دولت دمشق و انتخابات ریاست جمهوری
یک پیروزی سیاسیِ مهارکنندهٔ دشمنان سوریه
نویسنده: دکتر حسن مرهج
دیپلماسی ایرانی: این روش کشورهای متخاصم با دولت سوریه است که هنگام نزدیک شدن دمشق به رویدادهای بزرگ سیاسی [نظیر انتخابات] بسیاری از موضوعات سیاسی و نظامی را مطرح کنند؛ چرا این کشورها حامی و بانی مهندسی رسانهای و تبلیغات سیاسی علیه این کشور بودهاند. اولین و آخرین هدف آنها گیج کردن مردم سوریه است؛ آنها میخواهند مردم را در مورد حقی که قانون اساسی به آنها داده [انتخابات ریاست جمهوری] دچار تشویش کنند. تلاش آنها اینست که مردم را از اجرای حقوق دمکراتیک خود، از طریق فشار اقتصادی بر آنها منصرف کنند. هدف نیز ایجاد شکاف بین مردم سوریه و کشورشان، به عنوان یک نتیجه از تحریمها علیه دمشق است. همه اینها مستقیماً در راهبرد اصلی واشنگتن قرار دارد که با ابزارها و روشهای مختلفش در منطقه، بدنبال مشروعیت زدایی از انتخابات ریاست جمهوری در سوریه است؛ و این یعنی جلوگیری از روند ثبات و عدم انسجام قدرت دمشق در ساختارسیاسی دورهی پسابحران.
علی رغم تلاش کشورهای دشمن سوریه برای جلوگیری از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سوریه، دمشق با قدرت سیاسی و عزم مردم سوریه [که از واقعیتهای جنگ آگاه هستند] توانست انتخابات ریاست جمهوری را برگزار کرده و یک پیروزی بزرگ برای مردم سوریه و دولت آنها به ارمغان بیاورد؛ این علیرغم حجم وسیع تبلیغات علیه دمشق بود. در حقیقت پیروزیهای نظامی حاصل شده توسط ارتش سوریه در جبهههای جنگ، از طریق همدلی گسترده مردم با رهبری سیاسی در سوریه ترجمه و منعکس شد. در نتیجه، انتخابات ریاست جمهوری سوریه یک نقطه عطف اساسی در جریان جنگ به حساب می آید. انعکاس واقعی دستاوردهای نظامی سوریه به دستاوردهای سیاسی و تحکیم اقتدار و مشروعیت دولت تبدیل شد.
غرب همیشه از عبارت "جنگ داخلی" برای آنچه در سوریه اتفاق میافتد، استفاده کرده است. اگر این یک جنگ داخلی بود، پس چرا داعش ظهور کرد؟ هزاران نفر از اروپاییهای داعشی و خانوادههایشان در زندانهای قسد [یکی از زندانهای تحت سیطرهٔ نیروهای دموکرات سوریه] چه میکنند؟ و چرا مراکز اطلاعاتی اروپا با سوریه همکاری میکنند تا آنها را دستگیر و از انجام عملیات در کشورهایشان باز دارد؟ گذشته از اینها، جنگجویان غیرسوری سازمان تروریستی القاعده در ادلب چه میکنند؟!
مردم سوریه از ناپاکی غرب و دموکراسی جعلیای که در مورد آن صحبت میکند، آگاه هستند و حقوق و وظایف خود را میدانند؛ حق شرکت در تعیین سرنوشت از طریق انتخابات را دارند و برای این کار منتظر اجازهی کسی نخواهند بود. آنها کشور خود را خواهند ساخت و خانههای خود را بازسازی خواهند کرد؛ هیچ انتظاری برای رحمت غرب در این مسئله نمانده است. آنچه سوریها از آنها میخواهند این است که کشورشان را در استقلالش باقی بگذارند و مجازاتها و تحریمهای خود را علیه مردم سوریه [به بهانهی آنچه که نقض حقوق بشر مینامند] لغو کنند.
ما برای نشان دادن میزان اهمیت و بیان تصمیم ملت سوریه، به آنچه که توسط سخنگوی دبیرکل سازمان ملل بصورتی دقیق بیان شد، اشاره میکنیم. استفان دوجاریک در یک کنفرانس مطبوعاتی که چهارشنبه گذشته برگزار شد، گفت: «برای بحث درباره تصمیم سوریه ما اعلامیه انتخابات ریاست جمهوری در سوریه در تاریخ 26 مه را شنیدیم. این انتخابات در چارچوب قانون اساسی فعلی سوریه انجام شده است و این بخشی از روند سیاسی مندرج در قطعنامه 2254 نیست؛ ما یک حزب درگیر این انتخابات نیستیم و هیچ اختیار و مشروعیتی برای دخالت داخلی در این کشور نداریم.»
تصمیم سوریه برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در قالب اجرای قانون اساسی به معنای شکست همه برنامههای خارجی باهدف سرنگونی عربیت سوریه و اسقاط آن بود. در ۱۰سال گذشته، رهبری، مردم و ارتش سوریه برای شکست پروژه غرب در یک جبهه ایستادند. هدف آنها از بین بردن کشور سوریه و سلب مشروعیت از قانون اساسی آن بود؛ هدفی که گاهی اوقات با جنگ مستقیم و گاهی اوقات با استخدام گروههای تروریستی پیگیری شد. گاهی با متهم کردن دولت به استفاده از سلاحهای شیمیایی و گاهی با اعمال تحریمهای غیرعادلانه و غیرانسانی بر مردم. تمام اینها فشار بر تصمیمگیر سوریه و تحریک مردم علیه دولت با هدف تضعیف آن بود. آنها میخواستند پس از سرنگونی [دولت بشار اسد] و سپس ساخت یک دولت غیرقانونی، در جهت شناسایی رسمی و عادیسازی روابط با دشمن صهیونیستی حرکت کنند. همه این برنامهها شکست خورده و سوریه، این کشور را به نام مردم سوریه ثابت نگه داشت؛ تمام تیرهایی که علیه آن پرتاب شد، سرانجام در دروازههای دمشق عربی شکست.
در پایان پس از انتخاب دکتر بشار اسد، رئیس جمهوری عربی سوریه با بیش از ۹۵درصد، و پس از تجمع بزرگ مردمی پیرامون او، ترجمهای از معانی استحقاق پیروزی و جشن میلیونی مردم را پس از سخنان تاریخی رییسجمهور برای مردم سوریه نظارهگر بودیم. با انتخاب مجدد اسد به عنوان رئیس جمهور، همه اینها صراحتاً به این معنی است: سوریه با نقش سیاسی، شبکههای اقتصادی و موقعیت ژئوپلیتیکی خود به منطقه برمیگردد؛ این بازگشت برای یافتن راهبردهای متعادل و متوازن [در جهت حل بحرانهایی که مدام ساختار عربی را تخریب میکنند] بسیار حیاتی و ضروری است.
موفقیت و مشروعیت قانون اساسی به وسیلهی انتخابات ریاست جمهوری نشان داده میشود. برخورداری و استفاده از این حق، مطابق با چارچوبهای حقوقی و قانون اساسی است که مردم سوریه با قدرت آن را به کار گرفتند. همهی اینها از جانب سوریه، پیامی از قدرت و اعتماد را مخابره خواهد کرد. حالا تمام جهان و دشمن در آن قبل از دوست، مجبور خواهد شد پیام قدرت سوریه و بازگشت اطمینان به آن را دریافت کند و درست بخواند.این مسئله علیرغم خواست و میل افراد است؛ چرا مصونیت ملی، استقلال سیاسی و بهبود وضعیت اقتصادی سوریه را منعکس خواهد کرد.
نظر شما :