معرفی کتاب

هارمونی سوم: عدم خشونت و روایتی تازه از ذات بشر

۲۴ فروردین ۱۴۰۰ | ۱۶:۰۰ کد : ۲۰۰۱۶۸۷ اخبار اصلی کتابخانه
شقایق عطار در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: مایکل نگلر به عنوان پژوهشگری وفادار به سبک مبارزه صلح آمیز گاندی، به تازگی آخرین کتاب خود را با عنوان "هارمونی سوم: عدم خشونت و روایتی تازه از ذات بشر" منتشر کرده است. در این اثر او به مفاهیمی چون عدم خشونت، رسانه های جمعی و تبلیغات، پارادایم قدیمی و جدید، نقشه راه، جایگاه علم و همچنین به بررسی مطالعات پیشین که توسط دیگر محققین حوزه مبارزه عاری از خشونت از جمله یوهان گالتونگ انجام شده است می پردازد.
هارمونی سوم: عدم خشونت و روایتی تازه از ذات بشر

نویسنده: شقایق عطار

دیپلماسی ایرانی: مایکل نگلر به عنوان پژوهشگری وفادار به سبک مبارزه صلح آمیز گاندی، به تازگی آخرین کتاب خود را با عنوان "هارمونی سوم: عدم خشونت و روایتی تازه از ذات بشر" منتشر کرده است. در این اثر او به مفاهیمی چون عدم خشونت، رسانه های جمعی و تبلیغات، پارادایم قدیمی و جدید، نقشه راه، جایگاه علم و همچنین به بررسی مطالعات پیشین که توسط دیگر محققین حوزه مبارزه عاری از خشونت از جمله یوهان گالتونگ انجام شده است می پردازد. در واقع نگلر سعی دارد یادآوری کند که ما حقیقتا که هستیم؟ و هدف از خلقت این جهان چیست؟ او روایت ویرانگر عصر ما را به چالش می کشد و روایتی تازه را که ریشه در فطرت بشر دارد ارائه می دهد. 

نگلر بر تغییرات فرهنگی و "روایت قدیمی" (پارادایم موجود) که عامل بی نظمی و خشونت جامعه امروز ماست، تاکید دارد و با یک بررسی عمیق و دقیق، بینش خواننده را نسبت به مسئله عدم خشونت به عنوان ابرازی قدرتمند برای تغییر جهان ارتقا می دهد. بسیاری از مشکلات جوامع ما از جمله بحران های زیست محیطی و بی عدالتی اجتماعی همه ریشه در "روایت قدیمی" دارد که آن هم با پارادایم رقابت، فردگرایی و بی هدفی تقویت می شود. نگلر به دنبال پارادایمی متفاوت است و آن را "روایت تازه" می نامد که مفهوم عدم خشونت به عنوان شاه کلید آن درنظر گرفته شده است؛ در حقیقت ایجاد تغییر از درون آدمی آغاز می شود، سپس انسان قادر خواهد بود جهان هستی را تبدیل به جایی امن تر و شاد تر کند. علاوه بر آن، او درباره تجربه شخصی خود در دانشگاه  برکلی (U C Berkeley) در بخش مطالعات جنگ و صلح و همچنین در موسسه صلح متا (Metta Center) توضیح می دهد. نویسنده مسیری را که خود طی کرده- از یک دانشجوی مشتاق به دنبال ایجاد تغییرات عظیم اجتماعی تا یک متخصص حوزه صلح و عدم خشونت- بازگو می کند. 

کتاب در چهار بخش و هفت فصل ارائه شده است. در قسمت مقدمه، نویسنده به مفاهیمی چون عدم خشونت، روایت تازه و هارمونی سوم می پردازد. بخش اول کتاب باعنوان "روشن شدن حقایق" شامل فصل اول و عناوینی چون "روایت و فرهنگ" و "تغییرات همه جانبه" است. در این بخش، نگلر به بررسی تجربه قهرمانانی می پردازد که با غلبه بر ترس و به کارگیری تکنیک های عاری از خشونت توانسته اند جان بسیاری را نجات دهند. در بحث فرهنگ، او بر این باور است که هر فرهنگ در درون خود روایتی از جهان و ذات بشر ارائه می کند و اکنون، روایت ما تبدیل به بزرگترین معضل عصر حاضر شده است؛ چرا که این روایت می گوید: ما موجوداتی منفرد و مادی هستیم که به شکل تصادفی به وجود آمده ایم. در قسمت آخر این فصل نیز، به جنبه منفی و خطرناک پیام های بازرگانی و تبلیغات پرداخته شده است که نه فقط به دنبال کمک به ارتقا تفکر بشر نیستند، بلکه انسان را موجودی مادی در نظر می گیرند که به اشکال گوناگون فقط به دنبال بهره کشی از منابع کره زمین آن هم بیش از نیاز خود است و در نهایت اینکه روایت کهنه مانع دست یابی به بخش های ارزشمند خلقت بشر شده است. 

