تل آویو مجبور به تغییر رویه
فشار حداکثری اسرائیل در غزه شکست خورد، چگونه برای ایران می تواند سازگار باشد؟
نویسنده: زوی بارئل
دیپلماسی ایرانی: اسرائیل در کارزار فشرده ای که علیه ایران به راه انداخته، بر ادامه تحریم های فلج کننده علیه این کشور و همچنین مقابله با آنچه باج خواهی های آن ادعا می کند، پافشاری می کند و امیدوار است که با در پیش گرفتن چنین رویکردی از سوی قدرت های بزرگ، ایران ناگزیر شود برنامه هسته ای خود را مهار کند.
چنین رویکردی در واقع راهبرد بی وقفه اسرائیل بوده و منسوخ بودن خود را به اثبات رسانده است. جالب ترین نکته در این راهبرد، تضاد درونی آن است. پافشاری بر تشدید و تداوم تحریم ها به این معنی است که ایران کشوری منطقی است و سود و زیان را درک می کند.
تصور بر این است که بروز بحران های اقتصادی، انزوای بین المللی وناآرامی ها و نارضایتی های داخلی که ثبات و حتی موجودیت نظام را تهدید می کند، عواملی هستند که موجب خواهند شد تا ایران به توافق اصلی برجام بازگردد و در نتیجه از ساخت بمب هسته ای خودداری کند.
اما پافشاری بر تداوم تحریم ها، با بی اعتمادی اسرائیل به توافق هسته ای و کافی نبودن این توافق برای بازداشتن ایران از دستیابی به توافق هسته ای، مغایرت دارد. اگر اسرائیل چنین باوری دارد پس چگونه انتظار دارد که تحریم ها ایران را به دست برداشتن از برنامه ساخت جنگ افزار هسته ای وادار کند و اینکه آیا تحریم ها تا کنون توانسته اند تلاش های ایران در این زمینه را مهار کنند؟
تحریم ها به خودی خود و تنهایی نتوانسته اند سیاست های ایران را تغییر دهند. ایران چهل سال است که با تحریم سروکار دارد. حتی سیاست فشار حداکثری که دونالد ترامپ به اجرا درآورد؛ تغییری در رفتار ایران ایجاد نکرد.
انتخاب بایدن به ریاست جمهوری و عزم وی به بازگشت به توافق هسته ای فرصتی برای ایران فراهم آورده است تا به میز مذاکره بازگردد. آیا اکنون ایران تلاش می کند تا با وقت کشی فرصت لازم را برای ادامه غنی سازی اورانیوم و دستیابی به توانایی ساختن بمب هسته ای فراهم آورد؟
در اسرائیل این گونه تصور می شود که ایران قصد دارد سلاح هسته ای تولید کند. اگر چنین است، چرا ایران مذاکره را از سرگرفته است؟ ایا نگران آسیب اعتبار خود است یا این که از آن نگران است که مبادا جامعه بین المللی این کشور را به نقض مفاد توافق هسته ای متهم کند و توجیهی برای اقدام نظامی پیدا کند؟
چنین برداشتی از سوی اسرائیلی ها نه تنها با این تصور که ایران کشوری منطقی است در تضاد است بلکه این واقعیت را نیز نادیده می گیرد که برای اقدام نظامی علیه ایران باید واکنش احتمالی روسیه و چین که متحد ایران هستند نیز مورد توجه قرار گیرد.
باید توجه داشت که تلاش های اسرائیل برای ترغیب دولت آمریکا برای ادامه تحریم ها علیه ایران از آنجا ناشی می شود که تل آویو می داند جو بایدن در اقدام نظامی علیه ایران، شریک اسرائیل نخواهد بود.
با توجه به آنچه گفته شد، استدلال اسرائیل در این زمینه که ایران در آستانه هسته ای شدن است ایجاب می کند که بی درنگ و بدون منتظر ماندن برای ساخت بمب هسته ای از سوی ایران به اقدام نظامی علیه این کشور مبادرت کند و اینکه اقدامات نمایشی نظامی با درخواست برای تداوم تحریم ها و واقعیت های موجود، سازگاری ندارد.
اسرائیل باید از سیاست فشار حداکثری علیه غزه که چهارده سال است بدون نتیجه ادامه دارد درس عبرت بگیرد. محاصره اقتصادی غزه با این هدف صورت گرفته که تهدید حماس علیه اسرائیل را از میان ببرد، از دستیابی این گروه به جنگ افزار پیشگیری شود و حتی انقلابی از سوی توده های فقیر ساکن غزه علیه حماس به راه افتد.
بر خلاف مناقشه با ایران، اسرائیل در برخورد با غزه بارها گزینه نظامی را به کار گرفته است. نتیجه این سیاست ها چه بوده؟ امروزه، اسرائیل تلاش می کند تا با شرکای عرب خود با حماس به توافق بلند مدت دست یابد که شامل لغو تحریم ها و ارائه کمک های اقتصادی برای بازسازی زیرساخت ها در غزه است تا حماس را از گشودن آتش به سوی اسرائیل بازدارد. اسرائیل می داند که رسیدن به توافقی این گونه با حماس تضمینی برای به رسمیت شناخته شدن از سوی حماس ندارد و به تغییر ایدئولوژی یا خلع سلاح حماس نخواهد انجامید. توافقی نیز که قدرت های جهانی تلاش می کنند با ایران به دست آورند همین گونه است، دادن امتیاز برای توقف پیشرفت برنامه هسته ای ایران.
منبع: القدس العربی / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :