اصلی که باید در نظر گرفت
انتخابات آمریکا و لزوم رهایی ایران از تله تحریم
دیپلماسی ایرانی: انتخابات آمریکا در کمتر از ده روز آینده برگزار می شود و این امر سبب شده تا توجه و حساسیت بسیاری از ناظران بین المللی نسبت به تحولات این کشور جلب شود. آمریکا از جمله کشورهایی است که در یکسال اخیر بیشترین صدمه و تلفات را از همه گیری کووید 19 متحمل شده و این امر تأثیری متناقض بر حضور مردم در انتخابات خواهد داشت؛ از یکسو خشم مردم از ناکارامدی ترامپ در مدیریت این بحران آنها را به سمت حضور در انتخابات و رأی دادن به رقیب او تشویق میکند، اما از سوی دیگر نگرانی همین افراد از شرکت در رأی دهی حضوری و انتخاب شیوه رأی دهی پستی می تواند در نهایت دست ترامپ برای ادعای تقلب در انتخابات را باز بگذارد و شرایط را به نفع رئیس جمهور فعلی آمریکا رقم بزند.
اما در مجموع به نظر می رسد به دلیل تجربه انتخابات سال 2016 که بسیاری از دموکراتها به دلیل اعتماد به نتیجه نظر سنجی ها که هیلاری کلینتون را پیشتاز میدان نشان می داد، از مشارکت شخصی در انتخابات سر باز زدند، امسال شاهد مشارکت گسترده تر در انتخابات آمریکا باشیم؛ انتخاباتی که البته با وجود نظر سنجی های مختلف تخمین نتیجه آن بسیار دشوار است.
اساساً ایالات متحده آمریکا از جمله کشورهایی است که نظر سنجی در آن رواج بسیار زیادی دارد و این امر به ویژه در دوران انتخابات اوج می گیرد. با این حال تجربه انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 این کشور نشان می دهد که نمی توان برای پیش بینی دقیق نتیجه انتخابات به نتایج این نظرسنجیها اتکا کرد. بنابراین هر چند در مقطع کنونی شرایط سیاسی داخلی و خارجی چندان به نفع دونالد ترامپ نیست و تشدید بحران کرونا و اعترضات ضد نژاد پرستی در عرصه داخلی و ناکامی در منطقه غرب آسیا و نیز در مواجهه با کره شمالی در عرصه سیاست خارجی به ترامپ لطمه زیادی وارد کرده و بنابراین جو بایدن در نظرسنجیها جلوتر از او قرار دارد، اما باز هم نمی توان با اطمینان گفت این همان نتیجه ایست که 3 نوامبر از صندوقهای رأی بیرون می اید.
دلایل این امر نیز مختلف است؛ از یکسو هیچ یک از دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مهره هایی قوی و کاریزماتیک نیستند که بتوانند نظر مردم این کشور را به طور کامل جلب کنند؛ بنابراین هر چند ترامپ وجهه مثبت و چندان محبوبی در بین مردم آمریکا ندارد، اما جو بایدن نیز کاندیدایی ضعیف است که کهولت سن و نیز حضور طولانی مدت و غیر مؤثر وی در دولت طی سالهای گذشته، اشتیاق چندانی برای ترجیح او بر ترامپ در مردم آمریکا ایجاد نمی کند.
دلیل دیگر شاید در رفتار محافظه کارانه مردم آمریکا نهفته باشد؛ برخی از اقشار تحصیل کرده و حتی جوانان آمریکایی هر چند مایل نیستند در اجتماعات، بحثهای سیاسی و نظر سنجی ها خود را حامی ترامپ نشان دهند و از این بابت شرمسار می شوند، اما در عمل به دلیل علاقه ای که به سیاستهای اقتصادی و ملی گرایانه وی دارند، به او رأی می دهند. این مسأله سبب می شود تا نتیجه نظر سنجیها چندان قابل اعتماد نباشد.
به هر روی چنانکه ترامپ مجددا در انتخابات پیروز شود، سیاستهای دولت اول خود را ادامه خواهد داد و شاهد چرخش اساسی در رویکردهای ایالات متحده آمریکا نخواهیم بود، اما انتخاب جو بایدن می تواند مسبب برخی تحولات در مناسبات بین المللی و البته در رابطه با ایران باشد. جو بایدن اعلام کرده در صورت انتخاب شدن به عنوان رئیس جمهور آمریکا، به سازمانها و توافقاتی که ترامپ از آنها خارج شده باز می گردد، این امر می تواند اندکی فضای یکجانبه گرایی و ملی گرایی که در دوران ترامپ به اوج خود رسید را تلطیف کند و جایگاه تضعیف شده حقوق بین الملل را بهبود ببخشد.
در رابطه با ایران نیز بایدن اعلام کرده در صورت بازگشت ایران به تعهداتش در برجام، آمریکا نیز به این توافق جهانی باز می گردد؛ هر چند این امر می تواند در کوتاه مدت به رفع برخی تحریمهای ایران کمک کند، اما نکته ای که نباید از آن غافل بود نفوذ گسترده لابی صهیونیست بر رؤسای جمهور آمریکا اعم از جمهوری خواه و دموکرات و البته سیاستهای ایران هراسانه کشورهای عرب منطقه است؛ سیاستی که به تازگی و با آغاز روند مناسبات دیپلماتیک برخی کشورهای عرب با اسرائیل شکل جدی تری و خطرناک تری به خود گرفته است. بنابراین با وجود این لابیهای قدرتمند و اتحادهای نامیمون باید منتظر باشیم که جو بایدن نیز علی رغم حضور در برجام، تحریمهای جدیدی تحت عناوین جدید علیه کشورمان وضع کند. از این رو به نظر می رسد مدیریت خصومت با آمریکا و سیاستگذاری برای مقابله با اتحاد اعراب و اسرائیل باید یکی از جدی ترین برنامه های دستگاه دیپلماسی کشور در مقطع فعلی و سالهای پیش رو باشد.
در واقع، عادی سازی روابط کشورهای عرب حوزه خلیج فارس با رژیم صهیونیستی یکی از مسائل مهمی است که در آینده نزدیک چشم انداز ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک منطقه غرب آسیا را تحت تأثیر قرار می دهد. ضمن اینکه افزایش حضور و نفوذ روسیه در کشورهای منطقه و تمایل چین برای حضور نظامی در مناطق استراتژیک از جمله خلیج فارس حکایت از چند قطبی شدن قدرت در عرصه بین المللی دارد؛ قدرتهایی که هر یک به دنبال منافع ملی خود هستند و رویکرد آنها نشان می دهد که بدون گرفتن امتیاز حاضر به همراهی و کمک به هیچ کشور دیگری نیستند.
بنابراین در سال های پیش رو منابع تهدید ایران بسیار گسترده تر می شوند و آمریکا دیگر تنها مشکل ایران در عرصه سیاست خارجی ایران نخواهد بود؛ در چنین شرایطی جمهوری اسلامی ایران باید بکوشد هر چه سریعتر خود را از تله تحریمها و خصومت آمریکا نجات داده و برای نقش آفرینی در عرصه منطقه ای و برخورداری از قدرت چانه زنی در عرصه جهانی برنامه ریزی و سیاستگذاری کند.
نظر شما :