جنگ قدرت‌های بزرگ برای تشکیل هرم قدرت و هژمونیک

طرح مارشال روسی

۱۷ مرداد ۱۴۰۲ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۲۱۱۱۲ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
نویسنده خبر: اسلام ذوالقدرپور
اسلام ذوالقدرپور در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: حضور فراگیر در سوریه طی یک دهه اخیر، حضور در لیبی، تعامل با دولت‌های عربی و حتی جنبش‌های عربی و فلسطینی، برقراری دالان دریایی فروش غلات اوکراین به کشورهای فقیر به‌ویژه افریقایی و ... را می‌توان ازجمله جلوه‌های سیاست طرح مارشال روسی برشمرد که همزمانی مداخله نظامی و اقتصادی را نمایش می‌دهد. 
طرح مارشال روسی

دیپلماسی ایرانی: سیاستگذاری عمومی همان‌گونه که به تضمین بقای یک دولت در سپهر سیاسی و اجتماعی کشور کمک کرده و ابزار حکمران برای اداره امور داخلی است، به تضمین اقتدار و سلطه یک کشور در نظام منطقه‌ای و جهانی نیز یاری می رساند به‌خصوص در سیاستگذاری خارجی به عنوان ابزار اصلی اداره امور خارجی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

سیاستگذاری خارجی با درک تغییر هندسه قدرت جهانی و مسئله‌یابی فرآیند این تغییر به دولت‌ها در سازگاری با شرایط جدید کمک کرده و ابزارها، تاکتیک‌ها، اهداف، نیات و زمینه‌های حضور و بازی دولت در هندسه قدرت جدید را تعیین و تأمین می‌کند.

فروپاشی نظم غربی در سال‌های اخیر و ظهور قدرت‌هایی مانند چین و روسیه با گرایش به تهاحم و نمایش قدرت در نظام جهانی، نشان داده که تغییر در هندسه قدرت جهانی سرعت گرفته است. در این فرآیند تغییر قدرت جهانی است که توان نظامی و تسلیحاتی به تنهایی پاسخگوی نیات و اهداف سیاستگذاران نیست.

در چنین وضعیتی، توان دیپلماسی به کمک توان نظامی آمده و اقتدار یک بازیگر در نظام جهانی را تضمین و نمایش می‌‌دهد. اقتدار که همان تبدیل قدرت عریان (زور – قوه قهریه – توان نظامی) با توان اثرگذاری همه‌جانبه و پایدار و فراگیر است، بازی قدرت جهانی را هدایت و مدیریت می‌کند. قدرت‌های بزرگ جهانی و منطقه‌ای برای کسب و نمایش اقتدار خود به همان میزان که به توان نظامی و تسلیحاتی توجه دارند، باید به توان دیپلماسی به‌خصوص دیپلماسی عمومی توجه داشته باشند.

در عصر کنونی که جهان با ناهنجاری‌ها و انقلاب‌های ناخوشایند اقلیمی مواجه است، تأمین آب و غذا به مهم‌ترین هدف و دغدغه دولت‌ها بدل شده است. دغدغه‌ای که به بحران مشروعیت کشیده شده و بقای دولت‌ها را نیز تهدید می‌کند.
 
در چنین وضعیتی است که قدرت‌های بزرگ با هدف قدرت‌نمایی، به بهانه کمک به کشورهای فقیر و بحران زده در چارچوب سیاست دیپلماسی عمومی و نرم به کمک‌های مالی، فنی، غذایی و ... به کشورهای فقیر و بحران زده اقدام می‌کنند. کمک‌هایی که خود بخشی از سیاست نفوذ هژمونیک قدرت‌های بزرگ است.  

اکنون که جهان در مرحله گذار از یک نظم جهانی تمام غربی به نظم نوین متکثر قرار گرفته و وضعیت آنارشیک بر نظام جهانی حاکم شده است، کشورهای فقیر جهان بیش از گذشته به کمک‌های مالی، فنی و غذایی نیازمند شده و قدرت‌های بزرگ از این شرایط برای تحقق اهداف و انگاره‌های هژمونیک خود به سیاست ارائه کمک به کشورهای فقیر متوسل شده اند و به گسترش تسلط خود بر این کشورها و مناطق ویژه در ژئوپلیتیک جهان اقدام می‌کنند.

سیاست کمک به کشورهای فقیر و بحران‌زده دارای یک الگوی موفق امریکایی "طرح مارشال" است که از سوی ایالات متحده امریکا در جهان پس از جنگ جهانی دوم اجرا شد و اکنون قدرت‌هایی مانند چین و روسیه سعی در تقلید از آن دارند. کمک‌های غذایی روسیه به کشورهای فقیر و وعده کمک‌های فنی و غلات بیشتر به این کشورها از سوی روسیه را می‌توان در قالب الگوی طرح مارشال روسی، چنین تحلیل کرد:

یکم – طرح مارشال و تقلید جهانی: طرح مارشال که به عنوان یک سیاست جدید از سوی دولت هری ترومن در دهه 1950 طراحی و اجرا شد. این طرح به عنوان یک اصل در سیاستگذاری خارجی ایات متحده امریکا و با هدف کمک به نوسازی و بازسازی اروپای ویران از جنگ جهانی دوم تدوین شد اما در نهایت به سایر کشورهای فقیر و توسعه نیافته نیز کمک کرد. طرح مارشال تنها یک طرح اقتصادی و نوسازی اقتصاد نبود، زیرا پیشینه کاری جرج مارشال وزیر امور خارجه‌ای که طرح مارشال به نام او ثبت شده است، به سال‌ها فعالیت نظامی و حضور در ارتش امریکا به‌ویژه ریاست ستاد ارتش ایالات متحده در جنگ جهانی دوم بازمی‌گردد. بنابراین طرح مارشال، مؤلفه‌ای از سیاست راهبردی ایالات متحده برای گسترش نفوذ خود بر جهان به‌خصوص اروپای ویران شده بود. 

مؤلفه‌های این سیاست راهبردی ژئوپلیتیک که با عنوان سیاست همکاری اقتصادی در کنگره نیز تصویب شد را می‌توان در سخنان جرج مارشال در 5 ژوئن 1947 در دانشگاه هاروارد و دوره وزارت امورخارجه وی به خوبی مشاهد کرد که می‌گوید: "سیاست ما علیه هیچ کشور یا دکترینی نیست، بلکه علیه گرسنگی، فقر، استیصال و هرج و مرج است. هدف آن باید احیای یک اقتصاد فعال در جهان باشد تا امکان ظهور شرایط سیاسی و اجتماعی فراهم شود که در آن نهادهای آزاد بتوانند وجود داشته باشند."

اقتصاد فعالی که شرایط سیاسی و اجتماعی را به سود اهداف و انگاره‌های ایالات متحده امریکا و تحقق اهداف ژئوپلیتیکی این کشور تغییر داده و جهان به‌ویژه اروپا را در مسیر وابستگی فراگیر به امریکا قرار دهد.

اهمیت نفوذ اقتصادی و پیامدهای آن یعنی تسلط سیاسی و اجتماعی بر اروپا به گونه‌ای بود که ایالات متحده ابتدا در 1947 سیاست طرح مارشال را طراحی و اجرایی و سپس در سال 1949 اقدام به تشکیل سازمان ناتو کرد.

کمک‌های خارجی ایالات متحده برای بازسازی اروپای پس از جنگ دوم جهانی، طی چند دهه اخیر به سیاستی تقلیدی برای سایر بازیگران نظام جهانی به‌ویژه قدرت‌های بزرگ مانند روسیه، چین، کشورهای نفت‌خیز عربی و ... بدل شده است.

چین طی دو دهه گذشته با ارائه طرح‌هایی مانند " کمربند و جاده ابریشم" یا حضور و کمک‌های فنی به کشورهای افریقایی و ... تلاش دارد تا الگوی موفق طرح مارشال را در سیاستگذاری خود نهادینه سازد.

روسیه نوین که از سیاست شکست خورده کمک‌های خارجی اتحاد شوروی درس‌هایی آموخته، طی سال‌های اخیر، همزمان با دخالت و نفود نظامی و تسلیحاتی خود در کانون‌های تنش و ژئوپلیتک در سراسر جهان به‌ویژه آفریقا و غرب آسیا، به ارائه کمک‌های اقتصادی و فنی به این کشورها نیز توجه داشته است.

دوم – طرح مارشال روسی از سوریه تا آفریقا: سیاستگذاران ارشد روسیه طی سال‌های اخیر به نفوذ بیشتر و فراگیر در آسیای جنوب غربی و سراسر آفریقا تمایل خاصی داشته و مداخله نظامی خود را با کمک‌های بشردوستانه و اقتصادی همراه کرده‌اند تا بتوانند نفوذ خود در این مناطق را نهادینه و محکم کنند.

روسیه که در نظم جهان دوقطبی دارای امتیازات و دوستان خاص در غرب آسیا و قاره آفریقا بود، طی یک دهه گذشته تلاش دارد بار دیگر به این مناطق بازگشتی ژئوپلیتیکی و راهبردی داشته و رقیبان جهانی خود در این کانون‌های ژئوپلیتیک را محدود یا بیرون کند.

حضور فراگیر در سوریه طی یک دهه اخیر، حضور در لیبی، تعامل با دولت‌های عربی و حتی جنبش‌های عربی و فلسطینی، برقراری دالان دریایی فروش غلات اوکراین به کشورهای فقیر به‌ویژه افریقایی و ... را می‌توان ازجمله جلوه‌های سیاست طرح مارشال روسی برشمرد که همزمانی مداخله نظامی و اقتصادی را نمایش می‌دهد. 

سیاست خارجی دولت پوتین در برقراری پیمان غلات با اوکراین که با نظارت سازمان ملل و ترکیه اجرایی شده، مؤلفه‌ای خاص از دیپلماسی عمومی داشت، زیرا سران دولت روسیه مدعی بودند که هدف توافق غلات با اوکراین، فروش غلات به کشورهای فقیر و نیازمند جهان به‌ویژه کشورهای افریقایی بوده است.

روسیه که خود را بازنده جنگ اوکراین در مقابل نظم غربی و جهان سرمایه‌داری می‌بیند، تلاش دارد تا الگوی طرح مارشال را در قالبی روسی به اجرا بگذارد و ضمن مداخله نظامی در کانون‌های تنش جهانی، کمک‌های غذایی که اکنون از اهمیت و کمیابی کم‌نظیری برخوردار هستند را به کشورهای فقیر ارسال و این کشورها را در اردوگاه نظم نوین روسی وارد کند.

*

اعطای کمک‌های خارجی در جهان با الگوی طرح مارشال سنجش می‌شوند. الگویی که اکنون از سوی تمامی دولت‌های مدعی هژمونی در جهان مورد تقلید قرار می‌گیرد. دو کشور چین و روسیه از بزرگ‌ترین قدرت‌های تقلید از الگوی طرح مارشال هستند که طیف فراگیری از دولت‌های جهان را مورد هدف طرح مارشال چینی یا روسی قرار داده‌اند.

اکنون که جنگ تراشه‌ها میان چین و ایالات متحده امریکا و متحدانش به اوج رسیده و روسیه در باتلاق اوکراین گرفتار شده، آفریقای سرشار از منابع ارزشمند زیرزمینی مانند گنجی است که قدرت‌های بزرگ را به سوی خود فرا می‌خواند. در چنین شرایطی روسیه تلاش دارد با اجرای طرح مارشال روسی، کشورهای فقیر جهان به‌ویژه آفریقایی را با کمک‌های خاص به خصوص کمک‌های غذایی و غلات، با سیاست‌های جهانی خویش همراه ساخته و تسلط خود بر منابع معدنی خاص مانند لیتیوم، اورانیوم و ... را تحکیم کند.

جنگ اوکراین که با دو گانه جنگ غذا و جنگ بقا تعریف می‌شود، بقای روسیه در نظام جهانی را به ارسال کمک‌های غذایی و غلات رایگان به کشورهای فقیر وابسته و مجبور ساخته است.

**

طرح مارشال روسی برای نفوذ نظامی، سیاسی و اجتماعی در کشورهای فقیر و کانون‌های تنش جهانی به‌ویژه آفریقا و سلطه بر ذخایر معدنی گران‌بهای این کشورها با ارسال مواد غذایی به‌خصوص غلات به چنین کشورهایی در حال پیگیری است.

آنچه کمک‌های بشردوستانه دولت روسیه به کشورهای فقیر و آفریقایی نامیده می‌شود، تاکتیکی است که مداخله دولت روسیه در این کشورهای هدف را توجیه و جهان را برای احیای نفوذ هژمونیک روسیه در قالب طرح ماشال آماده می‌کند.

طرح مارشال روسیه، بسیار متفاوت از طرح مارشال امریکایی است و می‌تواند یکی از ابزارهای تنش آفرینی و آشوب در نظام جهانی با هدف سرنگونی نظم کنونی غربی باشد که البته تاکنون نیز موفقیت‌های مهمی در سرایر جهان به‌خصوص آفریقا کسب کرده و بخش مهمی از این قاره را زیر سلطه روسیه قرار داده است.   

اسلام ذوالقدرپور

نویسنده خبر

 کارشناس ارشد مسائل سیاسی و بین الملل و دانشجوی دکترای سیاستگذاری عمومی

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: روسیه طرح مارشال روسیه و آفریقا روسیه و آمریکا آفریقا اسلام ذوالقدرپور غلات صادرات غلات صادرات غلات روسیه


( ۶ )

نظر شما :

ناشناس ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ | ۰۸:۵۰
یه حسی از خواندن این مقاله بهم دست داد . امیدورام غلط باشه . ما الان اینجا دو تا مارشال داشتیم . مارشال خوب ( آمریکایی ) که لااقل نیتش خوب بود و دیگری مارشال بد ( روسی ) که هم نیتش و هم عملکردش بد است .