آیا حاشیه سازی های اخیر برای پرونده فعالیتهای هستهای ایران ارتباطی با مواضع بایدن دارد؟
سخنان وزیر اطلاعات درباره ساخت سلاح هسته ای، بازی سیاسی برای فشار به اروپا و آمریکا
دیپلماسی ایرانی – به موازات اعلام سیاست قاطع برجامی دولت بایدن مبنی بر اینکه باید جمهوری اسلامی ایران در نخستین گام از تمامی اقدامات کاهش تعهدات برجامی بازگردد تا کاخ سفید بازگشت به برجام و لغو تحریم ها را عملیاتی کند، شاهد برخی حاشیه سازی های سیاسی و رسانهای در خصوص پرونده فعالیتهای هستهای هستیم؛ حاشیه سازی هایی که این ظن و گمان را در ذهن تقویت می کند که شاید میان این دو مقوله (حاشیهسازیها و سیاست جو بایدن) ارتباطی وجود دارد. آیا به واقع می توان بین برخی حاشیه سازی های اخیر و اتهامزنی ها به ایران در خصوص فعالیت های هسته ای و سیاست کاخ سفید برای فشار به تهران به منظور بازگشت از اقدامات کاهش تعهدات برجامی ارتباطی پیدا کرد؟ آیا حاشیه سازی های رسانهای اخیر و به تبع آن ایجاد حساسیت در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شورای حکام می تواند به شکل گیری مسیری برای امنیتی و سیاسی کردن پرونده فعالیتهای هستهای ایران منجر شود تا در نهایت بایدن به اهداف خود در برجام دست پیدا کند؟ پاسخ به این سوالات، محور گفتوگوی دیپلماسی ایرانی با فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین کشور و تحلیلگر مسائل بینالملل است که در ادامه میخوانید:
بعد از مواضع صریح و قاطع جمهوری اسلامی ایران و نیز ایالات متحده آمریکا مبنی بر این که طرف مقابل باید گام نخست را در بازگشت به برجام و پیگیری تعهداتش ذیل توافق هسته ای بردارد شاهد حاشیهسازیهای رسانهای و سیاسی در خصوص فعالیتهای هستهای ایران هستیم. از برخی ادعاهای سه دیپلمات اروپایی پیرامون کشف مواد رادیو اکتیو با منشا نامعلوم در جریان بازرسی فصلپاییز از دو سایت هسته ای کشور که نشان می دهد ایران فعالیتهای هستهای اعلام نشدهای را انجام میدهد تا جریان سازی وال استریت ژورنال در خصوص ورود تجهیزات جدید به تاسیسات هستهای نطنز برای تولید اورانیوم فلزی از ۸ فوریه/ ۲۰ بهمن ماه؛ مضافا بنا به ادعای رویترز ایران ۱۴ بهمن غنی سازی اورانیوم را با سانتریفیوژهای پیشرفته در سایت نطنز آغاز کرده است. حال از نگاه شما آیا این حاشیهسازیهای رسانه پیگیری همان سیاست پروندهسازی برای فشار بیشتر به جمهوری اسلامی ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شورای حکام به موازات سیاست بایدن برای بازگشت است؟ آیا میان این دو مقوله می توان ارتباطی پیدا کرد؟؟ آیا حاشیه سازی های رسانهای اخیر و به تبع آن ایجاد حساسیت در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شورای حکام می تواند به شکل گیری مسیری برای امنیتی و سیاسی کردن پرونده فعالیتهای هستهای ایران منجر شود تا در نهایت بایدن به اهداف خود در برجام دست پیدا کند؟
اگرچه بر مبنای منطق سیاسی و دیپلماتیک این ایالات متحده آمریکاست که باید گام نخست را در بازگشت به برجام، لغو حداقل بخشی از تحریم ها و پایان سیاست فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران پی بگیرد، نه ایران، چراکه دونالد این ترامپ بود که با خروج از برجام تمام این چالش ها و مشکلات را برای توافق هستهای ایجاد کرد. اما به نظر میرسد که در این بین ایران نیز با برخی فعالیتها، اقدامات نسنجیده و مواضعی که به دور از خرد سیاسی و دیپلماتیک است خواسته یا ناخواسته حواشی و پرونده سازی هایی را هم برای خود در رابطه با پرونده فعالیت های هسته ایش ایجاد کرده است که می تواند چالشهایی را در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شورای حکام برای ما ایجاد کند. لذا به نظر من بسیار بعید است که میان مواضع جو بایدن برای بازگشت به برجام با برخی حاشیه سازی های