برای خروج از بحران هسته‌‏ای‌‏ استراتژی روشنی نداریم

۰۶ آبان ۱۳۸۷ | ۰۲:۴۹ کد : ۳۰۳۰ اخبار اصلی
گفت‌وگوى ايلنا با محسن امين‌زاده، معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات
برای خروج از بحران هسته‌‏ای‌‏ استراتژی روشنی نداریم
بخشی از پیشرفت هسته‌‏ای ایران که به باور من بیش از ده درصد ارزش پیشرفت صنایع هسته‌‏ای ایران نیست. اما در مقابل این ده درصد، دولت مسئول بیش از هفتاد درصد بحرانی است که علیه ایران در جهان شکل گرفته است. اینکه دولت از این فعالیت‌‏ها چه نتیجه‌‏ای را دنبال می‌‏کند و به چه می‌‏خواهد برسد، معلوم نیست وتنها می‌‏توان گفت که دولت هیچ استراتژی روشنی برای خروج از بحران ندارد و فقط وقت می‌‏گذارند و شاید در انتظار معجزه‌‏ است.
 
معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات گفت: بخش منفی گزارش البرادعی و تحول بزرگ درباره پرونده هسته‌‏ای ایران ناشی از سیاست‌‏های اشتباه مسئولین در سیاست خارجی‌‏ کشور بود که ایران را به چنین نقطه‌‏ای رساند.
به گزارش خبرنگار "ایلنا"، محسن امین‌‏زاده، معاون آسیا واقیانوسیه وزارت خارجه دولت اصلاحات در ابتدای برنامه سیاسی رادیو گفتگو درخصوص پرونده هسته‌‏ای ایران و گزارش سیزدهم البرادعی که قرار بود با حضور وی و امیر محبیان برگزار شود، اظهارداشت: در ده سال گذشته به دلیل اعتراض به سیاست‌‏های تبعیض‌‏آمیز صداوسیما از شرکت در هر برنامه‌‏ای در صداوسیما خودداری کرده بودم و این بار نیز تنها به دلیل بحث هسته‌‏ای و با این امید شرکت حضور در برنامه رادیو گفتگو را پذیرفته‌‏ام که آغازی باشد برای تقدس‌‏زدایی از بحث هسته‌‏ای در رسانه ملی و باعث مطرح شدن بحث‌‏های شفاف درباره ابعاد مختلف این بحران بزرگ ملی شود.
امین‌‏زاده سپس به تطبیق گزارش اخیر البرادعی با گزارش‌‏های دیگر آژانس پرداخت و گفت: گزارش البرادعی در مسیر گزارش‌‏های گذشته و مباحث مربوط به پرونده هسته‌‏ای ایران در آژانس بین‌‏المللی انرژی اتمی وشورای امنیت سازمان ملل متحد است که این بار در فرآیند تشدید دائمی فشارها به ایران، اتهامات نظامی آن بیشتر شده است.
وی افزود: برای اینکه بتوانیم بهتر درک‌‏ کنیم که این گزارش چه ویژگی‌‏هایی دارد و تحت چه شرایطی ارائه ‌‏شده، باید شرایط ایران را در رابطه با بحث هسته‌‏ای مرور کنیم. شاید این گزارش اگر سه سال قبل ارائه می‌‏شد، جنبه‌‏های مثبت آن غالب بود زیرا در واقع ایران سه سال پیش در شرایطی قرار داشت که مخالفین ایران یعنی آمریکا و اسرائیل و برخی کشور‌‏های‌‏ دیگر تلاش می‌‏کردند که اثبات کنند ایران در مسیر تعهدات بین‌‏المللی خود نیست و تعهداتش نسبت به پیمان منع گسترش سلاح‌‏های هسته‌‏ای (NPT) را نقض کرده است.
معاون وزارت خارجه دولت اصلاحات تاکید کرد: در آن زمان وضعیت به گونه‌‏ای بود که در واقع دیگران باید دلائلی اقامه می‌‏‏کردند که ایران در مسیر تعهدات بین‌‏المللی خود نیست، اما امروز شرایط پرونده هسته‌‏ای ایران تفاوت‌‏هایی دارد که اگر آنها را نادیده بگیریم درست نمی‌‏توانیم به نکات مثبت و منفی این گزارش توجه کنیم.
امین‌‏زاده با اشاره به اینکه درسال 85 پرونده هسته‌‏ای ایران با اجماع همه کشورهای موثر جهان به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع شد، گفت: البته منظور از عبارت کشورهای موثر بیان ارزش نیست، بلکه بیان نقش این کشورها -کشورهای موثر جهان در بازی‌‏های بین‌‌‏المللی- در صحنه سازمان‌‏های بین‌‏المللی و در قدرت بین‌‏المللی است. اجماعی که در تصمیم‌‏گیری برای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت شکل گرفت در تاریخ سازمان ملل بی‌‏نظیر است؛ یعنی هرگز در مورد هیچ پرونده‌‏ای کشورهای موثر جهان به دلیل اختلافات میان خودشان بر سر هیچ پرونده‌‏ای تا این حد به تفاهم نرسیده بودند و این یک رویداد سیاسی تلخ برای ما بود که من آن را بزرگترین شکست سیاست خارجی کشور بعد از انقلاب اسلامی می‌‏دانم.
اجماع در شورای امنیت شرایط را سخت‌‏تر می‌‏کند
این استاد دانشگاه تصریح کرد: صفت بزرگترین شکست سیاسی خارجی بدان علت درخور این تحول است که؛ اولاً میان کسانی که بر سر همه مسائل بین‌‏المللی با هم اختلاف دارند تفاهمی ایجاد شد که این پرونده به شورای امنیت ارجاع شود و شکل‌‏گیری این اجماع حاصل عملکرد اشتباه دولت ایران بود. ثانیاً ارجاع پرونده به شورای امنیت مفهومش این است که ایران متهم نقض صلح جهانی است و باز این اولین بار بود که در تاریخ سازمان ملل چنین اتهامی نسبت به ایران وارد و چنین پرونده‌‏ای درباره ایران در شورای امنیت مطرح می‌‏شد.
معاون وزارت خارجه دولت اصلاحات اظهار داشت: پیش از ارجاع پرونده به شورای امنیت خیلی‌‏ها مثل من تلاش کردند که هشدار دهند تا مسئولین متوجه این نکته شوند که با ارجاع پرونده به شورای امنیت چه اتفاق حساس، مهم وخطرناکی علیه ایران درحال روی دادن است. تا زمانی که پرونده ایران به شورای امنیت نرفته بود ایران در آژانس بین‌‏المللی انرژی اتمی یک بازیگر فعال بود و قدرتمندترین مخالف ایران؛ یعنی آمریکا به لحاظ رای در موقعیت برابری با ایران قرار داشت. هرچند کشورهای قدرتمند می‌‏‏توانند روی رای دیگران تاثیر بگذارند اما آنچه مهم است این است که ایران در چنان شرایطی رای مستقل و دوستان خودش را داشت، دوستانی مثل کشورهای غیرمتعهد که آنها هم صلاحیت برابر دارند. ایران می‌‏توانست آنان را با خودش همراه کند و دراین بازی نقش‌‏آفرینی نماید.
وی اضافه کرد: وقتی پرونده ایران به شورای امنیت رفت همه‌‏چیز دگرگون شد. شورای امنیت یک مرجع بین‌‏المللی است که در آن مرجع، آمریکا عملاً نقش قاضی ارشد را ایفا می‌‏کند. امروز چنین محکمه‌‏ای به این اتهام ایران رسیدگی می‌‏کند، تصمیم و حکم این مرجع نهایی و قاطع است و برای همه اعضای سازمان ملل متحد لازم الاجراست. این تحول بزرگ درباره پرونده هسته‌‏ای ایران ناشی از سیاست‌‏های مسئولین در سیاست خارجی‌‏ کشور بود که ایران را به چنین نقطه‌‏ای رساند. در این شرایط بخش منفی گزارش البرادعی خیلی پررنگ‌‏تر می‌‏شود و ایران دائماً باید نشان دهد که دچار انحراف نشده، پنهان‌‏کاری نکرده و کار خلافی انجام نداده است.
امین‌‏زاده با طرح این سوال که، از سال 85 تاکنون چه اتفاقی افتاده است که هرچند‌‏گاه یک بار قطعنامه‌‏ای از سوی شورای امنیت علیه ایران صادر شده، افزود: با تصویب این قطعنامه‌‏ها عملاً به صورت مکرر به ایران ابلاغ شده که باید فعالیت‌‏های غنی‌‏سازی خودش را متوقف کند. در این شرایط جدید اصولاً آژانس یک نهاد دسته دوم شده است. در این وضع حتی اگر آژانس با ما همراه هم بشود، که نمی‌‏شود، این همراهی آژانس لزوماً منجر به بهبود وضع پرونده ایران نمی‌‏شود. ممکن است قدری دست ما را برای گفت‌‏وگو با دیگران باز ‌‏کند ولی مشکل ایران را حل نمی‌‏کند. تا زمانی که اجماع علیه ایران در شورای‌‏امنیت وجود داشته باشد و درشورای امنیت براین اساس به پرونده ایران رسیدگی شود، هر روز مشکل ایران بیشتر خواهد شد. به همین خاطر گزارش البرادعی را هم باید در این شرایط مورد بررسی قرار دهیم.
بررسی‌‏های آژانس نشانگر عدم انحراف ایران به سمت فعالیت نظامی هسته‌‏ای است
این پژوهشگر تصریح کرد: نکته مثبت گزارش البرادعی این است که تشریح می‌کند که در طول ماه‌‏های‌‏گذشته همه بررسی‌‏های‌‏ آژانس نشان دهنده این بوده که ایران انحرافی به سمت فعالیت نظامی هسته‌‏ای نداشته و این نکته مثبت است. اما درکنار آن پرسش‌‏ها و ابهاماتی را مطرح می‌‏کند که کاملاً منفی است. مواردی را به عنوان موارد بی‌‏پاسخ و روشن نشده بیان می‌‏کند که موارد بسیار حساس و مهمی است.
این استاد دانشگاه گفت: سازمان اطلاعاتی آمریکا اسنادی را به آژانس ارائه داده که مدعی است از رایانه همراه (لپ تاپ) ربوده شده از یک مقام ایرانی بدست آورده است. این اسناد پرونده‌‏های جدیدی برای ایران باز کرده و اتهامات جدیدی درباره فعالیت‌‏های پنهان هسته‌‏ای نظامی را به ایران وارد نموده است. این اتهامات با ادعای همیشگی آمریکا، درمورد مقاصد نظامی فعالیت‌‏هایی هسته‌‏ای ایران کاملاً سازگار است.
وی اظهار داشت: براساس این اسناد چند پرونده اتهامی جدید باز شده است، مثل پرونده نمک سبز یا پرونده طراحی انفجارهای بزرگ یا پرونده چاشنی مربوط به این این نوع انفجارها، مسائلی در رابطه با طراحی کلاهک هسته‌‏ای موشک و یا تهیه فلز تشکیل دهنده آن و مسائلی از این دست که در این گزارش وجود دارد که همه به شکلی ادعاهای مطرح شده در مورد مقاصد نظامی هسته‌‏ای ایران را تقویت می‌‏کند. لحن گزارش در رابطه با این اتهامات اصلاً لحن خوبی نیست، حتی اگر همه این ادعاها ساخته آمریکا باشد چیز زیادی تغییر نمی‌‏کند، چرا که تا اینجای کار آمریکا موفق شده برای این اتهامات در درون پرونده ایران جای موثری باز کند و حالا ایران متهم است. در شرایطی که پرونده ایران در شورای امنیت درحال رسیدگی است و درمسیر قطعنامه‌‏های دیگر پیش می‌‏رود این گزارش متاسفانه کمکی به تصویب تحریم‌‏های جدیدی علیه ایران و برخوردهای حادتری با ایران در سطح بین‌‏المللی است.
