جمهورى‌خواهى که دموکرات‌ها را دوست دارد

۰۱ آبان ۱۳۸۷ | ۱۹:۲۴ کد : ۲۹۸۸ اخبار اصلی
حمایت کالین پاول، وزیر خارجه سابق دولت بوش از باراک اوباما او را به جنجالی‌ترین چهره سیاسی آمریکا در هفته جاری تبدیل کرد.
جمهورى‌خواهى که دموکرات‌ها را دوست دارد

حمایت کالین پاول، وزیر خارجه سابق دولت بوش از باراک اوباما او را به جنجالی ترین چهره سیاسی آمریکا در هفته جاری تبدیل کرد. موضع اخیر پاول به عنوان یکی از ژنرال های جمهوری‌خواه آمریکا بیش از تضعیف جان مک کین در مبارزات انتخاباتى، بيانگر فصلى جديد از حيات جمهورى‌خواهان ميانه رو در عرصه سياسى آمريک است.

 پاول کسی بود که در مرحله اولیه انتخابات ریاست جمهوری سال 2000 آمریکا از مک کین در مقابل جورج بوش پشتیبانی کرد. این پشتیبانی باعث شد تا مک‌کین هم رزم سابق خود را در جنگ ویتنام به عنوان اصلی ترین نامزد خود برای پست ریاست جمهوری پس از ورودش به کاخ سفید اعلام کند.

 هرچند که پاول بدون حضور مک‌کین در کاخ سفید توانست پست مذکور را در دولت بوش به چنگ آورد، اما دیگر حمایت گسترده او از نامزد مغلوب انتخابات 2000 در حافظه مبارزات انتخاباتی آمریکا به ثبت رسید. اکنون پاول در حالی از مک کین روی گردان شده است که این تغییر موضع علاوه بر تاثیر منفی بر محبوبیت نامزد 72 ساله جمهوریخواه، می تواند به قیمت کاهش وجهه این حزب در میان هوادارانش نیز تمام شود. مک کین اگرچه در انتخابات 2000 آمریکا رقیبی در مقابل جورج بوش بود، اما اکنون به همان چوبی رانده می شود که رئیس جمهور کنونی آمریکا را با آن رانده اند.  

از این رو برخی پایان کار بوش در کاخ سفید را اتمام عصر جمهوریخواهانی می دانند که نتوانستند خود را با تحولاتی که طی 8 سال گذشته بر آمریکا گذشت، همراه کنند و به همین دلیل است که باید حمایت کالین پاول از باراک اوباما را نمادین ترین واقعه انتخابات 2008 آمریکا دانست.  

کالین پاول در زمره سیاستمداران میانه روی حزب جمهوری‌خواه جای دارد. مخالفت های او به حمله به عراق و همچنین اختلافاتی که او را از گروه بازهای دولت بوش با رهبری دیک چنی، معاون بوش و دونالد رامسفلد، وزیر دفاع سابق وی متمایز می ساخت، تصویر جمهوریخواهی معترض به سیاست های نظامی بوش را با وجود نظامی بودن از او در ذهن آمریکایی ها ترسیم کرده است. صدای مخالفت های پاول در هیاهوی اوضاع متشنج عراق و بمبگذاری های انتحاری این کشور گم شد و بعدها با کناره گیری او از سمت وزارت دفاع آمریکا این اعتراض به فراموشی سپرده شد.

مخالفت هم کیشان پاول پس از افول او از قدرت در حزب جمهوری‌خواه هرگز فرصت بروز نیافت. زمانی که کاندولیزا رایس جای پاول را در وزارت خارجه آمریکا گرفت، بسیاری از تحلیلگران حزب جمهوری‌خواه از یک دست شدن دولت بوش و در نتیجه سریع تر شدن روند دستیابی وی به اهدافی که در جنگ علیه تروریسم ترسیم شده بود، خبر دادند.

اما این پیش‌بینی با وخیم شدن اوضاع عراق و غیر قابل اجرا شدن طرح هایی نظیر حمله به ایران به تدریج رنگ باخت و رفته رفته زمزمه عقب نشینی از اهداف سیاست خارجی بوش که در ابتدای دور دوم زمامداری اش مطرح شده بود، بر سر زبان ها افتاد. کاندولیزا رایس هم با وجودی که در زمره جمهوری‌خواهان تندرو جای می‌گرفت، رفتاری را که بیشتر شبیه سلف میانه روی خود بود، بروز داد.

