متفاوت از قدیم معطوف به آینده

ملی گرایی که در پیش است

۰۴ دی ۱۴۰۱ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۱۶۶۱۱ اخبار داخلی انتخاب سردبیر
محمدجواد غلامرضا کاشی در یادداشتی می نویسد: نقطه طلایی این سنخ تازه فرداست نه دیروز. به جای آنکه خیال کند، ایرانی وجودی تاریخی در گذشته دارد، تصور می‌کند در حال ملت شدن است. ملت شدن یک خواست است نه یک میراث حاضر و آماده. باید برای ملت شدن بکوشد، نه اینکه به میراثی که پیشاپیش هست افتخار کند. هر کس در این فرایند نقش و جایگاهی دارد. هیچکس دست خالی نیست. اقوام هر کدام میراث ارزشمندی دارند. باید سهم خود را در احداث یک ملیت نیرومند ایفا کنند.
ملی گرایی که در پیش است

دیپلماسی ایرانی: ملیت‌گرایی از راه می‌رسد و هر روز قوت بیشتری پیدا می‌کند. اما آنچه از راه می‌رسد با سنخ‌های پیشین ناسیونالیسم ایرانی دست کم سه تفاوت اساسی دارد:

اول: به جای آنکه ناسیونالیسمی معطوف به راس باشد، دست به کار ساختن یک ملیت‌گرایی از پایین و قاعده هرم اجتماع سیاسی است. ذهنیت و روان جامعه در انتظار یک قهرمان ملی نیست تا اسطوره‌های باستانی را نمایندگی کند. به جای آنکه به شکوه و عظمت ملی بیاندیشد و خواهان خلق حماسه‌های ملی باشد، به دوستی می‌اندیشد. دوستی با همه کسانی که در محدوده این سرزمین زندگی می‌کنند. ملیت‌‌گرایی دوران مشروطه، به عقده تحقیرشدگی پاسخ می‌داد، اما این بار می‌آید تا بافت‌های آفت خورده اجتماعی را درمان کند. دلمشغول خاک و محیط زیست است. دلنگران گروه‌های رانده شده، داغ ننگ خورده، و به رسمیت شناخته نشده ایرانی است. به ایرانیان بیشتر از تاریخ ایران علاقه‌مند است و به گرمای حضور جمعی مردمان، بیش از افتخارات بزرگ. 

دوم: نقطه طلایی این سنخ تازه فرداست نه دیروز. به جای آنکه خیال کند، ایرانی وجودی تاریخی در گذشته دارد، تصور می‌کند در حال ملت شدن است. ملت شدن یک خواست است نه یک میراث حاضر و آماده. باید برای ملت شدن بکوشد، نه اینکه به میراثی که پیشاپیش هست افتخار کند. هر کس در این فرایند نقش و جایگاهی دارد. هیچکس دست خالی نیست. اقوام هر کدام میراث ارزشمندی دارند. باید سهم خود را در احداث یک ملیت نیرومند ایفا کنند. متدینان باید نشان دهند میراث دینی‌شان چه کمکی به ساخته شدن یک ملت می‌کند. گروه های جدید اجتماعی هر کدام باید سبدی از داشته‌های خود به میدان بیاورند. هدف یکی شدن و یک رنگ و یک صدا شدن نیست. درست به عکس، میثاقی است برای حفظ و حراست از تفاوت‌ها. در تفاوت رنگ و صداهای متنوع است که غنای خود را می جوید. درصدد ساختن اردوگاه نیست، می خواهد بستری برای ظهور همگان بگشاید. نه تنها دلنگران تفاوت‌ها نیست، بلکه از ظهور جلوه‌ها و رنگ‌های تازه استقبال می‌کند. 

سوم: ملیتی که در راه است، جان و انرژی و قدرت خود را از خون زندگی می‌گیرد. نه از شعارهای پرطمطراق هویت خواهانه. به همین جهت گرم و حماسی نیست. اردوگاه نمی‌سازد. درصدد تولید پشتوانه‌ای است برای هر جوان که آرزوی ویژه و خاص خود را طلب ‌کند. به هر کس توشه راه می‌دهد و نیرو و قدرت عطا می‌کند تا زندگی خود را همانطور که طبع‌اش طلب می‌کند پیش ببرد. ملت شدنی در مخیله جمعی است که بیشتر از سنخ خاک و زمین و آب است، نه از سنخ آسمان و سقف و افق.

پژوهشگر ایرانی حوزه علوم سیاسی و جامعه‌شناسی و استاد دانشگاه علامه طباطبایی 

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: محمدجواد غلامرضا کاشی ایران ملی گرایی ناسیونالیسم جوانان نسل جوان قومیت قوم اقوام اقوام ایران حفظ تمامیت ارضی تمامیت ارضی


( ۲۸ )

نظر شما :

