کشوری که محل جنگ است

اوکراین محل تلاقی و نزاع دو نظم متخاصم بین المللی

۳۰ مهر ۱۴۰۳ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۲۸۸۷۳ اروپا انتخاب سردبیر
عباس ترابی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: اینکه زلنسکی اکنون به درجه ای از آگاهی رسیده است که تمام تخم مرغ هایش را در سبد دموکرات‌ها نگذارد و در گرماگرم کارزارهای انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، به وعده های جو بایدن برای حمایت از کشورش اکتفا نکند و با رقیب جمهوری خواه نیز به مذاکره بپردازد، نشان از درس گرفتن زلنسکی و هیات حاکمه اوکراین از جنگ سه ساله با روسیه دارد. درسی که به او آموخت نباید در بحران ها فقط با یک طرف مذاکره کرد و لازم است تمام راه‌های نرفته را آزمود.
اوکراین محل تلاقی و نزاع دو نظم متخاصم بین المللی

نویسنده: عباس ترابی، حقوقدان و دانشجوی دکتری روابط بین الملل، گرایش سیاست و امنیت بین الملل، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران

دیپلماسی ایرانی: ریچارد هالبروک (Richard Charles Albert Holbrooke) محقق، دیپلمات و سفیر ایالات متحده در سازمان ملل و تنها کسی که پُست معاونت وزارت امور خارجه آمریکا را در دو برهه و منطقه مختلف، نخست، معاون وزارت أمور خارجه در امور آسیا (۱۹۸۱-۱۹۷۷) و سپس در امور اروپا (۱۹۹۶-۱۹۹۴) بر عهده داشته است، و به عنوان شخصی که در دوران وزارت خارجه هیلاری کلینتون در دولت اول باراک اوباما، آماج بیشترین بی‌اعتنایی‌ها و بی‌مهری‌ها قرار گرفت؛ در حالی‌که شایسته ترین فرد برای پست وزارت خارجه بود و به سبب همین شایستگی ها مورد کینه و نفرت هیلاری کلینتون قرار گرفت؛ در خصوص اهمیت فن مذاکره می‌گوید: "بنا بر عقیده و نظر اغلب مورخین، جنگ جهانی اول قابل اجتناب بود و می‌شد از وقوع آن جلوگیری کرد؛ اگر سیاستمداران آن روز اروپا توانایی تمهید یک مذاکره موفق را در خود سراغ داشتند".

روز پنجشنبه ۱۷ اکتبر ۲۰۲۴ در نشست شورای اروپا در بروکسل، ولادیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین اعلام کرد که در گفت‌وگو با دونالد ترامپ، کاندیدای جمهوری خواهان در انتخابات پیش رو بر این نکته تاکید کرده است که راه حل اوکراین برای پیروزی در جنگ، یکی از این دو راه حل پیش رو نخواهد بود: یا هسته ای شدن یا عضویت در ناتو (Either Nukes or Alliance)، هر چند اوکراین عضویت در ناتو را بیشتر ترجیح می دهد.

اینکه زلنسکی اکنون به درجه ای از آگاهی رسیده است که تمام تخم مرغ هایش را در سبد دموکرات‌ها نگذارد و در گرماگرم کارزارهای انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، به وعده های جو بایدن برای حمایت از کشورش اکتفا نکند و با رقیب جمهوری خواه نیز به مذاکره بپردازد، نشان از درس گرفتن زلنسکی و هیات حاکمه اوکراین از جنگ سه ساله با روسیه دارد. درسی که به او آموخت نباید در بحران ها فقط با یک طرف مذاکره کرد و لازم است تمام راه‌های نرفته را آزمود.

جورج کِنان (George Frost Kennan) دیپلمات، سفیر و استاد تاریخ روابط فی مابین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی و معمار سیاست مهار شوری تحت عنوان The Policy of Containment در دوران ریاست جمهوری هری ترومن و یکی از شش شخصیت برجسته عرصه سیاست خارجی ایالات متحده مشهور به "مردان با تدبیر" (The Wise Men)  در خصوص خصلت روس ها و نگاه شان به کشورهای همسایه خود چنین می گوید: "چشم حسود و نابردبار کرملین در نهایت می تواند کشورهای همسایه خود را تنها در قالب یک "vassal state" (دولت فرمانبردار) و یا "دشمن" تشخیص دهد و همسایگان روسیه اگر نمی خواهند یکی از این دو باشند، باید متحد شوند".

بنابراین، اگر اوکراین بعد از استقلال از شوروی که عنوان سومین قدرت اتمی جهان بعد از ایالات‌متحده و شوروی را دارا بود، چنین تجربه اندوخته ای داشت، نه به تفاهم امنیتی بوداپست در پنجم دسامبر ۱۹۹۴ فریفته می شد و سلاح های اتمی خود را تحویل روسیه می داد و نه به وعده تضمین امنیتی ایالات‌متحده، بریتانیا و روسیه مبنی بر حفاظت از استقلال خود در کنفرانس بوداپست دل می بست.

چارلز بوهلن (Charles Eustis Bohlen)، دیگر متخصص سیاست خارجی آمریکا و نفر دوم از گروه شش نفره "مردان با تدبیر"، که در کنار جورج کنان از جمله مشاوران فرانکلین روزولت، رئیس جمهوری آمریکا در دو کنفرانس تهران و یالتا حضور داشت و به عنوان دیپلمات و اولین سفیر آمریکا در شوروی از جانب دوایت آیزنهاور، انتخاب شد. شخصیتی که متخصص ساختار حکمرانی اتحاد جماهیر شوروی و یکی از معماران سیاست موسوم به طرح مارشال Marshal Plan که به بازسازی اروپا بعد از جنگ دوم جهانی منجر شد؛ در خصوص ذهنیت سیاستمداران شوروی می گوید: "در تعامل و مذاکرات با دیپلمات‌های شوروی، بخاطر داشته باشید که مسائل استراتژیک برای شوروی در ذهن دیپلماتهایشان همواره همچون راز مخفی و پنهان نگه داشته می شود و هر آنچه در گفت‌وگوهای دیپلماتیک آشکارا بر زبان می آورند، تنها پروپاگانداست."

اینک سه سال است که زلنسکی و هیات حاکمه اوکراین بدلیل بی تحربگی و عدم درک صحیح از مناسبات پیچیده بین المللی، کشورش را درگیر جنگی ساخته که نه جنگ اوکراین با روسیه، بلکه جنگ دو نظم بین المللی است و خاک اوکراین نقطه تلاقی و تصادم این دو نظم متخاصم است.

از یک طرف خاک اوکراین جبهه دفاعی نظم بین المللی لیبرال Liberal International Order (LIO) به رهبری ایالات متحده و با همکاری نهادهای سیاسی چون اتحادیه اروپا و نهادهای نظامی – امنیتی چون ناتو است که در برابر جبهه شرق به رهبری چین و روسیه که هم اکنون جبهه منطقه ای ضد نظم غیر لیبرال Illiberal Counter-Order را نمایندگی می کنند و با تاسیس نهادهایی چون بانک سرمایه گذاری زیربنایی آسیایی Asian Infrastructure and Investment Bank (AIIB) و پروژه یک کمربند، یک جاده One Belt One Road (OBOR) در صدد هستند که در آینده این تلاش های منطقه ای به نهادسازی های بیشتر و تاسیس رژیم بین المللی مستقل و در نهایت به تاسیس نظم بین المللی ضد لیبرال Illiberal International Order (IIO)  متناسب با فلسفه و اندیشه سیاسی شرقی منجر شد.

