لطفا دست از تهديد برداريد
ديپلماسى ايرانى: اميدوارىهايى مبنى بر اين که ايران در 15 نوامبر بر سر برنامه هستهاىاش بر سر ميز مذاکره با گروه 5+1 باز گردد، به وجود آمده است. اگر چه شايد تا آن موقع پرسشهاى بيشترى بر سر اهداف برنامههاى هستهاى ايران نيز به وجود بيايد. غربىها ابراز اميدوارى کردهاند که اين گفتوگوها بتواند زمينهساز پروسه رو به جلويى براى حل ديپلماتيک مسئله هستهاى ايران باشد. شايد هم به جايى برسند که ببينند کنترل اين پرونده از دستشان خارج شده و نيازمند آلترناتيوى براى هماهنگىهاى بعدى براى ايجاد اعتمادسازى هستند.
اما روزنامه نيويورکتايمز در آستانه مذاکرات نشانههاى بدى را منتشر کرده است. بر اساس اين گزارش بحثهايى در کاخ سفيد در گرفته که نشان مىدهد امکان استفاده از گزينه نظامى بيش از پيش مورد بحث قرار گرفته است. اين خبرى است که دنيس راس چند روز پيش در سخنرانىاش در آيپاک بيان داشته است. وى در اين باره گفت: «اما ايران بداند اگر بخواهد به موضع مبارزهطلبى فعلىاش با وجود اين که شاهد توقف رشدش است و اقتصادش نيز آسيب ديده، ادامه دهد اين صحبت باراک اوباما را نيز مد نظر داشته باشد که بارها گفته است که ما مصميم در هر حالتى مانع دستيبابى ايران به سلاح هستهاى شويم.»
ايران يک پاسخ ساده مىتواند به آقاى دنيس راس بدهد: حرکت آنها بسيار مخرب و صرفا خطرآفرين است در اين صورت چگونه مىتوانيم پشت ميز مذاکره بنشينيم، آيا مىتوانيم؟
اين فکر که گزينه جنگ روزى ميز گفتوگوها قرار بگيرد تا فشار بيشترى به ايران وارد شود تا پشت ميز مذاکره بنشيند و معادلات تازهاى رقم بخورد، مىتواند چندان درست از آب در نيايد. ايران مىتواند در پاسخ به اين تهديدها بگويد که در سايه تهديدهاى نظامى پاى ميز مذاکره نمىنشيند و شروطى بگذارد از جمله اين که امريکا بايد سياستهاى رياکارانهاش را کنار بگذارد. شايد استفاده از گزينه تهديد نظامى با توجه به چالشها و محدوديتهاى فعلى امريکا چندان اعتبارى نداشته باشد. صحبت از گزينه نظامى کردن مىتواند ديگر گزينهها را نيز به محاق ببرد و ايجاد اعتماد واقعى را نيز غير ممکن سازد و تصميمگيرىها را بىنهايت سخت کند. صحبت از جنگ زمانى مىتواند کارساز باشد که اجماع کلى حداقل بر سر اعمال تحريمها به وجود بيايد، ما نبايد چون چند کشور در تحريمهاى ايران اقدام کردند در اجرا و تاثيرگذارى تحريمها اغراق کنيم در حالى که هنوز بسيارى حاضر به همراهى با ايالات متحده نيستند و نمىتوانند بپذيرند که جنگ ديگرى در خاورميانه به رهبرى امريکا در بگيرد.
از اين بدتر فکرى وجود ندارد. بزرگترين خطر زمانى خواهد بود که وقتى مىگوييم جنگ گام بعدىاش بىشک خط و نشانهايى خواهد بود که طرف مقابل نيز برايتان خواهد کشيد – چيزى که ما چند ماه پيش نسبت به آن هشدار داده بوديم – و آن گاه وارد همان سناريويى مىشويم که از ابتداى دهه نود با عراق آغاز کرديم و آخرش به يک جنگ حقيقى ختم شد. وقتى يک بار گزينه نظامى روى ميز بيايد ديگر نمىتوان به هيچ وجه آن را به آسانى کنار زد. تنها نشانى که از تهديد نظامى طرف مقابل استنباط مىکند، پيچدهتر شدن اوضاع براى گامهاى بعدى در آينده مناسبات است و او نيز در نتيجه تهديد نظامى متقابلى مىکند. تهديد نظامى از هر چيزى مىتواند شروع شود از به رخ کشيدن موشکهاى پاتريوت تا حمله هوايي. چيزى که همه کارشناسان بر آن تاکيد دارند اين است که اگر ايالات متحده آمادگى عملى ساختن هر گونه تهديد نظامى ندارد – که واقعا ندارد – پس نبايد اين تهديد را هم مطرح کند. از اين رو در سخنرانىها نيز صحبت از تهديد نظامى کردن مىتواند عواقب بسيار خطرناکى در پى داشته باشد.
اگر واقعا مشاوران کاخ سفيد قصد دارند گزينه نظامى را بر روى ميز بياورند، فورا هم راه حلى براى تبعات منفى آن ارائه دهند. چرا که امريکا نمىتواند از اين تهديد به عنوان ابزارى براى معامله با ايران استفاده کند. چنين کارى حتى مىتواند اجماع جهانى بر سر تحريمهاى ايران را نيز تحت تاثير قرار دهد و اين مسئله کار را بيش از پيش سخت خواهد کرد. همچنين چنين کارى مىتواند هر گونه پروسه ديپلماتيکى را نيز از بين ببرد و کار را به جاهاى بدتر بکشاند. واکنش در برابر اين حرکت در گام بعدى استفاده از اهرامهاى فشار چماقى خواهد بود که مىتواند يک جنگ غير ضرورى و غير قابل پيشبينى را در بر داشته باشد. شايد هنوز لازم باشد براى جلوگيرى از عکسالعملهاى دردآور و پيشبينى موقعيتهايى که بتواند موفقيتهاى فورى به وجود بياورد از تاکتيکهاى منطبق بر استراتژى واقعى استفاده شود. شايد بازهاى امريکايى براى اين که حرکتى کرده باشند از روى سر خوشى پيشنهادهايى بدهند اما توجه داشته باشند در اين صورت بايد هزينه واقعى اين استراتژى را نيز بپردازند. اميدواريم هيچ گاه آن زمان نيايد.
منبع: فارين پاليسى
نظر شما :