سیاسی و رسانهای اخیر پیرامون فعالیتهای هستهای ایران ارتباطی وجود داشته باشد. یعنی بعید است که پرونده سازی هایی توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شورای حکام به منظور فشار به ایران برای بازگشت از اقدامات کاهش تعهدات برجامی صورت گرفته باشد. بلکه متاسفانه برخی جریان های سیاسی داخلی با برخی سخنان نسنجیده و اقداماتشان سعی میکنند حساسیتها را در خصوص برجام افزایش دهند. در چنین شرایطی قطعاً هر گونه عملکرد ما میتواند زیر ذرهبین قرار بگیرد. پس ما باید به دنبال کاهش حساسیتها و کمرنگ کردن تنش ها باشیم، نه اینکه با دست خود چالشها را تقویت کنیم. ضمن این که باید به این نکته اشاره کرد که در سایه تداوم این شرایط چه کشوری بیش از بقیه آسیب می بیند؟ آیا این جمهوری اسلامی ایران است که اقتصادش در سایه تداوم تحریم ها و سیاست فشار حداکثری با بحران مواجه است یا آمریکا؟ بی شک این ایران است که اکنون در فشار و تحریم به سر میبرد و هر لحظه باید انتظار وقوع انفجار اجتماعی به دلیل مشکلات معیشتی باشیم. پس ما باید تغییر فضا و تعدیل شرایط را پی بگیریم. حتی اگر پیرو نکات شما در یک سناریوی بدبینانه ارتباط و هماهنگی بین حاشیه سازی های رسانهای و سیاسی اخیر مرتبط با برخی اقدامات و فعالیتهای هستهای ایران و مواضع جو بایدن برای فشار بیشتر به تهران وجود داشته باشد، ما نباید با عملکرد خود به آن دامن بزنیم و مسیر را برای پیگیری اهداف ایالات متحده هموارتر کنیم، اتفاقاً باید با شفافیت بیشتر این اقدامات را ناکام بگذاریم.
در راستای تحلیل شما احتمالاً تا سوم اسفندماه جمهوری اسلامی ایران توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی و کاهش بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی را در دستور کار قرار خواهد داد. آیا این اقدام در راستای نگرانیهای شما قرار دارد و می تواند باعث ایجاد حساسیت های جدی در آژانس و شورای حکام و به دنبال آن پرونده سازی های سیاسی و امنیتی علیه فعالیتهای هستهای ایران شود؟
به هر حال بنا به ادعای جو بایدن قرار بود که رئیسجمهور آمریکا در نخستین گام به برجام بازگردد و بخشی از لغو تحریمها را لغو کند، ولی جو بایدن با تعلل به دنبال اهدافی زیاده خواهانه است. از این رو جمهوری اسلامی ایران نیز به دنبال برگ برنده های بیشتر به منظور افزایش توان چانه زنی سیاسی و دیپلماتیک است. ضمن اینکه خود اقدام ایران در سوم اسفند برای توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی حساسیت پررنگی ایجاد نمیکند. چون عملیاتی شدن این گام بخشی از بازرسیهای را شامل میشود که ما به صورت داوطلبانه آن را پذیرفته بودیم. یعنی پیگیری این گام در سوم اسفند باعث ملغی شدن تمام بازرسیها و توقف کل نظارتهای آژانس نمیشود، بلکه بخش داوطلبانه همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی متوقف میشود. اگر ما از ان پی تی خارج می شدیم نگرانی های جدی برای ایران شکل می گرفت. هر چند که خود این گام در سوم اسفند ماه نیز قدری حساسیت ها را تقویت می کند. در کنار آن تمام این اقدامات ایران در خصوص بازگشت از تعهدات برجامی برگشت پذیر هستند به شرط آن که اروپا و آمریکا در عمل به تعهدات برجامی خود صادق باشند. البته به نظر من این دست مسائل که ذیل مصوبه مجلس موسوم به اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها است بیشتر تابع رقابت سیاسی داخلی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ برای حذف رقبا است تا رفع نگرانی های دیپلماتیک. به این معنا که نمایندگان مجلس یازدهم با این مصوبه سعی دارند که دولت حسن روحانی در ماههای پایانی خود به توفیقی در حوزه دیپلماسی به منظور احیای برجام دست پیدا نکند تا به سنگین شدن وزنه سیاسی جریان سیاسی همسو با دولت دوازدهم در آستانه انتخابات نینجامد.
