یخهای روابط میان ایران و طرف های غربی برجام همچنان باقی است
اصرار تیم بایدن بر تداوم سیاست «فشار حداکثری» ترامپ
دیپلماسی ایرانی: صداهاییکه این روزها از تهران، واشنگتن و پایتختهای تروئیکای اروپاییشنیده میشود، چشمانداز امیدوارکنندهای را نه تنها برای «برجام» بلکه بهبود روابط ایران و امریکا و به تبع آن ایران و اروپا در آینده نزدیک نشان نمیدهد. گذشت بیش از سههفته ازمراسم تحلیف «جوبایدن» بهعنوان رئیسجمهوری جدید ایالاتمتحده، از دمای یخ بسته روابط تهران و واشنگتن نکاسته است. بیراه نیست اگر پیشبینی شود اوضاع در وضع سابق باقی مانده و حتی وضع تشدید شدهتری بیابد.
بایدن و تیم کهنهکار او همچنان بر میراث سیاست «فشار حداکثری» دونالد ترامپ اصرار دارند. تنها تفاوت ایجاد شده از بیستم ژانویه گذشته، پرهیز دولتمردان امریکایی از زبان تهدید است؛ اگرچه پرواز بمبافکنهای بی52 برفراز خلیج فارس دستکمی از تهدید به شیوه ترامپ ندارد. مطالبات تهران نیز همان است که پیش از این میگفت؛ بازگشت بدون پیششرط امریکا به برجام، لغو تحریمها، امکان دوباره فروش نفت و رفع موانع بانکی از مبادلات تجاری با دیگر کشورها.
تروئیکای اروپایی که با خروج ترامپ از برجام، سه راهکار را در دستور کار خود قرار داد؛ یعنی کنترل خشم ایران، محکوم کردن اقدام امریکا و تلاش برای نمایش چهره مستقل از واشنگتن در خدمت به حفظ برجام، اکنون بر مطالبات یکجانبه خود از تهران پافشاری میکند. خواستهای اروپائیان روشن و در اینحال یکجانبه است: 1-دور کردن ایران از ـ به زعم آنان ـ دستیابی به سلاح هستهای 2- محدود شدن توانمندی موشکی 3ـ کنترل و کاهش حضور منطقهای و 4ـ همراه شدن با جریان گفت وگوهای صلح اعراب و اسرائیل.
در نگاه تهران، مطالبات اروپائیان متفاوت از نقشی است که همواره خواستار آن بوده و یا با این تصور به تعامل با آنان پرداخته است. انتظار تهران از اروپائیان طراحی یک بازی «برد ـ برد» است؛ همانگونه که در گذشته ایفای نقش کردند. اما با نگاه به آنچه «امانوئل ماکرون» در افزایش طرفهای گفتوگو با تهران در سطح برخی دولتهای منطقه پیشنهاد کرده، آیا تهران میتواند به طرفهای اروپایی در جایگاه طراح بازی «برد ـ برد» اعتماد کند؟ ماکرون در 16 خرداد ماه گذشته و در نشست خبری مشترک خود با ترامپ گفته بود: «به نظر من، امریکا و فرانسه در باره ایران اهداف مشترکی را دنبال میکنند.»
«محمدجواد ظریف» از اتحادیه اروپا خواسته است که برای خروج از انجماد مدتدار کنونی پا در میانی کند. دعوت برای میانجیگری اروپا در حالی که خود یکی از مدعیان و طرفهای گفتوگوی چالشی با تهران است، تا چه میزان به واقعیت نزدیک است؟
همه آنچه در بالا آمد، در حالی است که نه در تهران و نه در واشنگتن هنوز اجماع داخلی برای هرنوع گفتوگوی ممکن وجود ندارد. دیدگاههای متعارض در هر دو سو فعال و تأثیرگذارند. علاوه بر این تهران و واشنگتن، راهحلهای خود را برای برون رفت از انجماد کنونی اعلام میکنند در حالیکه که هیچیک، راه حل دیگری را بهویژه به دلیل نبود اجماع داخلی، مطلوب نمیداند. از اینرو نمیتوان برای آینده نزدیک، پیشبینی روشنی نه تنها درباره برجام بلکه دیگر اختلافهای ایران و امریکا و به تبع آن اروپا داشت. یخهای روابط همچنان باقی است.
نظر شما :