لذا جنگ اوکراین، جنگ دو کشور با هم نیست. بلکه اوکراین خط مقدم و محل نزاع دو سیستم حکمرانی است. سیستم حکمرانی در حال نُضج و تکامل غیرلیبرال شرقی و سیستم حکمرانی لیبرال غربی. و اشتباه زلنسکی و هیأت حاکمه اوکراین این بود که بواسطه بی تجربگی و عدم مهارت در سیاست ورزی، از دریافت این نکته عاجز ماندند و به وعده وعیدهای غرب فریفته شده و گمان بردند، تهاجم نظامی روسیه تنها منجر به جنگی بین روسیه و اوکراین خواهد شد که با پشتیبانی غرب به زودی پایان خواهد یافت.

در نتیجه، تا زمانی که فی مابین این دو سیستم حکمرانی، مصالحه ای صورت نگیرد؛ خاک اوکراین همچنان محل منازعه این دو نظم ضد لیبرال و لیبرال باقی خواهد بود و در آتش جنگ خواهد سوخت.

کلید واژه ها: ولادیمیر زلنسکی اوکراین روسیه جنگ اوکراین امریکا امریکا و اوکراین روسیه و امریکا و اوکراین عباس ترابی روسیه و امریکا نظام بین الملل


( ۴ )

نظر شما :

اکبر فیجانی ۰۳ آبان ۱۴۰۳ | ۰۹:۰۶
بنام خدا در مورد علل و انگیزه های جنگ اوکراین چندین نظریه وجود دارد، اما به اعتقاد اینجانب مسبب اصلی این بحران، سرمایه داران بزرگ و غولهای قدرت می باشند. همانطور که در جاهای دیگر نوشتم، منشا اکثر بحرانها، سرمایه داران و قدرت طلبان هستند؛ زیرا بحران به هر شکلی باشد بنفع سرمایه داران و قدرتمندان است و آنها حداکثر استفاده را از آن می کنند. یعنی ناتو و دیگر ارتشها و سازمانهای اطلاعاتی بزرگ جهان در خدمت تعدادی کم از قدرتمندان هستند که سود و بقای آنها به جنگ و بحران گره خورده است. این یک واقعیت است که افزایش بودجه نظامی به بهانه افزایش ضریب امنیتی کشورها (بعد از آغاز جنگ اوکراین، تعدادی از کشورهای شرق اروپا و جاهای دیگر تصمیم به افزایش بودجه نظامی خود گرفتند)، و ویرانی های ناشی از جنگ و بدنبال آن بازسازی آنها، باعث رونق تولید و تجارت و افزایش سود شرکتهای بزرگ چند ملیتی می شود؛ و بدیهی است که این غولهای قدرت و ثروت هر جا و هروقت لازم بدانند شرایط را برای آغاز جنگ فراهم می کنند و یا جنگ های موجود را تشدید می کنند. (البته علاوه بر اهداف اقتصادی، آنها اهداف سیاسی، عقیدتی و غیره را نیز دنبال می کنند). بنابراین، گرچه به درستی گفته شده که تحریک روسیه توسط ناتو یکی از علل مهم آغاز جنگ اوکراین است، همه باید بدانیم که آن ارتش متحدی که ناتو نامیده می شود، خود بازیچه غولهای قدرتی است که بر جهان حکومت می کنند. از طرف دیگر، در جنگ اوکراین اهداف آشکار و پنهان زیادی هم از جانب غربیان و هم از طرف روسیه دنبال می شود؛ تشدید بحران و قحطی و شورش در خاورمیانه (بعنوان مثال، بخش زیادی از غلات خاورمیانه را روسیه تامین می کند) و ضربه مستقیم و غیر مستقیم به جبهه مقاومت و ایران، تضعیف روسیه و جلوگیری از افزایش قدرت ائتلاف ایرانی، چینی، روسی از جمله اهداف غربیان می باشد. روسیه هم اهداف گوناگونی را دنبال می کند که در میان آنها می توان از جلوگیری از گسترش ناتو به سمت مرزهایش و تشکیل ابرقدرتی بمانند شوروی سابق نام برد. اکبر فیجانی دهم اسفند 1400