در این بین که شاهد تداوم و تشدید کشمکش های سیاسی و دیپلماتیک ایران و ایالات متحده آمریکا برای برداشتن نخستین گام در بازگشت به برجام هستیم برخی کشورها مانند فرانسه و اخیراً قطر مواضع و تحرکاتی را برای میانجیگری بین ایران و ایالات متحده آمریکا را مطرح کرده اند. شما تا چه اندازه به توفیق این میانجیگری ها اعتقاد دارید؟
من بر این باورم که سطح و میزان تخاصم و تنش بین جمهوری اسلامی ایران در طول ۴۲ سال گذشته و به ویژه در طول دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ به درجه ای رسیده که عملاً میانجی ناپذیر است. من در مصاحبه های پیشین با دیپلماسی ایرانی اشاره کردم که تنش ایران و ایالات متحده آمریکا به یک نقطه میانجی ناپذیر رسیده است و تنها راه خروج از این شرایط و تعدیل تنش ها به مذاکره مستقیم دو کشور باز می گردد. پیرو این نکته ایران و آمریکا باید به صورت مستقیم با هم گفت وگو و مذاکره کنند تا به یک درک درست از وضعیت کنونی دست پیدا کنند. نه فرانسه، نه قطر، نه کویت، نه عراق و نه هیچ کشور اروپایی و آسیایی نمیتواند میانجیگر تنش ایران و آمریکا باشد. چون هیچ کشوری از توان و وزنه سیاسی و دیپلماتیک لازم برای حل مشکلات بین ایران و آمریکا برخوردار نیست. افزون بر این نکات باید این مسئله را هم به خاطر داشت که ایران باید تلاش بیشتر و تحرک پررنگ تری را برای کاهش تنش ها در دستور کار قرار دارد. چراکه این ایران است که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در وضعیت چندان مناسب اقتصادی و معیشتی قرار ندارد که علاوه بر شکل گیری بستر برای اعتراضات گسترده، میتواند به ایجاد گسل سیاسی و اجتماعی جامعه با حاکمیت، ذیل مقوله کاهش مشارکت در انتخابات پیش رو بینجامد. بنابراین آمریکا از این فرصت بیشترین بهره برداری را خواهد برد. لذا بایدن هیچ عجلهای برای حلوفصل برجام ندارد. این ما هستیم که باید به فکر حل این مشکلات باشیم.
در چند روز اخیر مواضع سید محمود علوی، وزیر اطلاعات پیرامون ساخت سلاح هسته ای با حاشیه سازی رسانهای گسترده ای، هم در داخل و هم در خارج از کشور همراه بود، به گونهای که شاهد انتقاد برخی رسانه های همسو با نظام هم در این رابطه بودیم. حال از نگاه شما آیا مواضع وزیر اطلاعات پیرامون دستیابی به سلاح هسته ای صرفاً یک موضع گیری شخصی فردی چون آقای علوی، آن هم در مقام وزیر اطلاعات است یا این که نشان از تغییر نگاه جمهوری اسلامی ایران پیرامون دستیابی به سلح هسته ای است؟
به اعتقاد من سخنان حاشیه ساز آقای علوی، آن هم در مقام وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران به دلیل اشراف امنیتی بدون تحلیل شرایط سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی مطرح نشده است. البته نمیتوان به صورت قاطع این مواضع را نشانه ای از تغییر نگاه جمهوری اسلامی بر در خصوص ساخت سلاح هستهای دانست، ولی این دست مواظب میتواند بیشترین بهره برداری سیاسی و رسانهای را در اختیار جریان های طرف مقابل قرار دهد. البته در مجموع من بر این باورم که مواضع آقای علوی، آن هم در سایه اقتضائات حساس کنونی بیشتر برای افزایش توان چانه زنی سیاسی و دیپلماتیک ایران مطرح شده است. یعنی وزیر اطلاعات با اشرف به شرایط سیاسی و امنیتی سعی کرده است با این مواضع در یک گام رو به جلو به طرف های اروپا و ایالات متحده آمریکا یک پیام هشدار آمیز ارسال کند که در صورت هرگونه بازی سیاسی پیرامون برجام ایران خود را مجاز به هر گونه اقدامی حتی ساخت سلاح هستهای میداند. هرچند که در نهایت من معتقدم این مواضع بیشترین حاشیهها و پروندهسازی ها را برای ایران پیرامون فعالیتهای هستهای به دنبال خواهد داشت. اتفاقاً در راستای این دست سخنان نسنجیده است که من قبلاً تاکید داشتم بیش از آنکه آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شورای حکام به دنبال پروندهسازی علیه ایران باشند، این خود ایران است که با برخی اقدامات و مواضع نسنجیده برای خود پرونده سازی و یا بهتر بگویم حاشیهسازی میکند.
نظر شما :