اولویت دولت جدید چه باید باشد؟

شوک صفر

۲۶ مرداد ۱۴۰۳ | ۱۶:۰۰ کد : ۲۰۲۷۶۶۷ اخبار اصلی اقتصاد و انرژی
محمد طبیبیان در یادداشتی می نویسد: در آستانۀ تشکیل دولت جدید، کشور ایران در چه وضعیتی قرار دارد؟ بزرگترین مشکلات کشور کدام‌ها هستند؟ نظام حکمرانی برای حلّ آن‌ها چه می‌تواند انجام دهد؟ قوۀ مجریه در میان پاسخ‌های این سؤالات کجا قرار می‌گیرد و از آن چه انتظاری می‌توان داشت؟ چه چشم‌اندازی برای بروز تحولات راهگشا قابل تصور است؟ آیا می‌توان در نگاهی خوش‌بینانه، نقشۀ راهی پیشنهاد داد؟
شوک صفر

دیپلماسی ایرانی: در بعد از جنگ اول جهانی یک بیماری یا علت روحی در آلمان رواج یافت که به شوک صفر مشهور شده است. تعداد صفرهای قیمت کالاها چنان با سرعت زیاد می‌شد که اسباب حیرت، قفل شدن ذهن، درماندگی و افسردگی مردم می‌شد. فکر کنم این فدوی اخیراً دچار این مشکل شده‌ام. قیمت دو کیلو گوشت بیش از یک و نیم میلیون تومان، قیمت سه کیلو میوه بیش از یک میلیون تومان، یک کیلو آجیل نهصد و پنجاه هزار تومان، قیمت یک ماهی تاوه داخلی چهارصد هزار تومان، قیمت یک قوری سیصد و پنجاه هزار تومان. خدا رحمت کند مرحوم دکتر نوربخش را که این کارت‌‌های پرداخت و بانکداری مدرن را در کشور رایج کرد و گرنه باید یک سبد پول کاغذی می‌بردیم و ساعت‌ها وقت مشتری و فروشنده صرف شمردن کاغذ می‌شد. وقتی در منزل می‌پرسند قیمت فلان کالا چقدر است می گویم من کارت بانکی را دادم و بعد از عملیاتی فروشنده لطف کرد پس داد، پیامک تراکنش آمد من جرات نگاه کردن ندارم.

و اما شوک صفر اساسی را عرض کنم:

این مقدمه را داشته باشید؛ بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه در قبل از انقلاب اینجانب به عنوان هیات علمی، مربی، در دانشگاهی دوره خدمت را می‌گذراندم. پس از چند ماه حقوق ما را دادند. با حقوق حدود دو ماه یک ژیان نو خریدم ۱۵۰۰۰ تومان. بعد از سی و اندی سال که به لطف اعداء بازنشسته شدم معادل چند ماه خدمت مبلغی پرداخت کردند چنانکه رسم است. در حیرت بودم که با این پول چه کنم. عزیزی گفت مگر فکر می‌کنی چند سال دیگر زنده هستی یک اتومبیل خوب بخر و زیر پایت بیانداز. اتومبیل قبلی ساخت داخل و عاجز کننده بود به دلیل دفعات واماندن و به تعمیر گاه مراجعه کردن. چنان بود که آرزو می کردم می‌شد آن را به داخل کارخانه سرهم بندی کننده ببرم و همانجا آتش بزنم. پیشنهاد عزیزم را پسندیدم با مبلغی پس انداز که اضافه کردم یک اتومبیل خارجی دنده دستی، مدل بدون اضافات لوکس و نه چندان لاکچری خریدم ۴۵میلیون تومان. خوب، بعد از پانزده سال اگر این اتومبیل در سال تولید فرضا چهل هزار دلار قیمت داشته در یک کشور با اقتصاد معنی دار پس از پانزده سال قیمتش باید هشت هزار دلار باشد. اما چند سال پیش از اداره فخیمه مالیات پیامک با تهدیدات صعب آمد که اتومبیل فرتوت گرانقیمت شده مالیات بده. این که تورم خودش مالیات ناحقی است بگذریم سیاست تورمی آقایان و محدودیت واردات، شما را مالیات بده کرده است. این را گفتم چیزی جز غارت نیست هم تورم غارت بی رحمانه ای است هم مالیات دوباره بر تورم. اما بعد، از نمایندگی هم زنگ زدند که اتول را بیاورید سرویس پانزده سال، گفتیم چشم. تعویض روغن‌ها و فیلتر روغن و فیلتر هوا. صورت حساب را که دادند شوک صفر واقعی را تجربه کردم؛ ۱۵۵۰۰۰۰۰ تومان. از آن تاریخ از صفر‌ها می ترسم. برایتان به حروف می نویسم پانزده میلیون و پانصد هزار تومان برای سرویس عادی. در راه باز گشت به منزل هم حالم بدتر شد چون یادم افتاد که با این مبلغ تعویض روغن و فیلتر در آن زمان بر باد رفته می شد بیش از هزار عدد اتومبیل ژیان خرید. حال عنایت می فرمایید که می‌گویم شوک صفر یعنی چه؟

