کسی که به زور می خواهد نجنگد!

ترامپ، دیکتاتورِ مصلح؟

۰۴ فروردین ۱۴۰۴ | ۱۵:۰۰ کد : ۲۰۳۱۸۳۲ اخبار اصلی آمریکا خاورمیانه
اباصلت کبیری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: پایان خصومت و برقراری آتش‌بس بین روسیه و اوکراین پس از سه سال جنگ خونین، با پیشنهاد واشینگتن در حال اتفاق افتادن است. ولادیمیر پوتین آمادگی خود برای پذیرش آتش‌بس را اعلام کرده است و زلنسکی نیز چاره ای جز قبول آتش‌بس ندارد. این ابتکار الزام آور توسط یک قلدر تمام بنام ترامپ ایجاد شد. نتیجه آن نیز صلح خواهد بود. هر چند خوشایند دو طرف نباشد اما از کشتار و تجاوزگری خواهد کاست.
ترامپ، دیکتاتورِ مصلح؟

نویسنده: اباصلت کبیری، سرهنگ ارتش و کارشناس ارشد علوم سیاسی

دیپلماسی ایرانی: شاید هیچ دوره ای از تاریخ به اندازه برهه کنونی، مشحون از بی ثباتی و تنش در روابط بین الملل نبوده باشد. آنارشی، ناامنی و درگیری ها در بیشتر نقاط جهان، در سال های اخیر، تداوم ملال آوری دارد و شوربختانه افق های روشنی برای صلح دیده نمی‌شود. همه به جنگند و از صلح و سازش، خبری نیست.

شرایط در خاورمیانه، اروپا و قفقاز، جنگی است و در خوشبینانه ترین حالت، می توان وضعیت کنونی را صلحِ مسلّح، اطلاق کرد که آن هم ناشی از بی اخلاقی و نفاقِ رهبران کشورهاست.

تخاصم بین ایران و اسرائیل، درگیری بین اعرابِ یمن و فلسطین با رژیم صهیونیستی، جنگی است که منتهائی منجر به خیر دسته جمعی بر آن متصور نیست.

درگیری دائمی بین ترکیه و کُردها نیز از زمان انعقاد معاهده سور در ۱۹۲۰، به زخمی ناسور تبدیل شده که التیامی ندارد.

جنگ و صلح شکننده در قفقاز جنوبی بین آذربایجان و ارمنستان و همچنین جنگ بین روسیه و اوکراین از دیگر موارد مخاصمات بین المللی است. بدین سیاهه، روابط خصمانه کره شمالی و کره جنوبی را باید افزود.

برقراری صلح و یا صلح سازی، مستلزم سازوکارهایی است که با اجماع جهانی، مساعی نهادهای بین‌المللی و همت درونی کشورها ایجاد می شود. براین اساس سه سازوکارِ زیر، تجاربی است که در سده اخیر، موثر بوده است:

۱. دموکراتیزاسیون

دموکراتیک شدن در درون، موجبات تسهیل استقرار صلح در دنیا می شود چرا که دموکراسی ها با یکدیگر، نمی جنگند. صلح سازی از این طریق، صلحی اصلی و پایدار خواهد بود. البته چنین سازوکاری در مناطقی از جهان، کارآیی دارد که به سطحی از دموکراسی، پایبند و مومن باشند.

۲. موازنه قوا

جامعه‌شناس و پژوهشگر ارزنده کشورمان جناب عمادالدین باقی، براین است که ایجاد صلح در منطقه پرآشوب خاورمیانه تنها از طریق موازنه قوا امکان‌پذیر است. از نظر ایشان، چنانچه مخالفان اسرائیل (ایران و اعراب) به سطحی مناسب از قدرت بازدارندگی، مجهز و مسلّح شوند، موازنه قوا با اسرائیل ایجاد خواهد شد و زمینه صلح، در منطقه، فراهم می شود و در صورت تضعیف ایران و اعراب، دست اسرائیل برای کشتار و بمب افکنی، باز خواهد بود و امیدی به صلح نخواهد بود.

۳. دیکتاتورِ مصلح

امید به برآمدن دیکتاتوری که صلح و توسعه اصلاحات را برای جهان به ارمغان آورد ولو از طریق ارعاب و تهدید در کمترین زمان، همان چیزیست که جهان امروز، بدان نیاز دارد. دیکته کردن صلح و الزام به ترک مخاصمه تنها از قَدر قدرتی قانونی و مستبد برمی آید تا بتواند رفاه عمومی و مصالح و منافع عامه را مستقر کند و از ستیز و ویرانگری که هزینه به مراتب بیشتری از صلح و دموکراسی دارد، پیشگیری کند.

به نظر می رسد دو سازوکار اول یعنی دموکراتیزاسیون و موازنه قوا فعلأ امکان‌پذیر نیست. دموکراتیزاسیون با روح حاکم بر برخی از کشورها سازگار نیست و موازنه قوا را نیز آمریکا نمی پذیرد. لذا تنها عاملی که می‌تواند صلح را در کشورهای جهان، مستقر سازد، دیکتاتوری مُصلح است.

آیا عاملی به غیر از نهیب ترامپ (همان دیکتاتور مصلح) می توانست ماشین کشتارِ موجود شریری بنام نتانیاهو را از کار بیندازد؟

پایان خصومت و برقراری آتش‌بس بین روسیه و اوکراین پس از سه سال جنگ خونین، با پیشنهاد واشینگتن در حال اتفاق افتادن است. ولادیمیر پوتین آمادگی خود برای پذیرش آتش‌بس را اعلام کرده است و زلنسکی نیز چاره ای جز قبول آتش‌بس ندارد. این ابتکار الزام آور توسط یک قلدر تمام بنام ترامپ ایجاد شد. نتیجه آن نیز صلح خواهد بود. هر چند خوشایند دو طرف نباشد اما از کشتار و تجاوزگری خواهد کاست.

آذربایجان و ارمنستان نیز توافقنامه صلح را خوانده و خود را برای صلح، آماده می کنند. هم الهام علی اف و هم نیکول پاشینیان، هر دو موافق با روی کار آمدن ترامپ بودند و وقت آن رسیده که از شر جنگ، خلاصی یابند.

هرچند گفته ترامپ مبنی براینکه "در دوران وی، هیچ جنگی رخ نخواهد"، امری انتزاعی و فرمایشی است اما باید پذیرفت سرنوشت بسیاری از کشورها و ملت ها تا حد زیادی به تصمیمات رهبر آمریکا بستگی دارد و ترامپ نیز می‌داند که یک کرشمه و اخم او تا چه اندازه می تواند منافع کشورها را تغییر دهد. قدرت و امنیت، رویکردی است که از نظر ترامپ بر ارزش‌های دیرین و بنیادین آمریکا یعنی لیبرالیسم، ارجحیت دارد و در این روند، افرادی همانند اردوغان، پوتین، زلنسکی و نتانیاهو، مجبور به همراهی با ترامپ هستند.

رهبران پیش گفته، این را خوب می‌دانند که ترامپ، حاضر به هزینه کردن در مناطق مختلف جهان نیست و مسولیت امنیت بر عهده بازیگران منطقه خواهد بود. بدون خرج کردن یک دلار آمریکایی.

کلید واژه ها: اباصلت کبیری امریکا دونالد ترامپ بنیامین نتانیاهو ولادیمیر پوتین صلح ترامپ جهان موازنه موازنه قوا دیکتاتوری مصلح دیکتاتوری


( ۴ )

نظر شما :