مسئولان سیاست خارجی توصیه‌‏های دوستانه متخصصان داخلی را نادیده گرفتند
امین زاده در پاسخ به پرسشی درباره نقش کشورهای موثرجهان اظهار داشت: کشورهای موثرجهان که علیه ما اجماع کرده‌‏اند تنها کشو‌‏های 1+5 نیستند بلکه اتحادیه اروپا، کشورهای مهم آسیایی و دیگر نقاط جهان هم هستند. ما با اکثر آنها هیچ مشکلی نداریم اما حالا این‌‏ها همه‌‏ درکنار هم قرارگرفته وعلیه ما تفاهم کرده‌‏اند. توجه داشته باشید که کشورهای اروپایی مدت‌‏ها تلاش می‌‏کردند ما را قانع کنند که نگذاریم پرونده هسته‌‏ای ایران به شورای امنیت برود، آن‌‏ها اصرار داشتند که درشورای امنیت مدیریت این پرونده در اختیار آمریکا قرار خواهد گرفت. می‌‏گفتند شما بیرون شورای امنیت قادر هستید از حمایت برخی کشورهای اروپایی و اختلاف نظرهای بین اروپا و آمریکا بهره‌‏مند شوید، حتی می‌‏توانید منافع متفاوت کشورهایی مثل ژاپن یا چین درآسیا با آمریکا را مورد توجه قرار دهید واز آن بهره بگیرید، آنان تاکید داشتند که ما اصلاً نمی‌‏خواهیم فشاری به ایران وارد شود، ما با آمریکا بر سر ایران اختلاف داریم، اما اگر پرونده ایران به شورای امنیت برود -به‌‏ دلیل ساختار شورای امنیت- مدیریت این کار در اختیار آمریکا قرار می‌‏گیرد و در آن حالت انتظار نداشته باشید که دیگر کشورها با ایالات متحده آمریکا همراهی نکنند.
وی افزود: متاسفانه مسئولان سیاست خارجی هشدارهای متخصصان داخلی را نادیده گرفتند و به این توصیه‌‏ها و هشدارهای دوستانه هم توجه نکردند و درمورد ممانعت از ارجاع پرونده هسته‌‏ای به شورای امنیت اهمال نمودند، حالا حاصلش این است که کشورهای غیرمتعهد عضو شورای امنیت هم علیه ایران رای می‌‏دهند. هیچ تردیدی نیست که هیچکدام از آنها علاقمند نیستند که مسیر پرونده ایران به ‌‏سمت مشکل بیشتر برود اما به‌‏خاطر اجماع سنگینی که علیه ایران وجود دارد آنها هم علیه ایران رای می‌‏دهند و این نتیجه سیاستی است که به خسارت و هزینه بسیار سنگین ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل توجه نکرد.
این استاد دانشگاه شیوه عمل نومحافظه‌‏کاران آمریکا در شکل‌‏دهی چنین اجماعی علیه ایران را به تحولات ناشی از حادثه یازده سپتامبر مرتبط دانست و افزود: تندروهای واشنگتن قبل از این‌‏که سرکار بیایند سال‌‏های طولانی دریک مواجهه با شرایط بعد از جنگ سرد بودند. بعد از جنگ سرد نقش نظامی‌‏ها در آمریکا رو به کاهش نهاد، در این میان دمکرات‌‏ها مدعی بودند که دشمن بزرگی که همه ساز و برگ‌‏های نظامی مقابله با او مهیا شده، فرو پاشیده و در این شرایط جدید بحث نظامی به شکل گذشته خودش مطرح نیست. درناتو نیز مطرح شد که حالا که پیمان ورشو منحل شده پیمان ناتو به درد نمی‌‏خورد. با همین استدلال بودجه نظامی آمریکا شدیداً کاهش پیدا کرد و به حدود 30 -40 درصد رسید. نظامی‌‏گراهای واشنگتن که معتقد بودند اقتدار آمریکا متکی به توان نظامی و تسلیحاتی این کشور است، معترض بودند و یکسره دنبال تعریف دشمن بودند تا نظامی‌‏گری‌‏های خود را توجیه کنند. جنایت 11 سپتامبر بسیار به نئوکانوها کمک کرد.
امین‌‏زاده تاکید کرد: قطعاً این جنایت توسط القاعده انجام شده بود اما آن قدر این جنایت برای نظامی‌‏گرایان و تندروان در واشنگتن فرصت ساز بود که حرف و حدیثی‌‏های زیادی درباره عوامل واقعی پشت این قضیه مطرح شد. جنایت کار هرکس بود، افراطیون آمریکایی بهره خودشان را گرفتند و به استناد این تحولات، به سرعت رابطه میان تروریسم و سلاح‌‏های کشتار جمعی را مطرح کردند. آنها اعلام کردند که این جریان افراطی که با هواپیما چند هزار نفر را کشته، اگر یک بمب اتم در اختیار داشت آن‌‏ را روی واشنگتن یا نیویورک یا یک کشور اروپایی رها می‌‏کرد. تا قبل از این عملیات تروریستی این حرف‌‏ها اصلاً در اروپا خریدار نداشت، اما حادثه 11 سپتامبر این فرصت را ایجاد کرد که این مسئله خیلی جدی تلقی شود.
وی اضافه کرد: متاسفانه این مقاصد خطرناک نظامی‌‏گرایان آمریکا میان مسئولان دولت ایران مورد توجه قرار نگرفت و برای خنثی کردن آن درسیاست خارجی ایران تدابیری دیده نشد. دو دیدگاه برای مدیریت سیاست خارجی در ایران در مقابل هم بود. یک دیدگاه معتقد بود برنامه افراطیون آمریکا بسیار خطرناک است و وظیفه سیاست خارجی خنثی کردن ترفند آمریکاست، به همین خاطر سیاست ما باید در جهت خنثی کردن این ترفند افراطیون آمریکا باشد، ما نباید بگذاریم که ادعای آمریکا درباره نظامی‌‏گری ایران برجسته شود.
معاون وزارت امورخارجه دولت اصلاحات با اشاره به تحول هسته‌‏ای ایران بعد از این حادثه 11 سپتامبر، گفت: دیدگاه ما این بود که همه سیاست خارجی ایران باید در جهت اعتمادسازی با جامعه جهانی باشد، باید ایران ترفند آمریکا را که ادعای نظامی‌‏گری مسائل هسته‌‏ای ایران را داشت، خنثی کند و با کشورهای دیگر جهان همکاری کند تا آمریکا منزوی شود. در واقع باید با عملکرد خود به همه دنیا نشان می‌‏دادیم که مقاصد نظامی نداریم، برای تحقق این مسئله باید با کشورهای جهان گفتگو کنیم و با رفتارمان این باور را ایجاد کنیم که آنچه آمریکا تبلیغ می‌‏کند، خلاف واقع است.
سازمان‌‏های بین‌‏المللی قطعاً تاثیر‌‏پذیری‌‏هایی از کشورهای قدرتمندتر دارند
این پژوهشگر با اشاره به تفکری که عملاً سیاست خارجی دولت را به‌‏ دست گرفت و آن‌‏ را درجهت باورهای خود پیش برد، افزود: این جریان سیاسی ظاهراً باور کرده بود که هسته‌‏ای شدن ایران خودبه‌‏خود فرصت ایجاد می‌‏کند. از روزی که پرونده ایران به شورای امنیت رفت همانطورکه متاسفانه از آغاز پیش‌‏بینی می‌‏کردیم دائماً مسائل ایران پیچیده‌‏تر می‌‏شود، قبل از اینکه پرونده ایران به شورای امنیت برود تصور حمله به ایران مسخره بود مسئله‌‏ای که امروز از هرگوشه و کنار دنیا شنیده می‌‏شود. تا پیش از این آمریکا ایران را تحریم کرده بود ولی هیچکس در دنیا به صورت جدی با آمریکا همراه نمی‌‏شد و اقتصاد ایران بدون آمریکا نسبتاً پیش می‌‏رفت. امروز برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی، تحریم‌‏های ایران رسماً تحریم‌‏های جهانی است که همه کشورها موظف به رعایت آن هستند.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: از روزی که پرونده ایران به شورای امنیت رفت آمریکا با باز کردن اتهامات نظامی و تروریستی علیه ایران در کنار مسئله هسته‌‏ای، ابعاد مشکلات بین‌‏المللی ایران را افزایش داد. بحث تحریم صدور سلاح به ایران را با این ادعا که اسلحه ایران برای استفاده تروریست‌‏ها صادر می‌‏شود، مطرح کرد و پس از آن مباحثی مانند فعالیت‌‏های موشکی ایران، فعالیت نظامیان در صنایع هسته‌‏ای و ممنوعیت سفر نظامیان ایران را در دستور کار شورای امنیت قرار داد و برای آنها مصوبه گرفت. از سوی دیگر بحث سلاح‌‏های ایرانی ارسال شده به عراق و این ادعا که این سلاح‌‏ها برای ترور آمریکایی‌‏ها به‌‏کار می‌‏رود، مطرح کرد. در مقابل در ایران به‌‏ جای خنثی کردن سناریوی خطرناک آمریکائیان، عملکرد ما موجب شد که این سناری آمریکا در دنیا بهتر جا بیفتد؛ یعنی عملکرد ما برای آمریکا فرصت‌‏ساز شد و این مسیر در همه قطعنامه‌‏های مصوب شورای امنیت علیه ایران بصورت مداوم دنبال شده است. در گزارش البرادعی هم اثرگذار شد و شما به وضوح نقش آمریکا را درساختن این ماجرا و در تکمیل اتهامات علیه ایران را کاملاً مشاهده می‌‏کنید.
امین زاده در پاسخ به این سوال که "نکته اساسی در گزارش البرادعی آرایش شکلی آن است که برای نخستین بار در بند E گزارش و پاراگراف 14 به بعد ابعاد نظامی احتمالی مطرح شده و نکته دیگر ریز شدن در بعضی از مواد وآماری است که داده می‌‏شود مانند بند 3و4 که حتی میزان پلوتونیوم وUF6 موجود درانبار ما را مطرح می‌‏کند، به نظر شما چرا ادبیات و ساختار گزارش را اینگونه تنظیم کرده‌‏اند؟" گفت: کاملاً درست است. پرونده ایران این بار پر از اتهامات ریز و درشت نظامی است. آقای البرادعی مدعی است که مدارک جامعی به دست آژانس رسیده که درست یا غلط، آژانس نمی‌‏تواند آنها را نادیده بگیرید. باید به آنها رسیدگی کند و ایران باید درباره ادعاهای مطرح در آن مدارک پاسخ بدهد. ما توجه داریم که سازمان‌‏های بین‌‏المللی قطعاً تاثیر‌‏پذیری‌‏هایی از کشورهای قدرتمندتر دارند. مسلماً آمریکا بیکار نیست، دیگران هم نقش خودشان را در این مسیر ایفا می‌‏کنند اما با این وجود آنچه که در این جا ساخته شده ناشی از روندی است که به پرونده ایران جلوه نظامی داده و متاسفانه نکاتی درکنار هم قرار گرفته که مبتنی بر همان گزارش‌‏هایی است که سازمان اطلاعاتی آمریکا در اختیار البرادعی و آژانس قرار داده‌‏اند.
معاون وزارت‌‏خارجه دولت اصلاحات تصریح کرد: آژانس مدعی است که به دلیل عدم همکاری ایران، درمورد اتهامات مربوط به برخی از فعالیت‌‏های پژوهشی هسته‌‏ای ادعایی پنهان ایران که با مقاصد نظامی هسته ای سازگار است به نتیجه نرسیده است و بر سر آنها ابهام دارد. گزارش آژانس جو سنگینی برای برجسته کردن بیشتر اتهامات نظامی هسته‌‏ای علیه ایران ایجاد کرده است. پرونده نمک سبز ظاهراً با توجه به فعالیت کارخانه UCF اصفهان کم‌‏رنگ شده اما جنبه‌‏های دیگر گزارش درباره کلاهک هسته‌‏ای و چاشنی انفجاری و کلاهک هسته‌‏ای و بحث اورانیوم فلزی و مسائل دیگری از این دست در تقویت اتهامات علیه ایران بسیار مهم است. مسائلی از این دست که در چارچوب ادعای انجام مطالعاتی برای طراحی و ساخت کلاهک هسته‌‏ای و سلاح نظامی هسته‌‏ای مطرح می‌‏شود متاسفانه در این گزارش برجسته شده است. اتهاماتی که سازگاری‌‏اش با ادعاهای آمریکا در مورد مقاصد نظامی هسته‌‏ای ایران، کار را برای ما مشکل‌‏تر می‌‏کند.
سیاست خارجی درست ایران درسال‌‏های 81 تا 84 مانع بروز تحریم‌‏های جهانی علیه ایران شد
امین‌‏زاده در پاسخ به این پرسش که آیا ممکن است ایران به سمت پذیرش پروتکل الحاقی یعنی خواسته مهم آژانس از ایران برود، اظهار داشت: با توجه به شرایط کنونی پرونده ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد، مشکل ایران با پذیرفتن یا نپذیرفتن پروتکل الحاقی هم حل نمی‌‏شود. نگرانی جدی این است که به باورمن مسئولین در سیاست‌‏خارجی فاقد استراتژی هستند و به ماجراجویی متکی شده‌‏اند و هیچ استراتژی روشنی برای خارج شدن از این بحران و حل این مشکل بزرگ ملی ندارند. تعبیر تلخ‌‏ترش این است که احساس می‌‏شود که مدیریت بین‌‏المللی پرونده هسته‌‏ای ایران اصلاً دراختیار ما نیست، بلکه کاملاً در اختیار آمریکا و دوستان آمریکاست.
