به رغم مخالفت اعراب، چشمها به خانه آیت الله سیستانی دوخته شده است
دیپلماسی ایرانی: این روزها همه چشمها به نجف دوخته شده است. به خانه آیتالله سیستانی و دخالت دوباره وی برای تعیین نخستوزیر جدید عراق. حتی امریکاییها نیز دست به دامن آیتالله شدهاند. آیت الله سیستانی تا کنون سکوت کرده است. ایشان به هیچ وجه مایل نیست وارد کارزار سیاسی شود و در درگیریهای سیاسی احزاب و جریانها که هر کدام برای خود ادعایی دارند، تصمیمی بگیرد.
آیت الله سید محمد سعید حکیم، از مراجع چهارگانه عراق در دیدار اخیرش با مسئولان عراقی تاکید کرده است که ما سیاستمداران عراقی را انسانهای پختهای میدانیم و عرصه سیاسی را به آنها واگذار کردهایم. ما نمیخواهیم وارد این کارزار شویم چرا که شماها را انسانهای عاقلی در سیاست میدانیم.
با این حال این موضوع باعث نشده که فشارها به مرجعیت نجف و شخص آیت الله سیستانی کاسته شود. تا کنون آقای سیستانی خویشتنداری کرده و حاضر نشده پا پیش بگذارد. اگر چه با همه رهبران سیاسی از سید عمار حکیم گرفته تا نوری مالکی و ایاد علاوی و نمایندگانشان همگی دیدار داشته است اما در تمام این دیدارها تنها به پند دادن و فشار به آنها برای حل اختلافات تاکید کرده و خواسته است که به بحران پیش آمده بر سر تشکیل حکومت هر چه سریعتر خاتمه دهند.
در این میان منابع آگاه به دیپلماسی ایرانی اطلاع دادند که آیت الله سیستانی هشدار داده است که در صورتی که اختلافها حل و فصل نشود مرجعیت به خاطر مردم و سختیهایی که متوجه آنان است، دخالت در تشکیل حکومت را امری گزیرناپذیر میداند.
مشابه این اتفاق در زمان نخستوزیری ابراهیم جعفری نیز افتاد. ابراهیم جعفری نیز در سال 2006 حاضر نبود از قدرت کنار برود و بر این که مجددا نخستوزیر شود، تاکید داشت. در آن سال نیز جورج بوش، رئیس جمهوری وقت امریکا به آیت الله سیستانی نامه نوشت و از او خواست که در تشکیل حکومت دخات کند. البته ایشان خوب میدانست چگونه باید دخالت کند تا حساسیتی ایجاد نشود. در آن موقع ایشان حسن کاظمی قمی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در بغداد را به حضور پذیرفت و از او خواست که تهران به ابراهیم جعفری فشار بیاورد تا از اصرارش بر پست نخستوزیری کوتاه بیاید. فشار ایران در آن موقع جواب داد و جعفری مجبور به کنارهگیری شد. اکنون نیز پیشبینی میشود، آیت الله سیستانی اگر تصمیم به دخالت بگیرد همین سیاست را پیش بگیرد و با ظرافت خاصی در تشکیل حکومت تاثیر بگذارد.
در این میان سه موضع از سه بازیگر اصلی عرصه سیاسی عراق قابل رویت است؛ ایالات متحده امریکا، ایران و کشورهای عربی که در راس آنها عربستان سعودی، اردن و سوریه قرار دارند.
