تحت الشعاع قرار گرفتن پیروزی ترامپ در انتخابات در سایه شیوع هر چه بیشتر کرونا
گفتمان سیاسی سندرز قطعاً در آینده رئیس جمهوری را وارد کاخ سفید خواهد کرد
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – با شروع انتخابات مقدماتی درون حزبی نامزدهای حزب دموکرات از فوریه/ بهمن و اسفند و در ادامه با مشخص شدن نتایج آرای سهشنبه بزرگ به نظر می رسد که با کنار رفتن مایکل بلومبرگ و الیزابت وارن، حزب دموکرات به دو گزینه برنی سندرز و جو بایدن برای تعیین تکلیف نامزد نهایی این حزب در انتخابات نوامبر سال ۲۰۲۰ و رقابت با دونالد ترامپ رسیده است. در این میان نتایج انتخابات سه شنبه جاری باعث شد که الیزابت وارن با ناامیدی از کسب ۱۹۹۱ دلیگیت با موکل انتخاباتی نهایی، عرصه رقابت های سیاسی را ترک کند. لذا تقابل اصلی بین برنی سندرز و معاون اول باراک اوباما یعنی جو بایدنی است که انتخابات مقدماتی درون حزبی را خوب شروع نکرده بود. اما نتایج نهایی سه شنبه بزرگ جان دوباره ای به کمپین او بخشید. در ایالات متحده نزدیک انتخابات درون حزبی حدود پنج ماه زمان میبرد. این انتخابات از این نظر برگزار میشود تا شمار نامزدهای هر حزب پیش از برگزاری انتخابات سراسری محدود شود؛ لذا این انتخابات به عنوان ابزاری برای احزاب سیاسی در ایالات متحده با هدف دست یافتن به یک وحدت نظر روی یک نامزد پیش از انتخابات است. دیپلماسی ایرانی برای بررسی بیشتر وضعیت سیاسی حزب دموکرات در سایه برگزاری انتخابات درون حزبی به خصوص وضعیت دو رقیب جدی یعنی سندرز و بایدن و نیز تاثیر این انتخابات بر نتایج انتخابات ریاست جمهوری در نوامبر سال ۲۰۲۰، گفتوگویی را با امیر علی ابوالفتح، کارشناس و تحلیلگر مسائل آمریکا صورت داده است که در ادامه می خوانید:
انتخابات موسوم به «سه شنبه بزرگ» روز سه شنبه، ۱۳ اسفند ماه، به طور همزمان در ۱۴ ایالت «آلاباما»، «آرکانزاس»، «کالیفرنیا»، «کلرادو»، «مین»، «ماساچوست»، «مینهسوتا»، «کارولینای شمالی»، «اوکلاهما»، «تنسی»، «تگزاس»، «یوتا»، «ورمونت» و «ویرجینیا» برگزار شد. با اتمام این رقابت بزرگ درون حزبی و در مجموع «جو بایدن»، معاون رئیس جمهوری سابق ایالات متحده، با کسب ۶۲۷ امتیاز یا همان «دلیگیت» (نمایندگان متعهد کنوانسیون ملی حزب)، در جایگاه نخست قرار گرفت و برنی سندرز، سناتور ایالت «ورمونت» آمریکا که در رقابتهای پیشین پیشتاز بود در این رقابت ۵۵۱ نماینده یا موکل انتخاباتی را از آن خود کرد و در جایگاه دوم قرار گرفت. در سایه این نتایج سوالی که مطرح می شود این است که جو بایدن چگونه از یک بازنده به یک برنده در انتخابات سه شنبه بزرگ بدل شد؟
همان گونه که اشاره کردید نتایج نهایی انتخابات سه شنبه بزرگ بی شک یک دستاورد بسیار مهم برای جو بایدن در مسیر او تا انتخابات ریاست جمهوری بود. چرا که بایدن در انتخابات اولیه نتوانسته بود آن گونه که باید آرای لازم را کسب کند و در نتیجه معاون اول اوباما انتخابات درون حزبی را کم فروغ شروع کرده بود و به نظر هم می رسید که وضعیت رو به افول وی در انتخابات بعدی هم تداوم پیدا کند. اما یکی از دلایلی که باعث شده جو بایدن بتواند دوباره خود را در مسیر انتخابات احیا کند این بود که وی توانست در انتخابات کارولینای جنوبی آرای خوبی را کسب کند. البته قابل انتظار بود که در ایالت های جنوبی آمریکا که شمار بسیار زیادی از سیاه پوستان و رنگین پوستان در آن زندگی می کنند وی بتواند موفق ظاهر شود. اما کمتر کسی انتظار داشت که این موفقیت ها به گونهای باشد که وضعیت بایدن را در جدول امتیازات نمایندگان کنوانسیون ملی حزب تغییر دهد و حتی از برنی سندرز هم جلو بزند. در این رابطه آمار و ارقام منتشر شده حاکی از آن است که بایدن در ۱۰ ایالت از ۱۴ ایالتی که روز سوم مارس (۱۳ اسفندماه) در آنجا انتخابات درون حزبی برگزار شد، صدرنشین شد و سندرز نیز در چهار ایالت کالیفرنیا، کلرادو، یوتا و ورمونت این صدرنشینی را کسب کرد.
