شب با سران قوا مهمان آقاى خامنهاى بوديم
شنبه ٤ مرداد ١٣٦٥/ ١٨ ذيقعده ١٤٠٦/ ٢٦ جولاى ١٩٨٦
فرزندم مهدى براى آموزش نظامى و رفتن به جبهه همراه آقاى رحمانى- پاسدارم- عازم اردوگاه بود. عفت مادرش صابرانه او را بدرقه کرد و قرآن گرفت و صدقه و دستور کشتن گوسفند داد. وضع روحى مهدى با اينکه ١٧ سال بيشتر ندارد، کاملا عادى بود. از اين تحول در جوانان و مادران لذت بردم و مخفى از آنها اشک شوق ريختم.
براى شرکت در مراسم ختم آموزش هيات ويژه هوابرد سپاه به پادگان خاتم رفتم. ده نفر از نمايندگان مجلس هم براى ديدن دوره کوتاهى با آنها بودند. برايشان صحبت کردم (در مراسم اختتاميه نخستين دوره آموزش عمومى تيپ ويژه هوابرد بسيج سپاه پاسداران و نخستين دوره آموزش نظامى نمايندگان مجلس، ايشان ضمن متزلزل دانستن دولت عراق، اظهار اميدوارى کرد که در سال جارى با اعزام گسترده نيروها به جبهه، تحولى سرنوشتساز در تاريخ جنگ و منطقه روى دهد. در بخشى از اين سخنرانى آمده است: «ارتش صدام از اوجى که براى خود درست کرده بود به طرف سراشيبى مىرود و صدام ديگر از لحاظ مالى و اقتصادى امکان تدارک نيروهايش را مانند گذشته ندارد و نيروى مهندسى صدام نيز قدرت تحرک خود را از دست داده است. کفگير صدام به ته ديگ خورده است و علت آن اين است که دانشگاهها و مدارس را تعطيل کرده و به قول خود دستور بسيج عمومى داده است.» نماينده امام در شوراى عالى دفاع به نقل از فرماندهان اسير عراقى گفت: «از هر گردان رزمى عراقى که به سوى جبهه حرکت مىکنند، در بين راه تعدادى از نيروها فرار مىکنند و در ميدان جنگ هم چه در فاو و چه در مهران، جنگشان را ديدهاند.» تاسيس تيپ ويژه هوابرد در اين شرايط بسيار ضرورى بود و گروهى از شما اکنون در عمق خاک عراق مىتوانيد به يک لشکر دشمن صدمه وارد کنيد و در شرايطى که فرار سربازان عراقى از جبههها افزايش يافته، داشتن چنين نيروى مجهزى ضرورى است... با وجود اين که مردم خسارات زيادى از جنگ متحمل شدهاند و داغ دلهاى زيادى دارند ولى برخلاف عراق، خواهان ادامه جنگ بيش از هر زمان شدهاند... نگاهى به آثار کاروانهاى کمکهاى مردمى به سوى جبهههاى جنگ تحميلى نشان مىدهد که اين کمکها نسبت به سال گذشته چند برابر شده است... اين کاروانها را افرادى به سوى جبهههاى جنگ مىفرستند که فرزندانشان را هم به جبهه مىفرستند و داروى رزمندگان را هم خود آنها تامين مىکنند و اگر لازم باشد خودشان را هم در اين راه مىدهند و چنين جو عاشقانهاى در جبهههاى جنگ حاکم است.» فرمانده عالى جنگ با اشاره به حضور نمايندگان مجلس در ميان رزمندگان تيپ هوابرد و عزيمت آنان به جبهههاى نبرد گفت: «از خيلى وقت پيش فشار بر روى ما بود که مجلس را تعطيل کنيم و همه نمايندگان به جبهه بروند ولى ما ديديم که با توجه به کارهاى روزمره انقلاب و تاثير تريبون مجلس در حرکت جامعه، نمىتوان مجلس را تعطيل کرد و موافقت شد که نمايندگان، گروه گروه به جبهه بروند و امروز اولين گروه از برادران آموزشديده همراه شما عازم جبهههاى جنگ تحميلى هستند. اکنون همه اقشار ملت ايران روستاييان، دانشجويان، شخصيتهاى سياسى و نظامى، فرماندهان بسيج، سپاه، ارتش، نمايندگان مجلس، شخصيتهاى اسلامى و فرزندان شخصيتهاى بزرگى مانند آيتاللهالعظمى منتظرى و فرزند رئيسجمهور همراه با رزمندگان هستند و اين يکپارچگى مردم و مسئولان سپاه و ارتش و اقشار گوناگون جامعه را نشان مىدهد و ما در تاريخمان اکنون شاهد رويدادهاى بزرگى هستيم.» رجوع کنيد به کتاب «هاشمىرفسنجانى، سخنرانىهاى سال ١٣٦٥»، دفتر نشر معارف انقلاب، ١٣٨٧) گفتم با نمايندگان مصاحبه شود.
عصر آقاى کنگرلو تلفنى گفت يکى از گروگانهاى آمريکايى در لبنان آزاد شده، (بنا به گزارش خبرگزارى يونايتدپرس، سازمان جهاد اسلامى بعدازظهر امروز «لورنس جنکو» يکى از گروگانهاى آمريکايى را آزاد کرد. روزنامه النهار در شماره امروز خود نوشت: «سازمان جهاد اسلامى کمى بعد از نيمه شب ديشب با ارسال يادداشتى براى دفتر اين روزنامه اعلام کرد: که به زودى «لورنس مارتين جنکو» کشيش آمريکايى را به دليل ناراحتىهاى جسمانى آزاد خواهد کرد. وى که ٥١ سال دارد، در تاريخ هشتم ژانويه ١٩٨٥ در غرب بيروت ربوده شده بود، پس از آزادى گفت که خواسته اصلى جهاد اسلامى، آزادى ١٧ تن از رفقاى خود که در جريان بمبگذارىهاى کويت بازداشت شدهاند، مىباشد.») ولى سورىها از آمريکايىها براى آن امتياز مىخواهند و از ما کسب تکليف شده است. گفتم در رابطه با سورىها به ما ربطى ندارد، خودشان مىدانند. اگر آمريکا به تعهد خود عمل نکند، در آينده از ما انتظارى نداشته باشد. (براساس يک گزارش محرمانه، يک سرهنگ امنيتى آمريکا به نام «نورث» درباره آزادى اين گروگان آمريکايى طى يادداشت خود به دريادار پويندگستر مشاور امنيت ملى ريگان، متذکر شد: «آزادى پدر لورنس جنکو دومين قدم مثبت در گفتوگوهاى طولانى و دشوار ما ايرانيان است. بدون شک آزادى پدر جنگو نتيجه سفر مک فارلين در اواخر ماه مه و تماسهاى مستقيم و غيرمستقيمى ما با مقامات ايرانى است و در حال حاضر دولت ايران انتظار اقدامات متقابلى را از سوى ما دارد؛ انتظاراتى را که ما دقيقا نمىدانيم چه مىباشد.»)
احمد آقا آمد. درباره فرماندهى نيروى زمينى صحبت شد. آقايان جمالى، حسنى سعدى و دادبين مطرح اند. احتمال زدن موشک به بغداد را مطرح کردم که از امام بپرسند. آقاى [مصطفى] کفاشزاده آمد و از آمادگى کردهاى عراق براى همراهى با ما در رزم با صدام گفت.
آقاى مهديان آمد و گفت در بررسى نهايى، ارزش پاساژ خيابان گرگان که نصف آن از من است، قيمت بالاترى از آنچه وارث اخوان فرشچى گفتهاند، دارد. قيمت آن حدود پنج ميليون تومان است. به پول آن براى ساخت خانه خودم و بچهها نياز داريم. ياسر از سفر آمد و کمى جاى خالى مهدى را پر کرد.
يکشنبه ٥ مرداد ١٣٦٥/ ١٩ ذيقعده ١٤٠٦/ ٢٧ جولاى ١٩٨٦
در گزارشها آزادى يک نفر گروگان آمريکايى آمده است و آمريکايىها از سوريه تشکر کردهاند. منتظر رسيدن محموله قطعات هاکها هستيم. در جلسه علنى تا هنگام تنفس ماندم. آقاى نيکروش از برخورد آقاى هادى غفارى [نماينده تهران] شکايت آورد. اختلافات دو جريان دارد به برخورد مىانجامد. عفت، فاطى، ياسر و سارا براى ناهار به مجلس آمدند.
