تغییر رویکرد ایالات متحده امریکا؟
نظر می رسد تحولاتی که اخیرا در ارتباط میان ایران و امریکا به وجود آمده است، در صورت بهرهمندی از جنبه عملی و کاربردی، می توانست مبنایی برای تغییر جهت در روابط دو کشور نسبت به یکدیگر باشد...
به نظر مىآيد هیچ تغییر رویکردی در سیاست ها و تصمیمات مقامات کاخ سفید رخ نداده است. اگر در ایران و سایر نقاط جهان این ذهنیت برای مسئولین یا افکار عمومی ایجاد شده باشد که رخدادهای متوالی در روابط ایران و امریکا به معنای تلاشی برای تغییر رویکرد ایالات متحده در برابر جمهوری اسلامی ایران و با هدف راه اندازی مجدد روابط دیپلماتیک بین دو کشور است؛ باید گفت چنین امری بسیار غیر واقعی و خالی از منطق می نماید.
در چند ماه اخیر به ترتیب شاهد پیشنهاد مذاکره مقامات ایالات متحده امریکا در سطوح عالی با همتایان ایرانی خود در صورت پذیرش پیش شرط تعلیق غنی سازی اورانیوم، طرح پیشنهاد تاسیس دفتر حافظ منافع واشنگتن در تهران، بعد از آن صدور مجوز فعالیت شورای ایرانیان- امریکاییان از سوی دولت ایالات متحده امریکا، انعکاس مجدد خبر نامه ارسالی ۶۰ عضو کنگره امریکا در سال گذشته با هدف ايجاد گروه دوستى پارلمانى ما بین دو کشور و در نهایت باز هم سخنانی از رایس، وزیر امور خارجه امریکا مبنی بر اینکه کشورش آمادگی کامل دارد هر لحظه با ایران بر سر برنامه هستهای اش گفت و گو کند؛ بوده ایم و شاید همه این مسائل نوید تحول در روابطی داشت که سی سال مخدوش بو و اکنون در آستانه خاتمه دوران پر تنش ریاست جمهوری جرج بوش، بهترین فرصت برای برقراری مجدد آن است.
بر اساس تفسیر طرفداران این دیدگاه، بوش در تلاش است تا در آخرین روزهای باقی از عمر دولت خود با بستر سازی روابطی دوستانه میان واشنگتن و تهران، یادگاری از صلح طلبی را از دولت خود برای جهانیان به جا گذارد و به این ترتیب تا حدودی چهره جنگ طلبانه این دولت را اصلاح کند.
در حالیکه این نوع تفسیرها در نگاه صاحب نظران آشنا به چهارچوب های سیاست خارجی ایالات متحده امریکا، بسیار دور از حقیقت به نظر می رسد، طرف امریکایی در پی آن است که پیش از انتخابات، تحرکاتی را در برابر ایران از خود نشان دهد که تنها نتیجه آن نشان دادن انعطافپذیری ایالات متحده در روابطش با سایر کشورها بهویژه کشورهای متخاصم و در مقابل نمایش چهره غیر انعطاف پذیر ایران در برابر پیشنهادات و اظهاراتی است که از سوی اقشار و مراجع مختلف امریکایی خطاب به تهران ارسال می شود.
اینکه چقدر ایالات متحده در پیشبرد این هدف صداقت داشته باشد؛ نامشخص است اما در هر حال تغییر محتوایی در مواضع واشنگتن در ارتباط با تهران رخ نداده است، بر این اساس نمی توان تحلیل کرد که رویدادهای متوالی طی چند ماه اخیر، نشان از حرکات جدی ، معنا دار و با محتوای امریکا در خصوص ایران داشته باشد، اظهار نظر اخیر کاندولیزا رایس در مورد مذاکره با ایران، نه تنها در بردارنده نکته جدیدی نیست بلکه تکرار دوباره ای برای اعلام پیش شرط غرب برای ادامه همکاری هایش با تهران است.
همچنین با فرض اینکه دیدار و گفت و گوی چند نماینده مجلس شورای اسلامی با نمایندگان کنگره امریکا- که دو روز پیش در رسانه های داخلی انعکاس یافت- صحت داشت، باز هم حرکتی جدید محسوب نمی شد چراکه در هیات حاکمه فعلی امریکا پتانسیل تغییر محتوایی روابط با تهران دیده نمی شود، ضمن آنکه هیچ گاه رسما موضوع تاسیس دفتر حافظ منافع امریکا در تهران از سوی این کشور مطرح نشد، یا فعالیت یک سازمان غیر دولتی به نام شورای ایرانیان و امریکاییان هیچ ارتباطی به مواضع رسمی ایران و امریکا در خصوص یکدیگر نداشته است.
در مجموع چنین تحولاتی در روابط ایران و امریکا جدی نیست و هیچ حکایتی از تغییر رویه ایالات متحده امریکا در برابر ایران ندارد، چنین مسائلی تنها دربردارنده جذابیت رسانه ای و تبلیغی برای رسانه های داخلی و خارجی است.
در سخنان علی لاریجانی، رئیس مجلس هشتم شورای اسلامی می توان دیدگاه ایران را نسبت به تاسیس دفتر حافظ منافع واشنگتن در تهران به خوبی شاهد بود، وی، روز سه شنبه سی مهرماه، در این ارتباط چنین گفت " فکر مى کنم آنها با طرح اين موضوع بيشتر يک طرح روانی انجام دادند. با توجه به رفتاری که امريکایى ها در مورد مسائل سياسی دارند نبايد فريب اين حرف ها را بخوريم."
علی لاريجانی همچنين طرح اين موضوع در رسانه های امريکا را مربوط به تبلیغات نامزدهای انتخابات رياست جمهوری این کشور دانسته و چنین اظهار کرد که شايد به خاطر اعلام آقای اوباما مبنی بر اینکه ما مى خواهيم مذاکره با ايران را شروع کنيم، اين کار انجام گرفت. من فکر مى کنم محافظه کارها با اين کار مى خواستند در تبليغاتشان يک علامتی بدهند."
از سوی دیگر علی کردان، وزیر کشور نیز اعلام کرد تحت هیچ شرایطی مجوز تاسیس دفتر شورای ایرانی-امریکایی از سوی وزارت کشور صادر نخواهد شد.
وی در پاسخ به علت عدم صدور مجوز برای فعالیت این شورا، موضوعاتی اینچنین را "حقیر" توصیف کرد و گفت که به این دلیل که منافع و قدرت ملت ایران سنگین تر از کل امریکا و اشخاصی است که خود را به عنوان یک شهروند امریکایی می دانند، چنین مجوزی در این رابطه صادر نخواهد شد.
در نهایت به نظر می رسد تحولاتی که اخیرا در ارتباط میان ایران و امریکا به وجود آمده است، در صورت بهرهمندی از جنبه عملی و کاربردی، می توانست مبنایی برای تغییر جهت در روابط دو کشور نسبت به یکدیگر باشد، دور از ذهن نیست که سخنان آقای لاریجانی در خصوص دفتر حافظ منافع امریکا، تحت تاثیر نارضایتی ایشان و سایر مقامات تهران از فقدان اراده جدی و عملی در بین تصمیمگیران ایالات متحده امریکا در ارتباط با ایران، بیان شده باشد.
نظر شما :