معاون وزیرخارجه دولت اصلاحات گفت: ممکن است عده‌‏ای تصور کنند وضع بحرانی ایران نتیجه کار بزرگی است که ایران انجام داده و به این مرحله از پیشرفت هسته‌‏ای دست یافته است. دانشمندان، متخصصان ارزشمند و خوب ایرانی موفق شده‌‏اند با امکاناتی که در دنیا به ‌‏دست آوردند صنایع هسته‌‏ای ایران را بسیار توسعه دهند و به پیشرفت‌‏های برجسته‌‏ای برسند. ممکن است عده‌‏ای ادعا کنند که وضع بحرانی امروز ایران در سطح بین‌‏المللی نتیجه طبیعی این پیشرفت‌‏های بزرگ هسته‌‏ای است.
امین‌‏زاده اضافه کرد: اصلاً نمی‌‏پذیرم که فشارهای بین‌‏المللی واکنش طبیعی این کار بزرگ بود، ضمن اینکه حتماً قدرتمند شدن ایران واکنش داشت ومی‌‏توانست واکنش داشته باشد و قابل انتظار بود که واکنش داشته باشد. اما آنچه که امروز گرفتارش شده‌‏ایم ناشی از ذات پیشرفت هسته‌‏ای صلح‌‏آمیز ایران نیست، ناشی از سیاست خارجی ایران است، سیاست خارجی که باید برنامه هسته‌‏ای ایران را به درستی و با درایت حمایت و پشتیبانی می‌‏کرد تا بحران علیه ایران کنترل شود.
معاون وزارت‌‏خارجه دولت اصلاحات با اشاره به سیاست‌‏خارجی خردمندانه ایران در سال‌‏های 81 تا 84 اظهار داشت: سیاست خارجی درست ایران در این مدت مانع بروز بحران‌‏های بزرگ و تحریم‌‏های جهانی علیه ایران به دلیل فعالیت‌‏های هسته‌‏ای بود. اما از سال 84 به بعد سیاست خارجی ایران درمسیری قرار گرفت که ما به چنین وضعیت اسفباری رسیدیم. همانطور که می‌‏دانید امروز راه‌‏های پیش‌‏روی ایران متعدد نیست. ظرف یک سال گذشته همکاری ایران با آژانس بسیار گسترده بوده است، طی سال 86 و امسال به تمام خواسته‌‏های آژانس پاسخ مثبت داده شده است. حوزه‌‏هایی که هرگز قبل از این اجازه داده نمی‌‏شد که آژانس به آنجا نزدیک شود به‌‏ روی آژانس بازشد و آژانس وارد بخش‌‏هایی شد که با ورود به این بخش‌‏ها مباحث نظامی را مطرح کرد و ایران باز هم همکاری کرد، اما نتیجه این همه همکاری بی‌‏دریغ ایران با آژانس، تنها فرصت خرید زمان برای چند‌‏ماه برای ایران بود ومنجربه این شد که فاصله قطعنامه‌‏های دوم و سوم علیه ایران زیاد شود اما هم قطعنامه‌‏های قبلی باقی ماندند، هم قطعنامه جدید تصویب شدند.
امین‌‏زاده تصریح کرد: اگر ایران از این فرصتی که به قیمت همکاری کامل با آژانس خریده بود، بهره‌‏برداری می‌‏کرد و دراین فرصت راهی پیدا می‌‏کرد که بتواند اصل ماجرا را که پرونده ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد است، مدیریت کند و تکلیف خود را روشن کند و برای آن راه‌‏حلی پیدا نماید، حتماً گام درستی بود، اما مسیری که اینها رفتند به چه نتیجه‌‏ای رسید؟ ایران فرصت خرید و به تعداد سانترفیوژهایش اضافه کرد، برای چه نمی‌‏دانم؟ دولت افزایش تعداد تولیدات سانتریفیوژ‌‏ها را تبلیغ کرد واعلام کرد که سانتریفیوژها را به دوبرابر رسانده، بعد اعلام کرد که آنها را چند برابر کرده و بعد گفت از 2000 تا به 4000 سانتریفیوژ افزایش داده است. اما حاصل این سیاست چه بوده است و چه هدفی را دنبال کرده است نمی‌‏دانم. آنچه مسلم است این است که سهم این دولت از پیشرفت هسته‌‏ای ایران در حد فعال نگاه داشتن خط تولید سانتریفیوژی است که از دولت قبلی تحویل گرفته است. بخشی از پیشرفت هسته‌‏ای ایران که به باور من بیش از ده درصد ارزش پیشرفت صنایع هسته‌‏ای ایران نیست. اما در مقابل این ده درصد، دولت مسئول بیش از هفتاد درصد بحرانی است که علیه ایران در جهان شکل گرفته است. اینکه دولت از این فعالیت‌‏ها چه نتیجه‌‏ای را دنبال می‌‏کند و به چه می‌‏خواهد برسد، معلوم نیست وتنها می‌‏توان گفت که دولت هیچ استراتژی روشنی برای خروج از بحران ندارد و فقط وقت می‌‏گذارند و شاید در انتظار معجزه‌‏ است. شورای امنیت سازمان ملل پی‌‏درپی قطعنامه علیه ایران صادر کرده است، آمریکا نیز هر روز بر فشارها و قطعنامه‌‏ها و تحریم‌‏ها علیه ایران می‌‏افزاید. درواقع یک بخش از فشارها را با صدور قطعنامه‌‏ها و تصویب تحریم‌‏های شورای امنیت انجام می‌‏دهد، بقیه‌‏اش را آمریکا صبر نمی‌‏کند و درهرفرصتی که لازم دانست تحریم‌‏های بیشتر را خودش به تصمیمات شورای امنیت اضافه می‌‏کند؛ یعنی متاسفانه همانطور که پیش‌‏بینی می‌‏شد شورای امنیت به تحریم‌‏‌‏های علیه ایران مشروعیت می‌‏دهد و آمریکا با تکیه به این مشروعیت جلوتر از آن حرکت می‌‏کند.