ایالات متحده امریکا
حقیقت این است که ایالات متحده چندان تمایلی به دخالت آیت الله سیستانی ندارد. امریکا قبل از هر چیز خود را حلال مسائل و مشکلات میداند. اما تا زمانی که کاردش برشی داشته باشد. مقامات امریکایی در سطح عالی تا کنون سه بار به بغداد آمدهاند تا شاید بتوانند راه حلی برای این برون رفت، بیابند. اما هر سه بار ناکام ماندند چرا که عمق اختلافها به اندازهای عمیق است که هیچ کدام از طرفها حاضر به شنیدن توصیههای امریکا نیستند. ایاد علاوی که همواره گفته میشد مورد حمایت امریکا است، چنان از در مخالفت با همکاری با مالکی در آمده که فشارهای امریکا تا کنون راه به جایی نبرده است. نوری مالکی آن قدر بر حفظ مسند نخستوزیری اصرار دارد که حتی تلفن جو بایدن به او و خواهشش برای صرف نظر از این پست اصلا اثری در وی نگذاشته است. ائتلاف ملی نیز به طور کل با دخالت امریکا در تشکیل دولت مخالف است چرا که اصولا بر این اعتقاد است که امریکاییها قصد ندارند دولتی فراگیر با مشارکت همه جریانها تشکیل دهند بلکه دولت مورد حمایت آنها دولتی است که تنها به فکر منافع ایالات متحده است. دولتی که ائتلاف ملی در آن نقشی ندارد و نقش کردها نیز در آن کمرنگ است.
از سوی دیگر ایالات متحده خود را مهیای خروج از عراق کرده است. از ابتدای ماه آینده میلادی عملیات خروج نیروهای امریکایی از عراق آغاز میشود و خلاء تشکیل نشدن حکومت باعث شده تا امریکاییها بیش از پیش نگران آینده عراق و امنیت آن باشند. آنها آبروی خود را بر سر عراق به قمار گذاشتهاند و نمیخواهند این آبرو به این سادگی برده شود.
از این رو راه چارهای برای امریکاییها نمیماند که دست به دامن کسی شوند که بیشترین احترام را برای تمام جریانهای سیاسی عراق دارد؛ یعنی آیتالله سیستانی. به همین دلیل هم به توصیه جو بایدن، اوباما مجبور میشود که به ایشان نامه بنویسد و از او بخواهد که برای خروج از بحران تشکیل حکومت وارد عمل شود.
دفتر آیت الله سیستانی وجود این نامه را تکذیب کرده است. ولی به نظر میرسد قصد ایشان این است که اولا واقعا همه احساس نیز کنند که باید او دخالت کند و ثانیا همه زمینهها برای دخالت او مهیا باشد تا بعدا اگر تصمیمی در این زمینه گرفته شد، کسی خردهای نگیرد و به مرجعیت توهینی نشود. شاید برای همین است که آیتالله گمان میکند هنوز وقت دخالتش نرسیده چرا که هنوز برای بسیاری کارد به استخوان نرسیده است.
از طرفی اگر بنا باشد ایشان تنها به تقاضای امریکا دخالت کند، ممکن است این حرکتش مورد سوء تفاهم قرار بگیرد و زمینههای توهین به مرجعیت فراهم شود.
کشورهای عربی
کشورهای عربی بر خلاف ظاهر آرامشان که گمان میرود، سکوت کردهاند، نسبت به دخالت آیت الله سیستانی به شدت بیمناکند. نگاهی به روزنامههای عربی بیندازیم بهتر در مییابیم که چقدر کشورهای عربی از دخالت مرجعیت شیعه نجف در تشکیل دولت آینده عراق هراسانند.
روزنامه الوطن چاپ عربستان سعودی یکی از این روزنامهها است. این روزنامه در شماره روز چهارشنبه 11 اوت خود در یادداشتی به شدت انتقادی از این که باراک اوباما به آیت الله سیستانی نامه نوشته انتقاد کرد و آن را زیر پا گذاشتن حقوق ملت عراق دانست. این روزنامه بیاعتنا به پاسخ دفتر آیت الله سیستانی مبنی بر عدم دریافت نامهای از اوباما شخص آیت الله سیستانی را مورد اتهام قرار داد و مدعی شد: ایشان میخواهد اصول ساختار سیاست در عراق را که در قانون اساسیاش بر جدایی دین از سیاست تاکید شده، زیر پا بگذارد و صرفا بر اساس دیدگاههای مذهبی برای حکومت آینده عراق تصمیم بگیرد.