با این وصف انتخابات درون حزبی بعدی دموکراتها در تاریخ ۱۰ مارس (۲۰ اسفندماه) در ۶ ایالت آیداهو، میشیگان، میسیسیپی، میسوری، داکوتای شمالی و واشنگتن را چگونه ارزیابی می کنید؟
قطعا با کنار رفتن بلومبرگ و وارن وضعیت قدری متفاوت خواهد شد. از طرف دیگر انتخابات سه شنبه هفته جاری امید بسیار پررنگ و جان دوباره ای را به کمپین انتخاباتی جو بایدن بخشیده و میتواند بستر ساز موفقیتهای بعدی در انتخاباتهای آتی باشد که نزدیک ترین آن انتخابات ۲۰ اسفند است. اما نکته بسیار مهمی که در این میان وجود دارد این است که اگر سه نامزد اصلی دموکرات ها یعنی جوبایدن، برنی سندرز و الیزابت وارن کماکان به رقابت های درون حزبی خود ادامه دهند، من بعید می دانم که هیچ کدام از آنها به امتیاز ۱۹۹۱ دست پیدا کنند. خصوصا که رقابت بسیار جدی بین جو بایدن و برنی سندرز در حزب دموکرات وجود دارد حال باید دید که در انتخابات وضعیت چگونه خواهد شد. به هر حال مسیری طولانی وجود دارد که می تواند سرنوشت هر یک از این دو نامزد را دستخوش تغییرات جدی کند. در این راستا رقابتهای درون حزبی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در هر ۵۰ ایالت این کشور با هدف تعیین نامزدهای نهایی دو حزب دموکرات و جمهوریخواه برگزار میشود و این رقابتها که امسال از سوم فوریه (۱۴ بهمن) آغاز شد تا هفتم ژوئن (۱۸ خرداد ۱۳۹۹) ادامه خواهد داشت و همان گونه که اشاره شد در نهایت هر نامزدی که ۱۹۹۱ رای نماینده انتخاباتی را به دست آورد، نامزد نهایی حزب دموکرات برای انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود که در ماه ژوئیه (اواخر تیر ۱۳۹۹) معرفی میشود.