بخش دوم کتاب "بازگویی روایت تازه" شامل فصل دوم تحت عنوان " نقشه راه یک"، "آموزش های اولیه: زندگی در روایت تازه"،  فصل سوم "نقشه راه دو"، "برنامه بازسازی" و دیگر موضوعات است. در اینجا، نگلر نقشه راه را ارائه می دهد و زیر مجموعه های آن را بر پایه دیدگاه گاندی بیان می کند. طیق آن، خلق روایت تازه در بالا و مرکز این نقشه راه قرار دارد که زمینه ساز و تسهیل کننده ایجاد تغییر در قسمت های دیگر است. در بخش سوم با عنوان "آنچه تغییر دهندگان می دانند" که شامل  فصل چهارم "دنیای درون" و فصل پنجم "در آینه علم" است، نویسنده به اقتصاد صلح، عدالت اصلاحی، اتحاد در عین گوناگونی، رقابت و روایت تازه، قدرت یک روایت و رابطه علم و روایت تازه می پردازد. نگلر چندین نمونه از برنامه های سازنده را از اسپانیا و بنگلادش به عنوان مثال هایی ملموس ارائه می کند. بر اساس بررسی های او، فعالیت های سازنده همواره مفید و کارآمد هستند اما فقط هنگامی تبدیل به یک برنامه سازنده می شوند که ضد سیستم ها و احزاب مخالف مورد استفاده قرار گیرند. نگلر تاکید دارد که مبارزه سازنده ذاتا به شکل یک مانع در برابر سیستم معیوبی که جایگزین آن شده است، عمل می کند. از دیدگاه نویسنده، برنامه های سازنده مثل کمپین حمایت از تولیدات ملی (چرخ ریسندگی) به رهبری گاندی غیرخصمانه/غیر تهاجمی و مارش نمک -باز هم به رهبری گاندی- حالت تقابلی /تهاجمی دارد که قوانین ناعادلانه را به چالش می کشد. این مقاومت سازنده نتیجه اتحاد، پیوستگی، بزرگ منشی و همکاری است. او همچنین چندین نمونه از عدالت اصلاحی در مدارس و زندان ها را ارائه می کند. طبق باور نویسنده، نژادپرستی سرسختترین و دردآورترین نوع خشونت در زندان ها و مدارس است؛ روایت قدیمی، نژاد پرستی و فردگرایی را به اشتباه جایگزین تنوع و گوناگونی می کند- که حس خود برتر بینی را به همراه دارد. در نهایت، آخرین بخش کتاب- بخش چهارم "دعوت برای اقدام عملی"  که شامل فصل ششم "اتمام ماموریت"، فصل هفت "دعوت برای یک اقدام عملی" و نتیجه گیری می شود. در اینجا، نگلر نمونه های دیگری از تضاد بین خشونت و عدم خشونت را ارائه می کند. 

از نقاط قوت کتاب می توان به ارائه همزمان تجربیات طلایه دارانی چون گاندی و افراد عادی اجتماع به شکل توامان نام برد که بدون هیچگونه آموزشی، نیروی درونی خود را به همراه تکنیک های عاری از خشونت به کار بستند تا جان هزاران انسان را نجات دهند. این افراد و سرگذشت آنها از موقعیت های گوناگونی از سوی نویسنده انتخاب شده است: از فردی نظامی در عراق تا یک معلم در امریکا، اما همه آنها دارای ویژگی های مشترکی هستند که پیشتر اشاره شد. داستان های آنها ملموس و قابل درک برای همگان است و بدین شکل می توان به راحتی با آنها هم زاد پنداری کرد. در حقیقت، ترکیب ایده پردازی های محققین و فعالیت های عملی کنشگران است که ارزش این تجربیات را غنا می بخشد. زبان ساده و قابل فهم از دیگر امتیازات کتاب حاضر است که آشنایی با مفهوم عدم خشونت را برای هر خواننده ای ممکن می سازد.

