اوباما نسبت به رقبای جمهوری خواه بهتر است.
شخصیت اوباما
شخصیت و ویژگیهای فردی کاندیداهای ریاست جمهوری در امریکا و نحوه نمایش و ارائه دیدگاههای آنها نقش کلیدی در جذب آرا و حمایت اقشار مردم امریکا در انتخابات ریاست جمهوری دارد.
اوباما در کنار ضعفهای اجرایی و میانه بودن و متوسط بودن به عنوان یک سیاستمدار، در نگرش امریکایی از عناصر شخصیتی بهتری نسبت به سایر رقبا برخوردار است. به این معنی که اوباما در حال حاضر که بیش از نیمی از دوران اول ریاست جمهوری خود را پشت سر گذاشته است، به ندرت پرخاشگرانه، عصبانی، تنش زا و پر سر و صدا رفتار کرده است.
شخصیت او در ذهنیت امریکایی، یک شخصیت متعادل، میانه رو و مسلط به سخنوری است. تسلط او به سخن یکی از شاخصههایی است که او در دوره اول هم با استفاده از آن به پیروزی رسید. مهارتهای اوباما در فرموله کردن و ایجاد ارتباط با مردم در عین پرهیز از تنش زایی در مقایسه با افرادی که تاکنون در حزب جمهوری خواه برای نامزدی ریاست جمهوری امریکا مطرح هستند، به او امکان بیشتری را برای انتخاب شدن مجدد به عنوان رئیس جمهور امریکا میدهد.
باید در نظر داشت که در حزب جمهوری خواه تاکنون کاندید برجسته و عمده ای مطرح نیست. از حدود بیست نفر سخن به میان است که اینها به طرق مختلف، مستقیم و غیرمستقیم اعلام کرده اند یا در مورد آنها این مطلب بیان شده است که برای کاندیداتوری حزب جمهوری خواه تلاش خواهند کرد و در این لیست طولانی از نیو گینگریچ (New Gingrich) رئیس پر سر و صدای مجلس نمایندگان در حدود دو دهه پیش در امریکا گرفته و هالی بارتور (Hale Bartor) فرماندار آلاباما گرفته تا جان بولتون (John Bolton) سفیر پر سر و صدا و جنجالی امریکا در سازمان ملل در این لیست مطرح هستند. ولی هیچ کدام از نظر شخصیتی با معیارهای امریکایی قابل مقایسه با اوباما و در حد او نیستند.
جالب است که حتی بعضی از تحلیلگران امریکایی در دو سه هفته اخیر اخباری را منتشر میکنند مبنی بر این که حزب جمهوری خواه با کمبود کاندید جدی رو به رو است و این مطلب را مورد تاکید قرار میدهند که حزب تا به حال به دلیل درگیریهای درون حزبی قادر نبوده است که افراد را حول محور فرد معنی جمع کند. این از نقاطی است که به اوباما کمک خواهد کرد تا بتواند از شکاف موجود در حزب جمهوری خواه استفاده کند. علاوه بر این تا شخصیتی از درون حزب جمهوری خواه بالا بیاید و در سطح کاندیدای ریاست جمهوری مطرح شود، بعید است که بتواند با میانه بودن شخصیت اوباما رقابت کند.
برای یادآوری نمونه تاریخی باید به جرج بوش پسر توجه کرد. او به لحاظ شخصیتی کاملا با اوباما تفاوت داشت و به همین جهت هم انتخابات دور دوم جرج بوش پسر از مناقشهانگیزترین انتخابات ریاست جمهوری امریکا بود به نحوی که بعضا به طنز گفته میشود که جرج بوش پسر در دور دوم نه توسط مردم امریکا بلکه توسط دیوان عالی کشور انتخاب شد، چون درباره رای ایالت فلوریدا تردیدهایی وجود داشت. شخصیت بوش از نظر داخلی و خارجی تنشزا بود ولی در مورد اوباما چنین وضعیتی وجود ندارد.
اما تنها شخصیت نیست که تعیین کننده وضعیت نهایی کاندیداها خواهد بود. بلکه تیم و افرادی هم که با این دو شخصیت یعنی کاندیدای حزب جمهوری خواه و کاندیدای حزب دموکرات کار میکنند هم مهم هستند.
به نظر میرسد در تیم اوباما دو گرایش وجود دارد. ریچارد ولف (Richard Wolffe ) در کتاب جدید الانتشارش در مورد تیم اوباما سخن از دو گرایش به میان آورده است؛ گروهی که از آنها به عنوان بقاگرایان (Survivalists) نام میبرد و گروه دومی به نام احیاگرایان (Revivalists).
