بازگشت به دیپلماسی (بخش دوازدهم)

اروپا از موقعیت استراتژیک خود بین ایران و آمریکا استفاده کند

۰۲ اسفند ۱۳۹۹ | ۰۷:۰۰ کد : ۲۰۰۰۰۸۴ اخبار اصلی اروپا آمریکا پرونده هسته ای
چهار سال ریاست جمهوری دونالد ترامپ پایان یافته و خبر خوب این است که توافق هسته ای ۲۰۱۵ ایران هنوز پابرجاست؛ البته این تنها یک توصیف عمومی است و وضعیت کلی توافق را شامل نمی شود. اکنون، ریاست جمهوری جو بایدن می تواند این امکان را برای ایالات متحده فراهم آورد تا بر اساس چارچوب موجود توافق هسته ای چه از طریق رویکرد «بیشتر در برابر بیشتر» و چه از طریق رویکرد «کمتر در برابر کمتر» به جای ایجاد یک توافق جدید یا نوعی برجام۲، عمل کند. برای اروپایی ها، این شرایط به معنای از سرگیری نقش آنها به عنوان یک واسطه سازنده بین واشنگتن و تهران است.
اروپا از موقعیت استراتژیک خود بین ایران و آمریکا استفاده کند

نویسنده: کورنلیوس آدیبار

دیپلماسی ایرانی: چهار سال ریاست جمهوری دونالد ترامپ پایان یافته و خبر خوب این است که توافق هسته ای 2015 ایران هنوز پابرجاست؛ البته این تنها یک توصیف عمومی است و وضعیت کلی توافق را شامل نمی شود. اکنون، ریاست جمهوری جو بایدن می تواند این امکان را برای ایالات متحده فراهم آورد تا بر اساس چارچوب موجود توافق هسته ای چه از طریق رویکرد «بیشتر در برابر بیشتر» و چه از طریق رویکرد «کمتر در برابر کمتر» به جای ایجاد یک توافق جدید یا نوعی برجام2، عمل کند. برای اروپایی ها، این شرایط به معنای از سرگیری نقش آنها به عنوان یک واسطه سازنده بین واشنگتن و تهران است.

انتخابات 2020 ایالات متحده: فرصتی برای اروپا برای ارزیابی مجدد رویکرد

روابط اروپا با ایران برای چندین دهه تابعی از یک رابطه گسترده تر سه وجهی بوده که ایالات متحده را نیز شامل می شده است. ارتباطات در دو سوی اقیانوس اطلس نه تنها پایه و اساس امنیت اروپا، که اساس یک نظم بین المللی مبتنی بر قوانین در هفت دهه گذشته را تشکیل می داده است. در همین حال، روابط تهران و واشنگتن از سال 1979 تاکنون خصمانه و تعاملات بین ایران و اروپا کمتر برجسته و تحت نفوذ اضلاع دیگر مثلث، روابط ایالات متحده و ایران و وضعیت همکاری در دو سوی اقیانوس اطلس، بوده اند.

توافق هسته ای سال 2015 ایران تا زمان خروج ایالات متحده از آن در ماه مه 2018، هسته اصلی این مثلث شکننده را تشکیل می داد. آن زمان، برجام از تنها مساله سیاسی متحد کننده سه طرف به موضوع بحث و جدال ابتدا بین اروپایی ها و ایالات متحده و بعدتر به دنبال عقب نشینی تدریجی ایران از تعهداتش بین اتحادیه اروپا و ایران، تبدیل شد. و این، جدای از نگرانی های مداوم درباره اقدامات خرابکارانه در منطقه خلیج فارس و در داخل ایران، جنگ های نیابتی در سوریه و یمن، حملات موشکی منظم در عراق علیه نیروهای آمریکایی و اوضاع وخیم اقتصادی مردم ایران بود.

با توجه به نقش مخرب سیاست دولت پیشین ایالات متحده در بنیان های امنیت و سعادت اروپا و نقش فزاینده ایران در ثبات منطقه، زمان آن رسیده که اتحادیه اروپا رویکرد خود به ایران را دوباره ارزیابی کند. بلافاصله پس از پیروزی برجام، اروپا در یک چرخش سریع از جنگ برای بقای برجام، به یک رویکرد جدید فرا آتلانتیک در قبال ایران روی آورد. اما فرصت برای نتیجه گیری از این رویکر کوتاه است: اروپا نمی توانست در دوره انتقال (از انتخابات تا مراسم تحلیف) با رئیس جمهوری بایدن ارتباطی داشته باشد چون دخالت خارجی تلقی می شد. و حالا، کمتر از پنج ماه تا انتخابات ریاست جمهوری ایران که برای اواسط ژوئن 2021 برنامه ریزی شده، زمان باقی است.

