نقد سریال
کشتن ایو
دیپلماسی ایرانی: “سریال کشتن ایو Killing Eve” یک سریال تلویزیونی است که درآوریل 2018 در بی بی سی آمریکا پخش شد. این سریال توسط فیبی والر-بریج ساخته شد و بر اساس مجموعه رمان ویلانل نوشته لوک جنینگز است. این سریال داستان دو زن را دنبال میکند: ایو پولاستری، مامور MI6 حوصله سر میز و ویلانل، یک قاتل روانی. این دو نسبت به یکدیگر وسواس پیدا میکنند و در سراسر اروپا درگیر یک بازی خطرناک موش و گربه میشوند.
این سریال به خاطر ارزشهای نویسندگی، بازیگری و تولیدش مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است. جوایز متعددی از جمله گلدن گلوب برای بهترین بازیگر زن در یک سریال تلویزیونی – درام برای بازیگر اصلی ساندرا اوه که نقش ایو پولاستری را بازی میکند، برده است.
این سریال به خاطر برداشت تازهاش از ژانر هیجانانگیز جاسوسی، شخصیتهای قوی زن و لحن کمدی تاریکش مورد ستایش قرار گرفته است. همچنین به دلیل سریال شخصیتها مورد توجه قرار گرفته است.
«سریال کشتن ایو Killing Eve» چهار فصل را به پایان رسیده که فصل چهارم آخرین فصل آن است.
این سریال توسط فیبی والر-بریج ساخته شد که همچنین به خاطر خلق و بازی در سریال تحسین شده “Fleabag” شناخته شده است. والر-بریج به عنوان مجری سریال برای فصل اول “سریال کشتن ایو Killing Eve” خدمت کرد، اما او از این نقش برای فصلهای بعدی کنار رفت.
این سریال بازیگران با استعدادی دارد که ساندرا اوه در نقش ایو پولاستری و جودی کومر در نقش ویلانل رهبری میکنند. اوه یک هنرپیشه کانادایی است که شاید بیشتر برای بازی در نقش دکتر کریستینا یانگ در درام پزشکی موفق “Grey’s Anatomy” شناخته شود. کامر که اهل لیورپول انگلستان است در چندین سریال تلویزیونی و فیلم ظاهر شده است، اما «کشتن ایو» نقش اصلی اوست.
دیگر بازیگران اصلی سریال عبارتند از فیونا شاو در نقش کارولین مارتنز، رئیس بخش روسیه در MI6. کیم بودنیا در نقش کنستانتین واسیلیف، سرپرست ویلانل؛ وشان دیلینی در نقش کنی استوتون، تحلیلگر MI6 که یکی از اعضای اصلی تیم ایو میشود.
این سریال به خاطر جلوههای بصری شیک و استفاده از موسیقی، و همچنین کاوش در موضوعاتی مانند هویت، وسواس، و قدرت مورد ستایش قرار گرفته است. در حالی که سریال در درجه اول یک تریلر است، عناصر کمدی سیاه و طنز نیز دارد.
به طور کلی، “سریال کشتن ایو Killing Eve” یک موفقیت انتقادی و تجاری بوده است و به تثبیت شهرت بازیگران و عوامل با استعداد خود کمک کرده است.
یکی از نقاط قوت «سریال کشتن ایو Killing Eve» رویکرد منحصر به فرد و غیر متعارف آن در داستاننویسی است. به گزارش وبسایت پزشک، این سریال به خاطر پیچشهای داستانی غیرقابل پیشبینیاش شناخته میشود که بینندگان را در لبه صندلیهایشان نگه میدارد. رابطه بین ایو و ویلانل نیز برای بسیاری از طرفداران سریال جذابیت زیادی دارد. این دو شخصیت پیچیده و معیوب هستند و پویایی آنها هم هیجانانگیز و هم ناراحتکننده است.
«سریال کشتن ایو Killing Eve» نیز به خاطر بازیگران و عوامل مختلفش شناخته شده است. این سریال، بازیگران و خلاقانی از طیفی از پیشینهها و ملیتها را به سریال میگذارد. این تعهد به تنوع کمک کرده است تا سریال احساس فراگیرتر و نمایندهای از جهانی که در آن زندگی میکنیم داشته باشد.
در مجموع، «سریال کشتن ایو Killing Eve» سریالی پیچیده و جذاب است که به خاطر نویسندگی، بازیگری و کارگردانیاش مورد تحسین قرار گرفته است. این یک نمونه برجسته از عصر طلایی فعلی تلویزیون است، و هواداران اختصاصی را به دست آورده که اکنون که اجرای آن به پایان رسیده است، سریال را از دست خواهند داد.
علاوه بر تحسین منتقدان، «سریال کشتن ایو Killing Eve» برای بیبیسی آمریکا نیز در رتبهبندی موفق بوده است. فصل اول این سریال با استقبال تماشاگران مواجه شد و امتیازات بالایی را به دست آورد که به تمدید زودهنگام برای فصل دوم منجر شد. محبوبیت سریال تنها از آنجا به رشد خود ادامه داد و هر فصل جدید بینندگان بیشتری را به خود جذب کرد.
این سریال همچنین به دلیل استفاده از مکانهای بینالمللی و توجه به جزئیات در هنگام به تصویر کشیدن فرهنگهای مختلف مورد تحسین قرار گرفته است. تیم سازنده این سریال برای فیلمبرداری به شهرهای مختلف اروپایی از جمله پاریس، آمستردام و بارسلون سفر کردهاند و به این سریال یک حس واقعا جهانی دادهاند.
از نظر میراثی که دارد، «سریال کشتن ایو Killing Eve» به عنوان پیشگامی برای سریالهای تحت رهبری زنان و سریال آثار نویسندگان، کارگردانان و تهیهکنندگان زن دیده میشود. این سریال به ارتقای شغل بسیاری از زنان در صنعت، از جمله والر-بریج و امرالد فنل، که به عنوان مجری سریال برای فصل سوم خدمت کردند، کمک کرد.
این سریال همچنین موضوع تحلیلهای آکادمیک و انتقادی بوده است و محققان و نویسندگان به بررسی مضامین، شخصیتها و بازنمایی جنسیت و جنسیت آن میپردازند. این گواهی بر اهمیت و تأثیر فرهنگی سریال است.
یکی دیگر از جنبههای “سریال کشتن ایو Killing Eve” که توجه را به خود جلب کرده، استفاده از مد و البسه باشکوه برای تقویت شخصیتها و داستان سرایی است. ویلانل، بهویژه، به خاطر انتخابهای مد التقاطی و گرانقیمتش که اغلب برای نشان دادن شخصیت و خلق و خوی او استفاده میشود، شهرت دارد. کمد لباس او نمادین شده و حتی الهام بخش ترندهای مد شده است.
استفاده سریال از مد به دلیل توجه به جزئیات و نحوه کمک به توسعه شخصیتها مورد ستایش قرار گرفته است. انتخاب کمد لباس شخصیتهای دیگر، از جمله ایو و کارولین، نیز برای انعکاس شخصیت و موقعیت آنها در داستان استفاده میشود.
“سریال کشتن ایو Killing Eve” علاوه بر مد، به دلیل استفاده از موسیقی نیز مورد توجه قرار گرفته است. این سریال دارای یک موسیقی متن متنوع است که شامل همه چیز از موسیقی کلاسیک گرفته تا آهنگهای پاپ معاصر است. از موسیقی اغلب برای افزایش تنش و احساسات یک صحنه استفاده میشود و به سریال حالت منحصر به فرد و شیک آن کمک میکند.
در نهایت، شایان ذکر است که «سریال کشتن ایو Killing Eve» همچنین چندین پروژه اسپین آف را ایجاد کرده است، از جمله مجموعهای از کتابهای لوک جنینگز و یک پادکست به میزبانی بازیگر و کمدین فیبی رابینسون. این اسپین آفها به گسترش دنیای سریال کمک کرده و به طرفداران محتوای بیشتری برای لذت بردن میدهد.
یکی دیگر از جنبههای قابل توجه «سریال کشتن ایو Killing Eve»، روشی است که انتظارات و تمهیدات ژانر هیجانانگیز جاسوسی را زیر و رو میکند. این سریال به جای به تصویر کشیدن پویایی کلاسیک «خوب در مقابل شر»، مرزهای بین قهرمان و شرور را محو میکند و اغلب شخصیتهایش را در مناطق خاکستری اخلاقی قرار میدهد.
این سریال همچنین با نقشهای جنسیتی سنتی و پویایی قدرت که اغلب در فیلمهای هیجانی جاسوسی دیده میشود، بازی میکند. به عنوان مثال، ایو یک زن میانسال است که در ابتدا توسط همکارانش به عنوان اینکه دوران اوج خود را پشت سر گذاشته، نوشته شده، در حالی که ویلانل یک قاتل جوان و جذاب است که از تمایلات جنسی خود به عنوان یک سلاح استفاده میکند. برخورد سریال با این شخصیتها و روابطشان، هم خرابکننده و هم طراوتکننده و به برجستهتر شدن «سریال کشتن ایو Killing Eve» در منظرهای شلوغ تلویزیونی کمک کرده است.
