احیای برجام، کاتالیزور احیای روابط ایران و عربستان

از تهران – ریاض تا تهران – قاهره!

۱۴ تیر ۱۴۰۱ | ۱۶:۰۰ کد : ۲۰۱۲۹۸۱ اخبار اصلی خاورمیانه
این روزها مصطفی الکاظمی تحرکات دیپلماتیک جدی را برای احیای روابط تهران – ریاض در دستور کار دارد. سفر همزمان نخست وزیر عراق به ایران و عربستان سعودی و انتشار اخباری دال بر برگزاری دور جدید گفت وگوها در سطح دیپلماتیک بین دو طرف (ایران و عربستان) در بغداد نشان از این دارد که الکاظمی تا به اینجای کار توانسته است امید کم رمقی را برای رفع تنش و تخاصم ایران و عربستان ایجاد کند. اکنون پرسش این است که آیا نخست وزی فعلی عراق می‌تواند گشایشی در روابط تهران و ریاض ایجاد کند یا وساطت وی نیز چون عادل عبدالمهدی، سلف خود فرجامی نخواهد داشت؟
از تهران – ریاض تا تهران – قاهره!

مهدی بازرگان، روزنامه نگار

دیپلماسی ایرانی: این روزها مصطفی الکاظمی تحرکات دیپلماتیک جدی را برای احیای روابط تهران – ریاض در دستور کار دارد. سفر همزمان نخست وزیر عراق به ایران و عربستان سعودی و انتشار اخباری دال بر برگزاری دور جدید گفت وگوها در سطح دیپلماتیک بین دو طرف (ایران و عربستان) در بغداد نشان از این دارد که الکاظمی تا به اینجای کار توانسته است امید کم رمقی را برای رفع تنش و تخاصم ایران و عربستان ایجاد کند. اکنون پرسش این است که آیا نخست وزی فعلی عراق می‌تواند گشایشی در روابط تهران و ریاض ایجاد کند یا وساطت وی نیز چون عادل عبدالمهدی، سلف خود فرجامی نخواهد داشت؟

برای یافتن پاسخ این سوال باید به کُنه چرایی و اهداف نخست وزیر عراق از وساطت بین ایران و عربستان پرده برداست. در این خصوص الکاظمی با هدف تثبیت موقعیت سیاسی خود در بحبوحه بن بست 268 روزه عراق، نیم نگاهی برای تصدی مجدد کرسی نخست وزیری و ساماندهی به وضعیت داخلی این کشور (عراق)، بر این باور است که مواجهه موفق با این چالش‌ها بدون کاهش یا حل تنش میان تهران با ریاض و واشنگتن امکان پذیر نیست و تا زمانی که عراق را از تبعات نزاع میان این طرف‌ها دور نگه ندارد، نه حل بحران‌ها و چالش‌های داخلی میسر است و نه توسعه متوازن روابط خارجی عراق ممکن است.

به دنبال نکات مذکور آن گونه که شواهد امر گواهی می دهد نخست وزیر کنونی عراق در موقعیت نسبتا بهتری نسبت به عبدالمهدی (نخست وزیر سابق) برای میانجیگری قرار دارد و دلیل آن هم نگاه مثبتی است که ریاض به وی دارد و او را در موقعیتی نسبتا بی‌طرف می‌داند. با اینحال نمی توان به احیای کامل و فوری روابط دو کشور چندان امیدوار بود. چرا که عوامل متعددی در این زمینه موثرند. 

واقعیت این است که با وجود اهمیت دو فاکتور پیش گفته، یعنی نگاه مثبت عربستان به الکاظمی و برخورداری وی از انگیزه لازم برای وساطت، ولی موفقیت در این پرونده فاکتورهای مهم‌تر دیگری را می‌طلبد که در شرایط کنونی فراهم نیست. از این جهت زیاد نمی‌توان به ثمربخش بودن این وساطت خوشبین بود. 

