نکته هایی مغفول مانده درباره امضای سند همکاری ایران و چین
ایران تنهای کشوری که امضای یک سند جنجال شد
دیپلماسی ایرانی: درباره سند همکاری ایران و چین بحث و جدل های بسیاری شده است. تحلیل ها و اظهارنظرهای گوناگونی هم ارائه شده است. بسیاری از اظهارات و نقدهایی که نسبت به این سند وارد شده نه تنها به دور از واقعیت است بلکه غیرمنصفانه و بیشتر ناشی از حب و بغض است.
واقعیت این است که این سند نخستین سندی نیست که ایران با کشوری امضا کرده است، مشابه آن را در سال 2003 با هند امضا کرد که به سند دهلی نو موسوم شد و در سطحی مشابه با روسیه امضا کرده که قرار است به زودی برای پنج سال دیگر تمدید شود و احتمالا همکاری های عمیق تر دوجانبه در آن لحاظ شود. پس سند همکاری ایران و چین یک سند راهبردی برای توسعه روابط دو جانبه و اصالت بخشیدن به روابط ایران و چین با یک منظور طولانی مدت زمانی است. به عبارتی نقشه راهی تدوین شده برای تعمیق روابط تهران و پکن در یک دوره زمانی طولانی مدت است. این سند یک توافق یا قرارداد نیست، صرفا یک سند همکاری است که دو طرف را به لحاظ حقوقی پایبند به هیچ چیز نمی کند. بنابراین ممکن است در گذر زمان یا مورد بی مهری قرار بگیرد یا به شدت مورد توجه واقع شود و بر گسترش روابط دو کشور تاثیرگذار شود یا به موازات آن مسیر دیگری طی شود که معنای متفاوتی به روابط دو کشور دهد.
چرا تا کنون امضا نشد و حالا امضا شد؟ چد شد که ایران به فکر امضای این سند افتاد؟
ایران از قبل از امضا شدن برجام دنبال امضای سند همکاری با چین بوده و حتی سطح سند را قصد داشته بالاتر از سطح فعلی قرار دهد، اما طرف چینی به دلیل وجود تحریم های سازمان ملل تمایلی به امضای این سند نداشته است. یک دیپلمات ارشد در وزارت امور خارجه در این باره به دیپلماسی ایرانی گفت: «چینی ها بارها به ما می گفتند قبل از امضای هر سند توسعه همکاری با ما باید به فکر لغو تحریم های بین المللی باشید. تحریم های یکجانبه هر کشوری قابل اغماض است اما تحریم های سازمان ملل جنبه قانونی و بین المللی دارد و نمی توان به راحتی آنها را نادیده گرفت. برای همین ابتدا به فکر لغو تحریم ها بودیم.»
نکته دیگری که در اینجا قابل ذکر است این است که بعد از امضای برجام و ترافیک حضور شرکت های اروپایی در ایران و بالعکس سفر مکرر مدیران شرکت های ایرانی به اروپا و عقد قراردادهای متنوع با شرکت های اروپایی، سبب شد تا این شائبه به وجود آید که ایران از متحدان سابقش، چین و روسیه که در دوران تحریم ها در کنار ایران مانده بودند، فاصله گرفته و به غربی ها رو آورده است. چینی ها دائما به طرف های ایرانی خورده می گرفتند که بعد از امضای برجام ما را فراموش کردید و سمت غرب رفتید در حالی که در دوران سختی ها این ما بودیم که به شما در کاهش فشار تحریم ها کمک کردیم. ایران با امضای سند همکاری 25 ساله ایران و چین قصد دارد به طرف چینی بگوید که حتی اگر برجام احیا شود ایران چین را فراموش نخواهد کرد و این کشور را شریک اول خود می داند. همچنین مدت زمانی 25 ساله تعریف کرده چرا که می خواهد به طرف چینی بگوید که ما به فکر شراکت طولانی مدت و اصیل هستیم.
در اینجا نکته دیگری نیز وجود دارد که باید به آن توجه کرد. واقعیت این است که همین الآن هم امضای این سند با تاخیر انجام شده، چرا که پروژه بزرگ «یک کمبرند یک جاده چین» بیش از شش سال است که تعریف شده و چینی ها با وجود تمام جذابیت ها و امکاناتی که ایران دارد، اما به دلیل مسائل داخلی ایران از یک سو و مشکلات بین المللی از سوی دیگر و همچنین عدم گسترش روابط ایران با جامعه بین المللی (چه شرقی چه غربی) تا اندازه ای ایران را دور زده بودند و طرح آنها می رفت از شمال و جنوب ایران، چین را به اروپا وصل کند. این مساله سبب شد تا دستگاه دیپلماسی کشورمان زودتر به فکر امضای سند بیفتد با این امید که مجددا در کانون توجه طرف های چینی قرار بگیریم و ایران نیز نه فقط یک جزء ساده بلکه جزء مهم طرح «یک کمربند یک جاده» باشد.
در آخر باید گفت که چین دست کم با 78 کشور جهان سند راهبردی و استراتژیک امضا کرده و در هیچ کدام آنها همانند ایران تا این اندازه جنجال بر سر امضای سند به راه نیفتاده است. چین در همین سطح با امارات متحده عربی و عربستان سعودی، اسپانیا، انگلیس، آلمان و در سطحی بالاتر با چین و عراق و ترکیه و برزیل و آفریقای جنوبی و ده ها کشور دیگر سند همکاری امضا کرده اما در هیچ کدام جنجالی به پا نشده است. شاید عده ای تمایل داشته باشند که ایران با کشورهای اروپایی و غربی سند همکاری امضا کند، امضای سند همکاری با چین می تواند منافاتی به امضای سند مشابه با کشوری دیگر نداشته باشد. اصل موازنه بین المللی روابط در حقیقت در همین است. امضای سند همکاری با چین می تواند جان تازه ای به مذاکرات ایران با کشورهای دیگر دهد که سال ها راکد مانده است.
نظر شما :