نقش روسیه در خاورمیانه و شمال آفریقا (بخش نوزدهم)

حضور روسیه در مدیترانه برای هژمونی نیست، برای چانه زنی با غرب است

۰۳ شهریور ۱۴۰۰ | ۰۸:۰۰ کد : ۲۰۰۵۳۰۲ اخبار اصلی خاورمیانه
نخبگان در مدیترانه جنوبی برای نزدیک شدن به روسیه انگیزه و اراده سیاسی دارند و روسیه هم برای احیای موقعیت خود در منطقه انگیزه و اراده سیاسی دارد. ادبیات روابط بین الملل اینطور استدلال می کند که ولادیمیر پوتین می خواهد روسیه را احیا کند و به دنبال هژمونی جهانی در بستر پساغربی است. با این حال، با تجزیه و تحلیل انگیزه ها و استراتژی های تعاملات از هر دو طرف نشان می دهد که روسیه در روابط در جنوب دریای مدیترانه متمایل به قدرت هژمونیک نیست و سعی دارد نفوذ خود را در یک منطقه حساس افزایش دهد تا از آن به عنوان تراشه چانه زنی با دیگر قدرت های بین المللی استفاده کند. حضور روسیه در منطقه ابزاری است که از آن برای بازپس گیری موقعیت خود در میان سایر قدرت های بین المللی استفاده می کند، نه تسلط بر آنها به شیوه ای سلسله مراتبی. روسیه از قدرت اقتصادی لازمه یک هژمون شدن برخوردار نیست، اما مطمئنا سیاست آن در قبال منطقه منافعش در زمینه های مختلف را تضمین می کند.
حضور روسیه در مدیترانه برای هژمونی نیست، برای چانه زنی با غرب است

نویسنده این مطلب: زیاد اکل

دیپلماسی ایرانی: شرایط حاکم در دوران پس از بهار عربی در چندین کشور در منطقه مانند مصر، لیبی، تونس و سوریه، فرصت های سیاسی جدیدی را برای قدرت های جهانی ایجاد کرده است. در همین حال، سیاست های توسعه طلبانه اخیر روسیه از هدف سیاسی آن در ارتباط با ایفای نقش در چنین منطقه کلیدی و در عین حال آسیب پذیر، حکایت دارند. شاید بزرگ ترین سوال این باشد که روسیه صرفا از فرصت های سیاسی ناشی از تغییر شرایط در منطقه استفاده می کند یا سیاست خود را در قبال منطقه حقیقتا تغییر داده است؟

روسیه و نخبگان سیاسی: تحلیلی از دوران پس از انقلاب

ارتباط بین روسیه و نخبگان حاکم در دوران پس از انقلاب های عربی در منطقه مِنا (شمال آفریقا و غرب آسیا) یک موقعیت برد-برد بوده است. از یک سو، نخبگان به دنبال مداخله یک شریک بین المللی قوی بودند و از سوی دیگر، روسیه مشتاق متحدانی در منطقه بود که معیارهای آن را برآورده سازند. کنند. اینطور بود که مصر، سوریه و لیبی به صحنه های اصلی سیاست روسیه تبدیل شدند.

شباهت هایی در الگوهای تعامل روسیه با نخبگان حاکم وجود دارد. برخی علایق و جهت گیری های خاص مشترک است. محافظه کاری در انتخاب شیوه اتحاد روسیه در مدیترانه جنوبی اهمیت زیادی دارد. متحدان روسیه در منطقه مخالف دگرگونی های سیاسی مترقی و طرفدار احیای نظم سیاسی قدیمی هستند. تعامل با روسیه با نخبگان منطقه به ویژه در مصر، سوریه و لیبی به دو منظور انجام می شود: بازگرداندن نظم سیاسی قبل از بهار عربی و سرمایه گذاری بر نخبگان سیاسی که شرکای سیاسی حامی منافع روسیه در آینده خواهند بود.

الگوی تعاملات روسیه با منطقه از این قرار است: روسیه در کشورهایی سرمایه گذاری می کند که درگیر گذار هستند. تغییر در نخبگان سیاسی یکی از ابزارهایی است که روسیه در تعاملات با منطقه به کار می گیرد. دوره گذار نوعی تمایل سیاسی برای بازگرداندن ثبات ایجاد می کند که یکی از زمینه های مشترک بین نخبگان سیاسی و روسیه است. روسیه همچنین از رویکرد انعطاف پذیری در تنش های سیاسی برای القای بیشتر نفوذ خود در منطقه استفاده می کند.