اگرچه از هم اکنون تا اندازه بسیار زیادی وضعیت انتخابات درون حزبی جمهوری خواهان روشن است و میتوان گفت که دونالد ترامپ با کسب ۸۳۳ امتیاز یا دلیگیت راه چندان سختی برای کسب ۱۲۷۶ امتیاز نهایی ندارد، به خصوص بیلی وایلد، مهمترین رقیب درون حزبی او، تا اینجای کار تنها یک امتیاز کسب کرده است. لذا یقینا ترامپ نامزد نهایی این حزب برای انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ است و انتخابات درون حزبی برای جمهوری خواهان دیگر جذابیتی ندارد. اما در آن سو رقابت تنگاتنگی بین جو بایدن و برنی سندرز بر سر کسب ۱۹۹۱ امتیاز یا موکل انتخاباتی، پیشبینیها در خصوص آینده این حزب را با اما و اگر همراه می کند. از نگاه شما کدام یک از این دو نفر میتوانند نامزد نهایی حزب دموکرات برای انتخابات ریاست جمهوری باشند؟
همانگونه که شما هم اشاره کردید رقابت بسیار تنگاتنگی بین و جو بایدن و سندرز وجود دارد و نمی توان از هم اکنون با قاطعیت عنوان کرد کدام یک از این دو نفر می توانند نامزد نهایی حزب دموکرات باشند. خصوصا که آرای آنها بسیار نزدیک است و هر انتخابات می تواند وضعیت را دچار تغییرات جدی کند، کما اینکه در همین انتخابات سه شنبه بزرگ کمتر کسی انتظار داشت که بایدن بتواند این میزان از امتیاز را کسب کند. اما نکته بسیار مهمی که وجود دارد در راستای گفته های پیشین خودم اعتقاد دارم که بسیار بعید است که هیچ کدام از این دو نفر بتوانند ۱۹۹۱ موکل یا امتیاز را کسب کند، در این صورت برای تعیین تکلیف نامزد نهایی حزب دموکرات "سوپر دلیگیتها" یا ابر نمایندگان متعهد کنوانسیون ملی حزب دموکرات وارد عرصه خواهند شد و به دلیل نزدیکی این افراد به جو بایدن احتمالاً معاون اول باراک اوباما به عنوان نامزد نهایی حزب دموکرات برای انتخابات ۲۰۲۰ معرفی خواهد شد. با این اوصاف وضعیت پیچیده برای حزب دموکرات در نوامبر ۲۰۲۰ وجود دارد.
آیا در سایه نتایج انتخابات درون حزبی دموکرات ها می توان این برداشت را کرد که دونالد ترامپ برنده نهایی انتخابات ریاست جمهوری نوامبر خواهد شد؟
از هم اکنون نمیتوان پیش بینی قاطعی در مورد انتخابات پیش رو امریکا و رئیس جمهور آینده ایالات متحده داشت. اگر چه پیرو نکته شما تکلیف حزب جمهوریخواه با دونالد ترامپ روشن است و وی نماینده نهایی این حزب برای انتخابات پیش رو است، اما این که حزب دموکرات در نهایت برنی سندرز و یا جو بایدن را به عنوان رقیب دونالد ترامپ معرفی کند، می تواند سرنوشت انتخابات را تغییر دهد. لذا تا زمانی که انتخابات مقدماتی درون حزبی دموکراتها تکلیف نامزد نهایی این حزب را برای انتخابات ریاستجمهوری روشن نکند، نمی توان با قاطعیت در مورد پیروزی یا شکست ترامپ سخن گفت. ضمن اینکه شرایط اقتصادی داخلی ایالات متحده آمریکا تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری این کشور در پیروزی و شکست ترامپ بسیار موثر است. در این راستا اگر تبعات روانی، سیاسی و اجتماعی بیماری کرونا بیش از پیش دامن جامعه آمریکا را بگیرد قطعاً فضا به ضرر ترامپ تمام خواهد شد. یعنی به هر میزان که بیماری کرونا به معیشت و کسب وکار مردم آمریکا ضرر وارد کند، میتواند پیروزی دونالد ترامپ را تحتالشعاع قرار دهد و می تواند پاشنه آشیل جدی برای ترامپ تلقی شود. در غیر این صورت به نظر نمی رسد که دموکرات ها شانس بالایی برای پیروزی در انتخابات داشته باشند تا بتوانند رئیسجمهور مستقر در کاخ سفید را از قدرت برکنار کنند.
اعلام وضعیت اضطراری در دو ایالت واشنگتن و فلوریدا به واسطه شیوع ویروس کرونا و به موازات آن تداوم سقوط آزاد تاریخی سود اوراق قرضه آمریکا که بخشی از آن هم ناشی از کاهش مراودات تجاری و اقتصادی ایالتهای جنوبی آمریکا با محوریت کشاورزی و دامداری با چین به واسطه شیوع بیماری کرونا نمی تواند آغازی بر شکل گیری همان بحران و پاشنه آشیل انتخاباتی دونالد ترامپ باشد. به ویژه که فعالان بازار در ایالات متحده منتظرند تا فدرالرزرو برای جلوگیری از این روند نزولی بازارهای مالی آمریکا در سایه شیوع کرونا کاری بکند. حتی بانک مرکزی آمریکا نرخ بهره خود را تا نیم درصد پایین آورد که در 15 سال گذشته بی سابقه بوده است. ارزیابی شما در این رابه چیست؟
تا اینجای کار بحث شیوع کرونا و تاثیر گسترده آن بر اقتصاد جهان به خصوص اقتصاد ایالات متحده آمریکا بیشتر یک جنبه روانی دارد. اگرچه تاکنون آثار سوء نسبی را در سایه نکات شما بر اقتصاد آمریکا نیز داشته است و شاهد کاهش سود اوراق قرضه آمریکا هستیم. یعنی اکنون در سایه ترس از آینده و مشکلات بهداشتی ناشی از شیوع کرونا ارزش سهام در ایالات متحده آمریکا سقوط کرده، اما این مسئله بدان معنا نیست که پایه های اقتصاد ایالات متحده آمریکا متزلزل شده است. چون اقتصاد آمریکا توان عبور از مشکلات این چنینی و بزرگتر از آن را دارد. خصوصا که برخلاف بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ که مشکلات از درون ساختار اقتصادی خود آمریکا نشات گرفته بود، اما تبعات سوء اقتصادی کرونا یک مشکل خارجی که به دنبال اثرگذاری بر اقتصاد این کشور است. حال باید دید که بحران روانی، اجتماعی، سیاسی و بهداشتی ناشی از بحران شیوع کرونا در آمریکا کاهش پیدا خواهد کرد یا افزایش؟! باز هم تکرار می کنم اگر در صورت تداوم و تشدید امنیت روانی و اجتماعی مردم به واسطه ترس از شیوع کرونا ضربات جدی به اقتصاد و کسب و کار مردم در آمریکا وارد شود پیروزی ترامپ در انتخابات پیش رو با ابهام مواجه خواهد شد. البته باید دید که وضعیت بازار جهانی در تقابل با ویروس کرونا چه سمت و سویی پیدا خواهد کرد؛ اگر به واسطه شیوع بیش از پیش کرونا ما شاهد یک رکود گسترده در اقتصاد جهان باشیم یقیناً اقتصاد آمریکا نیز از آن تاثیر خواهد گرفت.
به نظر می رسد که در سایه نحوه رفتار سیاسی برنی سندرز، هم در انتخابات سال ۲۰۱۶ و هم در انتخابات سال ۲۰۲۰ ادبیات جدیدی با گفتمان چپ نوین به سیاست آمریکا وارد شده است، کما اینکه در آن سو دونالد ترامپ نیز یک ادبیات متفاوت را با نگرش راست ناسیونالیستی با محوریت ایجاد بنیادهای تغییر در ساختار ایالات متحده ارائه کرد. در این میان به نظر شما دیالکتیک سیاسی – اجتماعی آراء و دیدگاه های سندرز با بایدن چه آینده را برای او رقم در حزب دموکرات و کل ساختار امریکا سیاسی می زند؟