این پژوهشگر با اشاره به مرحله دوم تحریم بانک‌‏های ایران توسط آمریکا آن‌‏هم بدون مصوبه شورای امنیت، تصریح کرد: آمریکا در این راه، اروپا را با خودش همراه کرد و تحریم‌‏های بانکی علیه ایران را توسعه داد. در قدم بعدی قبل از اینکه قطعنامه دیگری صادر شود آمریکا پیش‌‏قدم شد و تحریم کشتیرانی ایران را عملیاتی کرد و این مسیر، مسیر بسیار سختی برای ایران است. مشکلات بسیار گسترده‌‏ای درحال حاضر برای ایران ایجاد کرده و این مشکلات درحال افزایش است. هر کدام از این تصمیماتی که علیه ایران گرفته می‌‏شود خسارت‌‏های بسیار عظیمی به اقتصاد ایران تحمیل می‌‏کند.
وی افزود: ایران درحال حاضر با مشکلات بزرگی مواجه شده، بازرگانان ایرانی در دنیا مستاصل و بانک‌‏های ما سرگردانند. همچنین ارتباطات بانک‌‏های بین‌‏المللی ایران با مشکلات خیلی جدی مواجهه است و هزینه‌‏های عظیمی بابت واردات کالا پرداخت می‌کند. همه این مسائل به‌‏خاطر این‌‏ است که فعالیت‌‏های بانکی گران است و بحث تحریم همکاری شرکت‌‏های بیمه از سوی آمریکا مطرح شده است. تحریم بیمه‌‏ای هزینه خیلی بیشتری را بر ایران تحمیل خواهد کرد و این مسیری که پیش می‌‏رود ایران هر روز تحت فشار بیشتری قرار می‌‏گیرد.
مذاکره رسمی با آمریکا بر سر عراق، حتماً یکی از اقدامات مثبت این دولت است
امین‌‏زاده با طرح این سوال که؛ دولت مقابل این وضعیت چه کارمی‌‏خواهد بکند؟، اظهار داشت: درطول دو سه سال گذشته سیاست‌‏خارجی ما چه کارکرده؟ دیپلماسی ما آمده درکنار پرونده هسته‌‏ای، پرونده‌‏های حساسیت برانگیز دیگری را باز کرده تا پرونده هسته‌‏ای ایران تحت الشعاع قرار بگیرد. از سوی دیگر مواضع ما رادیکال‌‏تر شده و دولت بحث‌‏های جنجالی مطرح کرده، در این میان برخی‌‏ گاه برای دولت کف هم زده اند اما این جنجال‌‏ها موضع ایران در رابطه با پرونده هسته‌‏ای را بدترکرده است. درمقطعی با طرح مسئله هولوکاست خیلی تند‌‏روی کرده و تحت فشار قرارگرفته دریک جای دیگر خیلی کند‌‏روی کرده و کوتاه آمده است، مثلاً با آمریکا درعراق به مذاکره نشسته و مذاکره بر سر مسائل امنیتی کرده، بدون اینکه امتیاز قابلی در مقابل این همکاری سخاوتمندانه با آمریکا برای خروج از بحران بگیرد.
معاون وزیرخارجه دولت اصلاحات با بیان اینکه مذاکره کاربدی نیست ومذاکره با آمریکا، به دلیل شکسته شدن تابوی مذاکره رسمی با آمریکا، حتماً یکی از اقدامات مثبت این دولت است، گفت: دولت نهم، تابوی مذاکره با آمریکا را شکسته اما چه حاصلی به‌‏دست آمده؟ تقریباً هیچ. نه از آن همه رادیکال بودن در آن‌‏سوی ماجرا و نه این همکاری‌‏کردن در این سوی ماجرا، چه حاصلی برای ایران به‌‏دست آمده است؟ حاصل این رفتار ایران چه بوده؟ این پرسش‌‏های من برای بیان تصویر عجیب و رفتار درهم مدیریت سیاست‌‏خارجی است.
وی اضافه کرد: حتی اگرکنسول‌‏گری آمریکا در ایران هم باز شود، که نمی‌‏شود، حتی اگر مسائل دیگری هم با آمریکا دنبال شود، حتی اگر هماهنگی‌‏های بیشتری هم با آمریکا انجام گیرد، تازمانی که پرونده هسته‌‏ای ایران تعیین تکلیف نشود ایران هر روز با مشکلات بیشتری مواجه خواهد شد و فرار از مدیریت این بحران و یا کم انگاشتن این بحران بزرگ می‌‏تواند خطرناک باشد.در واقع ایران چه با آژانس همکاری بکند وچه نکند، چه پروتکل‌‏الحاقی را بپذیرد و چه نپذیرد، اگر نتواند در یک استراتژی روشن مسیر خروج خودش را از این بحران تعریف کند با مشکلات بیشتری مواجه خواهد شد. مسئولین باید مسیر کارشان را اصلاح نمایند. من فکر می‌‏کنم که همه آنچه که اتفاق افتاده حاصل سیاست خرید وقت در پرونده هسته‌‏ای است. جلوه‌‏های نگران کننده این سیاست خودش را در گزارش اخیر البرادعی نشان می‌‏دهد. بدون مدیریت و تصمیم‌‏گیری اساسی ،کشور نمی‌‏تواند به سرنوشت درستی برسد.
امین‌‏زاده اظهار داشت: من فکر می‌‏کنم که ادامه همکاری با آژانس اجتناب ناپذیر است، به‌‏دلیل اینکه ادامه این همکاری حداقل فرصت بیشتری برای تدبیر ایجاد می‌‏کند. اگر آژانس هم قضاوتی منفی‌‏تر نسبت به همکاری با ایران داشته باشد و یا بهانه‌‏ای پیدا کند تا منفی‌‏تر درباره ایران سخن بگوید، مشکل ایران درسطح بین‌‏المللی بازهم بیشترخواهد شد اما همکاری با آژانس مشکل پرونده هسته‌‏ای ایران در شورای امنیت سازمان ملل را حل نمی‌‏کند ومتاسفانه، مشکل پیچیده‌‏ای است که می‌‏تواند سالهای طولانی ایران را در مسائل پیچ درپیچ خودش گرفتار کند.
این استاد دانشگاه با اشتباه خواندن سیاستی که تاکنون در رابطه با تعیین تکلیف پرونده هسته‌‏ای ایران دنبال شده، گفت: گاهی ما به اختلافات روسیه و ایالات متحده آمریکا دل بستیم. سال گذشته اختلافات روسیه و آمریکا منجر به سفر "پوتین" به ایران شد. اختلافات آمریکا و روسیه باعث شد روسیه به‌‏شکلی خودش برای شرکت "پوتین" در اجلاس خزر داوطلب شود و رئیس جمهور روسیه درچارچوب اجلاس خزر به ایران سفر کند. مقامات ایران خیلی هیجان زده شده بودند که این اختلاف‌‏ها به ایران کمک خواهد کرد. با وجود این‌‏که خود روس‌‏ها هم به‌‏ما گفتند که تصمیمات علیه پرونده هسته‌‏ای ایران مورد موافقت روسیه است اما مقامات ایران دل خوش کردند که اختلافات روسیه و آمریکا شاید برای ایران فرصت ساز باشد، که چنین نشد.