استقرار مجدد روسیه در منطقه و تعاملات آن با غرب

نخبگان در مدیترانه جنوبی برای نزدیک شدن به روسیه انگیزه و اراده سیاسی دارند و روسیه هم برای احیای موقعیت خود در منطقه انگیزه و اراده سیاسی دارد. ادبیات روابط بین الملل اینطور استدلال می کند که ولادیمیر پوتین می خواهد روسیه را احیا کند و به دنبال هژمونی جهانی در بستر پساغربی است. با این حال، با تجزیه و تحلیل انگیزه ها و استراتژی های تعاملات از هر دو طرف نشان می دهد که روسیه در روابط در جنوب دریای مدیترانه متمایل به قدرت هژمونیک نیست و سعی دارد نفوذ خود را در یک منطقه حساس افزایش دهد تا از آن به عنوان تراشه چانه زنی با دیگر قدرت های بین المللی استفاده کند. حضور روسیه در منطقه ابزاری است که از آن برای بازپس گیری موقعیت خود در میان سایر قدرت های بین المللی استفاده می کند، نه تسلط بر آنها به شیوه ای سلسله مراتبی. روسیه از قدرت اقتصادی لازمه یک هژمون شدن برخوردار نیست، اما مطمئنا سیاست آن در قبال منطقه منافعش در زمینه های مختلف را تضمین می کند.

انگیزه روسیه برای مشارکت مجدد در امور منطقه شامل استفاده از حضور برای گسترش نفوذ در پیش زمینه تنش های فزاینده با آمریکا و اتحادیه اروپا به ویژه بر سر مساله اوکراین است. درگیری های منطقه برای ایالات متحده و اتحادیه اروپا از اهمیت زیادی برخوردار است و مشارکت فعال روسیه در این درگیری ها و توانایی آن در زمین می تواند هر دوی آنها را وادار کند تنش ها با روسیه را مورد تجدید نظر قرار دهند و آن را به عنوان یک قدرت اساسی در فرایندهای حل و فصل درگیری ها به رسمیت شناسند.

بدین ترتیب، تجزیه و تحلیل حضور روسیه در مدیترانه مستلزم در نظر گرفتن سه سطح تعاملی است که این حضور را رقم زده: انگیزه ها و اقدامات روسیه، واکنش ها و مداخلات غربی، و رویکردها و سیاست های اتخاذ شده توسط بازیگران در منطقه. 

روسیه از روش های متفاوتی برای تغییر موقعیت خود در منطقه و دسترسی به کشورهایی که سعی در اعمال نفوذ بر آنها داشته، استفاده کرده است. تنش داخلی و بی ثباتی دوران انتقالی از جمله درگاه هایی بود که روسیه در چند سال گذشته از طریق آنها وارد منطقه شد. فضای پس از بهار عربی بستری مناسب برای نفوذ روسیه فراهم آورد که پیشتر وجود نداشت. در مصر، روسیه از نبود حمایت بین المللی و مشارکت امیدوارکننده با دولت مصر در زمینه سرمایه گذاری در بخش انرژی و مشارکت نظامی و فروش سلاح به این کشور دسترسی پیدا کرد. در لیبی، منافع روسیه مربوط به مرحله پس از جنگ است و حمایت از خلیفه حفتر ارتباط زیادی با آرزوهای روسیه برای بازسازی و ظرفیت سازی مجدد ارتش ملی لیبی پس از لغو تحریم تسلیحاتی در نتیجه حل و فصل سیاسی دارد. روسیه همچنین به دنبال منافع احتمالی در بخش انرژی لیبی است. سوریه بیشتر یک کارت سیاسی برای روسیه است و پیوند پرونده سوریه و منافع کشورهای غربی در منطقه اهمیت بیشتری از توازن نظامی در مناطق درگیری دارد.

نتیجه گیری

حضور روسیه در مدیترانه جنوبی نه تنها مبتنی بر فرصت طلبی روسیه برای ایفای نقش در صحنه سیاست های متغیر رقم خورده، که با تمایل نخبگان سیاسی نوظهور برای به دست آوردن متحدان بین المللی ارتباط داشته است. منطقه در دوره پس از 2011 شاهد تغییر متحدان بوده است و اتحادهای منطقه ای و بین المللی کنونی با آنچه در دوره قبل از بهار عربی وجود داشت، بسیار تفاوت دارد. نگرش روسیه در منطقه غیر مقابله ای است. 

به عبارت دیگر، روسیه قصد وارد شدن در مبارزه برای نفوذ با قدرت بین المللی دیگری را ندارد و ترجیح می دهد منتظر یک لحظه اجماع بین سیاست های خود و نخبگان سیاسی جدید در منطقه باشد. شرایط کنونی تنها محصول استراتژی یا سیاست خارجی روسیه نیست و منافع متقابل بین نخبگان سیاسی پس از انقلاب در منطقه و آرزوهای روسیه برای نفوذ در مدیترانه جنوبی این شرایط را رقم زده است.

نقش روسیه در منطقه تا این لحظه مبهم مانده است. روسیه توافقنامه هایی با مصر و سوریه امضا کرده که قرار است حضور آن را از طریق سرمایه گذاری در بخش انرژی و مشارکت های نظامی افزایش دهد. نقش روسیه در منطقه عمدتا توسط تعامل با نخبگان سیاسی و نخبگان فرزندان آنها اداره می شود. اما در عین حال، روسیه می داند چگونه در معادله کلی اتحادهای منطقه ای و بین المللی با ابزارهای مختلف مداخله کند.

منبع: موسسه اروپا برای مدیترانه / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
 

کلید واژه ها: سیاست روسیه در خاورمیانه نفوذ روسیه در منطقه منا منطقه منا بهار عربی


( ۱ )

نظر شما :