از هند برای نزدیکی به ایران استفاده کنید
ديپلماسى ايرانى: ایالات متحده برای مهار برنامه هستهای ایران به ابزار تحریم متوسل شد. داستان تحریم هم روایت امروز و دیروز نیست. از 1979 میلادی تاکنون که انقلاب اسلامیایران رخ داد تا همین امروز این کشور تحریمها را تجربه کرده است. گاه دلیل این تحریمها مخالفت ایران با سیاستهای آمریکا در منطقه بوده و در چند سال اخیر هم موضوع برنامه هستهای ایران بود. چهارمین قطعنامه علیه ایران و برنامه هستهای این کشور همین چند ماه پیش در تابستان به تصویب اعضای شورای امنیت رسید، قریب به شش ماه از توسل غرب به انواع تحریمها میگذرد و با وجود تمام سر و صداهای غرب به نظر میرسد که رضایتی در ساکنان کاخ سفید و قاره سبزنشینها مشهود نیست. اکنون با وجود التهاب در خاورمیانه تحلیلگران به واشنگتن هشدار میدهند که بازی با ایران را نباید با آتش ادامه دهد.
روزنامه امریکایی کریستین ساینس مانیتور در این خصوص مینویسد: ایالات متحده و ایران میتوانند متحدانی استراتژیک برای خود باشند البته در این میانه به یک میانجی نیاز دارند که میتواند هندوستان باشد. این روزنامه در ادامه مینویسد:
تحریمهای جدیتر و تهدیدهای نظامی نمیتواند در برنامه هستهای ایران راهگشا باشد. آنچه که غرب به واقع به آن نیاز دارد رویکردی جدید است. در این فضا هندوستان میتواند به ایران و آمریکا کمک شایانی کند. بن بست در پرونده هستهای ایران همچنان ادامه دارد. واشنگتن متحدان استراتژیک خود در منطقه را تا بناگوش مسلح کرده و البته در فضای داخلی ایالات متحده نیز، همگان به دنبال تشدید تحریمها هستند.
برخی حتی از توسل به گزینه نظامی برای مهار ایران سخن میگویند. هیچ کدام از این گزینهها تاکنون جواب نداده است. امریکاییها سر خود را با دوستانشان در خاورمیانه و منطقه خلیج فارس گرم کرده و قدرت نفوذ ایران را نادیده گرفته اند. با این همه ندیدن ایران به معنای نبودن این کشور نیست. تحریمها دورتادور تهران را فراگرفته اند اما روسیه، ترکمنستان، چین و حتی دلالهای اقتصادی این خلا را برای تهران پر کرده اند.
بیشک تحریمها و تهدیدها میتواند برنامه هستهای ایران را تا اندازه ای به تعویق بیندازد اما نمیتواند آن را کاملا نابود کند. تحلیلگران هشدار میدهند که ایران در صورت تشدید فشارها میتواند کانال هرمز را به گرو بگیرد و البته با اهرم سیاست در منطقه هم بسیار مانور دهد. آمریکاییها باید بدانند که حمایت از انچه که اپوزیسیون در ایران میخوانند و البته معترضان به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری 2009 هستند، ره به جایی نمیبرد و تنها به تنش بیشتر در روابط دولتها منتهی میشود. در شرایطی که آمریکا در افغانستان و عراق گرفتار است بهتر است خود را با درگیری با تهران گرفتارتر نکند. یک راه دیگر وجود دارد: نزدیکی زیرکانه.
ایالات متحده خود را برای خروج از عراق مهیا میکند و در غیبت سربازان آمریکایی میتواند این نقش را به ایرانیها با نفوذ بالا در ساختار سیاسی عراق محول کند. در افغانستان، بیش از 70 درصد از نیازهای اولیه و نظامی سربازان امریکا و ناتو از شمال پاکستان به کابل و دیگر مناطق میرسد. این راه تنها راه برای انتقال کالا به افغانستان است. در پاکستان اما در اغلب موارد کاروانهای ناتو هدف قرار میگیرند و خسارتهای بسیاری به ارتش ایالات متحده و ناتو وارد میکنند.
بازی دو سر منفعت!
