دلایل خوب مسکو برای دستیابی به توافق
آتش بس برای روسیه «توافق بدی» نیست

نویسندگان: سعید سیفی، کارشناس ارشد رسانه و تحلیل گر مسائل راهبردی و علی رضوان پور، مدرس دانشگاه و کارشناس مسائل بین الملل
دیپلماسی ایرانی: دولت ترامپ تاکنون کارت های خود را در روند صلح اوکراین با مهارت زیادی بازی کرده است. فشار بر کیف، دولت اوکراین را وادار کرده که خواسته های غیرممکن خود را کنار بگذارد و به ایالات متحده که خواستار آتشبس موقت بی قید و شرط است، بپیوندد.
این فراخوان، همراه با از سرگیری کمکهای نظامی و اطلاعاتی ایالات متحده به اوکراین، اکنون فشار زیادی را بر دولت روسیه وارد میکند تا خواستههای غیرممکن خود را کنار بگذارد و به دنبال یک مصالحه واقعی و اولیه باشد. نشانه شدت این فشار، ناراحتی است که برای تندروهای روسیه ایجاد شده است که از پوتین میخواهند قاطعانه این پیشنهاد را رد کند. باید امیدوار بود که پوتین به آنها گوش ندهد.
این بدان معنا نیست که مسکو باید فوراً با آتشبس موقت موافقت کند. اینطور نخواهد شد، زیرا دولت روسیه همیشه اصرار داشته است که برخی چیزها باید از قبل به طور قاطع مشخص شوند. زیرا تا زمانی که موضوعات کلیدی مورد توافق قرار نگیرند و یا کنار گذاشته شوند، خطر بزرگی وجود خواهد داشت که آتشبس فرو بریزد و دوباره جنگ از سر گرفته شود. این موضوعات اکنون در دور بعدی مذاکرات آمریکا و روسیه مورد بحث قرار خواهند گرفت و باید امیدوار باشیم که طرفین با سرعت معقولی بر روی آنها توافق کنند.
از جمله مواردی که روسیه باید از آن چشم پوشی کند، درخواست قبلی پوتین است که در ازای آتشبس، اوکراین از آن بخشهایی از چهار استانی که روسیه ادعا میکند ضمیمه خاک خود کرده است، اما اوکراین همچنان آنها را حفظ میکند، خارج شود. این اتفاق نخواهند افتاد، بیشتر از آن که روسیه از سرزمینی که اکنون در اختیار دارد، خارج شود. خط آتشبس در جایی اجرا می شود که خط نبرد متوقف می شود. با این حال، محتمل به نظر می رسد که روسیه قبل از موافقت با آتشبس تمام تلاش خود را برای بیرون راندن ارتش اوکراین از قلمرو روسیه که در کورسک مسقر هستند، انجام دهد و ممکن است در روزهای آینده به این مهم دست یابد.
چیزی که باید - حداقل در اصل - قبل از یک آتشبس موقت مورد توافق قرار گیرد، چارچوب یک آتشبس بلند مدت است. از آخرین مذاکرات ایالات متحده و اوکراین مشخص نیست که آیا کیف به طور قطع امید خود به نیروی حافظ صلح اروپایی را از دست داده است یا خیر. اوکراین باید این کار را انجام دهد؛ زیرا روسها این موضوع را عضویت در ناتو با نام دیگری میدانند و اگر اوکراینیها و اروپاییها بعداً دوباره آن را مطرح کنند، روسیه جنگ را از سر خواهد گرفت.
هر نیروی حافظ صلح باید از کشورهای واقعاً بی طرف و تحت اختیار سازمان ملل باشد و این به نوبه خود می تواند نقطه شروع مکانیزم مشورتی جدید در مورد امنیت اروپا باشد - چیزی که روسیه حداقل در 15 سال گذشته به دنبال آن بوده است.
پیشنهادهای غرب در خصوص این موضوع برای مسکو بی معنی و غیرقابل قبول بوده است، زیرا چهار کشور غربی به اضافه ناتو و اتحادیه اروپا را درگیر «رایزنی مستقیم» با روسیه می کند. برای مسکو، این نیرو نسخه جدیدی از شورای شکست خورده ناتو- روسیه خواهند بود، که در آن کشورهای غربی مجددا صف آرایی خواهند کرد تا به روسیه دیکتههای مورد توافق قبلی را ارائه کنند.
در مقابل، یک نیروی حافظ صلح سازمان ملل برای اوکراین میتواند تحت حمایت کمیتهای متشکل از پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد، به علاوه آلمان و هر یک از اعضای اصلی «جنوب جهانی» (به عنوان مثال، هند و یا برزیل) تعداد قابل توجهی از صلحبانان را تأمین کند. چنین گروهی می تواند بلوک غرب را به پذیرش موضوع «جهان چندقطبی» وادار نماید، همچنین کشورهای جنوب جهانی را نیز در به رسمیت شناختن غرب مبنی بر اینکه این کشورها منافع مشروعی در ثبات اروپا دارند، سوق دهد.
این نوع مکانیسم سازمان ملل به نوبه خود می تواند به آغاز گفتگوها در مورد محدودیت های تسلیحاتی متقابل کمک کند. بدیهی است که روسیه باید از خواسته قبلی خود مبنی بر کاهش نیروهای مسلح اوکراین دست بکشد، اما میتوان انتظار داشت که برای محدود کردن دستههای خاصی از تسلیحات، مانند موشکهای دوربرد، به شدت بر غرب فشار بیاورد. پذیرش این امر برای اوکراین، ایالات متحده و اتحادیه اروپا در صورتی که بخشی از روند گستردهتر مذاکرات محدودیت تسلیحات باشد، بسیار آسان تر خواهد بود.
یکی از عناصر امیدوارکننده می تواند بازگشت به لغو متقابل موشک های میان برد در اروپا باشد. بدیهی است که چنین موضوع پیچیده ای را نمی توان قبل از توافق آتشبس مورد مذاکره قرار داد، اما اعلام آن می تواند آغاز یک روند جدید کنترل تسلیحات باشد.
سپس موضوع حدود 300 میلیارد دلار دارایی مسدود شده روسیه است که عمدتاً در اختیار اروپاست. مسکو مطمئناً ضمانتی را برای رفع مسدودیت آنها خواستار است. اتحادیه اروپا به نوبه خود تحت فشار است تا دارایی های روسیه را مصادره کند و از آنها برای تأمین مالی اوکراین استفاده کند چیزی که هم غیرقانونی و هم مانعی جدی برای صلح است. با این حال، در حالت ایدهآل، همراه با کمک اتحادیه اروپا، آنها میتوانند بخشی از یک صندوق بازسازی برای اوکراین زیر نظر سازمان ملل باشند، با بخش قابل توجهی از پول روسیه برای بازسازی مناطق تحت کنترل روسیه در اوکراین. مقامات روسی پیشنهاد کرده اند که این راه حل می تواند مورد توافق قرار گیرد.
تمامی این موضوعات مسائل بسیار پیچیده ای هستند. با این وجود، با توجه به هوشمندی و حسن نیت هر دو طرف، باید بتوان در دور بعدی مذاکرات به پیشرفت واقعی دست یافت و راه را برای آتشبس در آینده نزدیک هموار کرد. روسیه دلایل خوبی برای دستیابی به توافق دارد، زیرا در غیر این صورت، آینده فقط از یک سو یک جنگ فرسایشی سخت برای دستاوردهای نامشخص و از سوی دیگر، فروپاشی روابط جدید بسیار امیدوار کننده این کشور با واشینگتن خواهند بود. اوکراین نیز باید مصالحه کند، و در اینجا، دوستان ادعایی اوکراین در غرب نیز مسئولیتی بر عهده دارند که تاکنون بسیاری از آنها به طور کامل موفق نشده اند. آغاز روند صلح اوکراین توسط دولت ترامپ در بسیاری از محافل سیاسی ایالات متحده و اروپا نه با تحلیل ها و توصیه های معقول، بلکه با محکومیت ، از جمله اتهامات شرم آور به «خیانت»، «خیانت به اوکراین» و «توافقنامه جدید یالتا» مطرح شده است.
همانطور که آخرین اخبار به وضوح نشان می دهد، هیچ یک از این موضوعات درست نیست. اگر همانطور که مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا گفته است، وقتی صحبت از پیشنهادهای صلح و آتشبس میشود، اکنون توپ در زمین روسیه است، این نیز درست است که اوکراین نیز هنوز ظرفیت آن را دارد که مذاکرات صلح را با ارائه یا بازگرداندن شرایطی که روسیه به طور خودکار آنها را رد میکند، برهم بزند. "دوستان" آنها نباید اوکراین را به این کار تشویق کنند.
نظر شما :