روزنامه الشرق الاوسط که جزء سه روزنامه پرتیراژ کشورهای عربی محسوب میشود نیز در مقالات متعدد از این که چنین نامهای از سوی اوباما نوشته شده، به شدت انتقاد کرد و از این که جریانهای سیاسی عراقی این قدر تنگنظرند و برای کشور مصلحتاندیشی نمیکنند که بتوانند یک دولت فراگیر تشکیل دهند، آنها را بیعرضههایی خواند که تجربه دموکراسی در عراق را با شکست مواجه خواهند کرد.
دبیر تحریریه روزنامه الشرق الاوسط نیز در یادداشتی جداگانه دخالت مرجعیت شیعه نجف در تشکیل حکومت آینده را بدعتی دانست که میتواند به ادعای او ساختارشکنی باشد و آینده عراق را تحت تاثیر قرار دهد.
حقیقت این است که کشورهای عربی به هیچ وجه مایل نیستند که کار به جایی برسد که مرجعیت نجف راه پایانی برای مشکلات عراق ترسیم کنند. آنها میلیونها دلار خرج کردند تا گروههای سنی را با هم متحد کنند، بر راس آنها یک شیعه سکولار را قرار دادند تا برای شیعیان حفظ ظاهری باشد، تا در نهایت او را به ظاهر نخستوزیر کنند تا کشوری متمایل به آنها تشکیل دهد و بعثیهای معتدل را نیز ترغیب کردند که از این ائتلاف حمایت کنند تا به ادعای آنها حقوق سنیان در حکومت آینده صد در صد تضمین شود. اگر به یاد بیاوریم، طارق الهاشمی و ایاد السامرائی از رهبران فهرست العراقیه بلافاصله پس از اعلام نتایج انتخابات تقسیم قدرت در عراق را بدین گونه تشریح میکردند که ریاست جمهوری و نخستوزیری باید به ائتلاف آنها برسد و در نهایت اگر تشخیص داده شد ریاست پارلمان به کردها داده شود.
گذشت زمان و نمایان شدن اختلافها نشان داد که العراقیه نمیتواند آرزوی 7 ساله اعراب را جامه عمل بپوشاند. گذشت 5 ماه از انتخابات عمق اختلافها را بیش از پیش نشان داد. حتی دیدار اعضای فهرست العراقیه با آیتالله سیستانی نیز نتوانست برای آنها نفعی در بر داشته باشد.
حال دخالت مرجعیت که قطعا به نفع جریان آنها رای نخواهد داد چرا که العراقیه نماینده جریان سنی است و قطعا خواستههای بسیاری دارد که عموما برگرفته از اندیشههای طائفهای است، باعث خواهد شد تمام آرزوهای اعراب نقش بر آب شود. نه سنیها قدرت را قبضه خواهند کرد، نه بعثیها امکان نفوذ در حکومت آینده را خواهند یافت و نه مرجعیت در نهایت به حاشیه رانده خواهد شد.
جمهوری اسلامی ایران
قطعا جمهوری اسلامی ایران که یک حکومت دینی مبتنی بر اصول روحانیت است از دخالت مرجعیت شیعه در تشکیل حکومت استقبال خواهد کرد. تهران همواره رابطه نزدیکی با حوزه نجف داشته و مقامات ایرانی از معدود مقامهای جهان هستند که اجازه دیدار با مراجع نجف را دارند. در بیشتر موارد نیز جمهوری اسلامی ایران با سیاستها و توصیههای حوزه نجف هماهنگ عمل کرده است. مقامات ایرانی همواره دیدار با آیتالله سیستانی را از اولویتهای سفرهای خود به عراق قرار میدهند و در مسائل مرتبط با عراق با آنها مشورت داشتهاند.
اکنون نیز جمهوری اسلامی ایران رابطه تنگاتنگ خود را با حوزه حفظ کرده است. سفیر ایران و کنسولگری ایران در نجف اشرف و کربلا به طور مرتب با دفاتر مراجع در ارتباطند.
هماهنگی ایران با حوزه نجف، ایران را بر آن میدارد که به طور قطع از وارد شدن مرجعیت برای حل بحران پیش آمده در عراق بر سر تشکیل حکومت استقبال کند به خصوص که به خوبی واقف است که اولویت مرجعیت همواره حفظ کیان و حقوق شیعیان بوده است.
نظر شما :