به سوال مهم و بنیادینی اشاره کردید. در این راستا به نظر میرسد که سپهر سیاسی ایالات متحده آمریکا طی دو دهه اخیر تغییرات جدی پیدا کرده است. چرا که طی این مدت ساختار سیاسی و اجتماعی ایالات متحده آمریکا تحولات بسیار جدی را از سر گذرانده است. این تحولات باعث شده است که توده های مردم نقش و نفوذ جدی بیشتری در تعیین تکلیف انتخابات های آمریکا داشته باشد. یعنی طی سال های اخیر بیش از گذشته صدای مردم ایالات متحده آمریکا شنیده می شود. همین صداها اجازه نمیدهد که نخبگان سیاسی پشت درهای بسته برای آمریکا تعیین تکلیف کنند. اتفاقا به همین واسطه بود که در سال ۲۰۱۶ دونالد ترامپ با یک ادبیات کاملاً متفاوت توانست خود را به ساختار سیاسی این کشور و حزب جمهوری خواه تحمیل کند. چون جمهوری خواهان از ابتدا به هر دری زدند که دونالد ترامپ به عنوان نماینده نهایی این حزب در انتخابات ریاست جمهوری وارد عرصه رقابت ها نشود، اما سخنان، وعده ها و کاراکتر دونالد ترامپ در نهایت سبب شد که وی در انتخابات درون حزبی غول های بزرگ جمهوری خواهان را یکی بعد از دیگری شکست دهد و در نهایت به ریاست جمهوری برسد. در این رابطه به نظر می رسد که این رویه در انتخابات سال ۲۰۲۰ به شکل پررنگتری در حال اجراست، به گونهای که این روند اکنون به درون حزب دموکرات نیز کشیده شده است. هر چند که تلاشهایی در درون حزب دموکرات شکل گرفته است که در نهایت سندرز به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ از سوی حزب دموکرات پیروز نشود و پیرو این تلاش ها این امکان وجود دارد که حزب دموکرات برنی سندرز را از گردونه رقابتها در تقابل با جو بایدن حذف کنند، اما چیزی که مسلم است این است که در سایه نکته شما سندرز یک ادبیات جدید را به گفتمان سیاسی ایالات متحده آمریکا اضافه کرده است. لذا با بودن یا نبودن سندرز قطعاً این ادبیات پررنگ و پررنگتر خواهد شد، به گونه ای که دولت های آینده آمریکا، چه جمهوریخواه و چه دموکرات مجبور خواهند شد این گفتمان را بپذیرند. شکاف درآمدی در آمریکا، نابرابری های اجتماعی، فساد، ظلم، بی عدالتی، عدم توجه کهنه سیاستمداران آمریکا به مردم قطعاً باعث نابودی این سیستم خواهد شد. این همان ادبیاتی است که دونالد ترامپ در انتخابات سال ۲۰۱۶ البته با یک نگرش محافظهکارانه و راست گرا مطرح کرد. اما سندرز در یک فضای چپ و شبه سوسیالیستی این مسائل را مطرح می کند که به یک نقطه تفاوت بارز در ادبیات سیاسی آمریکا تبدیل شده است. لذا گفتمان برنی سندرز به مراتب مهم تر از آن است که وی در انتخابات درون حزبی در تقابل با بایدن پیروز خواهد شد و آیا در صورت پیروزی در رقابت با ترامپ با به ریاست جمهوری آمریکا نیز خواهد رسید یا خیر؛ میراثی که برنی سندرز از خود باقی می گذارد به قدری اثرگذار است که سیاستمداران آمریکایی در آینده نمی توانند آن را نادیده بگیرند. به گونه ای که احتمال دارد اگر در سال ۲۰۲۰ سندرز نتواند موفقیتی کسب کند در سال ۲۰۲۴ یا ۲۰۲۸ یک "سیاستمدار سندرزی" که ورژنی از برنی سندرز است به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا روی کار بیاید.