حمایت های ضمنی رایس از عقب نشینی از عراق، تلاش برای کشاندن کره شمالی به پای میز مذاکره و همچنین تاکید او برای ایجاد دفتر دیپلماتیک در تهران نشانه هایی از این تغییر مشی بودند که بیش از هر چیز بر واقعیت های کتمان شده از سوی بازهای دولت بوش در عرصه سیاست خارجی آمریکا صحه می‌گذاشتند.  

تلاش واشنگتن برای به کارگیری دیپلماسی به جای قوه قهریه در دورانی که رقابت میان دو نامزد اصلی انتخابات آمریکا وارد مرحله نهایی خود شد، حکم شمشیری دو لبه را داشت. این رویکرد جدید از یک سو می توانست در ماه های واپسین از حضور جورج بوش در کاخ سفید، موفقیت های جدیدی را در کارنامه کاری وی به ثبت رسانده و زمینه اقبال عمومی نسبت به نامزد جمهوریخواهان در مصاف با رقیبش را فراهم آورد و از سوی دیگر به منزله میخی عمل کند که به تابوت مک‌کین در این رقابت فرود مى آيد. زیرا بازگشت به دیپلماسی هیچ معنایی نداشت جز عدول از سیاست های کلی حزب جمهوری‌خواه و سازش به جای پافشاری بر به تمکین درآوردن کشورهای سرکش.  

اکنون به نظر مى رسد که واشنگتن ترجيح داده است که این شمشیر دو لبه را در جای خود نگه داشته و به انتظار بنشيند تا مک‌کین خودش برای خروج موفقیت آمیز از مهلکه مبارزات انتخاباتی آمریکا راهى پیدا کند. از اين رو با وجود برخی تحلیل ها در مورد احتمال رو کردن برگ برنده ای از سوی بوش برای مک‌کین در روزهای منتهی به انتخابات 4 نوامبر، دل خوش کردن به این حرکت چندان نتیجه بخش نخواهد بود. در حال حاضر مک کين علاوه بر تکيه به توان تيم انتخاباتى و تبليغاتى خود تنها اقدام ديگرى که می تواند انجام دهد این است که به اميد عدم وقوع حادثه ای غیرمترقبه نظير روگردانى پاول از مک کين، بر توان تيم انتخاباتى و تبليغاتى خود تکيه کند.

حمايت پاول از اوباماى دموکرات را نبايد خروج پاول از ارودگاه جمهوريخواهان تفسير کرد، بلکه بايد نوعى اعلام برائت مجدد از جبهه تندروها در اين اردوگاه دانست. اين رويداد اگرچه در فضاى انتخاباتى اخير آمريکا حرکتى به نفع دموکرات ها به ثبت رسيد، اما در عين حال نشانه اى بارز از پايان رويکردهاى اين جبهه در عرصه سياست نيز هست. کالين پاول يک بار با خروج خود از دولت بوش اين هشدار را داد، اما اکنون با بازگشت دولت بوش به ميانه روى در سياست خارجى، هشدار نمادين پاول بيش از گذشته به گوش رسيده است. هشدارى که هزينه اى سنگين را حزب جمهوريخواه تحميل کرد.

حمايت کالين پاول از باراک اوباما تکليف بسيارى از راى دهندگان مردد را روشن کرد. اين راى دهندگان را مى‌توان به دو دسته تقسيم کرد. دسته اى که از حاميان سنتى جمهوريخواهان ميانه رو بوده و به دليل جذاب نبودن مبارزات انتخاباتى مک کين، در انتظار واقعه جديد براى انتخاب از ميان دو نامزد نشسته بودند. و دسته اى ديگر هم حاميان سنتى دموکرات ها هستند که به توان راهبرى اوباما در عرصه سياست خارجى چندان اعتمادى نداشتند.

 

حمايت از اوباما به دسته اول نشان داد که مى توان جمهورى‌خواه بود و از يک دموکرات در لحظه اى حساس نظير بحرانى شدن اقتصاد حمايت کرد و به دسته دوم هم اين پيام را داد که تاييد يک وزير خارجه سابق و ژنرالى بازنشسته با وجود جمهورى‌خواه بودن، نقطه اطمينان بخشى براى چشم پوشى از نقاط ضعف رئيس جمهورى دموکرات در آينده خواهد بود.

نظر شما :