ظهر آقاى [عباسعلى] بهارى [نماينده سارى] آمد و از مسئول حزب جمهورى [اسلامى] در مازندران شکايت داشت. آقاى بنکدار آمد و از آقاى جمشيدى رئيس دفتر آقاى [سيدمحمد] موسوىخوئينىها [دادستان کل کشور] شاکى بود.
عصر آقاى حميد بهرامى از لاهه آمد. راجع به حکم دادگاه لاهه در مورد مذاکره ايران و آمريکا درباره مسائل مهم مورد اختلاف در لاهه گفت که ظاهرا اين حکم براى ايجاد محيط مناسب مذاکره و تفاهم طراحى شده است. قرار شد جواب گزارش کميسيون ويژه را بنويسند.
استاندار کردستان و معاونش آمدند. درباره وضع نظامى و فرهنگى گزارش دادند و خواستار تقويت نظامى و فرهنگى منطقه شدند و از نماينده امام در غرب ناراضىاند. وزير سپاه و فرماندهان نيروى هوايى و موشکى سپاه آمدند. درباره خريد موشک زمين به زمين و زدن موشک به بغداد بحث شد.
اعضاى حزب جمهورى اسلامى از اصفهان آمدند از بلاتکليفى اعضاى حزب نگران بودند. براى آنها صحبت کردم و علل اين وضع خراب حزب را توضيح دادم.
شب با سران قوا مهمان آقاى خامنهاى بوديم. درباره موضعمان در اوپک و فرماندهى نيروى زمينى و زدن شهرهاى بصره و بغداد درحد حمله به مراکز صنعتى با اعلان قبلى و بمباران مراکز صنعتى با هدف مقابله به مثل و بازدارندگى بحث و اتخاذ تصميم شد. (عمليات بزرگ آينده ايران جايگاه ويژهاى در تفسيرها و خبرهاى رسانههاى خارجى دارد که به نمونههايى از آن اشاره مىشود: يکى از مفسران راديو بىبىسى که از ايران بازگشته است، در تفسير خود که از اين راديو پخش شد – ضمن اشاره به اينکه رهبران ايران سال جارى را به عنوان سال پيروزى و پايان جنگ برگزيدهاند، گفت: «خود اين رهبران اظهار مىدارند که ديگر نمىتوانند حالت نه جنگ و نه صلح را تحمل کنند. آنان اين هدف روانى را انتخاب کردهاند تا بتوانند به جنگ سر و سامان بدهند. نشانههايى در دست است دال بر اينکه ايران احتمالا حمله نهايى را در شمال بصره با جبهههاى مرکزى آغاز خواهد کرد. برخى تحليلگران معتقدند ايران احتمالا خود را در موقعيت مستحکم و نيرومندى قرار خواهد داد تا بتواند از طريق مذاکرات راهحلى براى پايان جنگ بيابد.» مفسر راديو کلن نيز در اين باره گفت: «اخيرا ايران آشکارا اعلام کرده است که براى شکست دادن هرچه سريعتر عراق، تمام نيرويش را به کار گرفته تا پيش از اتمام سال جارى، جنگ بين ايران و عراق را به پايان برساند اما ناظران خارجى در بغداد در اين مورد شک و ترديد دارند. يکى از شخصيتهاى متنفذ بينالمللى يادآور شد که بايد در نظر داشت با توجه به وضع حکومتهاى دو کشور، براى خاتمه جنگ در سال جارى امکان زيادى موجود نيست چون از يک طرف براى ايران تنظيم برنامه جهت انجام دادن عمليات تعيينکننده مشکل است و از طرف ديگر اوضاع داخلى عراق بهطور کلى ثابت است. به علاوه، مهمتر از آن در حال حاضر عراق از لحاظ نيروى اقتصادى و نظامى از ايران ضعيفتر نيست.» اين منبع افزود: «اين تصميم استراتژيک، مبنى بر تبديل جنگ فرساينده به جنگ زود فرجام که اواسط ماه مه (اواخر ارديبهشت) سال جارى توسط خود امام خمينى رهبر ايران تنظيم شده است، اکنون در سراسر کشور به ويژه در ميان پاسداران انقلاب فعالانه به مرحله اجرا در مىآيد. در مقابل، هيات حاکمه عراق نيز يک تصميم سياسى مهم را اتخاذ کرده است؛ مثلا سراسر عراق اکنون در حالت بسيج عمومى به سر مىبرند.») دير وقت به خانه رسيدم.
نظر شما :