زمان تعامل بسیار محتاطانه با طالبان
امریکا اقتصاد افغانستان را خفه نکند
دیپلماسی ایرانی: آمریکا و متحدانش، افغانستان را منزوی کرده اند. کمک هایی را که زمانی 75درصد بودجه این کشور را تامین می کرد، تا حدود زیادی قطع کرده و 9.5 میلیارد دلار از ذخایر حاکمیتی این کشور را هم بلوکه کرده اند. با این همه، پابرجایی تروریسم جهادی و بحران های انسانی در افغانستان را به دشواری می توان نادیده گرفت. این کشور اکنون پناهگاه بقایای القاعده و شاخه محلی داعش است که در کابل و دیگر جاها، عملیات انفجاری انجام می دهند و تمایل دارند که همین کار را در خارج از کشور هم انجام دهند. در نبود حمایت غرب، یک فروپاشی اقتصادی کلید خورده است که میلیونها نفر را در خطر گرسنگی قرار می دهد.
غرب با این دو بحران از دور، دست به گریبان است. ایالات متحده آمریکا عملیات ضدتروریستی اش را با پهپاد انجام می دهد و کشورهای خارجی هم کمک های خود را به واسطه نهادهای سازمان ملل و سازمان های غیردولتی ارسال می کنند.
طالبان شایسته انزواست. رهبر آنها، هیبت الله آخوندزاده، درهای مدرسه را بر روی دختران بسته و مانع کار کردن زنان شده است. با این حال، منزوی کردن طالبان به زنان افغان کمکی نمی کند. رژیم را هم که کنترل کامل قدرت را در دست دارد، سرنگون یا حتی بی ثبات نمی کند. تنها به تقویت تندروها و افراطیون می انجامد.
تندروها که در نفرتشان از غرب پابرجا هستند، برخی تروریست ها را پناه می دهند و تهدید افغانستان برای جهان، افزایش می یابد. در این میان، عدم تعامل موجب می شود که جلوگیری از آسیب ها و رنج های جمعی مردم افغانستان دشوارتر باشد. امسال، سازمان ملل، تنها 9 درصد از کمک های اضطراری 4.6 میلیارد دلاری خود را برای افغانستان اختصاص داد.
تعرض افغانستان به آزادی و کرامت زنان، تعامل نزدیک با آنها را ناممکن می سازد اما برداشتن برخی گام های محتاط و گُزیده، ارزش اش را دارد. آمریکا باید به بانک ها فشار آورد که ممنوعیت غیررسمی تعامل با افغانستان را خاتمه دهند. این کار در حال خفه کردن اقتصاد افغانستان است. همچنین باید به صورت آزمایشی، بخشی از دارایی های حاکمیتی افغانستان را آزاد کند (برخی پیشنهاد صدمیلیون دلار در ماه را دارند) تا تکنوکرات هایی که بانک مرکزی افغانستان را اداره می کنند، به آن دسترسی یابند. حامیان مالی غربی باید از گذر سازمان ملل، برخی پروژه های بر زمین مانده زیرساختی افغانستان را که می تواند از اتکای این کشور به کمک خارجی بکاهد، تامین مالی کنند. هم زمان می توانند دسترسی دیپلماتیکی را ارتقا دهند که آمریکا و دیگران به صورت پنهانی دنبال می کنند.
هیچ کس خوشبین نیست که بتوان طالبان را به رفتار بهتر تشویق کرد. اما تدابیر محتاطانه ای از این دست می تواند امکان چنین تحولی را بیازماید. از رهبر طالبان یعنی آخوندزاده که بگذریم، بقیه ملاهایی که بر افغانستان حاکمند، نسبت به گذشته، کمتر یکدست هستند. بیشتر وزرای افغانستان با منع تحصیل دختران مخالفند و در مجموع، کارکرد آنها در حاکمیت افغانستان، از بسیاری از دولت های قبلی فاسد و مورد حمایت غرب، بهتر است (البته تا حدودی هم به این دلیل که آن دولت ها تحت محاصره و فشار طالبان قرار داشتند). روشن نیست که تعامل بتواند عملگرایانی را که در میان طالبان هستند، تقویت کند اما از حیث نظری، این امکان هست.
برای بسیاری، هر گونه تعامل با طالبان، کاری است خلاف وجدان و اخلاق. این نکته ای است قابل درک اما نادرست. هیچ گزینه خوبی در سیاستگذاری افغانستان وجود ندارد اما با واقع گرایی و عزم جدی دیپلماتیک، این کشور می تواند برای مردم خودش کمتر ترسناک و برای جهان کمتر دردسرساز باشد.
منبع: اکونومیست / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :