الگوی تعامل غرب و ایران در دولت دهم

همکاری‌های مرحله‌ای با ایران ادامه خواهد یافت

۲۶ مرداد ۱۳۸۸ | ۱۵:۲۶ کد : ۵۲۹۷ گفتگو
گفت‌وگوی دیپلماسی ایرانی با دکتر ابراهیم متقی، استاد دانشگاه و تحلیل‌گر مسائل ایران و امریکا
همکاری‌های مرحله‌ای با ایران ادامه خواهد یافت

رابرت گیتس، وزیر دفاع امریکا طی دیدار اخیر خود با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل تاکید کرد که دولت ایران تنها تا نیمه ماه سپتامبر سال جاری برای آغاز مذاکره پیرامون برنامه‌های هسته‌ای آن کشور فرصت خواهد داشت.

گفت و گوی دیپلماسی ایرانی با دکتر ابراهیم متقی، استاد دانشگاه و تحلیل‌گر مسائل ایران و امریکا:

روز گذشته ( دوشنبه) مراسم تنفیذ آقای احمدی نژاد برگزار شد. با آغاز به کار دولت دهم فضای تعامل ایران و امریکا را چطور ارزیابی می‌کنید؟
حضور سفیران چند کشور اروپایی در این مراسم نشانه آن است که کشورهای مختلف فضای موجود در ایران را به صورت دوفاکتو* مورد پذیرش قرار داده‌اند.

به طور کلی امریکاییان همانند زمامداران اروپایی دارای رویکرد عمل‌گرا هستند. عمل گرایان تاکید دارند که چه کسی قدرت موثر را دارد و به نوعی همکاری باید با کسانی انجام گیرد که ساختار و قدرت موثر را در ارتباط با نظام سیاسی کشورها در اختیار دارند. بنابراین فرایند مربوط به تعامل ایران و امریکا و الگویی که طی ماه‌های گذشته شکل گرفت در آینده نیز ادامه خواهد یافت.

البته این روند با کندی بیشتری همراه خواهد شد و از همه مهمتر این که سطح تعامل در مقیاس الگوهای پیش بینی شده قبلی کاهش پیدا خواهد کرد اما در عین حال کسانی که دارای رویکرد عمل‌گرا بوده و می خواهند که مشکلات منطقه‌ای خود را در فضای بحرانی ترمیم کنند، ناچار به همکاری‌های مرحله‌ای هستند. یعنی زمانی که پذیرش واقعیات سیاسی در قالب دوفاکتو انجام می‌گیرد طبیعی است که تعامل نیز در راستای اهداف تاکتیکی شکل خواهند گرفت.

امریکاییان در راستای اهداف تاکتیکی خود تعامل با ایران را در حوزه‌های کم شدت آغاز خواهند کرد.

تحلیل شما از فرصت دو ماهه به ایران که در ماه سپتامبر به پایان می رسد چیست و این فرصت در گزیش راهکارهای بعدی برای تعامل ایران و غرب چه تاثیراتی خواهد داشت؟
در ماه سپتامبر اجلاسیه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی برگزار می‌شود. تاکید امریکاییان و اروپاییان در پایان فرصت در ماه سپتامبر به عنوان نقطه عطف تصمیم گیری در ارتباط با فعالیت‌های هسته‌ای ایران است، اگرچه شورای حکام تاکید بر این دارد که ایران قطع نامه های 1696، 1737،1747 و 1803 را مورد پذیرش قرار دهد اما واقعیات مربوط به رفتار سیاست خارجی ایران چه در گذشته و چه در شرایط موجود بیانگر آن خواهد بود که موضوع تعلیق مورد پذیرش تهران نخواهد بود.

بنابراین کشورهای غربی به هیچ وجه با استفاده از الگوی فرادستی و تهدید برای وادارسازی ایران در حوزه‌های مربوط به مسائل امنیتی به نتیجه نخواهند رسید؛ علت عمده این موضوع نیز حمایت روح عمومی ایران از مسائل فراگیر امنیت ملی است.

ممکن است جامعه در ارتباط با مسائل سیاست داخلی اختلاف‌هایی داشته باشد و این اختلافات جدی و طولانی باشد اما عقلانیت مربوط به جامعه و نخبگان سیاسی ایران بیانگر این است که حوزه‌های مربوط به امنیت ملی و نقشی که ایران در سیاست بین المللی ایفا می‌کند را در قالب مقاومت در برابر فشارهای جهان غرب تنظیم کند.

آیا با خاتمه این فرصت دوماهه و عدم پاسخ ایران به درخواست مذاکره با غرب، گزینه‌های جدی تری در قبال ایران تنظیم خواهد شد؟
طبعا دو موضوع امروز با هم پیوند یافته که در آینده نمی‌تواند این دو موضوع در ارتباط با یکدیگر ادامه داشته باشد؛ یک موضوع مربوط به سیاست داخلی است. این حوزه مربوط به نهادهای اجتماعی، شخصیت‌ها و نخبگان و روح عمومی جامعه ایران است. وجدان عمومی در این خصوص اعلام نظر می‌کند اما بحث مربوط به سیاست خارجی به گونه‌ای است که دولت (STATE) نماینده عمومی کشور در روند تامین منافع ملی است، بنابراین الگوی فرا دستی امریکا و به ویژه اروپا در شرایط موجود نمی‌تواند مورد پذیرش نخبگان و همچنین شهروندان جامعه ایرانی قرار گیرد.