کلید واژه ها: مایکل نگر مهاتما گاندی هارمونی هارمونی سوم: عدم خشونت و روایتی تازه از ذات بشر


( ۳ )

نظر شما :

افخمی ۲۴ فروردین ۱۴۰۰ | ۲۰:۳۶
خانم عطار گرامی، این باصطلاح هارمونی برای مالیدن شیره سر ما است. جناب گاندی کسی بود که استعمار انگلیس در هند را (اگر چه هنوز مافیای حزب کنگره کماکان در بردگی بینوایان هندی با همدستی اربابان هم کاسه است) به مدت پانزده سال تا بعد از جنگ دوم تمدید کرده وبرای خوش خدمتی میلیونها هندی را درزیر لوای ارتش انگلیس در جنگ دوم به کشتن داد.بی دلیل نیست که ارباب های زروزور غربی فیلم های آنچنانی در رسای کرامات گاندی ساخته و می سازند که اشک سنگ را هم در می آورد. جالب اینکه دهه ها بعد همین کار را توسط عروسکی دیگر بنام ماندلا با تبلیغات های آنچنانی و برگزاری شوهای خوانندگان و جشنواره های هالیوود و کان و...علی رغم میل بیش از 90% گروه مبارزین ANC در آفریقای جنوبی حاکم بر سرنوشت تهیدستان آفریقای جنوبی کردند که در عمل جز چند تغییر صوری سفیدپوستان کماکان اربابی می کردند که فقط بعد از مرگ او ANC توانست تغییراتی اساسی پدید آورد که با واکنشی سخت از حاکمان غربی و سگ های زنجیریشان بنام مطبوعاتی مواجه شدند.نکته جالب ماجرا آنجا بود که چند ساعت بعد از مرگ ماندلا در همان شب در تلویزیون های اروپا و آمریکا فیلم سینمائی ماندلا که از قبل توسط هالیوود ساخته شده بود به نمایش درآمد که طبق معمول از کرامت این بزرگان نکاتی در بر داشت.نایستادن در برابر ارباب ویا بقول ساده لوحان عدم خشونت. فقط ارباب حق خشونت دارد.
غلامعلی کشانی ۲۷ تیر ۱۴۰۱ | ۱۲:۴۵
افخمی عزیز، اگر فرض کنیم که همه‌ی استدلال‌ها (و نه توهماتِ توطئه‌ی شما) مقرون به صحت هم باشد، حداقل سعی کنید که از زبانِ سنتیِ استالینیستیِ مرسوم در زبان چپ سنتی ایران خودداری کنید. این زبان نیست، بلکه فحاشی به زمین و زمان است. اما در توهم توطئه اندیشی‌تان: شما جوامع روبروی گاندی و ماندلا و هند و آفریقای جنوبی را یک‌کاسه فرض کرده اید و از فیلم‌سازی تا روزنامه‌نگاری تا سیاست بازیِ سیاسیون غربی را همگی صادره از یک مرکز و یک اتاق فکر واحد معرفی کرده‌اید. این همان توهم توطئه است که چپ سنتیِ ایرانی هنوز در دفاع از دگم‌های خودمبنی بر یک‌پارچگیِ چیزی به اسم امپریالیسم و اتاق فکرش در برابر چپ و به اصطلاحْ سوسیالیسم همین چپ تصمیماتی واحد می‌گیرد و به کمک نیروهای بومیِ مخالف چپ در جوامع پیرامونی اجرا می‌کند. به زعم تفکر سنتی چپ ایرانی، هر کاری که ما رهبرش نباشیم، کاری هرز و باطل است. اما یادمان نرود که این زبان و لحن فحاشانه، میراث کارل مارکس جوان، تروتسکی و باقی پیامبران چپ بوده است (من برای استدلال‌های کارل مارکسِ فحاش در مانیفست و در باقی کارهای غیر فحاشانه‌ی ایشان سر تعظیم فرو می‌آورم و او را یکی از برجسته‌ترین متفکران دوران امروزی از ۲۵۰۰ سال پیش تا به حال می‌دانم. اما فحاشی و توهم توطئه در همه‌‌جا و بوسیله‌ی هر کس می‌تواند رخ دهد.) با احترام. مترجم چند کار از گاندی، سیمون وی و ... غلامعلی کشانی، سایت عدم خشونت.