«سریال کشتن ایو Killing Eve» علاوه بر مضامین و داستان سرایی، به دلیل توجه به جزئیات در جنبههای فنی تولید نیز مورد تحسین قرار گرفته است. فیلمبرداری، تدوین، و طراحی صدا، همگی به دلیل کیفیت و پیچیدگیشان مورد توجه قرار گرفتهاند و به ایجاد دنیایی بصری خیرهکننده و همهجانبه کمک میکنند.
در پایان لازم به ذکر است که «سریال کشتن ایو Killing Eve» توسط تعدادی از سازمانهای معتبر جوایز از جمله جوایز Primetime Emmy، جوایز بفتا و جوایز گلدن گلوب شناخته شده است. این سریال جوایز متعددی را برای ارزشهای نویسندگی، بازیگری و تولید دریافت کرده است و به تثبیت BBC America به عنوان بازیگر اصلی در دنیای تلویزیون کمک کرده است.
در مجموع، «سریال کشتن ایو Killing Eve» سریالی است که توانسته سبک و جوهر را به گونهای متعادل کند که کمتر سریال دیگری چنین کرده است. رویکرد پیشگامانه آن به داستان سرایی، توجه به جزئیات، و بازیگران و گروه با استعداد آن، همگی به تبدیل شدن آن به یکی از تحسینشدهترین و محبوبترین سریالهای دهه گذشته کمک کردهاند.
یکی دیگر از جنبههای جالب «سریال کشتن ایو Killing Eve»، نحوه به تصویر کشیدن بیماری روانی و ضربه است. ایو و ویلنل هر دو شخصیتهای پیچیدهای هستند که مسائل روانشناختی عمیقی دارند و سریال از بررسی دلایل اصلی رفتار آنها ابایی ندارد.
به عنوان مثال، نشان داده شده است که حوا از اضطراب و PTSD رنج میبرد که به شیوهای واقعگرایانه و حساس به تصویر کشیده میشوند. در همین حال، مشخص شد که ویلانل دوران کودکی آسیبزا داشته که به روانپریشی او کمک کرده است. کاوش سریال در مورد بیماریهای روانی و آسیبهای روانی به دلیل ظریف بودن و حساسیت آن و کمک به کاهش انگ پیرامون این موضوعات مورد ستایش قرار گرفته است.
«سریال کشتن ایو Killing Eve» علاوه بر سریال سلامت روان، به دلیل برخورد با نژاد و قومیت نیز مورد تحسین قرار گرفته است. این سریال دارای بازیگران متنوعی است و بازیگرانی از طیفی از قومیتها نقشهای برجستهای را ایفا میکنند. سازندگان سریال به دلیل تعهدشان به بازنمایی و تلاششان برای جلوگیری از کلیشههای مضر و استعارهها مورد ستایش قرار گرفتهاند.
«سریال کشتن ایو Killing Eve» تأثیر بسزایی در حرفه بازیگران و عوامل آن داشته است. این سریال علاوه بر راهاندازی حرفه جودی کامر، به ارتقای پروفایل ساندرا اوه، فیونا شاو و بسیاری دیگر کمک کرده است. موفقیت این سریال همچنین درها را به روی نویسندگان، کارگردانان و تهیهکنندگان آن باز کرده است که بسیاری از آنها روی پروژههای برجسته دیگری کار کردهاند.
این سریال دارای حساسیت فمینیستی قوی است و به دلیل به تصویر کشیدن زنان پیچیده و چندوجهی مورد تحسین قرار گرفته است. ایو و ویلانل هر دو شخصیتهایی کاملاً تحقق یافته با انگیزهها، خواستهها و معایب خاص خود هستند. این سریال تقریباً در هر اپیزود به دلیل قبولی در آزمون بچدل قابل توجه است، به این معنی که دو شخصیت زن نامبرده را نشان میدهد که درباره چیزی غیر از یک مرد صحبت میکنند.
سریال دارای سبک بصری متمایز است، با هر قسمت دارای یک پالت رنگ منحصر به فرد است که منعکسکننده حال و هوا و لحن داستان است. تیم سازنده سریال از رنگ برای انتقال احساسات و ایجاد حس انسجام در طول سریال استفاده میکند.
این سریال به دلیل استفاده از طنز مورد ستایش قرار گرفته است، به ویژه در روشی که ژانر را زیر سوال میبرد و با انتظارات مخاطب بازی میکند. لحن کمدی تیره سریال به فیلمهای برادران کوئن یا کوئنتین تارانتینو تشبیه شده است.
«سریال کشتن ایو Killing Eve» در چندین کشور از جمله اسپانیا، فرانسه و کره جنوبی برای تلویزیون اقتباس شده است. هر اقتباسی چرخش خاص خود را روی داستان و شخصیتها قرار میدهد، اما همه آنها در یک فرض اولیه یک بازی موش و گربه بین یک مامور اطلاعاتی حوصله و یک قاتل کاریزماتیک مشترک هستند.
به طور کلی، “سریال کشتن ایو Killing Eve” سریالی است که تأثیر قابل توجهی بر چشم انداز تلویزیون و فرهنگ عامه به طور گستردهتر گذاشته است. داستان سرایی منحصر به فرد، بازیگران و گروه با استعداد، و تعهد به تنوع و بازنمایی به آن کمک کرده است که آن را به محبوبیت طرفداران و یک عزیز منتقد تبدیل کند.
جودی کومر، بازیگر نقش ویلانل، اصالتا اهل لیورپول انگلستان است. کامر به خاطر بازیاش در این سریال مورد ستایش قرار گرفته است، که برای او جوایز و نامزدی متعددی از جمله جایزه امی برای بهترین بازیگر نقش اول زن در یک سریال درام به همراه داشته است.
فصل سوم سریال به دلیل تغییر در سریال پخش قابل توجه بود. امرالد فنل از فیبی والر-بریج مدیریت کرد و دیدگاه منحصر به فرد خود را به داستان آورد. دوران تصدی فنل به دلیل تمرکز بر سفرهای احساسی شخصیتها و کاوش در پویایی قدرت مورد ستایش قرار گرفت.
فصل چهارم سریال، که فصل آخر آن است، به دلیل همهگیری COVID-19 به تعویق افتاد. این فصل درآوریل 2022 در ایالات متحده پخش شد و در می 2022 به پایان رسید.
پایانی این سریال که در ماه می2022 پخش شد، با واکنشهای متفاوتی از سوی طرفداران و منتقدان مواجه شد. در حالی که برخی از بازده احساسی و وضوح قوسهای شخصیتها تمجید کردند، برخی دیگر احساس کردند که پایان شتابزده و رضایت بخش نبود.
به طور کلی، «سریال کشتن ایو Killing Eve» سریالی است که تأثیری ماندگار بر چشمانداز تلویزیونی گذاشته است و به بازتعریف آنچه در ژانر هیجانانگیز جاسوسی ممکن است کمک کرده است. بازیگران و گروه با استعداد آن، داستان سرایی منحصر به فرد، و تعهد به تنوع و بازنمایی کمک کرده است تا آن را به یکی از مشهورترین و محبوبترین سریالهای سالهای اخیر تبدیل کنیم.
طرح داستانی “سریال کشتن ایو Killing Eve”
خلاصه داستان “سریال کشتن ایو Killing Eve” بازی موش و گربه بین ایو پولاستری (ساندرا اوه)، مامور MI6 و ویلانل (جودی کومر)، یک قاتل ماهر و کاریزماتیک را دنبال میکند.
فصل اول با ایو شروع میشود که وظیفه دارد ویلانل را که مسئول یک سری قتلهای معروف در سراسر اروپا است، ردیابی کند. همانطور که ایو بیشتر و بیشتر درگیر شکار ویلانل میشود، این دو زن درگیر یک بازی خطرناک موش و گربه میشوند که آنها را از پاریس به مسکو و فراتر از آن میبرد.
با پیشرفت سریال، رابطه بین ایو و ویلانل پیچیدهتر و شدیدتر میشود. علیرغم تمایل متقابل آنها برای از بین بردن یکدیگر، این دو زن به گونهای به سمت یکدیگر کشیده میشوند که کاملاً درک نمیکنند.
فصلهای بعدی به بررسی رابطه بین ایو و ویلانل و همچنین دنیای گستردهتر جاسوسی و ترور ادامه میدهند. شخصیتهای جدیدی معرفی میشوند، از جمله کارولین مارتنز (فیونا شاو)، رئیس بخش روسیه در MI6، و کنستانتین واسیلیف (کیم بودنیا)، سرپرست ویلانل.
در طول سریال، «سریال کشتن ایو Killing Eve» به بررسی مضامین هویت، وسواس، قدرت میپردازد و بسیاری از تمهیدات و انتظارات ژانر هیجانانگیز جاسوسی را زیر و رو میکند. داستان سرایی غیر متعارف سریال، بازیگران و عوامل با استعداد، و تعهد به تنوع و بازنمایی، آن را به سریالی محبوب و تحسین شده تبدیل کرده است.
نظر شما :