بقاگرایان در پی این هستند که به هر ترتیبی به دور دوم ریاست جمهوری امریکا دست یابند و شرایط را به آرامی به سمتی هدایت کنند که ریاست جمهوری دوباره از آن اوباما شود. اما احیاگرایان به دنبال احیای شعارهای اوباما هستند؛ شعارهایی که او در دور اول مطرح کرد و بعضا به فراموشی سپرده شد. به هر حال به نظر میرسد مجموعه وضعیت تیم و شخصیت اوباما، او را در وضعیت بهتری در مقابل سایرین قرار میدهد.
سیاستها
موضعگیریها و نوع موضعی که هر نامزدی دنبال میکند، سهم قابل توجهی در شکل دادن به وضعیت نهایی انتخابات دارد. تجربه در دهههای گذشته نشان داده است که اصل تعیین کننده و مهمترین مبنا وضعیت داخلی و مخصوصا وضعیت اقتصادی مردم امریکا است که بر روی انتخابات اثر اساسی دارد.
با توجه به این که اوباما در ماههای اول ریاست جمهوری خود با بحران مالی عمیق و گسترده امریکا رو به رو بود که در تاریخ این کشور بی سابقه بود، اما او توانسته است این بحران را مدیریت و از افزایش دامنه بحران جلوگیری کند. آمار و ارقام جدید نشان دهنده این است که اقتصاد امریکا دوره بحرانی خود را پشت سر گذاشته و آمار ماه اخیر نشان میدهد که میزان بیکاری نسبت به ماههای گذشته کمتر شده و به رقم 8.8 درصد رسیده که با توجه به شرایط، مدیریت اوباما را به طور نسبی مورد تایید و حمایت قرار میدهد.
به علاوه در همین زمینه باید به این نکته اشاره کرد که اوباما در عین حال که با چالشهایی از طرف کنگره روبهرو بوده و هست، اما در مجموع برنامههای اقتصادی خود را به پبش برده و اقتصاد امریکا آینده نزدیک نامناسبی را نشان نمیدهد. این هم از عواملی است که به اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آینده کمک خواهد کرد.
حزب جمهوری خواه با توجه به افزایش گرایشهای راست در آن حزب و برآمدن سیاستهای افراطی از جمله جنبش معروف به تی پارتی که فی الواقع جمع افراطیون راست است، در عین تهییج بخشی از افکار جامعه امریکا در شرایط کنونی به نظر میرسد که برنامه اقتصادی چندان منسجمی را ندارد که بتواند ادعا کند که اگر در قدرت بود وضعیت به گونه ای دیگر بود.
در عین حال به نظر میرسد گرایشهای راست افراطی در امریکا با بحران رو به رو است. به طور کلی تفکر راستهای افراطی مبتنی بر نوعی بازخوانی تاریخ امریکا و ارتباط دادن آن با وضعیت فعلی است. واژه تی پارتی هم از تاریخ امریکا و اقدامی که در دوره استقلال این کشور انجام گرفته، نشات گرفته است. سه عنصر بازگشت به اصل(Originalism) ، تبشیرگرایی (Evangelism) و بنیادگرایی (Fundamentalism ) هستههای اصلی تفکر راست افراطی و اصول حاکم بر جنبش تی پارتی را تشکیل می دهند.
این اصول ممکن است در جلب تعدادی از افراد که مخصوصا سرخوردگیهای نژادی، طبقاتی و اقتصادی دارند کمک کند اما قادر به تولید سیاستهای مشخصی نیست. به همین جهت حداقل در شرایط فعلی موقعیت حزب دموکرات بهتر است. چرا که هم مشکلات عظیم دو سال گذشته را پشت سر گذاشته و هم چارچوبهایی برای مدیریت اقتصادی تعریف کرده و دنبال میکند.
در مجموع با توجه به آن چه گفته شد، با اعلام کاندیداتوری اوباما انتخابات سال 2012 امریکا شروع شده است. در انتخابات شروع را میدانیم اما هیچ گاه نمیتوانیم از نتیجه و پایان مطمئن باشیم. یک اتفاق، یک حادثه، یک اشتباه، یک افتضاح، یک بحران ممکن است بر مسیر انتخابات اثرات عمده بگذارد اما با در نظر گرفتن شرایط فعلی و مخصوصا فقدان شخصیت برجسته ای در طرف مقابل، وضع اوباما به نظر مناسبتر میآید.
این را هم باید یادآوری کنیم که شخصیتی مانند سارا پیلین که برای گروههای راستی حالت ستاره پیدا کرده بود میدرخشید، در درون جناح راست با رقیبی به نام میشل بچمن (Michele Bachmann) رو به رو شده است که حالت خاص و انحصاری خانم پیلین را به هم زده است. برآمدن این ستاره جدید نومحافظه کاری در مجموع به افول نومحافظه کاران بیشتر کمک میکند. چون شکافی را در درون آنها نشان میدهد و ممکن است این مسئله به موقعیت اوباما کمک کند اما زمان زیادی تا انتخابات در نوامبر 2012 باقی مانده است.
نظر شما :