ژاپن می تواند الگو شود
ضرورت احیای توافق برجام و فداکاری دولت سیزدهم
دیپلماسی ایرانی: سیاستگذاری عمومی به عنوان یک دانش نوین در اداره امور عمومی که البته بر حکمرانی مطلوب و مشارکت فراگیر شهروندان در تعیین سرنوشت خویش استوار است، همچنان بر اساس حضور و اقتدار یک سیاستگذار بزرگ و صاحب نفوذ طراحی و اجرایی میشود. اصل حضور و سلطه سیاستگذار بزرگ بر سیاستگذاری عمومی بهخصوص سیاستگذاری خارجی در همه کشورهای جهان و حتی مدعیان دولت لیبرال نیز به درجاتی متفاوت برقرار است. در چنین فرایندی است که رهبر، رئیس جمهور یا نخست وزیر میتواند به عنوان حکمران اصلی نظام به مدیریت امور عمومی و نفوذ بر ماهیت سیاستگذاری عمومی بپردازد.
سیاستگذاری خارجی از مهمترین حوزههای نمایش اقتدار و سلطه حکمران یا سیاستگذار بزرگ بر سیاستگذاری عمومی است که تاحدودی به حوزه خصوصی رهبران برای اعمال قدرت نیز بدل شده است. در چنین شرایطی است که رهبران مقتدر نهتنها میتوانند سیاستگذاری خارجی بلکه کل سیاستگذاری عمومی یک کشور، منطقه یا جهان را با چالش و بحران مواجه و یا اینکه چالش و بحرانی بزرگ را برطرف کنند.
هزاران نمونه از چنین سیاستهای تأثیرگذار و سیاستگذاران اثرگذار در پیشینه تاریخی جهان وجود دارند. اما یکی از اثرگذارترین رهبران سیاستگذار که از ادامه یک چالش بزرگ و بحران جهانی در نیمه اول قرن بیستم جلوگیری کرد را میتوان امپراتور سابق ژاپن "هیرو هیتو" دانست. هیروهیتو به عنوان امپراتور مقتدر ژاپن که به همراه ایتالیا به رهبری بنیتو موسولینی و آلمان به رهبری آدولف هیتلر، کشورهای اصلی ائتلاف محور را تشکیل دادند، در آسیا توانسته بود به عنوان قدرت مسلط قدرتنمایی کند و حتی با حمله به نیروهای ایالات متحده آمریکا در بندر پرل هاربر، به آمریکا نیز اعلام جنگ کند، سرانجام در مواجهه با حجم شدیدی از حملات متفقین به رهبری آمریکا، مجبور به اعلام پایان جنگ و تسلیم شد. امپراتور ژاپن در 15 اوت 1945 (بعد از بمباران اتمی هیروشیما در 6 اوت و همچنین بمباران اتمی ناگازاکی در 9 اوت) به پذیرش صلحی دردناک و تاریخی مجبور شد. صلحی که شاید بسیاری از ما آن را یک سازش و تسلیم بدانیم، اما بهترین تعریف آن در سخنان رادیویی هیرو هیتو در 15 اوت 1945 بیان شده است که میگوید: «ما با تحمل آنچه تحملناپذیر است و کشیدن آنچه رنجش، ناکشیدنی است، راه صلحی بزرگ برای تمام نسلهای آتی را هموار ساختیم.»1
این سخنان امپراتور ژاپن میتواند الگوی سیاستگذاری عمومی بسیاری از سیاستگذاران باشد که برای آسایش و رفاه نسلهای آینده، حاضر به پذیرش صلحی چنین دردناک میشوند. روند صلح بزرگ ژاپن را میتوان یکی از الگوهای اثربخش برای چالشها و بحرانهای کنونی جهان بهخصوص مذاکرات احیای برجام برای ایران قلمداد کرد که در محورهای زیر مورد بررسی قرار میگیرد:
یکم - نقش بازیگر یا نیروی وحدتبخش ملی: پذیرش صلح بزرگ یا صلح دردناک امپراتوری ژاپن در پایان دادن به جنگ جهانی دوم و خاتمه دردها و رنجهای فراگیر و سنگین شهروندان ژاپن و سایر کشورهای منطقه، بار دیگر نقش رهبر و سیاستگذار بزرگ را در تصمیم گیریهای حساس و خاص نشان میدهد. بهویژه نقش یگانه بازیگر یا نیروی وحدتبخش در قبول پیامدهای دردناک و ننگگونه یک تصمیم سرنوشتساز به خوبی نمایش داده شده است. پذیرش صلح بزرگ و دردناک که بسیاری آن را برابر با تسلیم ژاپن به متفقین و بهخصوص آمریکا میدانند، نشان میدهد که تنها یک نفر که محور وحدت و انسجام ملی و سیاسی ژاپن بوده، توان اتخاذ چنین تصمیم سخت و مهمی را داشته است.
اکنون همین شرایط را میتوان برای فرآیند احیای برجام از سوی ایران نیز عملیاتی کرد. چنانکه ایفای نقش تاریخی در پذیرش صلح دردناک یا صلح بزرگ را میتوان در پذیرش قطعنامه 598 از سوی حضرت امام خمینی در تیرماه 1367 نیز به خوبی مشاهده کرد، آنجا که میفرمایند: «با قبول قطعنامه و آتشبس موافقت کردم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام میدانم و خدا میداند که اگر نبود انگیزهای که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمیبودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود.»2
با چنین پیشینه مصداقی از نقش رهبران بزرگ و سیاستگذاران اثرگذار جهانی میتوان ضرورت ایفای نقش یک رهبر بزرگ و سیاستگذار اصلی در انسجام ملی ایران در فرآیند احیای برجام را احساس کرد.
دوم - روند فرسایشی و سخت شدن توافق منصفانه: فرآیند احیای برجام یا همان مذاکره برای رفع تحریمهای ایران به مانند خود فرآیند توافق برجام، گرفتار یک روند فرسایشی و چرخهای از مذاکرات مکرر، ظهور موجهای رسانهای امید و ناامیدی شده است!
در حالی که بسیاری تحلیلگران همواره بر این پرسش اصرار دارند که "در صورت شکست قطعی مذاکرات احیای برجام (مذاکرات هستهای ایران)، ایالات متحده آمریکا باید چه کاری کند؟"، پرسش اصلی را باید در اقدامات ایران در قبال شکست مذاکرات پیگیری کرد، آنجا که ایران در مقابل مواضع غیر معقول و ظالمانه غرب بهویژه امریکا در روابط بینالمللی، تجارت، بازرگانی و ... خود به شدت تحت فشار قرار دارد.
واقعیت آن است که با گذشت زمان و روند تحولات کنونی جهان و منطقه بهخصوص سیاستهای منطقهای رقیبان و دشمنان ایران، امتیازات و مزایای احیای برجام برای ایران از دست رفته و کم اثر میشوند. ایران در مقابل شکست مذاکرات احیای برجام میتواند به افزایش سطح و حجم مواد غنیسازی هستهای متوسل شود، اما غرب و آمریکا با افزایش و تشدید تحریمها علیه ایران، وضعیت داخلی ایران را با چالشها و بحرانهای روزافزون مواجه و منابع راهبردی ایران در سیاست خارجی و روابط بینالملل را نیز ناکارآمد و بیاثر میکنند.
بنابراین برای گریز از دام آمریکا و متحدان غربی و منطقهایاش برای تهدید منافع بینالمللی و داخلی ایران، لازم است تا برای احیای برجام حتی با برخی پیامدهای ناگوار و دردناک از سوی دولت آیتالله رئیسی، توافق نهایی حاصل شود تا از فشارهای داخلی و برخی دشمنیهای سیاسی داخلی جلوگیری شود.
سوم - آینده ایران و بحران بینسلی: یکی از مؤلفههای اصلی سخنان امپراتور ژاپن در پذیرش صلح دردناک و بزرگ، تأکید بر صلح برای آیندگان است. آنجا که هیرو هیتو پذیرش صلح و پایان جنگ جهانی را به رفاه و آسایش نسلهای آینده ژاپن پیوند می دهد و میگوید" راه صلحی بزرگ برای تمام نسلهای آتی را هموار ساختیم".