اعتقادات‌‏ مقام‌‏معظم‌‏ رهبری نفی‌‏کننده ساخت سلاح هسته‌‏ای است
این پژوهشگر با اشاره به اختلافات بر سر گرجستان افزود: این اختلاف میان روسیه وغرب هم توجه ایران را جلب کرد و مقامات ایران خیلی شتاب‌‏زده وهیجان‌‏زده ازاین اختلاف استقبال کردند. یعنی باز تصورکردند که فرصتی برای ایران بدست آمده است. به نظر می‌‏رسد برخی از مسولان همچنان به نوعی درآرزوی نوستالژیک دوران جنگ سرد هستند که ابرقدرت‌‏ها با هم اختلاف داشته باشند و این اختلافات باعث شود که ایران فرصت نفس کشیدن پیدا کند، اما امروز دوران بعد از جنگ سرد است و خطاهای اساسی ما در فهم سیاست خارجی درست این است که همواره در آرزوی فرصت مشابه آن دورانیم.
معاون وزارت خارجه دولت اصلاحات تصریح کرد: روسیه و چین حتماً دوستان بسیار خوبی برای ما هستند، ولی در پرونده هسته‌‏ای ایران، کمک قابل توجهی در شورای امنیت برای ما نخواهند بود. ما حتماً دوستان اروپایی بسیار خوبی داشتیم و داریم، هر چند گلایه‌‏های ما زیاد شده و مشکلات‌‏مان بیشتر شده ولی روابط اقتصادی همچنان دارای ظرفیت‌‏های خوبی است و آنها هم همچنان دوست دارند که روابط اقتصادی خودشان را با ایران داشته باشند و نمی‌‏خواهند که اصلاً ایران تحریم شود. اما دوستان اروپایی ایران هم در شورای امنیت همراهان خوبی نخواهند بود.
وی افزود: وقتی باور‌‏های دینی رهبران جمهوری اسلامی ایران واعتقادات‌‏ مقام‌‏معظم‌‏ رهبری نفی‌‏کننده ساخت سلاح هسته‌‏ای است، تنها راه عملی و کارساز ما اعتماد سازی با جامعه جهانی است. وقتی ما نمی‌‏خواهیم سلاح هسته‌‏ای داشته باشیم باید با همه دنیا در زمینه صنایع صلح‌‏آمیز هسته‌‏ای شفاف سازی کنیم. ایران باید به اعتماد سازی با جامعه جهانی برگردد و درجهت توسعه صنایع هسته‌‏ای خود و در درجه اول ساخت نیروگاه با جامعه جهانی به تفاهم و همکاری برسد، حتی اگر این اعتمادسازی راه توسعه هسته‌‏ای ایران را قدری دشوارتر وطولانی‌‏تر کند.
امین زاده درپاسخ به اینکه چرا روسیه و چین به اندازه کافی از ایران حمایت نمی‌‏کنند، گفت: من فکر می‌‏کنم که روس‌‏ها، چینی‌‏‌ها و اروپایی‌‏ها همان کاری را انجام داده‌‏اند که انتظار می‌‏رفت انجام بدهند. تنها کاری که چینی‌‏ها، روس‌‏ها وحتی فرانسوی‌‏ها و شاید گاه انگلیس‌‏ها می‌‏توانستند انجام بدهند، افزایش فرصت برای ایران بود و کاهش تندی قطعنامه‌‏های علیه ایران یا تعدیل تحریم‌‏های علیه ایران و یا به تاخیرانداختن بخشی از این تحریم‌‏ها. در این چارچوب انتظار همراهی‌‏های مختصری که با چارچوب رسیدگی به اتهامات ایران در شورای امنیت در ذیل فصل هفت منشور ملل متحد ناسازگار نباشد، وجود داشت و در همان حد هم همراهی شد.
وی تصریح کرد: روس‌‏ها و چینی‌‏ها درهمین چارچوب سعی کردند که دوستی وهمراهی خود را با ایران نشان دهند. اما این به معنای تغییر مسیر پرونده ایران نبوده است. هیچ صاحب نظر ومتخصصی هرگز از ابتدا تصور نکرده که این کشورهای دوست بخواهند و بتوانند مسیر پرونده ایران را عوض کنند. خودشان هم هرگز چنین ادعایی نداشتند. توجه داشته باشید که برخی از این کشورها معتقدند که نباید بگذارند آمریکا به تنهایی علیه ایران رفتار کند، بنابراین فکر می کنند که باید تصمیمات علیه ایران را در شورای امنیت دنبال کنند تا به رفتارخارج از شورای امنیت آمریکا کشیده نشود. گاهی ابراز می‌‏کنند که ما در شورای امنیت با هم تفاهم می‌‏کنیم تا آمریکا در بیرون افراطی‌‏تر علیه ایران عمل نکند.
امین زاده افزود: از جنبه دیگر هم آنها اعتقاد دارند که باید جایگاه شورای امنیت را حفظ کنند و نگذارند که شورای امنیت تحقیر شود و معتقدند که آمریکا بدون شورای امنیت با حضور نظامی‌‏گرایان آمریکایی برای صلح جهانی می‌‏تواند بسیار خطرناک‌‏تر باشد و البته منافع ملی و بین‌‏المللی اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد ایجاب می‌‏کند که در حفظ نهاد شورای امنیت بکوشند. پس ببینید آنها هم درچارچوب مسائل خودشان ومنافع‌‏شان به معامله و تعامل با آمریکا می‌‏پردازند. روس‌‏ها و چینی‌‏ها البته به دنبال معامله برسرمنافعی هم هستند که می‌‏تواند در روابط با آمریکا و درمعامله با این کشور به‌‏دست آورند، مسئله بسیار مهمی مثل گرجستان هم می تواند یک جائی در بده بستان های آمریکا وروسیه دیده شود اما آنها در چارچوب منافع خودشان عمل می‌‏کنند. طبیعتاً وقتی که مشکلی مثل گرجستان پیش می‌‏آید اختلافات بین روسیه وآمریکا و لفاظی‌‏ها و تندی‌‏های بین دو طرف باعث می‌‏شود که تفاهم بر سر پرونده‌‏ای مثل ایران چند روز یا چند هفته به تاخیر بیفتد، اما همچنان‌‏که خود روس‌‏ها اعلام کردند، به مفهوم این نیست که مسیر این پرونده تغییر کند وآن‌‏ها تکرار می‌‏کنند که ایران باید زیر بار آنچه که در شورای امنیت تصمیم گرفته شده برود، به همین خاطر ایران باید خردمندانه به دنبال خارج شدن از این بحران باشد.
امین‌‏زاده گفت: روسیه در پی بازسازی حداقل بخشی از اقتدارگذشته خود درحوزه نظامی است اما درعین حال معتقد است که این مسیر باید با توسعه اقتصادی همراه باید باشد، باید با تکنولوژی‌‏های جدید و با ارتقای توانایی‌‏های علمی و تکنولوژیک همراه باشد. روسیه اینها را در روابط با جهان غرب و بخصوص آمریکا جستجو می‌‏کند. در روابطش با امریکا سهم زیادی به این نوع همکاری‌‏های توسعه‌‏ای و علمی می‌‏دهد و از این نوع رابطه دل نمی‌‏کند. از سوی دیگر روسیه از ابتدا به‌‏ ما گفته که به صورت اصولی در بحث هسته‌‏ای با آمریکا و اروپا همراه است و ایران باید در این مورد با جامعه جهانی اعتمادسازی و اطمینان‌‏سازی کند.
معاون وزارت خارجه دولت اصلاحات با بیان اینکه، مسیرصنایع صلح‌‏آمیز هسته‌‏ای ما اقتضا می‌‏کند که به سوی ساخت نیروگاه هسته‌‏ای برویم و برسراین مسئله با دنیا تفاهم کنیم، افزود: روسیه نیروگاه هسته‌‏ای بوشهر را تا زمانی که ایران با جامعه جهانی تفاهم نکند راه‌‏اندازی نخواهد کرد. با سیاست کنونی ایران حتی نیروگاه بوشهر را هم نخواهد داشت، این مسئله نشان می‌‏دهد که چقدر مسیر حرکت ما در بحث هسته‌‏ای بی هدف است. واقعاً تکلیف قدم بعدی ایران به لحاظ فنی نیز در بحث غنی‌‏سازی روشن نیست، ایران چند هزار سانتریفیوژ راه‌‏اندازی کرده و در نظنز درحال غنی‌‏سازی اورانیوم است، اما اگر نیروگاهی درکار نباشد این موادغنی شده را می‌‏خواهیم چه کنیم؟
توسعه هسته‌‏ای ایران کار باارزشی بوده و باعث عزت کشور شده است
امین‌‏زاده در جمع‌‏بندی خود از این بحث عنوان نمود که: اولاً مسیرصنایع صلح‌‏آمیز هسته‌‏ای ایران اقتضا می‌‏کند که به سوی ساخت نیروگاه هسته‌‏ای برویم و برسر این مسئله با دنیا تفاهم کنیم.
ثانیاً بحران کنونی هسته‌‏ای ایران ضرورت پیشرفت هسته‌‏ای ایران نبوده و نیست. توسعه هسته‌‏ای ایران کار باارزشی بوده و باعث عزت کشور شده است اما آنچه کشور را به بحران کشانده سیاست‌‏های غلطی است که طی سه سال اخیر عملاً پرونده هسته‌‏ای ایران را در شورای امنیت به آمریکا واگذار کرده و با سیاست‌‏های غلط دیگر همواره امکان بهره‌‏برداری افراطیون آمریکا علیه کشورمان را فراهم کرده است.
ثالثاً سیاست خارجی کنونی کشور در زمینه‌‏های مختلف غالباً با سیاست‌‏ها و اهداف افراطی‌‏ترین جناح‌‏های آمریکا سازگاری نشان می‌‏دهد و ناخواسته به اهداف آنان در اعمال فشار بیشتر به ایران و گسترش نظامی‌‏گری در سطح جهان با ادعای تهدیدات صلح جهانی کمک می‌‏کند.
قطعنامه چهارم تحریم جدیدی علیه ایران ندارد
امین‌‏زاده همچنین در پاسخ به خبرنگار "ایلنا" درباره علت تصویب سریع و غیرمنتظره قطعنامه چهارم که تحریم جدیدی علیه ایران ندارد، گفت: همچنانکه اشاره کرده‌‏ام دولت ایران نتوانست شوق و ذوق خود را از اختلاف روسیه و آمریکا برسر گرجستان پنهان کند. از سوی دیگر روس‌‏ها آمادگی نداشتند که برسر تحریم‌‏های جدیدی علیه ایران با آمریکا تفاهم کنند و ترجیح می‌‏دادند که چنین اقدامی را به تاخیر بیندازند. احتمال هم می‌‏دادند که بتوانند برسر آن با آمریکا بده و بستانی داشته باشند. اما ظاهراً روس‌‏ها نگران شده بودند که مقامات ایرانی باردیگر به این منازعه دل خوش کرده و آنرا معجزه نجات بخشی در رابطه با بحران هسته‌‏ای تلقی نمایند.
معاون وزیرخارجه دولت اصلاحات تاکید کرد: برای رفع این توهم ایران ظاهراً روس‌‏ها دست به کار شدند و این قطعنامه را پیشنهاد کردند. پیام ساده و صریح این قطعنامه برای ایران این است که متاسفانه معجزه‌‏ای در کار نیست. هیچ اختلافی حتی اگر به بزرگی بحران گرجستان اجماع کشورهای قدرتمند جهان در رابطه با پرونده هسته‌‏ای ایران را برهم نمی‌‏زند. تفاهمات علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل به قوت مورد حمایت همه اعضای شورای امنیت است. ایران باید بحران را در چارچوب خودش حل کند.
وی درپایان افزود: یک پیام بزرگتر هم برای مسئولان جمهوری اسلامی ایران دارد. دوران جنگ سرد و موازنه فرصت‌‏ساز آن دوره پایان یافته و بازگشتنی در کار نیست. ایران باید این واقعیت را بپذیرد و سیاست‌‏های خود را برای دفاع از امنیت ملی، منافع ملی و ارزش‌‏هایی که به آن اعتقاد دارد با فهم درست از دنیای پس از جنگ سرد طراحی واجرا نماید.

نظر شما :