به هرحال یک فکر بی‌ربط هم به سرم خطور کرده، از نوع اوهام ناشی از شوک صفر. و آن این‌که آنان که تخصص خط قرمز کشیدن دارند ای کاش خط قرمزی هم برای این صفر‌ها می کشیدند. البته کار صعبی است، کار هر کس نیست، در شرایط فعلی قلمی از عقلانیت بس عظیم می‌خواهد و مردانی در حد هرکول افسانه ای کهن و سترگ.

در آستانۀ تشکیل دولت جدید، کشور ایران در چه وضعیتی قرار دارد؟ بزرگترین مشکلات کشور کدام‌ها هستند؟ نظام حکمرانی برای حلّ آن‌ها چه می‌تواند انجام دهد؟ قوۀ مجریه در میان پاسخ‌های این سؤالات کجا قرار می‌گیرد و از آن چه انتظاری می‌توان داشت؟ چه چشم‌اندازی برای بروز تحولات راهگشا قابل تصور است؟ آیا می‌توان در نگاهی خوش‌بینانه، نقشۀ راهی پیشنهاد داد؟

کلید واژه ها: اقتصاد اقتصاد ایران تورم محمد طبیبیان شوک اقتصادی شوک دولت چهاردهم


( ۵ )

نظر شما :

محمد صادق ۲۶ مرداد ۱۴۰۳ | ۲۲:۰۹
جناب دکتر شما در این چهل سال چه مسئولیت هایی داشتید! فکر می کنید چقدر در خلق این شرایط سهیم هستید؟ وجدان چیز خوبی است و همیشه طلبکار بودن البته چیز بدیست.
خسرو ۲۸ مرداد ۱۴۰۳ | ۱۴:۰۶
سیستم حکومت ایران طوری است که مشکلات مسئول ندارد کسی مسئولیت جوابگویی و حل مشکل را قبول نمی‌کند چون مرز مسئولیت‌ها مشخص نشده است مثلا وزارت اقتصاد فقط مالیات جمع می‌کند و مسئولیت اقتصادی ندارد در استان‌ها ،، مدیرکل ادارات و استاندار ها اختیارات زیادی ندارند بدان جهت جوابگو نیستند ولی وزیران هم وقت ندارند چون مشغول مشکلات کلان هستند در همه جا کاستی و کم‌کاری و اشتباه دیده می‌شود ولی تا حالا کسی استعفا نداده است فقط وقتی رئیس جمهور عوض می‌شود احتمال عوض شدن وزرا و استانداران و ... وجود دارد ولی باز کسی کارنامه ها را بررسی نمی کند فقط خدا را شکر نفت و گاز هست و با پول آن عیب پوشی میشود