نقش روسیه در خاورمیانه و شمال آفریقا (بخش هفتم)
بزرگ ترین شریک روسیه در منطقه، ایران پارسی است
نویسنده این مطلب: یوسف چریف
دیپلماسی ایرانی: سیاست گذاری خارجی روسیه همچنان مبتنی بر آمار و واقع گرایانه است. از دیدگاه مسکو، جایگاه روسیه در جهان از دریچه یک استراتژی بزرگ در صفحه شطرنج جهانی دیده می شود؛ صفحه شطرنجی که در آن بازی و خود را از طریق تقابل با رقبا از جمله با ایالات متحده تعریف می کند. پایان جنگ سرد از دیدگاه سیاست گذاران روس یک شکست بود، اما نه آخرین شکست. روسیه احساس حقارت کرد چرا که ضعیف شده و نقش آن در جهان به یک نقش حاشیه ای تنزل کرده بود. اولین حاکمان روسیه پسا شوروی که عمدتا خارجی ها و اصلاح طلبان جوان بودند، واقعیت جدید را پذیرفتند. ولادیمیر پوتین یکی از این افراد بود. او از سال 2000 که رئیس جمهوری روسیه شد، آرزو داشت که این کشور را دوباره به گروه «قدرت های بزرگ» برگرداند.
شورای همکاری خلیج فارس
روابط مهم اقتصادی روسیه با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از دهه 2000 شکل گرفت؛ این مساله از آن جهت حائز اهمیت است که شورای همکاری خلیج فارس در دوران جنگ سرد کاملا با ایالات متحده همسو بود. البته اختلافاتی میان مسکو و پایتخت های عربی درباره سیاست روسیه در قبال چچن و روابط آن با ایران وجود داشت. به علاوه، بسیاری از مقامات روسی به کشورهای خلیج فارس در رابطه با تامین بودجه شورش چچن مشکوک بودند و این شرایط را با سیاست های آنها در افغانستان در دهه 1980 و بنابراین به استراتژی بلند مدت آمریکا برای تضعیف روسیه مرتبط می دانستند. مساله دیگر اینکه شرکت های روسی در مقایسه با شرکت های اروپایی و آمریکایی در بهره برداری از ذخایر غنی نفت و گاز در حاشیه قرار داشتند. اما روسیه روابط را قطع نکرد.
بالعکس، در حالی که عربستان پس از 11 سپتامبر با فشارهای دولت آمریکا مواجه شده بود و بر سر جنگ عراق با آن اختلاف داشت، روسیه در صدد استفاده از این اختلاف برآمد. قراردادهای مهم انرژی و نظامی بین شرکت های روسی و نهادهای سعودی امضا شد و اگرچه در پایان دهه تجارت بین دو کشور هرگز از 500 میلیون دلار فراتر نرفت، اما به 10 برابر سال 2000 افزایش یافت. عبدالله بن عبدالعزیز آل سعود، ولیعهد وقت سعودی، در سال 2003 به مسکو سفر کرد و سلطان بن عبدالعزیز آل سعود، جانشین ولیعهد، هم در سال 2007 به آنجا رفت. بدین ترتیب بود که دومین تور پوتین در خاورمیانه در سال 2007 از ریاض آغاز شد. این، اولین سفر یک رئیس جمهوری روسیه به عربستان بود.
روابط تجاری روسیه با همسایه کوچک تر عربستان سعودی، یعنی امارات متحده عربی، از اهمیت بیشتری برخوردار اما در قیاس با قطر محدود بوده است. اگرچه روابط سیاسی با هر دو کشور در حال ارتقاء است. پوتین در تور سال 2007 از امارات دیدن کرد. مقامات اماراتی از جمله محمد بن زاید النهیان، ولیعهد ابوظبی، و شیخ محمد بن راشد آل مکتوم، حاکم دبی، از سال 2009 به بعد چندین بار به مسکو سفر کردند. رمضان قدیروف چچنی که گهگاه نقش فرستاده پوتین را در منطقه ایفا کرده، روابط محکمی با خانواده های حاکم دبی و ابوظبی داشته است. امارات متحده عربی به عنوان اولین شریک اقتصادی روسیه در خلیج فارس شناخته شد و تجارت آن تا سال 2010 نزدیک به 1 میلیارد دلار می رسید. این کشور همچنین از روسیه اسلحه می خرید. روسیه، ایران و قطر بزرگ ترین تولیدکنندگان گاز طبیعی در جهان به شمار می روند و پوتین بارها با دوحه درباره مشارکت مسکو با آن و با تهران در تولید گاز صحبت کرده است. حمد بن خلیفه آل ثانی، حاکم وقت قطر، در سال های 2001 و 2010 به مسکو سفر کرد و تعدادی از نمایندگان قطر در سال های پوتین و مدودف به مسکو سفر کردند. اما در سال 2004 یک رهبر چچنی تبعیدی در قطر در دوحه ترور شد. دو افسر روسی عامل این عملیات دستگیر و دو سال بعد آزاد شدند. این اتفاق روابط قطر و روسیه را تحت تاثیر قرار داد. دوحه از تشدید اجتناب کرد و به ارتقاء روابط دوستانه با مسکو ارجحیت داد.
ایران
یکی از مهم ترین شرکای روسیه پس از اتحاد جماهیر شوروی در منطقه مِنا یک کشور عربی نیست، بلکه ایران پارسی است. ایران و روسیه تاریخی از یک قرن جنگ پشت سر دارند. رژیم شاه متحد آمریکا و سنگر علیه گسترش شوروی در خاورمیانه و آسیای میانه بود. رهبران انقلاب اسلامی که او را در سال 1979 سرنگون کردند، اتحاد با جماهیر شوروی مرتد را مثبت نمی دانستند و به خصومت با آن ادامه دادند. روسیه در جریان جنگ هشت سال جنگ عراق با ایران، به صدام حسین اسلحه می داد و این جنگی بود که صدها هزار غیرنظامی ایرانی در آن کشته شدند.
از این رو، نزدیکی مسکو و تهران در دهه 1990 خیلی غیرمحتمل به نظر می رسید. اما روسیه مهندسان خود را برای توسعه برنامه هسته ای ایران فرستاد. روسیه به عنوان قدرتی در حال افول در جست و جوی چشم اندازهای اقتصادی، به شرکای جدید تجاری علاقمند بود. از طرف دیگر، ایران کشوری ثروتمند در حال التیام از جنگ بود که جامعه بین المللی از آن اجتناب می کرد. به علاوه، مولفه ایدئولوژیک ضد دین بودن روسیه هم با فروپاشی شوروی حذف شد. تجارت بین دو کشور که در سال 1995 حدود 276 دلار بود، در سال 2000 به 700 میلیون دلار و در سال 2008 به 3.5 میلیارد دلار رسید. ایران در سال 2001 سومین مشتری بزرگ صنعت نظامی روسیه قلمداد می شد. مشارکت دو کشور هنوز به سطح اتحاد نرسیده و نمونه آن مخالفت شدید روسیه با توسعه فناوری نظامی هسته ای ایران بوده است. به علاوه، تحریم های بین المللی علیه ایران سطح تجارت بین دو کشور را محدود کرد. اما فرصت هایی هم برای دو کشور وجود داشت که یک بازی برد-برد بود. دیدارهای متقابل متعددی میان رهبران دو کشور ترتیب داده شد و همکاری در زمینه های مختلف گسترش یافت. (این مطلب ادامه دارد.)
منبع: موسسه اروپا برای مدیترانه / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
نظر شما :