مهم‌ترین چالش فراروی چنین میانجیگری‌های منطقه‌ای با محوریت عراق این است که هم اکنون تنش میان عربستان و ایران در دوره بایدن به نوعی به تابع تنشی بزرگ‌تر میان آمریکا و ایران تبدیل شده است و گشایش در آن هم بسته به گشایش در این تنش بزرگ است که آن هم فعلا متصور نیست. همان گونه نگارنده در نوشتار پیشین خود برای روزنامه شرق بیان داشته بود که دیپلماسی منطقه ای و تلاش دولت رئیسی برای ارتقای روابط با همسایگان به خصوص کشورهای حوزه خلیج فارس و بازیگر کلیدی چون عربستان سعودی منوط به تعیین تکلیف مذاکرات برجامی، احیای توافق هسته ای و لغو تحریم هاست، از این منظر تا زمانی که مذاکرات هسته ای به نتیجه نرسد، نه عراق و شخص مصطفی الکاظمی و نه هیچ کشور و شخصیت سیاسی و دیپلماتیک دیگری نمی تواند پیرامون احیای روابط ایران و عربستان سعودی نقشی جدی ایفا کند. خاصه آنکه ریاض و محمدبن سلمان از مخالفان جدی احیای برجام به شمار می روند. لذا ولیعهد سعوی از قِبَل احیای روابط با تهران به دنبال تاثیرگذاری بر احیای برجام خواهد بود. به این معنا که ریاض با مدیریت تهران سعی دارد در لوای نشست بغداد برای برقرار مجدد روابط با ایران به نوعی مذاکرات هسته ای را در جهت منافع خود تحت الشعاع قرار دهد. 

با این تفاسیر چنین به نظر می رسد ذیل نگاه رادیکال سعودی ها در خصوص احیای برجام باید احیای روابط با ایران در سایه نشست بغداد را صرفا یک بازی سیاسی برای مدیریت تهران در نظر گرفت. این مهم زمانی بیشتر خودنمایی می کند که عربستان سعودی و اسرائیل خود را مهیای سفر جو بایدن می کنند.

پیرو این نکته اگر نهایتا پای رئیس جمهور ایالات متحده به ریاض و تل آویو باز شود بعید به نظر می رسد که دیگر سعودی ها نیازی به احیای روابط با ایران داشته باشند چرا که از تمام ظرفیت و توان خود برای منصرف کردن بایدن در جهت احیای برجام  استفاده خواهند کرد. به ویژه آنکه نباید فراموش کرد عربستان سعودی و مجموعه کشورهای حاشیه خلیج فارس در قالب شورای همکاری خلیج فارس گاه و بی گاه در نشست های خود با بیانیه ای متعدد عملا خواستار حضور مستقیم در مذاکرات هسته ای و نیز در نظر گرفتن خواسته های فرابرجامی خود در رابطه با توان موشکی و نفوذ منطقه ای ایران شده اند. 

عامل مهم دیگر در ناکامی احیای روابط ایران و عربستان به جنگ تداوم یمن باز می گردد. اگر چه طی ماه های اخیر خبرهایی از توافق آتش بس و فروکش کردن جنگ یمن به گوش می رسد، اما تا زمانی که این جنگ با شدت و ضعف ادامه دارد احیای روابط تهران – ریاض محلی از اعراب نخواهد داشت. اتفاقا در این بین برخی ناظران امر معتقدند ریاض ذیل نشست بغداد و ادعای احیای روابط با تهران سعی دارد ضمن مدیریت تهران در حوزه دیپلماسی برجامی به نوعی جنگ یمن و حضور و نفوذ ایران را در این جنگ تحت الشعاع قرار دهد. 

در این وضعیت اخباری هم پیرامون درخواست قاهره برای احیای روابط با تهران به گوش می رسد. به نقل از محافل غیررسمی عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهور مصر هم خواستار تحرکات میانجی گرایانه مشابهی از جانب مصطفی الکاظمی برای برقرار روابط با ایران شده است. با وجود آنکه احیای روابط تهران – قاهره هم به اندازه احیای روابط تهران- ریاض از هر جنبه و بُعدی برای کل منطقه خاورمیانه و در کل جامعه جهانی حائز اهمیت است، اما احیای روابط ایران و مصر عملا به احیای روابط ایران و عربستان سعودی گره خورده است. 