وضعیت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایران به دنبال بیش از 40 سال تحریم اقتصادی، سیاسی از سوی غرب بهخصوص ایالات متحده آمریکا و حتی سازمان ملل و ...، در شرایط بحرانی و فاجعهباری قرار گرفته که البته موردنظر و مطابق اهداف سیاستگذاران امریکایی، رقیبان و دشمنان ایران است. چنین وضعیتی، سبب میشود بسیاری مؤلفههای قدرت ازجمله: جمعیت، رشد و توسعه اقتصادی، انسجام ملی و ... ایران تضعیف شود و اصلاً نسلی برای آینده ایران قابل تصور نیست که بخواهد از مزایای احیای برجام و صلح احتمالی ایران و آمریکا بهرهمند شود!
*
پذیرش صلح از سوی امپراتور سابق ژاپن یا رهبر فقید ایران را میتوان مصداق یک ازخودگذشتگی بزرگ با هزینهای سنگین از آبروی خود رهبر و سیاستگذار قلمداد کرد که برای پایان یک بحران، فاجعه و کسب آسایش شهروندان خویش، تمام عزت و آبروی خود را هزینه میکنند. در واقع اینگونه رهبران هستند که تمام آبرو، زندگی و آینده خویش را فدای آرمانهای بزرگتر در کسب صلح و آرامش برای شهروندان و نسلهای آینده میکنند و پذیرای سیاستها و تصمیمهای تحملناپذیر و رنجآور برای خویش میشوند تا درد و رنج شهروندان خویش را کاهش یا پایان دهند.
**
اکنون که بسیاری از دشمنان، رقیبان و حتی سیاسیون ایرانی تنها بر شکست مذاکرات احیای برجام تمرکز کرده اند و هر روز با انتشار خبرها و تحلیلهای گوناگون درصدد ایجاد و افزایش موجهای ناامیدی سیاسی و اجتماعی در افکار عمومی ایران با هدف سرنگونی نظام جمهوری اسلامی و دولت سیزدهم هستند، پذیرش یک صلح دردناک میتواند اغلب سیاستهای تهدیدآمیز علیه ایران را خنثی کند.
فشار جهانی با تقویت فشار منطقهای رقیبانی مانند ترکیه، عربستان، اسرائیل و ... علیه ایران از یک سو و فشارهای اقتصادی ناشی از بحران جهانی اقتصاد، کمبود و گرانی جهانی مواد غذایی و خوراکی سبب شده است تا ضرورتهای یک توافق فراگیر و صلح دردناک برای ایران بیش از گذشته حیاتی شود.
اکنون سیاستگذاران ارشد ایرانی به خصوص آیتالله رئیسی، رئیس جمهوری ایران در بزنگاهی حیاتی قرار دارند که میتوانند نام و آبروی خویش را فدای آرمان بزرگ نظام جمهوری نظام در جلب حمایت و مشروعیت تمامی ایرانیان کند و با هدایت و حمایت مقام معظم رهبری در مسیر این سخنان امپراتور سابق ژاپن "ما با تحمل آنچه تحملناپذیر است و کشیدن آنچه رنجش، ناکشیدنی است، راه صلحی بزرگ برای تمام نسلهای آتی را هموار ساختیم" حرکت کنند و ایران را از وضعیت کنونی که تنها مورد پسند دشمنان و رقیبان ایران بزرگ و مقتدر است، نجات دهند.
منابع:
1- شافریتز، جیام و کریستوفر پیبریک. سیاستگذاری عمومی در ایالات متحده امریکا. ترجمه حمیدرضا ملکمحمدی. تهران. 1390. دانشگاه امام صادق. چاپ اول. ص 226
2- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. 26 تیر 1400. به آدرس: http://www.imam-khomeini.ir/fa/n143856/598
نظر شما :