پاشنه آشیلی که وجود دارد
فرصت ها و چالش های پیش روی ایران در فردای انتخابات
دیپلماسی ایراتی: گرچه قدرت اجرایی آقای پزشکیان، گزینۀ نخست کسب عنوان ریاست جمهوری اسلامی ایران هنوز محک نخورده، ولی وی می تواند با کمک نیروهای متخصص و متعهد و بی حاشیه (مثل خودش) که اکنون به وفور و آبدیه در مملکت وجود دارند و با جلب حمایت مقام رهبری، مشکلات انباشت شده در مملکت را مرتفع کند ورق را تا حد زیادی برگرداند. این خود برای نظام یک گشایش است و نظام اساسا بنا ندارد دربست، مدرن و بدون دشواری شود! نظام با مشکل رشد کرده، زیسته و فکر میکند بدون آن بی اثر و بتدریج از متن قدرت جارو خواهد شد!
حاکمیت در ایران امروز به این قطعیت رسیده که باید پاشنه آشیل خود، همانا اقتصاد و معیشت را بضرورت و فوریت در مدار بهبود سیستماتیک قرار دهد. تا مبارزه عمیق با فساد صورت نگیرد، خطر بزرگ و تهدید کننده همچنان دهان گشوده است.
بر خلاف آنچه امروز با اهداف خاصی بزرگنمایی می شود، نگاه بخشی از هستۀ سخت قدرت در ایران و مخصوصا نظامیان کاملا هم به روسیه دوخته نشده است. امضای برجام با رخصت و رهنمود رهبری مستقیما با ایالات متحده، شاهد این مدعا است. بخشی از سپاه هم از برخوردهای روسیه، (مخصوصا قبل از جنگ در اوکرایین) ظنین و ناراضی شده اند. واقعیت این است که در مورد نقش پوتین در ایران اغراق گویی می شود. روسیه تا خرخره درگیر با غرب است و گروگان چین و کره و هند و ایران و ترکیه شده است. حتی در ارمنستان و اذربایجان، دنباله استراتژیک اش منفعل مانده و عقب کشیده است. روسیه با ضعف ساختاری و مخصوصا کسری جمعیت شناختی خود، در آینده به حد یک قدرت میانه فرسوده خواهد شد. غرب هم در این کارزار، هرآینه در مواجه با خطر و شوک بحرانهای بزرگ اقتصادی و مالی قرار دارد و می خواهد خود را به هر قیمت از آن مصون بدارد. برقراری یک رابطۀ متعادل ساز و معقول با روسیه ی همسایه، بعد از یکصد سال سوء ظن و امتناع، یک ضرورت و شرط سیاست است.
از سوی دیگر ایران در دورۀ ریاست جمهوری احتمالی آقای پزشکیان و با حمایت مقام رهبری میتواند دوباره به غرب رویکرد نسبی نشان دهد و مخصوصا بار تحریم های سخت را از دوش خود تا حد زیادی بردارد. غرب هنوز در میان مردم و طبقه متوسط جاذبه دارد و علیرغم سوابق تاریخی بسیار بد، اما با رویکردهای مردان انقلاب در چهار دهۀ گذشته، بر خلاف دیگر ممالک مسلمان منطقه، طرفداران بیشتری هم اینجا پیدا کرده است.
آقای پزشکیان بعد از چهل سال حضور در متن سیاستهای داخلی، آنقدر تجربه و فراست اندوخته دارد که با همراهی مقام رهبری بتواند تغییرات تعیین کننده ای را در کشور رقم بزند. رهبری هم در موقعیت سیاسی، داخلی و سنی و فیزیکی چنانی نیست که دوباره ریسک ٱزمون دیگری را به جان بخرد. غرب و مخصوصا ایالات متحده در سه دهه اخیر با تکبر و زیاده خواهی خود، مرتکب اشتباهات مهلک و بازگشت ناپذیری در منطقه شده و قافیه را در درجۀ نخست به چین کمونیست باخته است. قدرت های دیگر نیز در این منطقه به وسوسۀ یافتن شریک و ائتلاف سازی افتاده اند. بدون تردید
غرب حالا دیگر رویکرد بهتری از سر اجبار به جمهوری اسلامی نشان خواهد داد که باید از این فرصت با مهارت و ظرافت بهره برداری کرد و ائتلاف سنتی غرب با برخی ممالک رقیب منطقه ای را تخریب و متزلزل نمود. حتی با ترامپ و در صورت انتخاب محتمل اش. ترامپ قبلا هم باجبار زیربار خصومت برجامی با ایران رفت. طرح باصطلاح "تغییر رژیم " بولتون، خام بود و شکست راهبردی بزرگی برای ایالات متحده بهمراه ٱورد و یکی از عوامل اخراج بولتون از دستگاه قدرت ترامپ بود. بایدن تا حد زیادی این طرحاحی های ناکام را تغییر داده است. برخی از آگاهان بین المللی بعضا این احتمال را اینک مطرح می کنند که حال که تلاش جداسازی روسیه از چین تقریبا بکلی منتفی شده و این دو در شرایط امروز ژئوپولیتیکی دنیا به یکدیگر چسبیده اند، لذا وجه جداسازی ایران را از این ائتلاف در راهبردهای بلند مدت خود گنجانده اند. مصوصا چین چالش بزرگی است و در آینده می تواند قرنها هژمونی بلامنازع غرب را متزلزل و هزینه مند سازد و غرب برای مهار چین به هر دری می زند. بیجهت نیست که ترامپ اخیرا گفته (بمضمون) که توافق کامل با ایران دست یافتنی و کار ساده ای است: فقط باید بمب نسازند، "همین!" اکنون حل بسیاری از بحرانهای منطقه ای و فرامنطقه ای تا حد زیادی به ارادۀ تهران بستگی پیدا کرده است.
نظر شما :