سیاست‌هایی که امریکا و اروپا در مورد ایران در پیش گرفته بودند معطوف به الگوی کنترل غیر مستقیم بوده است، یعنی این که اجلاسیه 1+5 را برگذار می‌کردند و از طرف دیگر سولانا را به عنوان کمیساریای روابط خارجی اتحادیه اروپا درگیر مذاکره با ایران می کردند.

امروز حتی نباید ایران به الگوی قدیم رضایت داشته باشد. این اروپا و امریکا هستند که باید الگوهای خود را در برابر ایران منعطف‌تر کنند چراکه تهاجمی کردن در حوزه سیاست خارجی طبعا منجر به عقب نشینی هیچ دولتی در ایران نخواهد شد. در واقع این موضوع ربطی به دولت خاصی ندارد و مربوط به روح عمومی جامعه ایران است.

بنابراین ممکن است دولت‌های غربی مواضع تندی را در ابتدا مقابل ایران آغاز کنند اما این مواضع به ناچار تغییر خواهد کرد.

سخنان وزیر خارجه امریکا در مورد تقویت چتر دفاعی این کشور در بین متحدانش در خاورمیانه آیا می‌تواند نشانه‌ای از اقدامات تند غرب در برابر سکوت ایران برای آغاز مذاکرات هسته‌ای باشد؟
چتر دفاعی منطقه‌ای در ادامه چتر دفاع اروپایی است؛ این الگو را امریکاییان از سال های دهه 1980 پیگیری کردند. قابلیت‌های فنی و توان اقتصادی آنها نیز ایجاب نمی‌کند که بتوانند حداقل تا سال 2015 این چتر را سازماندهی کنند اما هر زمان که چنین قابلیتی را بدست آورند طبیعتا تعللی در برنامه ریزی‌های امنیتی مربوط به خود نخواهند داشت، به این دلیل که کشورهای عربی نیز سیاست‌های نسبتا همگونی با امریکاییان دارند.

از دیدگاه بسیاری از کشورهای عربی به ویژه عربستان، اردن، مصر و امارات عربی متحده ایران از قدرت برتری در منطقه برخوردار شده و آنها تلاش می کنند تا موقعیت ایران را موازنه کنند. بنابراین فضای موجود فضایی نخواهد بود که امریکاییان توان ایجاد سپر دفاع منطقه‌ای را داشته باشند یا در برنامه‌ریزی‌های دفاعی خود حداقل از سال 2009 تا 2012 به هیچ وجه در برنامه‌های اجرایی‌شان وجود نخواهد داشت.

موضع اسرائیل با خاتمه فرصت دو ماهه اعطا شده به ایران چگونه خواهد بود؟ آیا اسرائیل و امریکا برای برخورد با ایران پس از ماه سپتامبر بیشتر به یکدیگر نزدیک می‌شوند؟
طبیعتا امریکاییان در دولت اوباما سیاست اسرائیلی‌ها را در به صورت جدی مورد پذیرش قرار نمی‌دهد. آنها می‌دانند که بخش عمده‌ بحران خاورمیانه ناشی از عدم موازنه قدرت در منطقه است. عدم موازنه‌ای که ناشی از برتری و اقدامات یک جانبه اسرائیل در منطقه محسوب می‌شود. بنابراین اسرائیلی‌ها فشارهای خود را برای گسترش محدودیت‌های بین‌المللی علیه ایران پیگیری می‌کنند اما طبیعی است که امریکا در دولت اوباما تسلیم چنین فشارهایی نخواهد شد و از همه مهمتر اینکه رهبری فعلی اسرائیل را مجموعه‌های تندرویی می‌دانند که با ابتکار صلح خاورمیانه و تشکیل دو دولت در منطقه مخالفت می‌کنند. به این ترتیب اسرائیل نمی‌تواند عامل رادیکالیزه کردن فضای ارتباطی امریکا و ایران شود.

از سوی دیگر امریکاییان توانسته‌اند به یک موفقیت نسبتا موثر دست یابند، موفقیتی که مربوط به ایجاد مواضع مشترک میان آنها و برخی دولت ‌های عربی است. یعنی ائتلاف موجود ائتلاف عربی- اسرائیلی است که می‌تواند علیه سیاست‌های منطقه‌ای دولت ایران تنظیم شده باشد.


*دوفاکتو: اصطلاحی به زبان لاتین هم‌معنای به راستی در زبان فارسی است. در ادبیات بین‌المللی و در سازمان ملل متحد از این لغت به طور رسمی استفاده می‌شود. معنی لغوی آن در واقع، در حقیقت، و در عمل (بالفعل) است که در اصطلاح حقوقی معادل غیر رسمی و آن‌چه که عملاً وجود دارد به کار می‌رود. در مقابل، اصطلاح دو ژور (de jure) که از نظر لغوی در علم نظری و در عالم فرض است معادل رسمی، قانونی، مشروع به کار می‌رود.


نظر شما :