در شرایطی که ایران و آمریکا ارتباط حسنه ای با هم برقرار کنند، انتقال تجهیزات آمریکایی به افغانستان هم آسانتر خواهد شد. در شرایطی که تهران و واشنگتن تا حدی از تنش در روابط بکاهند حضور ایران میتواند بر مخالفان آمریکا در افغانستان هم تاثیرگذار باشد و آنها را وارد بازی تعامل کند. اتحاد واشنگتن – تهران، چین را هم به حاشیه خواهد راند. امریکا مدتهاست که نگران تقلاهای چین در جنوب و شرق آسیاست. سخنانی در خصوص توافقنامههای ایران، چین و پاکستان به گوش میرسد و آمریکا باید دست بجنباند تا دیر نشده ایران را از دست رقبا برباید. در این بازی برای ایران هم منافعی نهفته است.
بنا برآمارهای جهانی ایران سه میلیون معتاد دارد که از افغانستان تغذیه میشوند. حضور طالبان در مرزهای شرقی ایران هم میتواند برای دولتمردان ایرانی دردسر ساز باشد. ایران میتواند با کمک ایالات متحده ثبات خود را تامین کند و البته به ثبات افغانستان هم کمک شایانی بکند. همزمان ایران میتواند مطمئن باشد که آمریکا در عراق و خلیج فارس برای این کشور دردسری درست نخواهد کرد. ایران در منطقه موقعیت ژئوپولیتیک بسیار خوبی دارد و نزدیکی ایالات متحده به این کشور میتواند بازی دو سر برد برای آمریکا باشد.
به ایران هم حق بدهید
ایالات متحده به شدت نگران برنامه هستهای ایران است. در شرق ایران سربازان امریکایی افغانستان را در اختیار دارند، در غرب آمریکا است و عراق، در شمال آذربایجان و آسیای مرکزی است با سیطره سربازان آمریکایی در آن و در جنوب هم متحدان عرب آمریکا تمام مسلح در برابر ایران قد علم کرده اند. در این فضای ملتهب که آمریکا با نظامیگریهایش خلق کرده به ایران برای دستیابی به تسلیحات هستهای حق نمیدهید؟ اگر واشنگتن این سایه سنگین خود را از فراز ایران بردارد بی شک تهران نیز اصراری برای دستیابی به تسلیحات هستهای نخواهد داشت. واشنگتن از گروههایی مانند مجاهدین خلق (منافقین) و جندالله حمایت میکند و همین مساله باب کینه تهران از کاخ سفید را مفتوح نگاه داشته است.
نقش هند در میان ایران - آمریکا
هندوستان سالهاست که متحد استراتژیک ایالات متحده است. در دهه نود، دهلی نو و تهران هم روند افزایش همکاریها را آغاز کردند. طالبان حلقه اتصال میان ایران و هندوستان بود، هر دو این کشورها مخالفت با این گروه را ابزاری برای نزدیکی به هم کردند. البته در سال 2005 میلادی، هند تحت تاثیر فشارهای آمریکا به ضرر ایران رای داد.
آمریکا با رای منفی هند به ایران دستاوردی کسب نکرد اما رابطه میان دهلی نو و تهران را برای مدتی به کما برد. واشنگتن حتی با توافقنامه انتقال گاز ایران – هند و پاکستان هم مخالف است. این خطوط گازی میتواند دهلی نو و اسلام آباد را به هم نزدیک کند. اخیرا بانک منطقه ای مشترک میان هند و ایران تحت فشارهای غرب تعاملهای مالی با تهران را به حالت تعلیق درآورده است. بر اساس این تصمیم، دهلی نو اعلام کرده که اعضای این اتحادیه بانکی آسیایی نمیتوانند از طریق این بانک، پول خرید نفت از ایران را پرداخت کنند.
با این همه هند و ایران سابقه روابط استراتژیک عمیقی با هم دارند. هر دو این کشورها به دنبال خلق فضایی در افغانستان هستند که این کشور را از سیطره کامل پاکستان درآورند. در 2008 حجم مراودهای مالی میان این دو کشور به 30 میلیارد دلار رسیده بود. در 2009 هم ایران دومین کشور صادر کننده نفت خام به هند بود. هندوستان به دنبال توافقنامه ای با تهران است که بتواند در قالب آن در بخش گازی ایران هم سرمایه گذاری کند. ایالات متحده میتواند به کمک نیاز ایران به سرمایه گذاری هند و همزمان نیاز دهلی نو به نفت و گاز تهران، با ایرانی رابطه برقرار کند که در منطقه پر التهاب خاورمیانه بسیار حرف برای گفتن دارد و البته خواهد داشت.
نظر شما :