با این تفاسیر اگر سناریویی مشابه با سناریوی انتخابات درون حزبی سال۲۰۱۶ در تقابل با هیلاری کلینتون در رقابت های جاری برای برنی سندرز در برابر بایدن وجود دارد، چرا حزب دموکرات سندرز را به درون رقابت های درون حزبی خود می کشاند؟ آیا این مسئله ناشی از همان نکته شما در خصوص ترامپ و جمهوری خواهان است؟
همانگونه که می دانید حزب دموکرات یک حزب یکپارچه نیست، بلکه این حزب متشکل از ۵۰ حزب است، همان گونه که حزب جمهوری خواه نیز متشکل از این تعداد احزاب است. یعنی هر ایالت آمریکا دارای یک حزب جمهوری خواه و حزب دموکرات است. بعضا تفاوت دیدگاه جناح های مختلف درونی یک حزب به قدری زیاد است که احتمال دارد این جریان های درون احزاب با برخی از احزاب رقیب خود ائتلاف کنند. مثلاً محافظه کاران حزب دموکرات با لیبرال های حزب جمهوری خواه همراهی بیشتری دارند. از این جهت دیدگاه ها و نگرش های برنی سندرز در درون حزب دموکرات مورد توجه جریان لیبرال و ترقی خواه این حزب است و به دلیل آن که سیاست ها، ادبیات و گفتمان برنی سندرز خریدار و طرفدار قابل توجهی در میان حزب دموکرات دارد، قطعا حضور سندرز خارج از تصمیمگیریهای این حزب است که بخواهند سندرز را حذف کنند یا نه. چرا که در پروسه انتخابات درون حزبی افراد خود را وارد محک سیاسی کرده و جناح ها شروع به کنشگری سیاسی می کنند؛ اگر دیدگاه ها، آراء و نظرات افراد مورد استقبال قرار گیرد، این افراد پله به پله تا نامزد نهایی حزب جلو میآیند؛ پس اینگونه نیست که حزب دموکرات اجازه بدهد که برنی سندرز وارد انتخابات بشود یا نشود. این یک خواست تحمیل شده به حزب دموکرات است، کما اینکه حضور دونالد ترامپ نیز یک خواست تحمیل شده به حزب جمهوری خواه بود. همانگونه که گفتم ادبیات برنی سندرز یک جریان جدی را در درون حزب دموکرات ایجاد کرده است که میتواند به عنوان یک جریان مرکزی بدل شود. چون به دلیل توجه و طرفداران جدی این ادبیات سال ۲۰۱۶ سندرز تا مرحله نامزد نهایی این حزب پیش میرود. با توجه به تحولات آمریکا این جریان در طول این سالها نیز قویتر شده است. لذا اگرچه احتمال دارد سندرز در تقابل با جو بایدن نیز نتواند به عنوان نامزد نهایی حزب دموکرات در انتخابات نوامبر ۲۰۲۰، رقیب دونالد ترامپ شود، اما قطعا این جریان به قدری قدرت خواهد گرفت که طی چند سال آینده می تواند رئیس جمهور را به کاخ سفید تحمیل کند.
ذیل نکات شما آیا می توان گفت که برنی سندرز به عنوان یک سناتور آمریکایی با نگرش های اعتراضی چپ به سرنوشت مارتین لوتر کینگ و مالکوم ایکس خواهد رسید و یا حتی در صورت انتخاب وی به عنوان رئیس جمهور بعدی آمریکا سرنوشتی بهتر از جان اف کندی نخواهد داشت. به ویژه که ساختار سیاسی امریکا اساسا به باورهای چپ بدبینی تاریخی داشته و دارد؟
قطعاً پاسخ این سوالات معطوف به آینده است. اما نکته بسیار مهمی که نباید فراموش کرد این است که اقتضائات سیاسی، اجتماعی و امنیتی دهه ۵۰ و ۶۰ ایالات متحده آمریکا در قرن بیستم به شدت متفاوت از وضعیت کنونی این کشور در دهه سوم قرن ۲۱ و هزاره سوم است. اکنون میزان انعطاف و تاب آوری ساختار سیاسی در ایالات متحده آمریکا بسیار بیشتر از گذشته است. در این رابطه بسیاری معتقد بودند که دونالد ترامپ نیز یا توسط ساختار سیاسی ایالات متحده آمریکا به شدت محدود و یا حذف خواهد شد، اما علی رغم آن که ترامپ برخی از تصمیمات اشتباه و جراحی های ناخواسته سیاسی، دیپلماتیک، امنیتی و اقتصادی را به ایالات متحده تحمیل کرد، اما ساختار دست به حذف و یا محدود کردن وی نزد. بنابراین حذف سندرز هم بسیار بعید است. نکته دیگری که باید عنوان کرد این است که اگر برنی سندرز در انتخابات درون حزبی دموکراتها پیروز نشود دیگر بعید است برای انتخابات سال ۲۰۲۴ به دلیل کهولت سنی و شرایط جسمی بتواند وارد عمل شود. لذا این انتخاب به احتمال بسیار زیاد آخرین فرصت و شانس حضور برنی سندرز در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکاست.
نظر شما :