لذا تا زمانی که نشست بغداد و مذاکرات برای برقراری مجدد روابط دو طرف (ایران و عربستان) به نتیجه ملموسی نرسد بی شک نمی توان پیگیری گفت وگوهای دیپلماتیک در خصوص احیای روابط ایران و مصر را مثمر ثمر دانست. خاصه آنکه قاهره به عنوان یکی از بازیگران همسو با ریاض هیچگاه نمی تواند بدون چراغ سبز عربستان رویه ای مستقل را در حوزه دیپلماتیک برای برقرار روابط با ایران اتخاذ کند.

مجموعه نکات فوق این مهم را یادآور می شود که اگر چه پیگیری دیپلماسی مطقه ای و احیای روابط با ریاض، قاهره و کشورهای کلیدی منطقه و جهان فی نفسه امری مثبت تلقی می شود، اما برای رسیدن به مطلوب ترین نتیجه در این حوزه باید دیپلماسی برجامی را به نتیجه رساند. زیرا احیای برجام و لغو تحریم ها شرایطی را رقم خواهد زد که به موازات تقویت جدی توان چانه زنی دیپلماتیک جمهوری اسلامی، عملا به موتور محرکه دیپلماسی منطقه ای بدل خواهد شد. چون به واسطه احیای برجام موضع ایران در نشست بغداد برای احیای روابط با عربستان و یا نشست های مشابه برای برقرای روابط با مصر و ...، موضعی از سر قدرت خواهد بود.

در چنین شرایطی سناریوهای مدنظر ریاض برای مدیریت تهران عملا به بن بست کشیده خواهد شد. چرا که با احیای برجام، عربستان نه توان دخالت مستقیم و غیرستقیم در پرونده هسته ای را خواهد داشت و نه می تواند خواسته هایش در حوزه توان موشکی و نفوذ منطقه ای ایران را پیش ببرد. به هر حال باید پذیرفت احیای برجام یعنی رفع نگرانی جامعه جهانی در خصوص فعالیت های ایران. لذا ریاض، تل آویو و ...، دیگر مجالی برای ایران هراسی نخواهند داشت. از این رهیافت احیای برجام کاتالیروز احیای روابط ایران – عربستان، ایران – مصر و ... خواهد بود.      
   
ناگفته نماند که برخی هم معتقدند این سکه روی دیگری هم دارد به این معنا که پیش نیاز احیای برجام و مذاکره با واشنگتن به حل اختلافات با ریاض باز می گردد. به دیگر کلام تا زمانی که تنش فعلی در مناسبات ایران و عربستان به قوت خود باقی باشد و در ادامه با نقش‌آفرینی مخرب اسرائیل تعمیق بیشتری پیدا کند، ریاض کمافی السابق با نقشی که طی این سال ها ایفا کرده است به دنبال مانع‌تراشی، بهانه جویی و کارشکنی در مذاکرات خواهد بود و در کنار آن می‌تواند مشکلات و چالش‌های عدیده سیاسی، امنیتی، دیپلماتیک و اقتصادی برای تهران با تطمیع دیگر کشورها در کاهش روابط با ما ایجاد کند. پس بی شک جا دارد ایران به فوریت کاهش تنش با عربستان سعودی در دستور کار خود قرار دهد. 

برای نتیجه کلی به بخشی از نوشته پیشین خود در شرق باز می گردم که تاکید داشتم به دلیل آنکه هر کدام از دو بُعد دیپلماسی منطقه ای و دیپلماسی برجامی به همدیگر وابسته اند باید نوعی هوشمندی، ظرافت و دقت عمل را برای توازن بخشی این دو در حوزه سیاست خارجی به کار بست تا بتوان به صورت همزمان این دو شِق دیپلماسی را پی گرفت. از این منظر وزن دهی بیش از حد به هر کدام نهایتا فشل شدن دیگری را به همراه خواهد داشت و منافع ملی بر زمین خواهد ماند./شرق

کلید واژه ها: ایران عربستان سعودی مصر خاورمیانه عراق مصطفی الکاظمی عادل عبدالمهدی دیپلماسی منطقه ای دیپلماسی برجامی


( ۴ )

نظر شما :

صهیب بابایی توسکی ۱۴ تیر ۱۴۰۱ | ۲۳:۴۴
عراق تلاش می کند تا به میدان جنگ بین کشورهای دیگر تبدیل نشود.