حسنعلی حسینعلی ۰۴ دی ۱۴۰۱ | ۱۴:۱۱
من که چیزی نفهمیدم انشاالله بقیه متوجه سخنان گهربار هستند.
تقی ۰۴ دی ۱۴۰۱ | ۱۶:۰۵
بسیار عالی
ابراهیم قدیمی ۰۴ دی ۱۴۰۱ | ۲۲:۴۰
تصور میکنم مطلب صحیحی عنوان شده است۔اینگونه که من برداشت کردم ایشان میفرمایند که یک ملت بر پایه افتخارات گذشته یک ملت برای اینده نمیشودنمی توان گفت من انم که رستم بود پهلوان ۔۔یک ملت در همبستگی باهم برای نیل به اهداف اینده ملت میشود۔ شما داستان طوقی وکبوتران در دام صیاد را خواندهاید۔با همکاری وهم بستگی همه نیروها از پائین به بالا میتوان جامعه اینده را ساخت۔برخی عقیده دارند هرم و مدیریت جامعه برروی قله هرم استوار است۔هرم برعکس است۔برخی دیگر میگویند هرم پایدار هرمی است که برروی قاعده وهم بستگی اجزای قاعده است۔من با هرم دوم موافقم۔اهرام مصر هم این قاعده را تایید میکند۔مجسمه ابوالهول خراب شد ولی اهرام از قاعده پایدار ماند۔پایدار است۔
م. راد کرمانشاهی ۰۴ دی ۱۴۰۱ | ۲۲:۵۱
عنوان اصلی مقاله می بایست این می بود. : «چگونه ایده‌های واگرایانه و قوم گرایانه ی خود را تحت عنوان من درآوردی «نئو ناسیونالیسم» و میهن پرستی نو ، به خورد مخاطب بدهیم.» نویسنده منکر وجود ملت ایران می شود، و ریشه های عمیق تاریخی ،فرهنگی و مذهبی آنرا پس می زند، و در ادامه پس از هم گسیختن ریشه های ملیت ، ادعای ساخت طرحی نو می دهد. ملیتی تازه؟ اما بر چه اساسی ؟ طرد شدگان. اما به راستی در بحث هویت ملی چه کسی طرد شده؟ مگر نه این است که هویت ملی و زبان فارسی در شکل کنونی ش برساخته و میراث مشترک تمام اقوام و خرده فرهنگ های ایرانی ست؟ این نوع سفسطه و مغالطه ی مسائل که متاسفانه به واسطه‌ی رسانه های تروریستی بخصوص رسانه سعودی وهابی اینترنشنال و بی بی سی بسیار هم رواج پیدا کرده نه تنها هیچ پایه و اساس منطقی و تاریخی و اجتماعی ندارند(ضدیت شان با تاریخ هم دست برقضا به همین خاطر است)، بلکه بسیار خطرناک هم هستند.
ابراهیم قدیمی ۰۴ دی ۱۴۰۱ | ۲۳:۰۳
فرهنگ ونیازها وعقاید در زمان گذشته بسیار متغیر نبود۔یکی از عوامل اصلی تغییرات ادیان ومذاهب بود۔که بیشتر جنبه اعتقادی ورفتاری بین مردم داشت۔امروزه با پیدایش انواع وسایل مفید وغیر مفید تولیدات صنعتی و ارتباط بسیار نزدیک وفوق سریع سیستم ارتباط جمعی عقاید ورفتارها بسیار مختلف ودگرگونه است۔حتی در ممالکی که خود این پیدایش ها را داشته اند۔زندگی ونیازها در زمان ناصرالدین شاه و کوروش تقریبا یکسان بود۔ ولی امروزه تغییرات بسیار بسیار وسیع وتفرقه انداز است۔چگونه میتوان با این تغییرات ونظرات هرروزه متغیر یک ملت پیوسته ساخت۔
چشمه گل ۰۴ دی ۱۴۰۱ | ۲۳:۴۲
من فقط فهمیدم ملتی که مد نظر دکتر کاشی است ملت امروز ایران نیست! آینده ایران متفاوت از گذشته ایران است!
محمد ۰۵ دی ۱۴۰۱ | ۰۹:۲۲
نویسنده محترم در لفافه گفته اند که راه برون رفت از بن بست کنونی تقویت ملی گرایی است . همان چیزی که در این دوسه ماه اخیر شاهدش بودیم . ملت ایران طی این هزاره ها فقط با این خصوصیت توانسته است که دوام بیاورد ، به قول معروف ایرانیان بر روی قبر مغول هایی که می خواستند ایران را نابود کنند رقصیده اند . این خاصیت ایران است که خم می شود اما نمی شکند
رزاق ۰۵ دی ۱۴۰۱ | ۱۰:۵۵
احسن. زنده باد مردم سالاری(دموکراسی) مخصوصا از نوع پیشرفته اش که مورد اساره مقاله است. اصرار بر پیشنیه تاریخی و امثالهم که خیلیها دچار آن هستند، در جا زدن و نوعی خود برتربینی نسبت به اطرافیان است. و بهانه ای بسیار کهنه و گاها خشونت زاست
فرزاد ۰۵ دی ۱۴۰۱ | ۱۶:۴۷
نوع ادبیات و مفاهیم و تعلقات ذهنی و هدف نویسنده ی این نوشتار برای مخاطب آگاه کاملا آشناست.ایشان و امثال ایشان سعی زیادی در انکار ملیت ایرانی و هویت ملی ایرانی دارند و تنها اشتراک ایرانیها را اشتراک سرزمینی میدانند .قطعا ملی گرایی در حال رشد هست ولی نه به معنای مورد نظر و آرزوی نویسنده.قومگرایی مورد نظر نویسنده قطعا هیچ جایی در ملی گرایی ایرانی نخواهد داشت و هیچ وقت به رسمیت شناخته نخواهدشد.طرد شدگان هیچ جایی در بین ملت ایران نخواهند داشت.بازی با کلمات و تعابیر ومفاهیم زیبا نمی تواند اصل موضوع و نیت غایی نویسنده را مخفی کند.