روابط مثلثی ایران، اتحادیه اروپا و ایالات متحده در دو دهه گذشته درس های ارزشمندی داشته است. از نظر اتحادیه اروپا، نگاه به آینده 2021 به معنای بررسی چگونگی مطابقت منافع اروپا در منطقه با رویکرد کاخ سفید بایدن است.

دو دهه روابط سه جانبه: درس هایی که اروپا آموخت

توافق در دو سوی اقیانوس اطلس بر سر نحوه برخورد با ایران در حدود 41 سال گذشته بیشتر یک استثنا بوده تا روند کلی: سیاست گذاران در پایتخت های اروپایی در عمده موارد در مورد نحوه برخورد با جمهوری اسلامی با همتایان خود در آمریکا توافق نظر نداشته اند.

رویکردهای مختلف در هر دو سوی اقیانوس اطلس مانع از سیاست گذاری موثر می شود

از زمان انقلاب اسلامی 1979، ایالات متحده بیشتر از متحدان اروپایی خود رویکرد تهاجمی در قبال ایران داشته و در حالی که اروپا سعی می کرده با حفظ روابط دیپلماتیک و سرمایه گذاری در تجارت ایران را به رویکردی کمتر ایدئولوژیک ترغیب کند؛ آمریکا رویکردی متمرکز بر انزوا و تحریم های اقتصادی را دنبال کرده است. تناقض های ناشی از این رویکردهای متفاوت یکی از دلایل شکست مذاکرات اولیه اروپا و ایران درباره برنامه هسته ای این کشور در سال های 2003 و 2005 بود.

فعالیت های پنهانی هسته ای ایران که در سال 2002 آشکار شد دو تهدید خاص برای منافع اروپا ایجاد کرد: اولی به هنجاری اروپا در حفظ رژیم منع گسترش سلاح های هسته ای و نگرانی از رقابت تسلیحات هسته ای در خلیج فارس و دستیابی ایران به بمب اتم مربوط می شد و دومی با تهدید برای منافع امنیتی اروپا در نتیجه بی ثباتی در منطقه ناشی از احتمال اقدام نظامی رقبای ایران برای جلوگیری از پیشرفت برنامه هسته ای این کشور ارتباط داشت.

در حالی که فرانسه، آلمان و بریتانیا (ای 3) به همراه نماینده عالی اتحادیه اروپا در سیاست خارجی و امنیتی مصمم بودند که این تهدیدهای دو گانه را از طریق سازش دیپلماتیک خنثی کنند، آمریکا هیچ تمایلی به امتیازدهی نشان نمی داد. با این حال، اروپایی ها از ایران برای مذاکره با هدف تضمین قابل تایید ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای دعوت کردند. اگرچه تهدید حمله نظامی ایالات متحده پس از حمله سال 2003 آن به عراق باعث شد ایران وارد گفت و گو شود، اما اصرار آمریکا به «غنی سازی صفر» بر روند مذاکرات تاثیر منفی گذاشت. و بدون حضور آمریکایی ها پای میز مذاکره اروپایی ها نمی توانستند به ایران چیزی را دهند که بیش از همه می خواست: تضمین های موثر امنیتی و به رسمیت شناختن «حقوق هسته ای» آن. مشکلی که با خروج ایالات متحده از برجام در سال 2018 مجددا بازگشته است. نبود آمریکا پای میز میز مذاکره یکی از مهم ترین دلایل شکست آن بود.

اروپایی ها و آمریکایی ها در تلاش برای اتحاد در دو سوی اقیانوس اطلس در قبال ایران، از سال 2006 به بعد در برابر یکدیگر رویکردی نرم تری اتخاذ کنند. سرانجام، اتحادیه اروپا تشدید تلاش های دیپلماتیک از طریق تحریم های چند جانبه را پذیرفت و ایالات متحده موافقت کرد از تحریم ها با قدمت چندین دهه برای اعمال فشار هماهنگ برای مذاکراتی که چین و روسیه را نیز شامل می شد، استفاده کند. تغییر دولت در کاخ سفید از ترامپ به بایدن امیدها را به تکرار اقدام نمادین و عملی باراک اوباما در دست دراز کردن به سوی ایران در نوروز 2009 و استفاده از تحریم ها برای پشتیبانی از مذاکرات افزایش داده است. (این مطلب ادامه دارد.)

منبع: نهاد مطالعات سیاسی فردریش ابرت / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
 

کلید واژه ها: توافق هسته ای ایران برجام دولت جدید بایدن میانجی گری اروپا بین ایران و آمریکا روابط ترنس آتلانتیک


نظر شما :